چهارشنبه, ۱۴ آذر, ۱۴۰۳ / 4 December, 2024
مجله ویستا
شبکه های سوخته
نظریه «براندازی نرم» پیشرفتهترین و آخرین مدل اجرای عملیات براندازی در کشورهای هدف است که سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا، آن را طراحی و در چند مورد خاص اجرا کردهاند. اساس تئوریک براندازی نرم بر مفهوم «قدرت نرم» بنا شده است که نخستین بار «جوزف نای» اندیشمند آمریکایی آن را مطرح کرد. براساس این تئوری علاوه بر قدرت سخت، که به شیوههای خشونتآمیز، پلیسی و نظامی متکی است، نوعی دیگر از قدرت وجود دارد که بر مفهوم اقناع، فریب و دستکاری باورهای ذهنی تکیه میکند. این نوع از قدرت به جای تلاش برای مجبور کردن افراد بر انجام یک کار خاص، تلاش میکند آنها را متقاعد به آن کار خاص کند؛ به این ترتیب متصدیان اجرای پروژه براندازی نرم، ناآگاهانه پروژه یک سرویس اطلاعاتی را اجرا میکنند، در حالی که تصور میکنند در حال اجرای پروژه دلخواه خود هستند. به این معنا پروژه براندازی در عملیات نرم «درونیسازی» میشود و عملاً کسانی بدون اینکه خود بدانند یا با این تصور که در حال خدمت به کشورشان هستند یا حتی در شرایطی که گمان میکنند به انجام امور خیریه مشغولند، در واقع به عنوان بازوهای اجرایی عملیات براندازی نرم به کار گرفته میشوند. در مورد خاص ایران، آغاز اجرای عملیات براندازی نرم مربوط به زمانی است که هیات حاکمه آمریکا متقاعد شد، روشهای سخت در مقابل ایران پاسخگو نیست و اساساً حکومت ایران در خنثیسازی پروژههای براندازی سخت، مهارت و قابلیت ویژهای پیدا کرده است. به عنوان نمونه، پروژه اعمال تحریم علیه ایران اگرچه همچنان در دستور کار قرار دارد اما تقریبا تمام برآوردهای استراتژیک غرب، حاکی از آن است که تحریم قادر به بازداشتن ایران در پیگیری اهداف خود نخواهد بود بلکه برعکس ایران را قدرتمندتر و نسبت به برخی آسیبها مصون ساخته است.
رشد تولید داخلی و بومی شدن مهارتهای صنعتی که تا مقطعی خاص صرفا به واردات وابسته بود در کنار پدیده جهانی شدن اقتصاد و گستردگی شگفتانگیز بازارهای جهانی عملا امکان اعمال هرگونه تحریم موثر بر ایران را منتفی کرده است. امروزه اقتصاد جهانی وضعی بهوجود آورده است که میتوان گفت کشور تحریمکننده در عمل خود را تحریم میکند و کشور تحریمشونده به وضوح این امکان را دارد که کالا یا خدمات مورد تحریم را از بازار گسترده جهانی تامین کند. الگوی دوم براندازی سخت از دید هیأت حاکمه آمریکا، حمله نظامی است.
در این الگو فرض بر این است که میتوان با یک عملیات وسیع یا نقطهای ساختار حکومت در ایران را بهطور اساسی نابود و ساختار جدیدی را به جای آن بنا کرد. امروزه این تئوری در آمریکا و درباره ایران فاقد هرگونه طرفدار است. مشکلات وسیع اطلاعاتی، عملیاتی و نگرانی عمیق از تبعات و نتایج هرگونه درگیری نظامی با ایران، هیأت حاکمه و جامعه نظامی و اطلاعاتی آمریکا را متقاعد کرده است که امکان هیچ نوع درگیری موفقی با ایران وجود ندارد و هرگونه درگیری نظامی به پیوستگی عمیق مردم و حکومت و استوارتر شدن پایههای نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد انجامید.
این مشکلات در کنار تواناییهای منحصر بهفرد منطقهای ایران که امکان ارائه واکنش وسیع به هرگونه حمله نقطهای آمریکا را فراهم آورده، در مجموع میتواند به این نتیجهگیری بینجامد که تصور کنیم گزینه نظامی درواقع یک گزینه واقعی موجود روی میز دولت آمریکا علیه ایران نیست و تهدید هیات حاکمه آمریکا به اینکه همه گزینهها روی میز آنها موجود است بیش از آنکه مبتنی بر یک برآورد واقعی از روشهای ضربه زدن به ایران باشد، تهدیدی است که آمریکاییها امیدوارند موضع ایران را در مواجهه با پیشنهادها و پروژههای دیپلماتیک آنها، نرمتر کند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که عملاً ۲ گزینه تحریم و حمله نظامی، محتوا و واقعیت خود را از دست دادهاند و آمریکاییها ناچارند در کنار تلاش ناامیدانه برای پیگیری این پروژهها، به روشی موثرتر برای تغییر ساختار سیاسی و اجتماعی ایران روی بیاورند. در واقع غلبه الگوهای نرم بر الگوهای سخت در اقدامات براندازانه آمریکا علیه ایران بیش از هر چیز محصول شکست پروژههای پیشین آنها در قالبهای سخت است و نه به معنای منتفی شدن آنها.
نگاهی به آخرین تحلیلهای محافل اطلاعاتی و مخازن اصلی فکری آمریکا نشان میدهد که هیات حاکمه آمریکا به این نتیجه رسیده است که برای تقویت تلاشهای دیپلماتیک و نظامی خود به یک «ضمیمه نرم» برای آنها محتاج است و در واقع تا زمانی که پروژههای نرمافزاری در ایران به نتیجه نرسد، امکان نتیجهگیری از هیچ پروژه سختافزاری وجود نخواهد داشت.پروژه براندازی نرم علیه ایران، یک پروژه قدیمی است و به تازگی فقط ابعاد جدیدی از آن آشکار شده است. به لحاظ تئوریک، براندازی نرم در ایران مبتنی بر مفهومی است که میتوان آن را شبکهسازی از نیروهای همگرا با غرب نامید. مفهوم «شبکهسازی» بیش از یک دهه قبل به وسیله مراکز مطالعاتی در آمریکا تبیین شد و فاصله کوتاهی پس از آن، سرویسهای اطلاعاتی آن را مبنای عمل خود قرار دادند. به طور خلاصه، قضیه از این قرار است که آمریکاییها معتقدند تنها در شرایطی که یک شبکه فعال و آموزش دیده از نیروهای «پایکار» در ایران ایجاد کرده باشند، قادر خواهند بود به تدریج یک جنبش اجتماعی که از پایینترین سطوح جامعه سازماندهی شده را علیه حکومت ایجاد کنند و این جنبش را به سمت اهدافی همچون تغییر ساختار نظام سوق دهند.
پروژه شبکه سازی، بر چند الگوی خاص مبتنی است:
۱) الگوی شناسایی: در این الگو تلاش میشود نیروهای مستعد برای فعالیت در چارچوب شبکهها، از بین طبقات مختلف بویژه متخصصان و چهرههای فاقد پیشینه حساسیتبرانگیز شناسایی و کدگذاری میشوند.
۲) الگوی جذب: در این مرحله با استفاده از روشهای مختلف و در مراحل اول بهطور عمده در پوششهایی مانند فعالیتهای علمی و خیریه افراد شناسایی شده در مرحله اول جذب می شوند تا در چارچوب یک تشکیلات خاص، هویتی ویژه پیدا کنند.
۳) الگوی آموزشی: در این الگو افراد شناسایی و جذب شده، متناسب با توقعاتی که از آنها وجود دارد، آموزش میبینند تا مهارتهای لازم برای مشارکت در یک فعالیت براندازانه و نرم را کسب کنند.
۴) الگوی سازماندهی: در این الگو افرادی که مراحل قبل را طی کردهاند در قالبهای خاص از جمله در چارچوب سازمانهای غیردولتی (NGO)ها متشکل میشوند. این سازمانهای غیردولتی که متأسفانه اخیراً در ایران رشد فراوانی کردهاند و تقریباً هیچ قانون و ضابطه شناخته شدهای بر رفتار آنها حاکم نیست، بهعنوان محلی برای برقراری ارتباط میان افراد مختلف و تبادل نظرات و ایدههای آنها مورد استفاده قرار میگیرد. علاوه بر این فعالیت در چارچوب سازمانهای غیردولتی، ۲ امکان ویژه را برای مجریان پروژه براندازی نرم ایجاد میکند. اول، برای منابع مالی که آنها از ناحیه طرف خارجی دریافت میکنند پوششی مطمئن بهوجود میآورد و دو، اینکه به تدریج و با جا افتادن هر یک از این سازمانهای غیردولتی در حیطه کار تخصصی خود، شرایطی به وجود میآید که این سازمانها بتوانند حتیالمقدور بخشهای بزرگتری از حیطههایی را که تا قبل از آن در اختیار دولت بوده به تصرف خود درآورند و به تعبیر یکی از نظریهپردازان براندازی نرم «کارها را هرچه بیشتر از دست حکومت خارج کنند».
۵) الگوی شبکهسازی: این الگو زمانی پیاده میشود که چهار الگوی قبل بهطور کامل اجرا شده و نتایج آنها به بلوغ رسیده باشد.
معنای شبکهسازی در اینجا بهطور دقیق ایجاد پیوندهای ارگانیک و «لولا کردن» سازمانهای غیردولتی و گروههای ایجاد شده تحت الگوی چهارم با یکدیگر و همگرا کردن اهداف آنهاست. در شرایطی که الگوی پنجم با موفقیت اجرا شود نظریه براندازی نرم تا حدود زیادی پیادهسازی شده و نوبت به تعریف پروژههای نرم میرسد. مقصود از پروژههای نرم، ماموریتهایی است که شبکه ساخته شده مطابق این الگوها موظف به پیگیری و اجرای آنهاست. بهطور ملموس در ایران میتوان نشانههای آشکاری از این تلاش را مشاهده کرد. نکتهاول جالب توجه در این باره، فعالیت یکباره گروههایی با هویتهای اعلام شده قومی، جنسیتی، کارگری، صنفی، علمی و... در ایران در سالهای اخیر است. این فعالیتها اخیرا تا حد چشمگیری شدت یافته و بخشبزرگی از انرژی رسانهها و سایتهای مدعی پیگیری پروژه حقوق بشر در ایران به پوشش و تغذیه آنها اختصاص یافته است. نکته جالب توجه دیگر این است که اخیرا میتوان پیوندهایی را میان این گروهها مشاهده کرد. به عنوان نمونه، یک مراجعه ساده به برخی از رسانههای ارگان این گروهها نشان میدهد که میان گروههای مربوط به زنان، دانشجویان، کارگران، قومیتها و برخی گروههای دیگر، پیوندهایی برقرار شده و در موارد متعددی این گروهها به نمایندگی از یکدیگر وارد صحنه میشوند و مطالبات همدیگر را مطرح میکنند. این پروژهای است که برخی از متخصصان براندازی نرم آن را پروژه ایجاد «اپوزیسیون واحد» نامیدهاند. در این پروژه، تلاش بر این است که شبکههای ایجاد شده اختلافات ایدئولوژیک خود را با یکدیگر کنار گذاشته و صرفا بر هدف واحد فعالیت علیه نظام متمرکز شوند. و نکته نهایی در این میان آن است که همه این تلاشها از دید طراحان پروژه براندازی نرم، تنها زمانی امکان نتیجه بخشی مییابد که به یک عملیات روانی وسیع درباره ناکارآمدی دولت ـ بویژه دولت نهم ـ و توطئههای بیرونی برای قفل کردن اقتصاد کشور پیوند بخورد. به نظر میرسد دولت جدید آمریکا در تشدید این فرآیند علیه کشورهای دشمن خود بویژه ایران، سرمایهگذاری وسیعی خواهد کرد. اطلاعاتی که روز گذشته از سوی مقامهای امنیتی کشورمان درباره خنثیسازی یکی از بزرگترین عملیاتهای شبکهسازی در ایران منتشر شد در واقع علامتی به دولت جدید آمریکاست که بداند دستگاه امنیتی ایران بهطور کامل بر ابعاد مختلف پروژه آنها اشراف دارد و این اشراف به اضافه دلبستگی عمیق مردم ایران به نظام جمهوری اسلامی هرگونه تلاش برای اجرای یک پروژه براندازی نرم در ایران را قبل از آنکه کوچکترین امکانی برای بالفعل شدن بیابد، عقیم خواهد گذاشت.
منبع : روزنامه وطن امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست