سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


نهاد چند همسری؛ ضرورت‏های بازنگری


نهاد چند همسری؛ ضرورت‏های بازنگری
اسلام اصولاً چند همسری را مذموم می‏داند امّا به دلیل عدم پذیرش اجتماعی در صدر اسلام برای نفیِ كاملِ تعدد زوجات، اسلام آن را محدود نمود و در آیات قرآن جواز چند همسری را مشروط به رعایت عدالت كرد و رعایت عدالت را ناممكن خواند تا به تدریج زمینه محو چند همسری را ایجاد نماید. امروزه بر فقها و علمای دینی است كه برای حذفِ تعدد زوجات یا محدود كردنِ آن به موارد بسیار خاص و ضروری اقدام نمایند.
چند همسری نهادی نیست كه توسط اسلام ایجاد شده باشد و از این رو مورد پشتیبانی و یا تأكید اسلام قرار داشته باشد. این امر در تقابل با نهادهایی همچون حج، نماز، زكات، جهاد و غیره قرار می‏گیرد كه اساساً یا به صورت اولیه توسط اسلام ایجاد گردید و یا با تحول شدید ماهوی محتوایی كاملاً اسلامی یافت‏
چند همسری نهادی بود كه در جزیره العرب آن زمان كاملاً متداول بود. علاوه بر عربستان در بسیاری از فرهنگ‏های باستانی آن زمان همچون ایران و روم نیز چند همسری رواج داشت.
از آنجایی كه هر دینی در یك بستر اجتماعی كه از پیش موجود بوده است، از سوی خداوند نازل می‏شود بنابراین شارع مقدس نمی‏تواند نسبت به آن‏چه كه از پیش در آن جوامع وجود داشته است، بی‏توجه باقی بماند. لذا شمار زوجات را كه به گونه‏ای نامحدود بسط یافت، در ابتدا محدودیتی به اندازه‏ی چهار همسر بر آن وضع نمود. بنابراین ملاحظه می‏شود كه اسلام در خصوص چند همسری راهكار اصلاح تدریجی را در پیش گرفت.
باید در نظر داشت كه نمونه‏ی این روند اصلاح طلبانه‏ی تدریجی را می‏توان در زمینه‏ی مبارزه‏ی دین آزادی طلب اسلام با نهاد برده‏داری سراغ گرفت. از آن‏جا كه در آن زمان برده‏داری در نظام اجتماعی عربستان به شدت ریشه‏دار بود هرگونه حركت انقلابی دین اسلام در جهت نابودسازی فوری و ناگهانی این نهاد زشت می‏توانست پیامدهای ناگواری داشته و واكنش‏های منفی شدیدی را به دنبال داشته باشد. به همین دلیل، در اسلام تأكید بر آزاد كردن بردگان قرار گرفت و به ویژه با برابر گشتن همه‏ی مؤمنان در هر مقام و منزلت اجتماعی و قرار گرفتن تقوا به عنوان تنها معیار برتری میان افراد، روندی تدریجی در جهت حذف برده‏داری آغاز شد كه آثار مثبت آن را می‏توان در چندین سده‏ی بعد مشاهده كرد كه دیگر چیزی به نام برده‏داری در آن‏جا وجود نداشت.
تمامی این رویدادها در حالی اتفاق افتاد كه هیچ‏گاه در اسلام برده‏داری رسماً ممنوع اعلام نشد و تنها بر زشتی‏های آن تأكید می‏شد. چیزی كه تمایل جدی اسلام را به الغاء بردگی ثابت می‏نماید این است كه اگر برده‏ای فرار كرد، دولت و قوای انتظامی ابداً مسئول گرفتن و استرداد او به خواجه‏اش نیستند. همین‏طور اگر بنده‏ای به حقوق خواجه‏اش تجاوز كرد، دولت بنده را مجازات نمی‏كند، زیرا قانون و احكام اسلامی به هیچ وجه دولت را مكلف نكرده است كه از حقوق خواجه در مقابل بنده حمایت كند. بهناز اشتری. قاچاق زنان بردگی معاصر، تهران، اندیشه برتر، ۱۳۸۰، ص ۲۷.
