جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا
نکتههایی درباره اشتغال زنان
![نکتههایی درباره اشتغال زنان](/mag/i/2/oseic.jpg)
رشد روزافزون حضور زنان در عرصههای اقتصادی، هم ناشی از تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است و هم منشأ تحولاتی در تمام عرصههای فوق؛ معالوصف، مطالعه پژوهشهای كتابخانهای ارایه شده، تحقیقات میدانی و سیاست و برنامههای نظام در موضوع «اشتغال زنان»، نشان از فقدان عناصر جامعیت، آیندهنگری و ضعف مطالعات دینی دارد. از این رو تدوین طرح جامع تفصیلی اشتغال زنان در نظام جمهوری اسلامی كه با توجه همزمان به شرایط كنونی و آینده جامعه ما و جامعه جهانی، ویژگیها و كارآمدیهای زنان، آموزههای دینی و اهداف انقلاب اسلامی، ارایه كننده طرحی كلان و جامع و قابل دفاع باشد، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
در این مجال، غرض آن است كه صرفاً نكاتی درباره موضوع اشتغال زنان عنوان شود كه توجه به آن در تحلیل و اصلاح پدیده موجود تا حدودی راهگشاست.
الف: عوامل رویكرد زنان به اشتغال
اگر علت رویكرد زنان به اشتغال به عنوان یك پرسش مطرح گردد، غالباً پاسخهایی چون: كمك به اقتصاد خانواده، كمك به اقتصاد ملی، عزتمندی اجتماعی، اثبات قابلیتهای زنان در عرصههای اجتماعی، استقلال مالی، فرار از تنهایی ناشی از تجرد یا زمان فراغت، به دست آوردن پشتوانهای برای ایام پیری، ضرورت حضور در عرصههای زنانه از جمله: معلمی دختران و مامایی، مطرح میشود كه در جای خود قابل تأمل و تدقیق است؛ اما نگاه دولتها و نظام مسلط جهانی به مقوله اشتغال زنان میتواند با حساسیتها و انگیزههای دیگری نیز دنبال شود كه نمیتوان از آن غافل شد. از جمله:
۱ ـ در قرن پیش توجه ا۱. دو قرن پیش اقتصاددانان برجسته جهان جدید به راههای ارتقای اقتصادی جلب شد. از نگاه آنان، ازدیاد جمعیت میتوانست در حصول دستاوردهای اقتصادی، مخاطرهآفرین باشد. بنابراین لازم بود خانوادهها را به كنترل جمعیت تشویق كرد اما چنین توصیههایی غالباً قرین موفقیت نیست. پیشنهاد آنان طرح شعارهایی بود كه زنان را از قید خانهداری و مادری آزاد سازد. طرح شعار آزادی زنان و شركت فعال آنان در فعالیتهای اقتصادی، میتواند اهمیت مادری را تحتالشعاع قرار دهد و میل آنان را به فرزندآوری كاهش دهد؛ چنان كه امروزه در كشورهایی چون كانادا با تولد اولین فرزند، مادران با بحران جدیدی مواجه میشود و ناگزیر باید میان شغل و مادری یكی را برگزینند؛ در حالی كه بسیاری از آنان مایل نیستند موقعیت اقتصادی خود را از دست بدهند. سلب مسئولیت از مردان در تأمین هزینههای خانواده نیز راهحلی است كه زنان را ناگزیر از روی آوردن به بازار كار میكند و به كاهش جمعیت منجر میشود. امروزه برخی كشورهای اروپایی با رشد منفی جمعیت و پدیده پیر جمعیت مواجهاند.
