سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
موانع ازدواج جوانان
ازدواج، در جوامع انسانی یك رخداد ضروری و یكی از مهمترین نیازهای اجتماعی است كه در عین سادگی، گاهی با فراز و نشیبهای بغرنج و پیچیدهای همراه میشود.
مفهوم ازدواج، در طول قرون و اعصار و تحت تأثیر تحولات اجتماعی، دگرگون شده است و در یك مسیر تكاملی، ضمن حفظ ارزشهای این پیوند، نوع نگرش مردان و زنان نسبت به آن نیز تحول یافته است. برای شناخت ژرفتر مفهوم علل و موانع موجود در ازدواج، با دكتر عباس محمدیاصل به عنوان یك جامعهشناس به گفتوگو نشستهایم.
● چه تعریفی از ازدواج دارید؟
ازدواج مجموعه ترتیبات همسرگزینی است كه مورد تایید جامعه باشد. اگر روابط زناشویی میان زوجین به صورت نهادینه آغاز شود، ازدواج نقطه آغاز این روابط تلقی میشود. بنابراین ازدواج میتواند نقطه عزیمت زندگی یك زن یا یك شوهر در قالب خانواده باشد. این مفهوم ضرورتاً روابط زن و شوهر را متمایز از سایر پیوندهای بیرون از حریم خانواده میكند.
بنابراین روابط فاقد نیت ازدواج و فرزندپروری، نمیتواند ازدواج تلقی شود. یكسری تعاریف هم در دوره جدید مطرح شدهاند، این تعاریف میگوید؛ ازدواج روابط قانونی و رسمی بین یك زن و مرد بالغ به شكل نهادینه است كه حقوق و تكالیفی را متوجه همدیگر میكند. این مفهوم از دیدگاه فمینیستی از مفهوم صیغهگری و مشابه آن یا زندگیهای رفاقتآمیز كه بهتازگی در غرب باب شده، متمایز است و در مجموع بستگی به جامعهای دارد كه روابط را چگونه تلقی كند.
به نظر میرسد روند ازدواج در بین جوانان ما سیری نزولی را طی میكند و همین موجی از نگرانی را در بین مسئولان برانگیخته است. این موضوع را چگونه تحلیل میكنید؟
ترس فزایندهای كه امروز نسبت به كاهش ازدواج احساس میكنیم، ناشی از دو عامل است؛ نرخ طلاق بسیار رشد پیدا كرده و دیگر روابط رفاقتآمیز و مناسبات مبتنی بر صیغهگری، موجب شده كه نگاه روی ازدواج تمركز كند. سن ازدواج در جهان رو به بالا رفتن است.
بسیاری از افراد هم پس از جدا شدن حاضر به تشكیل زندگی مجدد نیستند و متأسفانه در برخی از جوامع شهری و در میان پارهای از اقشار زندگیهای مشترك قبل از ازدواج، رواج پیدا كرده كه خود باعث تولد فرزندان خارج از مناسبات رسمی ازدواج شده است. اما با وجود كاهش چشمگیر نرخ ازدواج باز شاهد آن هستیم كه افراد به لحاظ عاطفی راغب به انجام ازدواج به صورت رسمی آن هستند.
این یكی از آن پارادوكسهاست كه تحت تاثیر آن حتی افراد مطلقه هم، تمایل دارند كه ازدواج كنند. بروز این تمایل ناشی از كاركردهای مختلفی است كه ازدواج میتواند داشته باشد. این كاركردها، یكی برطرف ساختن نیاز عاطفی دو جنس است، یكی هم این است كه افراد ناهمجنس اما مشابه خودشان را از لحاظ تحصیلی، شغلی و درآمد پیدا كنند و هسته گروهی را در قالب طبقه مشترك تشكیل بدهند. تكمیل هستههای گروهی در قالب طبقات همچنان از كاركردهای مهم ازدواج بهشمار میآید.
● كاركردهای ازدواج چیست و چه تغییر و تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟
در ازدواج برای فردی كه تازه وارد جامعه شده است یك جایگاه قانونی تعریف میكنیم تا ببینیم از لحاظ توارثی، حقوقی و منزلت به چه كسی وابسته است و جایگاه واقعیاش كجاست؟ انتقال حقوق هریك از طرفین زن و شوهر در ازدواج اتفاق میافتد، یكی حق محل سكونت، حق استفاده جنسی از طرف مقابل، حق استفاده از خدمات خانگی طرفین و حق استفاده از دارایی مشترك، كه همان مایملك است.
در ازدواج به لحاظ اقتصادی یكجور پشتوانه مشترك مالی ایجاد میشود، كه فرزندان میتوانند به آن تكیه كنند تا بعدها بتوانند وارد جامعه بشوند. ازدواج یكجور ایجاد نظام خویشاوندی هم هست یعنی فرد تعیین میكند با چه اقدامی و با كدام خصوصیات اجتماعی میخواهد وصلت كند.
لزوماً ازدواج باید به تایید عمومی برسد و مشروعیت بیابد. برخورد جامعه با این واقعه با زمانی كه فرد مجرد است، متفاوت میباشد. از نظر فمنیستها كاركرد ازدواج متفاوت است. آنها میگویند، هویت جدیدی كه برای زن متاهل ایجاد میشود، او را به عنوان جنس دوم در پایگاه فروتری تعریف میكند. در عرصه ازدواج، تقسیم كار جنسیتی اتفاق میافتد. زن میپذیرد كه در ازدواج چه كاری را باید انجام بدهد كه یكجور انقیاد زنان است.
ازدواج الگوی یكجور هنجارپذیری جنسی است كه توسط سایر نهادها تحت تاثیر هنجارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تعریف میشود. فمینیستها بر این باورند كه در ازدواج وظایفی به مرد واگذار میشود كه در واقع او به نوعی تبدیل به صاحب كار زن میشود و میتواند به او امر و نهی و حتی استثمارش كند.
از این دیدگاه ازدواج یك ایدئولوژی و یك نظم تاریخی است كه با یك رابطه ناهمنجسخواهانه بین زن و مرد اتفاق میافتد. زن از طریق دادوستدش و بده بستانش نظم خویشاوندی را حفظ میكند و این یك ترتیب تاریخی است كه اتفاق میافتد. این ایدئولوژی و ترتیب تاریخی سبب شده كه در دوره جدید نهادهای سیاسی تلقی نادرستی از ازدواج داشته باشند.
به عنوان مثال تعریف رفاه اجتماعی و سیستم مالیاتگیری از نگاه دولت مبنی بر این است كه زن شوهر دارد یا ندارد؟ متاهل است یا نه؟ برحسب این، عملكردهایش را تنظیم میكند. مدیریتی كه ما امروز در جهان داریم، خیلی شایق است كه زنان و دختران را سر كار بیاورد.
چون معتقد است كه اگر مرد را استخدام كند، پس از مدتی او تقاضای خانه و ماشین میكند چون متكفل خانواده است، اما زن در نهایت دختر پدرش یا زن شوهرش است. زنان را با حداقل حقوق و مزایا، میتوانیم استخدام كنیم.
تعریف اشتغال، مالیاتگیری و شاخصهای رفاه، تحت تاثیر آن ایدئولوژی و آن نگاه تاریخی است. همچنین از نظر فمنیستها ازدواج نهاد اعمال خشونت مشروع مردان علیه زنان است. مرد میتواند همان قدرتی را كه از طرف نهاد اجتماعی به وی تفویض شده علیه زن اعمال كند.
● به جهت تاریخی، اسطورهها و اساطیر چه تعریفی از ازدواج دارند؟
زن عامل هبوط انسان میشود و میگویند كه او آغاز كننده گناه بوده است. بنابراین همان نفرینهایی كه در انجیل و تورات است كه زن برای كفاره گناهش، اسیر دردهای عادت و زایمان میشود. پس از ابتدا سطح زن را پایین میآورند، كه اطاعتكننده اوامر باشد. اگر شرمنده بوده، باید اطاعت هم بكند.
در دیدگاههای فلسفی نیز، فلاسفه بزرگ مثل نیچه، زن را عامل آگاهی نمیدانند؛ عامل همین شرمندگی میدانند و او را محكوم میكنند. این روند ادامه پیدا میكند. عصر رنسانس آغاز میشود كه عصر بازتولید انبوه است و انسانها فرصت تفكر پیدا میكنند. رفتهرفته این سؤال پیدا میشود كه این چارچوبهایی كه بر زن تحمیل شده چیست؟ بنابراین با جنبش اجتماعی فمنیستی و مطالباتی از قبیل حق رأی، حق تولید مثل و رفع نابرابریها روبهرو میشوید، به نسبتی كه خرده نظامهای اجتماعی تفكیك میشوند و فرد میتواند بهطور مستقل درآمد داشته باشد.