به نظر می‏رسد كه مسئله چند همسری نیز تا حد زیادی به نهاد برده‏داری شباهت داشت. زیرا اسلام علی رغم میل خویش جهت حذف این نهاد، به خاطر ملاحظه‏ی وضعیت خاص اجتماعی آن روز عربستان از ممنوعیت ناگهانی آن كه می‏توانست پیامدهای منفی به دنبال داشته باشد، خودداری ورزید. اما این مسئله چرا در خصوص نهاد چند همسری رخ نداد، همان‏گونه كه برده‏داری به تدریج در طول تاریخ رنگ باخت و محو شد، جواب این سؤال به این واقعیت باز می‏گردد كه مردان پدر سالار كه این نهاد را به سود خویش تلقی می‏كردند در برخی جوامع علی رغم همخوانی آن با تحولات اجتماعی هم‏چنان آن را محفوظ نگه داشتند.
درك این نكته و اقدام مقتضی جهت حذف نهاد چند همسری از لحاظ قانونی و یا محدود كردن شدید آن به موارد بسیار خاص و ضروری، چیزی است كه بر عهده‏ی فقیهان، مجتهدان، قانونگذاران و در كل بر عهده‏ی نخبگان جامعه است.
امام خمینی (ره) در نظریه‏ی ولایت مطلقه‏ی فقیه مصلحت حكومت اسلامی را بالاتر از احكام اولیه‏ی اسلام برشمرد. همین نگرش اساس تشكیل مجمع تشخیص مصلحت نظام برای حل اختلاف میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان بود. بدین سان نظریه‏ی ولایت فقیه شكل جدیدی به خود گرفت كه عبارت از تقدم مصلحت حكومت و مصلحت‏گرایی بر احكام اولیه‏ی اسلام بود. از این مطلب می‏توان به این نتیجه رسید كه در صورتی كه مصلحت نظام اسلامی اقتضاء نماید حتی می‏توان برخی از احكام ضروری دین اسلام را تعطیل كرد حال این سؤال مطرح می‏شود كه آیا همین قضاوت را می‏توان درباره‏ی چند همسری داشت؟ با توجه به این‏كه چند همسری حكم ضروری دین خداوند نیست و از چندین آیه‏ی قرآن كریم برمی‏آید كه نهاد چند همسری دست‏كم مورد تشویق شارع مقدس قرار نداشته است و جواز این نهاد در اسلام تنها برای موارد خاص صادر شده است.سوره‏ی مباركه نساء آیه‏ی شریفه ۳ «فانكحوا ماطاب لكم من النساء مثنی و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعد لوا فواحده »
ضرورت و مصلحت اقدام جهت محو چند همسری از چند منبع ریشه می‏گیرد. نخست این كه این نهاد موجب فروپاشی بسیاری از خانواده‏ها و عدم پایداری آن‏ها می‏شود. دیگر این‏كه وجود امكان قانونی چند همسری موجبات عدم اطمینان و آرامش روانی زنان را موجب می‏گردد و همیشه آنان را در این آشفتگی باقی می‏دارد كه هر زمان ممكن است با هوویی روبه‏رو شوند. و دلیل دیگر به پیامدهای منفی بین‏المللی وجود نهاد چند همسری در جوامع اسلامی باز می‏گردد كه مورد انتقاد واقع می‏شوند. از این نظر كه به حقوق زنان به اندازه‏ای كافی توجه نمی‏شود و... در واقع این قبیل انتقادها تا حد زیادی می‏تواند چهره‏ی زیبا و انسانی دین اسلام را در نظر غیر مسلمان مخدوش سازد و مانع از دریافت پیام‏های والای این دین آسمانی به مخاطبان غیر مسلمان گردد.
با بررسی و تأمل در قرآن كریم ـ آیه‏ی سوم سوره‏ی نساء ـ در می‏یابیم كه اسلام نكاح متعدد را به شرط عدالت و در مواقع ضرورت اجازه داده است و در واقع مهم‏ترین موضوعی كه اساس تعدد زوجات را در صورت استطاعت از لحاظ تمكن و اجرای عدالت ایجاب می‏نماید برقرار نمودن مساوات و برابری مابین زنان و عدم تبعیض بین آن‏ها است. اگرچه بعضی از آن‏ها كم سال‏تر و بعضی دیگر مسن‏تر و یا این كه برخی زیباروی بوده و بعضی دیگر از وجاهت كامل محروم باشند تا به آن اندازه كه مقدور شخص باشد باید در اجرای این مساوات بكوشد و عدالت واقعی و حقیقی را ما بین آن‏ها برقرار نماید و نكته‏ای كه در این‏جا قابل توجه است این است كه با وجود جدّیت و كوشش تامی كه انسان در این موضوع انجام بدهد باز هم قلباً نمی‏تواند مودت و دوستی بین زنان را كه امری است قلبی یكسان قرار دهد محقق، پیشین، ص ۲۳۸. و به سبب همین امر طبیعی است كه خداوند در آیه‏ی شریفه‏ی ۱۲۹ از سوره نساء عدالت مردان را ناشدنی و محال می‏داند و در واقع اجرای چنین عدالتی از عهده‏ی اشخاص خارج است و مردان را از چند همسری منع می‏نماید. هم‏چنین آیه‏ی ۱۲۸ و ۱۳۰ همین سوره نیز حكایت از مشكلات چند همسری دارد. چنان كه آیه‏ی ۵۱ سوره‏ی احزاب.مجله‏ی زنان، سال سوم، ش ۱۷، فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۳، ص ۵۸
در این آیات سخن از نشوز مرد به میان آمده و حذف زن را از بدسلوكی او نشان داده است و خدایی كه طلاق را مبغوض‏ترین چیز می‏داند، اجازه می‏دهد مردان چند همسره، همسران خود را رها سازند تا خداوند از سعه‏ی خود بی‏نیازشان كند، و این همه درباره‏ی زوجات متعدد است.
گذشته از این، موضوع تعدد زوجات، ناظر به امور انجام شده‏ی پیش از اسلام است. آیه‏ی سوم سوره‏ی نساء، سنت جاهلی را تعدیل می‏كند ولی آیه‏ی ۱۲۹ درصدد برآمده تا این سنت را از جامعه‏ی تازه متحول بردارد و به آنان بفهماند: یك مرد، یك دل و یك محبوب.همان.
لازم به ذكر است كه امضای یك سنت مباح، از روی مصالحی كه مورد نظر شارع بوده غیر از حكم تكلیفی آن است. چه كسی حكم تكلیفی گفته است؟ پس اصل در ازدواج، تك همسری است. دین مین اسلام تلاش می‏كند زوجین را علی‏رغم مشكلات، به زندگی مودت‏آمیز و عاشقانه دعوت كند ولی در مواردی ضروری و جایی كه برای شوهر توان زندگی تك همسری وجود نداشته باشد، راهی گشوده است و اجازه می‏دهد همسر دوم اختیار كند. هم‏چنین در جامعه‏ای كه تعداد زنان بیش‏تر از مردان باشد، مرد می‏تواند علاوه بر همسر خود با زن یا زنان دیگری، صرفاً به قصد بهره‏دهی به آنان، ازدواج كند و همان‏طور كه بیان شد این موارد فقط در مواقع ضروری است
همه‏ی موارد یاد شده و بسیاری از استدلال‏های دیگر، فقها و قانونگذاران نظام اسلامی را ملزم می‏سازد كه به بازاندیشی درباره‏ی نهاد چند همسری بپردازند و همان‏طور كه ادعای همیشگی فقه شیعه مبنی بر پویایی و انطباق با شرایط و مقتضیات روز بوده است، این نهاد نامطلوب بر جای مانده از دوران پیش از اسلام را نیز محو سازند یا این‏كه به گونه‏ای آن را محدود سازند و تصمیم‏گیری در این خصوص به دادگاهی به راستی صلاحیت‏دار سپرده شود كه بتواند شرایط دشوار عدالت را در فرد خواهان ازدواج مجدد به دلایل ضروری، در وی احراز نماید.● در حاشیه:
چند همسری؛ ممنوع، مشروع، جایز نویسنده معتقد است «چند همسری نهادی نیست كه توسط اسلام ایجاد شده باشد و از این رو مورد پشتیبانی و یا تأكید اسلام قرار داشته باشد». در حقیقت نویسنده معتقد به قضیه‏ی كلی است كه عبارت است از اینكه: هر نهادی كه توسط اسلام ابداع و ایجاد نشده باشد مورد تأكید و پشتیبانی اسلام نیست. در حالی‏كه این كبرای كلی مورد خدشه و نقض است. به عنوان نمونه، اسلام نهاد ازدواج و تشكیل خانواده را ایجاد نكرده است اما این نهاد بسیار مورد تأكید و توصیه اسلام است. بنابراین محذوری وجود ندارد كه نهادی توسط اسلام ایجاد نشده باشد اما مورد تأكید اسلام باشد. افزون بر این نباید چنین پنداشت كه موافقان چند همسری، مدعی‏اند اسلام چند همسری را در همه شرایط و برای تمامی مردان مورد تأكید و توصیه قرار داده و آن را واجب نموده است بلكه آنان مدعی‏اند اسلام، چند همسری را ممنوع نكرده و آن را مشروع و جایز اعلام نموده است و در شرایطی خاص كه در ادامه این نوشتار خواهد آمد.
به استناد كدام منبع چند همسری به صورت یك تكلیفِ اجتماعی برای مردان مطرح خواهد بود. نویسنده ضمن تشبیه نهاد چند همسری به نهاد برده‏داری معتقد است اسلام علی رغم میل خویش جهت حذف این نهاد، در برخورد با چند همسری راهكار اصلاح تدریجی را در پیش گرفت تا به تدریج این پدیده را حذف نماید، چرا كه به دلیل وضعیت خاص اجتماعی آن روز عربستان، ممنوعیت ناگهانی چند همسری می‏توانست پیامدهای منفی به دنبال داشته باشد.
پرسش اساسی در برابر این سخن آن است كه تمایل اسلام به حذف چند همسری ولو به صورت تدریجی را نویسنده از كدامیك از منابع دینی دریافته است؟ به استناد كدام منبع شرعی، نویسنده از فقها و مجتهدان و قانون گذاران می‏خواهد برای حذف نهاد چند همسری و یا محدود كردن آن اقدام نمایند؟ اگر مستند وی آیاتی است كه به آن‏ها اشاره كرده است خواهیم گفت كه چنین مطلبی از آیات استفاده نمی‏شود.
تسلط مرد دلیل كافی نیست. به اعتقاد نویسنده این كه چند همسری بر خلاف برده‏داری در طول تاریخ محو نگشت، از آن جاست كه مردان پدر سالار چون، چند همسری را به سود خویش تلقی می‏كردند آن را محفوظ نگه داشتند. هر چند بررسی علل تاریخی ماندگاری چند همسری در طول تاریخ نیازمند بحثی گسترده و مستقل است و جا داشت نویسنده دست كم یك كتاب معتبر و علمی را در این مبحث مورد توجه قرار می‏داد؛ لیكن در این مجال كوتاه تنها به چكیده دیدگاه استاد شهید مطهری در كتاب نظام حقوق زن در اسلام بسنده می‏كنیم:
«اگر مانند برخی از نویسندگان سطحی فكر كنیم، كافی است كه برای توجیه و توضیح علل تاریخی و اجتماعی تعدد زوجات بگوییم علتش زورگویی و تسلط مرد و بردگی زن است، علتش پدر شاهی است. مرد به دلیل سلطه بر زن رسوم و قوانین را به نفع خود چرخانیده و لهذا رسم چند زنی را به نفع خود و علیه زن، قرنها محفوظ داشته است.اینگونه فكر كردن بسیار سطحی و ناشیانه است. نه علت رواج یافتن تعدد زوجات زورگویی مرد بوده و نه اینكه امروز تعدد زوجات عملاً منسوخ می‏شود این است كه دوران زورگویی مرد به پایان رسیده است. البته زور و قدرت مرد در طول تاریخ موجب سوء استفاده مرد از زن شده است اما منحصر كردن عامل زور و قدرت مخصوصاً در توجیه روابط خانوادگی زن و مرد، ناشی از كوته فكری است. اگر علت رواج تعدد زوجات، تسلط و حاكمیت مرد بر زن و نظام پدر سالاری است چرا در دنیای گذشته غرب كه پدر سالاری و حاكمیت مطلق مرد حاكم بوده است، تعدد زوجات رواج نیافته است؟ زن غربی تا نیم قرن پیش، از بدبخت‏ترین زنان دنیا بود؛ حتی در اموال خود نیازمند قیمومت شوهر بود. به اقرار خود غربی‏ها در قرون وسطی زن شرقی از زن غربی وضع بسیار بهتری داشته است.» نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، صص ۲۹۷ ـ ۲۹۵، با تلخیص.
برداشت اشتباه از قرآن. نویسنده مدعی است قرآن كریم در آیه ۳ سوره نساء چند همسری را منوط به رعایت عدالت در میان همسران كرده و فرموده است: «اگر بیم دارید كه نتوانید به عدالت میان همسران خود رفتار كنید پس یك همسر اختیار كنید» و در آیه ۱۲۹ همین سوره می‏فرماید: هرگز نمی‏توانید میان زنان عدالت ورزید هر چند بسیار مشتاق این كار باشید. پس بكوشید كه تمامی میل و رغبت شما به سوی یكی از زنانتان معطوف نشود كه دیگری را به صورت بلاتكلیف و رها شده در آورید. از این دو آیه یك قیاس استدلالی تشكیل می‏شود بدین صورت كه تعدد زوجات منوط به رعایت عدالت است و رعایت عدالت امكان‏پذیر نیست پس تعدد زوجات در عمل امكان تحقق ندارد. نویسنده در واقع از این قیاس نتیجه‏گیری كرده است كه قرآن مردان را از چند همسری منع كرده است. نویسنده هم چنین معتقد است آیات ۱۲۸ و ۱۳۰ سوره نساء و آیه ۵۱ سوره احزاب از مشكلات چند همسری حكایت دارند.
ای كاش نویسنده، روایتی را كه در این زمینه از امام صادق علیه السلام نقل شده است ملاحظه می‏كرد تا پاسخ صحیح را دریافت می‏كرد.ابن ابی العوجاء از هشام بن حكم پرسید: آیا خداوند حكیم نیست؟ هشام گفت: آری حكیم است. گفت: خداوند فرمود: «شما با زنان، دو یا سه یا چهار تا ازدواج كنید؛ ولی اگر خوف آن دارید كه نتوانید عدالت را میان آنان رعایت كنید، پس تنها به یك همسر قناعت كنید. آیا رعایت عدالت میان زنان لازم نیست؟ هشام گفت: آری لازم و فرض است». ابن ابی العوجاء پرسید: خداوند در جای دیگر فرمود: «شما هرگز نمی‏توانید میان زنان عدالت برقرار سازید، هر چند تلاش فراوان كنید». پس رعایت عدالت میان آنان ممكن نیست و آن گاه میان این دو آیه تناقض خواهد بود. آیا هیچ حكیمی چنین سخن می‏گوید. هشام از جواب باز ماند؛ به مدینه آمد و خدمت امام صادق(ع) رسید و پرسش ابن ابی العوجاء را مطرح ساخت. امام فرمود: «به او بگو آیه نخست كه فرمود: «اگر نمی‏توانید میان آنان به عدالت رفتار كنید به یك همسر قناعت ورزید» مراد رعایت عدالت در نفقه است. ولی آیه دوم كه فرمود: «هرگز نمی‏توانید میان زنان به عدالت رفتار كنید...» مراد از آن، محبت قلبی است. اصول كافی، ج ۵ ص ۳۶۲، حدیث ۱. چنانكه از پاسخ امام(ع) آشكار است آن‏چه بر مرد لازم است و او توانایی آن را دارد رعایت عدالت میان همسران در امور زندگی و روابط زناشویی و نفقه است اما رعایت عدالت در محبت قلبی، خارج از قدرت انسان است. لذا هرگاه محبت‏های درونی سبب ترجیح برخی از همسران بر برخی دیگر نشود و در وظایف همسری تأثیری نگذارد، مانعی ندارد.
آیات ۱۲۸ و ۱۳۰ سوره نساء و ۵۱ احزاب از مسائل و مشكلات چند همسری سخن گفته‏اند اما نه در مقام ردِّ چند همسری، بلكه در مقام ارائه راه‏حل نسبت به مشكلات آن برآمده‏اند بنابراین استناد نویسنده به این آیات در تضعیف چند همسری صحیح نمی‏باشد.
... از دیدگاه شهید مطهری ضمن توصیه خوانندگان محترم به آشنایی با دیدگاه‏های استاد شهید مطهری در زمینه تعدد زوجات در كتاب نظام حقوق زن در اسلام، دیدگاه ایشان درباره علل تجویز چند همسری به اختصار ارائه می‏گردد:
الف ) از مهم‏ترین دلایل چند همسری كه نه تنها تجویز آن را اثبات می‏كند بلكه موجب ایجاد تكلیفی عمومی بر عهده تمامی مردان جامعه است؛ فزونی عدد زنانِ آماده ازدواج بر مردان آماده ازدواج است. اگر فرض كنیم عدد زنان آماده به ازدواج بیش از عدد مردان آماده به ازدواج باشد به‏طوری كه اگر تك همسری تنها صورتِ قانونی ازدواج باشد گروهی از زنانِ بی‏شوهر از تشكیل خانواده محروم می‏مانند، چند زنی به عنوان حقی از زنان محروم و «تكلیفی» بر عهده مردان و زنان متأهل است. حق تأهل از طبیعی‏ترین حقوق بشری است. هیچ بشری را نمی‏توان از این حق محروم كرد. حق تأهل حقی است كه هر فرد بر اجتماع دارد و اجتماع نمی‏تواند كاری كند كه در نتیجه آن كار، گروهی از این حق محروم بمانند.
ب ) شاید برای بسیاری از افراد موجب تعجب باشد كه بدانند تعدد زوجات در مشرق اسلامی مهم‏ترین عامل نجاتِ تك همسری بود، به این معنی كه در شرایطی كه موجبات تعدد زوجات پیدا می‏شود و عدد زنان نیازمند به ازدواج از مردان نیازمند به ازدواج فزونی می‏گیرد، اگر حق تأهلِ این عده از زنان به رسمیت شناخته نشود و به مردانی كه واجد شرایط اخلاقی و مالی و جسمی هستند اجازه چند همسری داده نشود، رفیقه‏بازی و معشوقه‏گیری ریشه تك همسری واقعی را می‏خشكاند.
در مشرق اسلامی از طرفی تعدد زوجات مجاز بود و از طرف دیگر این همه عوامل تحریك و تهیج فراهم نبود. از این رو تك همسری واقعی بر اكثریت خانواده‏ها حكم فرما بود و كار معشوقه بازی مردان به آن‏جا نكشید كه هم‏چون دنیای غرب فلسفه بافی كنند و بگویند آفرینش مرد چند همسری است و تك همسری برای مرد از محالات جهان است و بر اساس این تفكر، مرد قانوناً تك همسر است امّا عملاً چند همسر. به عقیده غربی‏ها معشوقه داشتن حق مسلم و طبیعی مرد است و بسنده كردن مرد در همه عمر به یك زن نوعی «نامردی» است. به هر حال مسأله مهم در موضوع تعدد زوجات این نیست كه آیا تك همسری بهتر است یا چند همسری. در این‏كه تك همسری بهتر است تردیدی نیست تك همسری یعنی اختصاص خانوادگی، یعنی جسم و روح هر یك از زوجین از آن یكدیگر باشد. بدیهی است كه روح زندگی زناشویی كه وحدت و یگانگی است در زوجیت اختصاصی بهتر و كامل‏تر پیدا می‏شود. به هر حال در شرایط فزونی زنان بر مردان بشر دو راه بیشتر ندارد یا رسمیت یافتن تعدد زوجات و یا رواج معشوقه بازی. این است صورت صحیح مسأله امّا مبلغان شیوه‏های غربی حاضر نیستند صورت صحیح مسأله را طرح كنند؛ حاضر نیستند حقیقت را آشكارا بگویند، آن‏ها واقعاً مدافع معشوقه‏بازی هستند، زن قانونی را سر بار و مزاحم می‏دانند و یكی را هم زیاد می‏دانند چه رسد به دو یا بیشتر. لذت را در آزادی از قیود ازدواج می‏شناسند، امّا در گفته‏های خود برای ساده‏دلان چنین وانمود می‏كنند كه مدافع تك همسری‏اند. برگرفته و تلخیص از كتاب نظام حقوق زن در اسلام.
بهناز اشتری
حقوق زنان
منبع : نشریه حورا


همچنین مشاهده کنید