۲ ـ پیری جمعیت و كمبود جوانان جویای كار سلب شده است كه دولتهای اروپایی حضور گسترده زنان در بازار كار را بیش از گذشته مدنظر قرار دهند. اگر در كنار این سیاست به سیاست جدید این كشورها در ترغیب زوجهای جوان به داشتن فرزندان بیشتر نیز توجه كنیم، درمییابیم كه مدل پیش گفته پیشنهادی اقتصاددانان اروپایی چندان هم موفق نبوده است. امروزه حضور جوانان مهاجر، بهویژه جوانان خاورمیانه در بازار كار این كشورها، زنگ خطری برای جهان مسیحیت و دنیای مادی قلمداد میشود. چند سال پیش مجله تایمز در مقالهای با عنوان «خاورمیانه در قرن بیست و یكم» یادآور شد كه رشد روزافزون جمعیت خاورمیانه اسلامی در مقایسه با رشد منفی جمیعت اروپا به گونهای پیش خواهد رفت كه در سال ۲۰۵۰ میلادی جمعیت مسلمانان جهان بر مسیحیان غلبه مییابد و این زنگ خطر بزرگی برای جهان غرب است. از اینجا میتوان دریافت كه اشتغال زنان در سطح فراگیر آن گرچه به عنوان ضرورتی اجتماعی در جوامع پیر، عقلانی باشد، در جوامعی چون ایران كه به دلیل جوانی جمعیت (در تحلیل كارشناسان) با مشكل بیكاری گسترده مواجه است، از چنان اهمیتی برخوردار نیست و برخی صاحبنظران معتقدند كه كشورهای غربی در صددند اولویتهای خود را بر تمامی جهان تحمیل نمایند.
۳ ـ حیات نظام سرمایهداری، به توسعه مصرف بسته است و مصرف بیشتر در گرو برخورداری مصرف كننده از درآمد كافی است. فراخوان بیشتر زنان به حضور در عرصههای اقتصادی در مدل اقتصاد سرمایهداری به غرض تحصیل درآمد بیشتر و لاجرم مصرف بیشتر است. پیامد دیگر حضور هرچه گستردهتر اقشار مختلف مردم در صحنههای اقتصادی، بالا رفتن عرضه در بخش نیروی انسانی وبه تبع آن، پایین آمدن نرخ كار است. بنابراین محصولات تولید شده با قیمت نسبتاً ارزانتری ارائه میگردد و رقابت صاحبان كالا و خدمات برای بهدست آوردن بازار با ارایه محصولات ارزانتر رونق میگیرد. به یاد آوریم كه در اروپای قرن نوزدهم در حالی كه كارگران مرد از كارخانهها اخراج میشدند، زنان به كمترین دستمزد و خدمات، جایگزین آنان میگردیدند. هماكنون نیز بخشی از كارفرمایان ایرانی ترجیح میدهند با اخراج كارگران مرد كه طبق ضوابط قانونی تا ماهیانه دویست هزار تومان هزینه بر كارفرما تحمیل میكنند، زنان و دختران مجردی را به كار گیرند كه با كمتر از پنجاه هزار تومان دستمزد همان فعالیت را انجام میدهند و از قضا، طرفداران حقوق زنان در نهادهای دولتی و غیردولتی نسبت به تضییع حقوق زنان و اجرا نشدن قانون حداقل دستمزد و بیمه كارگری، سكوت اختیار كردهاند تا مبادا انگیزه كارفرمایان به جذب زنان در بازار كار، كم و رتبه ایران در احراز شاخصهای توسعه زنان، كاهش یابد.
اینكه در این دیدگاه در كنار ترویج اشتغال رسمی زنان، نقش خانهداری آنان تحقیر میشود، هم به دلیل غیردرآمدزا بودن فعالیت خانگی میل به مصرف را به دلیل كمبود سرمایه كاهش میدهد و هم به این دلیل كه كارهای خانگی زن به كاهش مصرف خانواده میانجامد و این خود زنگ خطری برای سرمایهداری میباشد.
۴ ـ افزایش زنان تحصیل كرده و تغییر نظام ارزشی، مطالبات آنان را برای حضور در صحنههای اقتصادی افزایش میدهد و هر دولتی به ناچار باید پاسخگوی مطالبات مشروع شهروندان خود باشد. از این رو پیوسته میان رشد تحصیلات دختران و تقاضای ورود به بازار كار، نسبتی معنادار دیده میشود.
۵ ـ میل دولتها به تسریع در دستیابی به شاخصهای توسعه سبب میشود كه تمامی امكانات موجود از جمله پتانسیل زنان به عنوان نیمی از قوای فعال جامعه، به كار گرفته شود. امروزه حضور زنان در فعالیتهای اقتصادی، خود نشان دهنده اهتمام دولتها به پیگیری اهداف توسعه شمرده میشود.