زن میتواند بپرسد كه چرا باید آن چارچوبها او را محدود بكند. به میزان منفك شدن نهادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی انسانها توانستند سؤال فوق را مطرح كنند.
● زمینههای شكلگیری گرایش به تجرد در جامعه ما چیست؟
جامعه ما در حال گذار است. نه ادغامپذیری سنتی در آن اتفاق میافتد و نه تفكیكپذیری صدرصد توسعهیافتگی. به هر حال روند این است كه حوزهها را بشكافد و دوباره در هم ادغام شود؛ كشاكشی كه در طول یكصد سال داشتهایم. موضوعات ازدواج ما تابع همین مسایل است.
در دوره ادغامپذیری هویت مشترك تودهای جامعه مطرح است و در دوره تفكیك، استقلال فرد اهمیت پیدا میكند. این دو تا جامعه با هم ارتباط دارند. بنابراین برای معدودی زن در جامعه ما، تحت تاثیر همین ارتباط، این سؤال پیش میآید كه چرا باید ازدواج بكند؟ و جامعه نمیتواند پاسخ روشنی به این سؤال بدهد، بنابراین ازدواج تبدیل میشود به یك بحران و یك تنش اجتماعی و فرد باید خودش دنبال پاسخ بگردد.
سعی میكند زندگی مجردی داشته باشد و چون این مناسبات در جامعه قابل پذیرش نیست، مناسبات مخفی میشود. وقتی مخفی شد، بسیاری از مسایلاش تبدیل میشود به یك آتش نهفته در زیر خاكستر چون پاسخ این سؤالات را پیدا نمیكند، این تبدیل میشود به تنش اجتماعی و یك بحران كه میتواند مسئلهساز باشد.
فرهنگ غالب جامعه ما كه فرهنگ سنتی است ادغامپذیری را تاكید میكند و میگوید شكل سنتی ازدواج پسندیده است. ارتباط قبل از ازدواج نباید وجود داشته باشد. پدرها و مادرها در مورد انتخاب زوج تصمیم میگیرند. بسترهای نهادی هم وجود ندارد كه افراد بتوانند همدیگر را مقایسه كنند.
● موضوع شانس ازدواج برای پسران و دختران را چگونه میبینید؟
مسئله دیگر نابرابری و ناهماهنگیهای جنسی میان دخترها و پسرهاست كه باید برایش فكری شود. طبق اعلام سازمان ملی جوانان در مرداد ماه سال ۱۳۸۲ دختران ۲۰ تا ۲۹ ساله ما حدود ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر هستند. دختران ۲۵ تا ۳۴ ساله ما حدود ۴ الی ۵/۴ میلیون نفرند. در واقع یك میلیون و چهارصد هزار دختر اصولاً شانس ازدواج ندارند و حدود ۵ میلیون و ۷۵۰ هزار نفر دختر بالای ۲۹ سال داریم كه هنوز مجردند. روی هم میشوند ۷ میلیون نفر كه در معرض مسئله ازدواج قرار دارند و آن فشارهای سنتی هم برای یكدستسازی وجود دارد.
دائم در رسانهها از كمبود مرد حرف میزنیم. معنیاش این است كه اگر خواستگاری برای دختری پیدا شد بپذیرد. چون ممكن است آن را از دست بدهد!... گاهی صحبت از این میشود كه دوره باروری كوتاه شده است. یعنی خانم شما كه درس میخوانید اگر ۳۰ سالتان شده ممكن است نتوانید بارور شوید كه این هم خودش نوعی فشار سنتی برای تعجیل در ازدواج است.
تاكید میكنیم كه خانمی اگر ازدواج نكند، شخصیت اجتماعیاش كامل نیست. یا فرزند عصای دست پیری است. سهمیهبندی میكنیم، رشتههای دانشگاهی را به لحاظ جنسی. یا میترسانیم زنان را از بیماریهای مقاربتی مثل ایدز و... مردان را تشویق میكنیم و حتی فیلمهایی میسازیم كه مردان تشویق میشوند چند تا زن داشته باشند و تاكید میكنیم بر نقش تربیتی خانواده. اما چون فرد از لحاظ اقتصادی و اجتماعی آماده نیست، به راه و روش دیگری رو میآورد و همانطور كه گفته شد مسایل بسیار پیچیدهای را نیز به همراه دارد.
مینو بیگی
منبع : روزنامه همشهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست