سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
مجله ویستا
نگاهی به فرایندجایگزینی یورو به جای دلار در ایران

از چندین ماه گذشته به دنبال اعمال محدودیتهای مالی از سوی بانكهای آمریكایی علیه ایران، انجام مبادلات مالی به صورت دلار برای ایران دشوار شده است و همین موضوع سبب شده است كه وزیر اقتصاد ایران اعلام كند ایران قصد دارد از یورو به جای دلار در مبادلات خارجی استفاده كند.اتخاذ این تصمیم سئوالات زیادی را در خصوص تاثیرات و پیامدهای چنین اقدامیبه دنبال داشته است.یكی از این پرسشها این است كه «این اقدام چه پیامدهای منفی را نسبت به كشور به دنبال خواهد داشت؟»به منظور ارائه یك پاسخ اجمالی به این پرسش، نوشتارحاضر حاوی سه بخش خواهد بود.در بخش اول به استدلالهای موافق اتخاذ این تصمیم اشاره میشود كه با رویكردی اقتصادی نوشته شده است.در بخش دوم استدلال مخالفان مورد بررسی قرار میگیرد كه مبتنی بر رویكرد اقتصاد سیاسی است.بخش انتهایی نیز اختصاص به نتیجه گیری خواهد داشت.
● رویكرداقتصادی
استفاده زیاد از دلار در تجارت بینالمللی ارزش مبادله خارجی آن را (در خارج از ایالات متحده) روز به روز افزایش میدهد. قدرت دلار كه از این طریق بدست میآید، منجر به ترغیب دیگران برای استفاده از دلار در معاملات خارجی وبینالمللی میشود و همین مسئله موجب افزایش میزان ذخایر ارزی كشورها به دلار میشود. (چرا كه آنها برای انجام مبادلات خارجی به دلار نیاز خواهند داشت) مسئولین ایرانی براین اعتقادندكه اگر آنها (به عنوان یك كشور تولیدكننده نفت) مبادلات خود را بر پایه یورو قرار دهند، این روند را با اختلال مواجه كرده و موجب تضعیف ارزش دلار میشوند.
موافقت اعضای اوپك در سالهای۱۹۷۱ و۱۹۷۳ برای فروش نفت در قبال دلار آمریكا، موجب شكل گیری یك تقاضای ثابت برای دلار آمریكا در بازارجهانی شد.افزایش تقاضا برای دلار موجب افزایش عرضه و افزایش ارزش آن گردید.لذا میتوان استدلال كرد كه اگر هریك از كشورهای تولید كننده نفت، محصول خود را به ارز دیگری بفروشند به همان نسبت منجر به كاهش تقاضا برای دلار و به دنبال آن كاهش ارزش آن خواهند شد.ران پال یكی از اعضای كنگره آمریكا، معتقد است كه هژمونی دلار (یا هر ارز بینالمللی) مبتنی برخرید و فروش با آن است. وقتی یك كشور تولید كننده نفت ارزهایش را از دلار به انواع دیگری تبدیل میكند، دلارهایی كه به تجارت نفت آن كشور مربوط بودند (اعتبارشان را ازآن میگرفتند) در بازارمبادله جریان پیدا میكنند.(به عبارت دیگر عرضه زیاد میشود) ولی به خاطر اینكه این كشور از این پس در مبادلات خود دلار نمیپذیرد و خریداران نفت مجبور به پرداخت ارز دیگری مانند یورو هستند، لذا تقاضا برای دلار كاهش مییابد.كاهش تقاضا لاجرم منجر به كاهش ارزش دلار خواهد شد.
این استدلالهای تئوریك در شرایطی است كه میزان حجم و ارزش مبادلاتی نفت نیز روز به روز در حال افزایش است.نیاز به نفت در نزد مصرف كنندگان افزایش مییابد و به نوبه خود نیاز خریداران به ارزهای خارجی جهت خرید آن را نیز بالا میبرد.تا زمانی كه این ارز دلار باشد، این روندموجب تقویت اقتصاد آمریكا و ارزش دلار است، اما همان طوركه مسئولین اقتصادی كشورمان متصورند، اگر این ارز تبدیل به ارز دیگری شود، آنگاه سلطه دلار به چالش كشیده میشود.
چنین به نظر میرسد كه این مباحث تئوریك به طرز شگفت انگیزی با وضعیت اقتصادی ایران منطبق است.ایران ۳۰ درصد نفت خود را به اروپا میفروشد و بقیه را نیز به هند و چین. طرفهای خرید ایران نیازی به پرداخت دلار در قبال نفت ایران ندارند و حتی اروپاییها ازپرداخت ارز اروپایی شادمانتر نیز خواهند شد. از طرف دیگر ایران نفت را به دلار میفروشد، اما خریدهایش را به یورو انجام میدهد.لذا كاهش ارزش دلار در سالهای اخیر به شدت به ضرر ایران بوده است. بنابراین تغییر دلار به یورو میتواند راه حل مناسبی برای برون رفت از این مشكل باشد. به گونهای كه حتی احمد حاتمییزد رئیس سابق بانك صادرات گفته است كه با توجه به كاهش مستمر ارزش دلار در یك سال اخیر، بدون توجه به تحریمها هم، ایران میبایست سبد ارزی خود را تغییر میداد.
دولتهای صادر كننده نفت فقط به این دلیل كه تجارت آنها براساس دلار انجام میشود، ذخایر ارزی دلاری زیادی دارند.اما اگر این رویه عوض شود، آنگاه نشانههای مثبتی برای تقویت یورو و عاملی منفی در جهت كاهش ارزش دلار خواهد شد.این كار ایران میتواند جریان چرخش دلارهای نفتی را مختل كرده و سلطه دلار آمریكا را از طریق قدرت بخشیدن به یورو به چالش بكشد.در حال حاضر چنین به نظر میرسد كه هدف اصلی حمله آمریكا به عراق بدست آوردن كنترل برعراق و منابع هیدرو كربنی آن با هدف حفظ هژمونی دلار آمریكا بوده است. اما این طرح آمریكاییها با اقدام روسیه و ایران برای جایگزین كردن ارزهای دیگر با دلار در مبادلات تجاری نفتی خود، به چالش كشیده شده است.صدام در سال ۲۰۰۰ اعلام كرد كه نفت را فقط در برابر یورو میفروشد و همین باعث شد كه آمریكاییها در حمله به آن هیچ تردیدی به خود راه ندهند. با در نظر گرفتن اینكه ایران چهارمین صادر كننده نفت جهان است، اقدام ایران برای راهاندازی بورس نفت برپایه یورو و جایگزینی یورو با دلار در مبادلات خارجیاش بسیار قدرتمندتر از اقدام صدام، میتواند هژمونی دلار آمریكارا به چالش بكشد. نقش تجارت خارجی كشورهای صادر كننده نفت در حفظ هژمونی دلار از آن چنان اهمیتی برخوردار است كه حتی برخی از تحلیلگران دلیل حمله آمریكا به عراق وتلاش آن برای اقدام نظامیعلیه ایران را حفظ هژمونی دلار میدانند.
بنابراین میتوان گفت كه از بعد تئوریك این تصمیم كاملا مدبرانه و مبتنی بر عقلانیت اقتصادی اتخاذ شده است كه دو هدف اصلی را نیز دنبال میكند: هدف اول كاهش آثار منفی افت ارزش دلار بر اقتصاد ایران و دوم نیز استفاده از یك ابزار اقتصادی جهت مقابله با آمریكا میباشد.
● رویكرد سیاسی: مطابقت با واقعیتها
در كنار استدلالهای اقتصادی كه كاملا درست به نظر میرسد، نكات مهم دیگری نیزمطرح است كه استدلالهای فوق را به چالش میكشد.