●آثار و پیامدها
شاید ظاهرترین اثر اشتغال، احساس عزت مندی و ارزشمندی است. در صورتی كه شخص احساس كند فعالیتی مفید برای جامعه انجام داده یا مشكلی را برطرف نموده و یا در جریان تولید دانش و ارتقاء فرهنگ جامعه گام برداشته است، به چنین احساسی دست مییابد. گاه نیز احساس عزتمندی ناشی از تأثیرات فرهنگ مسلط است. در جایی كه احراز یك مسئولیت و مقام، ارزش به حساب آید، احساس عزتمندی منوط به احساس مشاركت در سازندگی اجتماع نیست؛ بلكه صرفاً با احراز پست به دست میآید.
●برخی از آثار اشتغال زنان به جنبه درآمدزایی آن بازمیگردد؛ از جمله:
۱ ـ امكان پشتیبانی اقتصادی آنان از خانواده فراهم میگردد. در اینجا زن، نقش معین همسر و یا سرپرست اقتصادی خانوار را (در صورت ناتوانی، طلاق و فوت همسر و یا عدم انجام مسئولیت اقتصادی توسط وی) عهدهدار است. فعالیت زن، در فرض اول گرچه به بالا رفتن درآمدهای خانواده و برخورداری از تسهیلات رفاهی بیشتر میانجامد، اما ضرورتاً رضایتمندی و آرامش بیشتر را به ارمغان نمیآورد. احساس رضایتمندی منوط به برقراری نوعی تعادل میان امكانات و خواستههاست. بنابراین اگر در فرض توسعه امكانات، سطح انتظارات نیز بالاتر رود، افزایش درآمدها صرفاً به حرص مصرف دامن زده است، نه به نشاط و لذت خانواده. در فرض دوم، اما فعالیت اقتصادی زن ضامن بقای خانواده است، بهویژه در شرایطی كه حمایتهای دولتی ناكامی باشد و سیستم حمایتی دیگری از جمله حمایتهای خویشاوندی نیز موجود نباشد.
۲ ـ برخورداری از اقتدار اقتصادی و كم شدن وابستگی اقتصادی به همسر، سبب تغییراتی در روابط زن و مرد و سرپرستی خانواده میشود به گونهای كه در شكل جدید، مرد كانون اقتدار خانواده و سرپرست آن نیست. این نكته بهویژه برای فمینیستها حایز اهمیت است. در نگاه آنان، اشتغال زنان به استقلال اقتصادی میانجامد و قدرت اقتصادی زن، معادله قدرت سیاسی را در خانواده بر هم میزند و شكل جدیدی از خانواده متولد میشود كه مردسالار نیست. بنابراین میتوان انتظار داشت كه كشمكشهای خانوادگی نیز افزایش یابد، مگر آنكه فرهنگ مسلط نیز اشكال جدید روابط خانوادگی را به رسمیت شناسد.
۳ ـ استقلال مالی زن به كم شدن نگرانی از آینده منجر میشود كه از یك سو، آرامشبخش و از سوی دیگر مشكلساز است.
قطع وابستگی اقتصادی و كم شدن احساس نیاز به همسر، آستانه تحملپذیری را كاهش و میل به جدایی را با احساس مشكلاتی در زندگی زناشویی، افزایش میدهد.برخی آمار در كشورهای غربی نشان میدهد كه آمار طلاق در خانوادههایی كه زنان شاغل دارند تا چهار برابر خانوادههای دیگر است.۴ ـ از آنجا كه استقلال مالی زن به تغییراتی در روابط زن و مرد منجر و نظام جدیدی مبتنی بر مشاركت در تصمیمگیری حاكم میشود، فرزندان با مشاهده رفتار جدید و همانندسازی، خود را برای ایجاد رابطهای دموكراتیك در زندگی مشاركتی آینده آماده میسازند و فرهنگ جدیدی در خانوادههای نسل آینده ایجاد میگردد.
ویژگی دیگر اشتغال مدرن، دوری از خانه است كه خود آثاری در پی دارد؛ از جمله:
۵ ـ عدم حضور پدر و مادر در خانه سبب میشود كه زمانی كه فرزندان به نظارت والدین نیازمندند، آنان را در كنار خود احساس نكنند. از این رو تربیت فرزندان بهویژه در سنین رشد، با اختلال مواجه میشود و زمینه آسیبپذیری آنان به دلیل فقدان كنترل و نظارت، افزایش مییابد. چنانچه آمار بزهكاری فرزندان در خانوادههای فاقد حضور مادر، بیشتر است.
۶ ـ دوران كودكی مهمترین زمان پرورش عاطفی فرزند است و عدم حضور مادر بهویژه در سه سال ابتدایی حیات، حیات كودك را با مشكلات عاطفی مواجه میسازد. سپردن فرزندان به مهد كودك نیز به دلیل آن كه فعالیتهای پرورشی مهد كودكها ا قاعدتاً با انگیزههای اقتصادی انجام میشود، نمیتواند جایگزین بسیار مناسبی برای مادر باشد.
۷ ـ گفته میشود كه زن به دلیل حضور در خارج از منزل، به ناچار به اتخاذ روشها و تنظیماتی در اداره زندگی میپردازد كه بیشترین نظم و كارآیی را نتیجه دهد. به عبارت دیگر گرچه حضور كمّی زن در خانه كاهش مییابد، اما كیفیت حضور وی تقویت میشود؛ هم در ساعات كمتر به فعالیتهای بیشتری میپردازد و هم فرزندان را با چگونگی تصمیمگیری و انجام امور خود آشنا میكند. بنابراین فرزندان مادران شاغل، توانمندتر و از پشتكار بیشتری برخوردارند.
۸ ـ مستمر و منظم بودن ساعات كار نیز پیامدهایی خواهد داشت.اشتغال تمام وقت بانوان كه گاه با طی مسافت آمد و رفت به ۱۰ ساعت در روز بالغ میگردد، با در نظر گرفتن حفظ فعالیتهای خانگی، به فشار مضاعف و استهلاك قوای جسمی و روحی زنان میانجامد. امروزه فشار مضاعف به عنوان یكی از مهمترین آثار اشتغال زنان مورد توجه دانشوران واقع شده است. توصیههای فمینیستی به ضرورت مشاركت مردان در كارهای خانگی نیز چندان ثمربخش نبوده است.
۹ ـ فعالیت خانگی زنان با وجود تكراری و سنگین بودن، انعطافپذیر است و آنان كارهای خانگی را با میل خود تنظیم و جا به جا میكنند. از این رو با ویژگی انعطافپذیر زنانه كاملاً هماهنگ است. چنین امتیازی البته در اشتغالات رسمی مشاهده نمیشود. این عدم تناسب میتواند به فشارهای عصبی و بیماریهای روانی و همچنین به كاهش كارآیی آنان در محیط خانواده، كه انجام فعالیت مادری و همسری به نشاط كامل نیازمند است، منجر گردد.
۱۰ ـ خستگی ناشی از كار خانگی و كار مزدوری سبب میشود كه زن در رابطه زناشویی ـ در ارتباطات كلامی و ارتباطات جنسی، كمتر فعال شود و این خود به مخاطراتی در روابط خانوادگی میانجامد.برخی آثار اشتغال نیز ناشی از نوع فعالیتی است كه زنان به آن اشتغال دارند؛ از جمله:
۱۱ ـ به دلیل آن كه در برنامهریزیهای ملی مربوط به اشتغال به ویژگیهای زنانه چندان توجه نمیشود، زنان نیز در عرصههای مشابه مردان و با شرایط مشابه به فعالیت میپردازند كه هم به طبیعت زنانه آنان لطمه وارد میسازد و هم به كاهش حضور خانگی آنان در ساعات حساس میانجامد؛ به عنوان مثال نتیجه كشیكهای شبانه، عدم حضور در كنار اعضای خانوادگی در ساعاتی است كه عدم حضور آنان بیشتر حس میشود. حضور در عرصههای مردانه نیز سبب كمرنگ شدن صفات زنانه و برعكس پذیرش صفاتی چون میل به تسلطگری است كه مردانه تلقی میشود. این تغییرات سبب میشود كه زن در محیط خانواده، آنجا كه ویژگیهای زنانه كارآیی خود را آشكار میسازند، فعال عمل نكند.
●اسلام و اشتغال زنان
دستیابی به نگاه دینی پیرامون اشتغال زنان، منوط به نگاهی جامع به آموزههای مختلف است؛ آموزههایی كه هر یك به جنبهای از موضوع توجه كردهاند. به برخی از آموزههای دینی مرتبط با اشتغال میتوان اشاره نمود:
۱ ـ بیكاری و كسالت، از رذائل اخلاقی است كه میتواند منشأ گناهان بسیاری گردد و كار، فضیلتی است كه هم به تعادل جسمی و روحی كمك میكند و هم به جلب فضل خداوند؛ اما ارزشمندی كار و فعالیت، ضرورتاً به معنای ارزشمند شمردن نوعی خاص از آن (كار خارج از خانه در ساعات مشخص و...) نیست.
