پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

جنون شاه جرج - THE MADNESS OF KING GEORGE


جنون شاه جرج - THE MADNESS OF KING GEORGE
سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا و انگلستان
محصول : استیون اوانز و دیوید پارفیت
کارگردان : نیکلاس هیتنر
فیلمنامه‌نویس : آلن بنت، بر مبنای نمایش‌نامهٔ جنون جرج سوم، نوشتهٔ خودش
فیلمبردار : اندرو دان
آهنگساز(موسیقی متن) : جرج فنتن
هنرپیشگان : نایجل هورتون، هلن میرن، آماندا دانهو، روپرت اورت، روپرت گریوز، ایان هولم، جی کارتر، جولیان وادهم، جولیان ریند تات و جان وود
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۷ دقیقه


ـ سال ۱۷۸۸. امریکا در آستانهٔ قیام علیه حکومت و سلطهٔ انگلستان است. ̎جرج سوم̎ (هورتون)، پادشاه انگلستان، در سی‌امین سال سلطنت قدرتمندش، با ̎ملکه شارلوت̎ (میرن) زندگی می‌کنند. ̎شارلوت̎ پانزده بچه برای ̎جرج̎ به دنیا آورده، از جمله ̎پرنسن ویلز̎ (اورت) ـ ولیعهدی لاابالی، بی‌عار و می‌خواره ـ و ̎دوک یورک̎ (ریند تات)، جوانی آرام و مسلط به خویش اما بسیار ظریف طبع. ̎پیت̎ (وادهم)، وزیر شاه در مجلس با مخالفانش سر و کله می‌زند که به رهبری ̎فاکس̎ (کارتر) برای جایگزینی نقش او در فعالیت دارند. شاه، طبعی روستائی دارد اما محبوب مردم است. حالت و روحیهٔ مردمی او باعث شده لقب، ̎جرج روستائی̎ به او بدهند. روزی شاه به ̎لیدی پمبروک̎ (دانهو)، بانوی درباری اهانت می‌کند و سپس به تدریج تعداد دفعاتی که شاه علائم و نشانه‌هائی از عصبانیت بی‌مورد، یا هتاکی‌های بی‌جهت از خود بروز می‌دهد، بالا می‌گیرد. روزی لباس نپوشیده وسط حیاط کاخ می‌دود و روزی دیگر عملی بسیار شنیع‌تر... کم‌کم همه فکر می‌کنند که برای شاه اتفاقی افتاده است. ملکه سعی می‌کند اخبار اتفاقات از محدودهٔ کاخ خارج نشوند اما ̎فاکس̎ که از حمایت‌کنندگان ̎پرنس ویلز̎ است، باخبر می‌شود. ̎ویلز̎ که مایل است شاه شود از این اتفاقات بهره‌برداری می‌کند. پزشک دربار چیزی سر در نمی‌آورد. شاه را بستری می‌کنند. مجلس وارد ماجرا می‌شود و مخالفان و ̎پرنس ویلز̎ از یک پزشک حاذق تقاضای کمک می‌کنند و او تشخیص می‌دهد که شاه به جنون مبتلاست. اکنون ̎پرنس ویلز̎ به تخت می‌نشیند. سال‌ها بعد از روی علایم و نوشته‌های موجود در می‌یابند که ̎جرج̎ به یک بیماری نادر ارثی اغلب کشنده مبتلا بوده که به شکل حملات ادواری جنون بروز می‌کرده است.
ـ اهمیت کار هیتنر، پس از چند سال اجرای موفقیت‌آمیز نمایشنامهٔ بنت بر صحنهٔ تآتر، برگردان این اثر نمایشی به قالب سینماست، و این موفقیت تا به آنجاست که فیلم نه یک تآتر ـ فیلم شده یا فیلمی از یک اجرای تآتری بلکه اکنون اثری سینمائی است. این تنها به مدد انتخاب طراح صحنهٔ نابغه، کن آدام از مکان‌ها و قصرهای واقعی (که در انگلستان، در هر گوشه و کنارش به چشم می‌خورند و هنوز مورد استفاده‌اند) یا طراحی لباس خیره‌کننده (کار مارک تامپسن) نیست، حتی می‌شود گفت که هنوز شکل صحنه به صحنه‌ای فیلم، به خصوص در بخشی که ما آرام آرام متوجه دیوانگی شاه می‌شویم، وجود دارد و این بخش‌ها هنوز مجزا از هم و پاره پاره مانده‌اند، بلکه به مدد تداوم بازیگری در کار هوتورن و میرن و پرداخت سینمائی به چنگ آمده که صحنه را از حالت یک ̎سن تآتر̎ در می‌آورد و دوربینی که بیش از یک ثبت‌کننده است، دخالت می‌کند و حتی در صحنه‌هائی، مثل صحنه‌های شکنجه (بستن شاه به صندلی و درمان طولانی او) جانبداری هم می‌کند، و نیز به مدد حرکت دوربینی که به فیلم ضرباهنگی سینمائی بخشیده است. شخصیت‌پردای هیتنر ـ بنت ـ هورتون از شاه: روحیهٔ روستائی، غیر اشرافی و انسانی‌اش و نیز رگه‌ای بسیار ظریف از طنز و شوخ‌طبعی که در این شخصیت‌پردازی به کار رفته شخصیت را چند بعدی و برجسته‌تر نشان می‌دهد، اما در هر حال مثل اغلب فیلم‌های این ̎نوع̎، با این سینمائی است بر مبنای دو عنصر صحنه‌آرائی و لباس و بازی‌ بازیگرانی که به مدد ماه‌ها اجرای صحنه‌ای در بار آوردن شخصیت، تبحر یافته‌اند و حالا با تبدیل تک‌گوئی‌های طولانی به قطعات و عبارات کوتاه‌تر و تقطیع همزمان با تدوین فیلم به آن جان داده‌اند.