اولین وسادهترین این استدلالها، هزینه ای است كه تبدیل دلار به یورو میتواند به اقتصاد ایران تحمیل كند. با این تصمیم، هزینه انتقال از دلار به یورو در هنگام مبادلات نیز به هزینههای تجاری ما افزوده میشود. انتقال از دلار به یورو باعث افزایش هزینههای مبادلاتی ایران میشود. زیرا تمام دنیا (بخش اعظمیاز آن) در حال حاضر با دلار مبادله میكنند نه با یورو. برهمین اساس یورو در دنیا ارز قابل اطمینان و با ثباتی به شمار نمیرود.(مگر اینكه ایرانیها و در صورت امكان دیگر كشورهای نفت خیز با تغییر دلار با یورو به آن اعتبار بدهند). البته اگر مبادلات تجاری ایران به گونهای باشد كه فقط با یورو انجام شود و نیاز به تعویض ارزها به یكدیگر نباشد، به نظر نمیرسد كه جایگزین كردن دلار به یورو هزینه مبادلاتی خاصی به همراه داشته باشد.اما با توجه به اینكه ایران تاحد بسیاری در جریان فرآیند جهانی مبادلات قرار دارد و در آن ادغام شده، شاید مجبور شود در برخی از مبادلات یوروی بدست آمده از فروش نفت را تبدیل به دلارو سپس هزینه كند. این تبدیل، هزینههایی را بر ما تحمیل میكند كه اگر چنین تصمیمی اتخاذ نمیشد، مجبور به تحمل آن نبودیم. از طرف دیگر چون دلار هژمونی دارد، قابل پیش بینیتر از یورو است. لذا دلار برای كشورهای در حال توسعه یك ارز قوی تلقی میشود و اطمینان و اعتماد به آن در نزد طرفهای تجاری بیشتر است. لذا امكان دارد برخی از طرفهای تجاری ما اساسا خواهان معامله با یورو نباشند.(مخصوصا شركتهایی كه ما مجبور به واردات كالاهای صنعتی از آنها هستیم) و این مسئله نیز ما را مجبور به بازگشت به تجارت با دلار شویم.
از طرف دیگر، برخی از تحلیلگران معتقدند كه ممكن است در شرایط كنونی كه میان ایران واتحادیه اروپا مشكلات حل نشده زیادی از قبیل موضوع هستهای، حقوق بشر و... وجود دارد، اروپا نیز نسبت به انتخاب یورو از سوی ایران موضع مخالف اتخاذ كند.این احتمال وجود دارد كه اروپاییان نیز روی یورو حساسیت نشان دهند كه در آن صورت قدرت انتخاب ما بسیار كاهش خواهد یافت و در شرایط سختی قرار خواهیم گرفت.مسئله دیگر احتمال تبانی اروپا با آمریكا جهت محدود كردن استفاده ایران از ارز یورو و نظام مالی مربوط به آن است.آملیا تورس سخنگوی امور اقتصادی اتحادیه اروپا، طی اظهاراتی مبهم، در خصوص تصمیم ایران برای جایگزین كردن یورو به جای دلار گفته «اتحادیه اروپا نه ایران را نسبت به این امر تشویق میكند و نه از این كار بازمیدارد و این مسئله را یك مسئله اقتصادی میداند كه نیروهای بازار آن را تعیین میكنند.» این درحالی است كه باید این موضوع را مدنظر داشته باشیم كه تحریم بانك صادرات ایران از سوی آمریكا در قالب استراتژی این كشور برای مبارزه با تروریسم صورت گرفته است.استوارت لوی معاون «تروریزم و اطلاعات مالی» وزارت خزانه داری آمریكا مسئول انجام هماهنگیهای لازم با نهادهای مالی اروپایی برای گسترش این تحریمها علیه بانكهای ایرانی است. مسئولین آمریكایی اعلام كردهاند كه جهت گسترش این تحریمها حتی با بخش خصوصی آمریكایی و بینالمللی نیز به گفتوگو نشستهاند و تعدادی از بانكهای بینالمللی را مجاب به بستن حسابهای ایران نمودهاند. دانیل گلاسر یكی از مسئولین وزارت خزانه داری آمریكا در امور مبارزه باتروریسم مالی گفته است: «نهادهای مالی ایران تاكنون از دسترسی مستقیم به نظام مالی آمریكا محروم بودند، اما میتوانستند از طریق كشور ثالث این ارتباطات را برقرار كنند.اما ما ازاوایل سپتامبرتصمیم گرفتهایم حتی امكان ارتباط غیرمستقیم بانكهای ایرانی با نظام مالی آمریكا را نیز از بین ببریم و در این راستا با دولتها وبخشهای خصوصی بینالمللی نیز مذاكراتی را آغاز كردهایم.» ران پال از اعضای جمهوریخواه كنگره آمریكا نیز با اشاره به تصمیم ایران برای جایگزینی یورو به جای دلار و تاثیر منفی آن بر هژمونی دلار آمریكا، با اظهار نظر جالبی به طور غیر مستقیم اروپاییان را نیز دعوت به همكاری با ایالات متحده جهت جلوگیری از ظهور یك حس انقلابی در كشورهای تولیدكننده نفت جهت مطالبه ارزش واقعی محصول شان از كشورهای مصرف كننده، مینماید. ران پال معتقد است كه هژمونی دلار(یاهرارز بینالمللی) مبتنی برخرید و فروش با آن است.از نظر او نگرانی ازفروش نفت با دلار باعث شد كه آمریكا صدام حسین را كه تلاش میكرد نفت را فقط در قبال یورو بفروشد، تنبیه كند.عضو جمهوریخواه كنگره معتقد است كه: «اساسا قانون اقتصادی عرضه و تقاضا حكم میكند كه مبادله كالاها باید با چیزی باشد كه دارای ارزش واقعی است و این ارزش واقعی را ارزهای دلار و یورو ندارند.ما میدانیم روزی فراخواهد رسید كه كشورهای تولیدكننده نفت به جای نفت شان كالا یا چیزی متناسب با ارزش واقعی نفت را به جای دلار یا یورو تقاضا میكنند.» و بدین ترتیب به طور تلویحی به اروپاییان گوشزدمیكندكه، هرچند به طور مقطعی با كاهش ارزش دلار وافزایش ارزش یورو به دلیل اقدام برخی از كشورها برای مقابله با دلار، منافع اقتصادی بیشتری حاصل كنند، اما زمانی فرا میرسد كه كشورهای تولید كننده نفت دقیقا چنین سیاستهایی را برای تضعیف یورو نیز به اجرا بگذارند.او با چنین اظهاراتی تلاش میكند اروپاییان را ازخطری كه در میان مدت ازسوی كشورهای نفت خیز و درحال توسعه میتواند متوجه غرب باشد، آگاه كند وبه طور تلویحی لزوم همكاری آنها را برای جلوگیری از گسترش این تهدید یادآورمیشود.
● نتیجه گیری
بررسی دو دسته استدلالهای موافق(كه مبتنی بر رویكرد اقتصادی است) و استدلالهای مخالف كه معتقد به عدم تطبیق نظریه در عمل به دلیل وجود متغیرهای غیربازاری در فرآیند تحولات اقتصادی هستند، به طور كلی نشان دهنده نیاز به حساسیت بیشتر در ارزیابی پیامدهای این تصمیم بر اقتصاد و تعاملات بینالمللی ایران میباشد. اگر دلایل این تصمیم ایران را فشارهای آمریكا و كاهش ارزش دلار بدانیم، آنگاه به نظر میرسد كه پیامدهای این تصمیم را با اتخاذ دو رویكرد صرف اقتصادی و رویكرد اقتصاد سیاسی كه در آن متغیرهای سیاسی(حداقل دراین نوشتار) پررنگتر هستند، میتوان به دو بخش مثبت و منفی تقسیم نمود. در صورت عدم انطباق مبانی نظری اقتصادی تصمیم با واقعیتهای نظام اقتصادی بینالمللی(كه جهت گیریهای سیاسی در آن بسیار مهم ومقدم بر تحلیلهای صرف علم اقتصاد است) دو پیامد منفی مهم بر اقتصاد و مبادلات بینالمللی ایران را شاهد خواهیم بود كه عبارتند از:
الف- كاهش میزان اعتماد و اطمینان طرفهای تجاری ایران برای انجام مبادلات با این كشور: هنگامیكه هیچ بانك بینالمللی و هیچ دولت بزرگی اعتبار بانكها و نظام مالی ایران را به رسمیت نشناسد، مطمئنا اعتبار نظام پرداخت مالی ایران در نزد طرفهای مبادله كاهش خواهد یافت.ب- امنیت ملی ایران در صورت تبانی آمریكا و اروپا برای تحریم مالی ایران، در شرایط فعلی به شدت به چالش كشیده خواهد شد. با جایگزینی دلار با یورو، ما بادست خودمان یك اهرم فشار قوی در اختیار اروپا قرار دادهایم، تا در مذاكرات هستهای از آن سود جوید. دلیل این نوشتار برای احتمال شكلگیری چنین وضعیتی بر این فرض استوار است كه كشورهای غربی هیچ گاه در هنگام به خطر افتادن منافع بلند مدت كل دنیای غرب، اجازه بهره برداری از نقاط افتراق خود را به كشورهای رقیب تمدنی خود نمیدهند.استدلال ران پال در این زمینه بهترین شاهد است.او از همین آغاز بحران هژمونی دلار، سرنوشت یورو را نیز به آن پیوند میزند و چنان استدلال محكمیرا مطرح میكند كه مطمئنا ذهن هر مسئول اروپایی را نیز به خود مشغول خواهد كرد.ضمن اینكه تلاشهای آمریكا برای هماهنگ ساختن اروپاییان برای تحریم علیه ایران نیز شاهد دیگری بر این مدعا میباشد.
از طرف دیگر باید خاطر نشان كرد كه جنگهای معاصر شامل منازعه در زمینه منابع واقتصاد هم هستند.امروزه چنین منازعاتی به عرصه ارزهای بینالمللی نیز كشیده شده و بر پیچیدگی آن افزوده است.كنش سیاسی میان ایران و آمریكا بر سر انرژی هسته ای موجب شده است كه یك نمونه از این جنگها در حال حاضربه طور عینی با شكل دادن ایران به«یوروهای نفتی» به نمایش گذاشته شود.لذا اتخاذ سریع و پرسروصدای این تصمیم توسط ما و انعكاس گسترده آن، به افكار عمومیوبازار بینالمللی این تصور را تحمیل كرده است كه نشانههایی جدی از تقابل میان آمریكا و ایران در حال بروز است.لذا پیامدهای دوگانه فوق به نوبه خود منجر به گسترش حس عدم امنیت اقتصادی فضای ایران شده و تمایل طرفهای خارجی برای سرمایه گذاری ومعامله با ایران را كاهش میدهند.كاهش مبادلات تجاری ایران ودر كنار آن احتمال تحریمهای مالی از سوی شورای امنیت، میتواند وضعیت اقتصادی كشور را تحت تاثیرقرار داده و منجر به كاهش رضایت مردم از دولت شود.
با این وجود این تصمیم ابعاد مثبتی را نیز در بردارد.تغییر تركیب سبد ارزی ایران از دلار به یورو مطمئنا میزان تاثیرپذیری اقتصاد ایران از كاهش ارزش دلار را كاهش داده و از این رو توانایی خرید ما را افزایش میدهد.البته به نظر میرسد كه با توجه به حضور متغیرهای غیرقابل پیش بینی سیاسی در بازار بینالمللی بهتر است كه سبد ارزی ایران تركیبی از چند ارز بینالمللی باشد و صرفا شامل یورو و دلار كه متعلق به حوزه تمدنی غرب است، نباشد.در چنین حالتی بعد مثبت این تصمیم میتواند افزایش یابد.پیامد مثبت دیگر این تصمیم، البته در صورت وجود شرایط دیگر، میتواند این موضوع باشد كه اقدام ایران در راستای جایگزینی یورو به جای دلار، درمیان مدت به كشورهای بیشتری سرایت كرده و بدین ترتیب با تشدید فشارهای اقتصادی بر ایالات متحده، از میزان فشارهای آمریكا بر ما كاسته شود.
دانشجوی دكترای روابط بینالملل دانشگاه تهران
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست