چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

بخشی از آینده ما را عراق مشخص می کند


بخشی از آینده ما را عراق مشخص می کند
از عراق که اخیراً به آن سفر کرده بودم چه بگویم؟ آنچه در آنجا مشاهده کردم این بود که به یک کشور دموکرات تبدیل شده و مجهز به قانون اساسی شده که به موجب همه پرسی و انتخابات مستقیم و سراسری تصویب شده است، اما این کشور در حال جنگ با خودش است.
عراق از چنگال یک دیکتاتوری خون آشام که حدود چهار میلیون نفر را به کام مرگ فرستاد نجات یافت. عراق امروز همچون عقل و قلب که کلاً در تضاد با یکدیگر هستند در وضعیتی متناقض به سر می برد از جمله منطقه «سبز» در بغداد که به دلیل حملات مکرر به آن تحت تدابیر شدید امنیتی است در حالی که مناطق کردنشین این کشور در ثبات و آرامش هستند و مابقی کشور نیز غرق در کینه ها و خشونت هایی است که موجب آواره شدن و مهاجرت چهار میلیون نفر در این کشور شده است. قربانیان حاصل از این خشونت ها هم به طور میانگین به یک هزار نفر در هر ماه می رسند. اما من چرا به عراق رفتم؟
نخست برای اینکه طی سه روز اقامتم در آنجا، صدای همه عراقی ها اعم از شیعه، سنی، کرد و مسیحی را بشنوم و در عین حال تاکید کنم بر حمایت کامل کشورم فرانسه از آشتی ملی عراق، چرا که هدف اساسی است و همچنین تاکید کنم بر ضرورت گفت وگوی سیاسی جامع و فراگیر در این کشور. در دیدار با گروه های مختلف عراق به این نتیجه رسیدم که همه آنها نیاز دارند به اینکه به رسمیت شناخته شوند و دوباره با فرانسه و اروپا در تماس و ارتباط باشند. عراقی ها البته دچار سرخوردگی شده اند و احساس می کنند از دیگر جوامع بین الملل طرد و منزوی شده اند. بنابراین به رغم تحلیل ها و تفسیرهای گوناگونی که طی چهار سال گذشته درباره حضور امریکا در عراق مطرح شده، زمان آن فرا رسیده که به عراقی ها توجه شود.
من به عراق رفتم تا بگویم بازگشت فرانسه به این کشور به این دلیل است که سرنوشت بخشی از آینده ما و فرزندان ما را عراق تعیین خواهد کرد. اگرچه ما سفارت مان را در بغداد به رغم تحولات عراق حفظ کردیم و کارمندان آن به انجام وظایف خود مشغولند اما دیدگاه های سیاسی ما درباره عراق در گذشته بسیار محدود و اندک بوده است. هیچ وزیر خارجه فرانسه از سال ۱۹۸۸ تاکنون به عراق نرفته بود، حال آنکه ما مسوولیت های ویژه یی در عرصه بین الملل از جمله عضویت دائم در شورای امنیت داریم.
واقعیت آن است که نباید بحران کنونی عراق را نادیده گرفت زیرا این بحران نه فقط خود این کشور بلکه امنیت و ثبات کل منطقه و خارج از آن را نیز تهدید می کند.بحران عراق به لحاظ اهمیت، بر تمام بحران های دیگری که جهان را نگران می کند غلبه کرده است. البته ما به عراق و اوضاع آن به این دلیل که فرهنگ خشونت در آن گسترش یافته و تروریسم به هدف اصلی در این کشور تبدیل شده است بی اعتنا نیستیم. ما نمی توانیم به این دلیل که عراق برخلاف خواسته ما مورد حمله و در دست نیروهای امریکایی و انگلیسی قرار گرفت، چشمان مان را بر تحولات آن ببندیم زیرا عراق در قلب رویدادهای بین المللی همچون درگیری های طایفه یی در برخی مناطق جهان، تعصب های مذهبی، درگیری میان تمدن ها، تاثیرات ناشی از برخوردهای دوگانه در قبال برخی کشورهای همسایه عراق به ویژه در مساله هسته یی، جهانی شدن تروریسم و غیره قرار دارد. من پس از سال ها نخستین وزیر خارجه فرانسه هستم که دو بار طی سال جاری و به فاصله چهار ماه به عراق سفر کرده ام.
بار اول در ۱۹ آگوست به این کشور رفتم تا یاد و خاطره دوستم سرجیو دی میلو کارمند ارشد سازمان ملل و ۲۱ تن از همکارانش را گرامی بدارم که در عراق کشته شدند. البته ما پیش تر با هم در کوزوو همکار بودیم. در عین حال از این طریق می خواستم بر ایفای نقش دوباره سازمان ملل در عراق تاکید کنم. اکنون این پرسش مطرح است که فرانسه چه مرهمی بر زخم های عراق می تواند بگذارد و امید و نشاط را به آن سرزمین بازگرداند؟
در دیداری که از عراق با برخی مسوولان این کشور داشتم یکی از آنها درخصوص کمک و نقش فرانسه گفت پاریس می تواند از هم اکنون یک نظریه و دیدگاه جدید را درباره عراق مطرح کند. یک مسوول دیگر عراقی نیز تاکید کرد که «فرانسه می تواند شرف ما را به ما بازگرداند.» بر کسی پوشیده نیست که فرانسه از ائتلاف بین المللی برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ حمایت نکرد و به رغم آنکه این حمله موجب سرنگونی دیکتاتوری خون آشام عراق شد اما اقدامات بعدی برای ایجاد عراق امن و دموکرات مثبت و سازنده نبود. لازم است صفحات تحولات عراق طی چهار سال گذشته را ورق بزنیم. واقعیت آن است که راه حل نظامی دائم، چاره ساز بحران عراق نیست و هیچ راهی جز راه حل سیاسی وجود ندارد.
در عین حال به رغم آنکه اکثر عراقی ها مخالف حضور امریکا در کشور خود هستند با خروج سریع نیروهای امریکایی از عراق موافق نیستند زیرا چنین خروجی باید براساس برنامه و مشورت با دولت عراق صورت گیرد. از سوی دیگر دولت وحدت ملی عراق نیز باید با اقتدار عمل کند که فرانسه نیز در چنین شرایطی آماده ارائه کمک به عنوان میانجی به دولت عراق است. آری، فرانسه این توانایی را دارد که نظریه و دیدگاهی جدید درباره عراق طرح کند. فرانسه اگرچه در ائتلاف بین المللی علیه این کشور در سال ۲۰۰۳ شرکت نکرد، از همان زمان در کنار مردم عراق قرار داشته است.
مصداق این سخن حفظ و باز نگه داشتن سفارت فرانسه در بغداد است. البته این مساله به دوستی قدیم میان پاریس و بغداد مربوط است اما فرانسه یکی از هم پیمانان امریکا نیز است که البته ممکن است در بسیاری موارد سیاست های آن را نپسندد. پیش بینی می شود فرانسه- که نخستین کشور غربی غیر عضو در ائتلاف ضدعراق است که وزیر خارجه اش به عراق رفته- بتواند با همکاری هم پیمانان اروپایی اش دیدگاه های جدیدی را درخصوص ثبات و امنیت عراق مطرح و آن را به سازمان ملل ارائه کند. در عین حال فرانسه باید در تلاش برای قانع کردن برخی همسایگان عراق به منظور اجتناب از رفتارهای دوگانه در قبال این کشور باشد. عراق برای آنکه بتواند با خودش صلح کند راه غیر ممکنی در پیش ندارد و تنها راه توسل به تلاش های بیشتر و شفافیت بیشتر در خصوص واقعیت های عراق است. شرط آن این است که همگی در این باره جرات و جسارت داشته باشیم.
برنار کوشنر
ترجمه؛ نادر مازوجی
منبع؛ الحیات
منبع : روزنامه اعتماد