۲ ـ حضور زنان در عرصه فعالیتهای اقتصادی درآمدزا هیچگاه تحریم نشده است. در شرع اسلام به درستی به این نكته توجه شده است كه گاه زنان برای تأمین اقتصادی خود نیازمند كسب درآمدند، گاه خانواده نیازمند كار زن است و گاه جامعه به فعالیت زنان نیازمنداست. از سوی دیگر، احترام عمل هر شخصی و استحقاق اجرت در مقابل عمل مفید ـ در مواردی كه انجام عمل وظیفه واجب شخص نباشد ـ از ضروریات دینی و عقلایی است. در آیه ۲۳۳ بقره به استحقاق اجرت زن در مقابل رِضاع تصریح شده است.
۳ ـ در نظام برنامهریزی اسلام، مدیریت خانواده بر عهده مرد است. مسئولیت مرد در سرپرستی خانواده هم زمان به دو نكته اشاره میكند؛ از یك سو مرد مكلف به تأمین مخارج خانواده و مصالح خانواده است و نمیتواند در حوزه سرپرستی از خود رفع مسئولیت نماید. گرچه تأمین هزینههای والدین، فرزندان و همسر بر عهده سرپرست خانواده است، اما تأمین هزینههای دو گروه اول، موكول به ناتوانی آنان در تأمین هزینههای شخصی است؛ حال آنكه تأمین هزینههای همسر، طبق شئونات وی، وظیفهای واجب است كه در فرض توانگری زن نی ساقط نمیگردد. به علاوه برخلاف نفقه فرزندان، نفقه همسر بر عهده مرد، صرفاً یك وظیفه واجب نیست، بلكه دین به حساب میآید؛ به این معنا كه در صورت عدم پرداخت، بدهكار خواهد بود. بنابراین تأمین هزینههای خانواده علیالأصول بر عهده زن نیست.
از سوی دیگر، حق مرد در مدیریت خانواده باید مورد احترام قرار گیرد و اعضای خانواده سرپرستی وی را بپذیرند. این سرپرستی تا زمانی كه مرد به دلیل عوارضی چون: جنون، اعتیاد خطرناك و... فاقد شرایط سرپرستی نگردد، استمرار دارد. بنابراین زن در خانواده، نقشی چون وزیر و معاون خواهد داشت و نباید خانواده با بحران سرپرستی مواجه گردد. در نتیجه دیدگاه اسلامی، موضوع دموكراسی در خانواده و یا توزیع وظایف سرپرست میان پدر و مادر را به مصلحت خانواده ندانسته و نپذیرفته است. از اینجا میتوان دریافت كه فراخوان زنان به اشتغال، به منظور ایجاد تغییر در ساختار خانواده و مقابله با سرپرستی مرد، مورد تأیید دین نیست.
۴ ـ در ادبیات اسلامی، تلاش مرد برای تأمین هزینههای خانواده، تلاشی ارزشمند و به منزله مجاهده در راه خداوند است. به علاوه به سرپرست خانواده توصیه میشود كه در تأمین هزینهها، پای را از حدّ واجب فراتر گذاشته و بر خانواده خود توسعه دهد. از سوی دیگر، آنچه برای همسر ارزشمند شمرده میشود كنترل سبد هزینههای خانواده و كم كردن مخارج است. به علاوه تلاش زن در تأمین هزینههای خانواده در حالت عادی نه ارزشمند است و نه مطلوب. شاید یكی از دلایل عدم مطلوبیت آن، سلب مسئولیت از سرپرست خانواده باشد. روایات متعددی مشاركت زنان با همسران در امور اقتصادی به خاطر فزونطلبی آنان و تأمین هزینههای مرد توسط همسر، از امور مذموم شمردهاند. از جمله ر.ك: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۶، ص ۳۰۵، ح ۶، ج ۵۲ ، ص ۱۹۲، ج ۲۶، ج ۷۵، ص ۲۲، ح ۸۳
۵ ـ از آنجا كه عوامل انسانی مهمترین نقش را در پیشبرد حیات اجتماعی جوامع ایفا میكنند و زن در نقش همسر و مادر در ایجاد تعادل عاطفی و روانی، ایجاد فضائل اخلاقی و استحكام شخصیت مهمترین نقش را عهدهدار است. همسری و مادری، دو نقش ارزشمند به حساب آمدهاند. هم تجردگرایی دختران، محرومیت از به دست آوردن چنین ارزشهایی است كه غالباً جبرانناپذیر است و هم ایفای نقشهایی كه كارآمدی زن در دو نقش فوق را با مشكل مواجه میكند، مرجوح و نامبارك میباشد. از این رو اشتغال زنان نباید به ناكارآمدی آنان در عرصه حیات خانوادگی بینجامد.
۶ ـ گاه فقیه، احكام فرد مكلف در موضوع اشتغال را بیان میكند. در این صورت اشتغال زنان به امور مباح را منوط به كسب رضایت همسر در خروج از منزل، امری مجاز میداند و گاه درصدد است تا وظیفه نظام اسلامی را در موضوع اشتغال زنان ترسیم نماید. در فرض دوم، موضوع، در حوزه مصلحت امت اسلامی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت و حكومت موظف است آنچه را به مصلحت امت اسلام است، پیگیری كند. در حوزه سنجش مصلحت، آموزههای فقهی، اعتقادی و اخلاقی دین همراه با تحلیل شرایط اجتماعی یك جا ملاحظه میشوند؛ به عنوان مثال برخی آموزههای دینی به تفكیك جنسیتی در عرصه اشتغال نظر داشتهاند؛ برخی مشاغل را متناسب با مردان و برخی را متناسب با وضعیت طبیعی زنان دانستهاند؛ به عنوان مثال بر این نكته تأكید كردهاند كه واگذاری مشاغل سنگین به زنان، پیامدهایی بر خود زنان خواهد داشت. از این رو در برنامهریزی اجتماعی حكومت موظف است زنان را به سمت عهدهداری مشاغل سبك و متناسب با طبیعت آنان تشویق نماید.
●گرچه تدوین سیاستهای و برنامههای نظام اسلامی در موضوع اشتغال زنان فعالیتی گسترده، عمیق و كارشناسانه است اما براساس آن چه ذكر شد میتوان وظایف نظام در قبال اشتغال بانوان را به اجمال مورد توجه قرار داد:
۱ ـ اصلاحات فرهنگی به منظور برجستهشدن و كارآمدی نقش مادری و همسری زن و قرار گرفتن فعالیتهای دیگر در اولویتهای بعدی.
۲ ـ تأمین حداقل معیشت برای افراد سرپرست خانواده به منظور عدم اضطرار همسران به شركت در فعالیتهای اجباری درآمدزا.
۳ ـ حمایت ویژه از اشتغال زنان و مردان سرپرست خانواده در قالب واگذاری اولویتهای استخدامی، معافیتهای بیمهای و... به گونهای كه تمایل كارفرما به جذب افراد مجرد، كاهش یابد.
۴ ـ حمایتهای خاص تأمین اجتماعی از زنانی كه به اضطرار، سرپرستی خانواده را به عهده میگیرند.
۵ ـ اصلاح نظام آموزشی باتوجه به كارآمدیها و ویژگیهای هر یك از دو جنس و انتظارات جامعه از آنان. اصلاح نظام آموزشی و ایجاد رشتههای متناسب با زنان كه آنان را در اولویت جذب قرار دهد، زمینهساز تمایل آنها به سمت احراز مشاغل متناسب با وضعیت تحصیلی و تخصصی خواهد شد.
۶ ـ توسعه مشاغل خانگی و تجزیه نمودن فعالیتهای صنعتی قابل تجزیه به گونهای كه در منزل قابل انجام باشد.
۷ ـ ایجاد مشاغل نیمهوقت و انعطافپذیر.
۸ ـ ایجاد تسهیلاتی كه زنان بتوانند پس از برخورداری از مرخصیهای طولانی به دلیل پرورش فرزند، به محیط كار باز گردند.
۹ ـ تشویق زنان و مردان به حضور در عرصههای متناسب با ویژگیهای هر یك از دو جنس در قالب طرحهای حمایتی خاص.
۱۰ ـ تشویق زنان به حضور در فعالیتهای گروهی غیردولتی از جمله: در امور خیریه، امداد، حمایت از سالمندان، پژوهش، هنر و حفظ محیط زیست.
منبع : نشریه حورا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست