چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
فرهنگی به نام وبلاگ، صنعتی در حد کامپیوتر
رسم است كه در مسالههای ریاضی همیشه فرض و حكم را مشخص میكنند و در یك مسیر مستقیم از فرض به حكم میرسند. در یك حركت ساده، ما هم میتوانیم برای رساندن خط مستقیم وبلاگ به صنعت چنین حركتی انجام دهیم. فرض كنیم وبلاگ، پدیده دنیای مدرن است اما پیش از آنكه تكنولوژی آن نشان داده شود، به عنوان یك فرهنگ به آن نگاه میشود. به این مقوله وارد میشویم، چرخ میزنیم و با دنده عقب، برمیگردیم .
۱)دفترچه خاطرات از دوره نوجوانی وارد كمد قفل شده همه آدمها میشود. نوشتن و نوشتن اتفاقات و قصههایی كه فقط تو دیدهای و با حسهای شناخته و ناشناخته، غریب و آشنای تو در ارتباط است و نه كس دیگری. این پنهان شدن حسها حتی به قفل شدن دفترچه خاطرات رسید. در دوره نوجوانی تا همین اواخر هنوز هم دفترچههای خاطرات قفل و در كشوی لباس و كمد و هزار جای دیگر پنهان میشد تا دست كسی به آن نرسد. اما پدیده مدرنی به نام وبلاگ سر میزند و باعث میشود كه این قفلها شكسته شوند و آن حسهای غریب و آشنا در یك مكان عمومی در دسترس همه قرار گیرند. یعنی اتفاقی، حادثهای میطلبد كه این تغییر تحت آن تابع توجیه شود. مدرن شدن، یعنی تغییر در زندگی انسانها كه باعث پیشرفت آنها شود. یكی از نمونههای مدرنیته، ورود كامپیوتر و اینترنت به زندگی مردم است. یعنی با ورود كامپیوتر، در زندگی مردم تغییر ایجاد شد. با این تعریف میتوان حتی این تغییر را شامل ساعاتی دانست كه یك خانواده در كنار هم میگذرانند. مثلا اگر تا دیروز برای دیدن فیلم سینمایی آخر شب، همه خانواده دور هم جمع میشدند و فیلم میدیدند، الان وسیلهای پا به میدان گذاشته كه این تمركز را از بین میبرد.با از دست رفتن این تمركز، آن چند كلمهای كه جلوی تلویزیون رد و بدل میشد هم دیگر رد و بدل نمیشود و میزان ارتباطی كه شكل میگیرد، به راحتی كم و كمتر میشود. در این سیر نزولی رابطه، مدرنیتهای كه در این فیلم -كامپیوتر نقش خود را بازی میكند، ایفاگر نقش منفی میشود و وظیفه دور كردن افراد از هم را برعهده میگیرد. در این جدال و دور شدن و فرو رفتن در تنهایی، جایگاه دفترچه قفل و كلید دار كجاست؟
۲)كامپیوتر در خانههایی كه استفاده عمومی دارد و بچههایشان سن نوجوانی را گذراندهاند user بندی شده، هركس user و password خودش را دارد و این حریم شخصی در فضای كامپیوتر هم حفظ میشود. اما حتی در این مرحله نیز تقاطع حریمهای شخصی امكانپذیر است. اما user و password های اینترنتی، معمولا از طریق هكرها به سرقت میروند كه البته امنیت و اهمیت بسیاری برایشان دارد. قفل و كلید دفترچه خاطرات تحت تابعی به نام كامپیوتر به user و password وبلاگ تبدیل میشود و نوجوان و جوان موردنظر این بار شروع به نوشتن میكند، دست خودش است كه اسم خود را پنهان كند یا نه و دیگر خودش میداند كه برای افراد مینویسد، خودش میداند كه ذهن و فكرش را در اختیار دیگران میگذارد . پس چطور اینقدر صریح و بی پرده مینویسد؟
۳) وبلاگ در معنای عام، فضایی است كه اجازه میدهد با داشتن user و password مشخص شروع به نوشتن كنید یا عكسی روی صفحهتان بگذارید، موسیقی در صفحهتان داشته باشید و به این ترتیب، فضایی به شما میدهد كه از طریق آن بتوانید وارد نوعی ارتباط شوید. ارتباطی كه دردنیای مجازی گاهی آنقدر به صمیمیت میرسد كه میتواند جایگزینی برای صمیمیتهای واقعی در دنیای واقعیتر شود. در فضای وبلاگ با چنین فضا و یادداشتهایی، اتفاقی میافتد كه میتوان عنوانش را "بی پروایی" گذاشت. یعنی دختركانی كه تا دیروز غم عشق و دیدار محبوب زیر درخت آخر پارك را در دفترچه قفلدار مینوشتند و در مورد حسهای ناشناختهشان صحبت میكردند، امروز در وبلاگهایشان بدون هیچ ترسی،دست به كیبورد میشوند و اتفاق را عینا نقل میكنند و نه اثری از سرخی گونه مشاهده میشود و نه كسی، حالتی از شرمساری در چهرهشان میبیند. این تغییرات در جامعهای مثل ایران به فاصلهای بین دو نسل منجر شده است. یا بهتر است گفته شود باعث سرعت فاصله بین دو نسل شده است. ورود كامپیوتر به دنیای شخصی افراد، یعنی فرهنگی استثنایی كه آمده و تصمیم به ماندن دارد، در زندگیها میماند و اثرگذار میشود.
۴ ) در بین این وبلاگها و وبلاگنویسان ازدواج هم اتفاق میافتد. افراد به جای چهره و قیافه، اول جذب نثر و قدرت قلم و نوع نگاه فرد مقابلشان به مسائل میشوند وپس از آن حركت میكنند. دو – سه تا از وبلاگنویسان مطرح نیز در این چند سال اخیر از همین طریق ازدواج كردهاند و خیلیها هم مثل خوانندگان یك داستان دنبالهدار هر روز به صفحات شخصی این افراد سر میزنند و داستانهایشان را میخوانند و نظر میدهند. نظر میدهند و نویسندگان مطالب، حركت و رفتارشان را در برابر قضاوت این افراد قرار میدهند. قضاوتی كه گاه به دعوا و جر و بحث منجر میشود. كلكلهای نویسندگان باعث ایجاد ارتباط میشود. این جر و بحثها گاهی خنده و شوخی و گاهی همراه با عصبانیت است و گاهی نیز شكل نقد و انتقادهای تیز و برنده سیاسی، اجتماعی، فرهنگی به خود میگیرد. شیوع پدیدهای به نام وبلاگ تا حدی است كه در همین انتخابات آخر، بیشتر كاندیداها، در سایتهای شخصیشان، دست به كیبورد میشدند و در مورد روزانهها و روزنوشتهایشان صحبت میكردند. این وبلاگنویسی اما بیشتر از آنكه به اصول اساسی وبلاگنویسی متكی باشد، اصول و محافظهكاریهای سیاسی را همراه خود داشت. چرا كه اصل اول در وبلاگنویسی موفق "بی پروایی" نویسندهاش است. قرار دادن نوشتههای شخصی و اظهارنظرهای بی وقفه در مورد مسائل، همان اندازه كه میتواند افراد را نسبت به شخص خاص یا نویسنده موردنظر ترغیب كند، میتواند باعث تنفر شود. در دنیای سیاست ایران، محمدعلی ابطحی، پدیده وبلاگنویسی است كه با عكسهایی كه از سیاسیون با موبایلش میگرفت و در وبلاگش میگذاشت، توانست تعداد خوانندگانش را بالا ببرد. بالا و بالاتر و این همان اتفاقی است كه برای یك وبلاگنویس جذابیت ایجاد میكند، این تعداد خواننده، در مقابل مخاطبان یك روزنامه صد هزار تیراژه شاید زیاد نباشد، اما آنچه به آن comment یا فرصت اظهارنظر میگویند، این جذابیت را بیشتر نمایان میكند. سوالی كه پیش میآید، ارتباط این مقولات با صنعتی به نام كامپیوتر و در حد و اندازههای اینترنت است.
۵ ) ارتباطات شكل تازهای به خود میگیرند. با هر Link دادن و Link ندادن، اتفاقی یا عمدی، میزان ارتباط افراد با یكدیگر را تعیین میكنند. برای ایرانیهایی كه در به در به دنبال اتفاقات خالهزنكی هستند نیز محیط امن كامپیوتر و حریم شخصیشان چنین فرصتی به آنها میدهد. تعداد بالای مخاطبان، دسترسی سریع به زندگی افراد مختلف و سپردن بعضی اتفاقات و حوادث به نظرها و ایدههایی كه از افراد دیگر میرسد، همگی از مزایای زندگی همراه با كامپیوتر است. درواقع، پدیدهای به نام كامپیوتر، این میزان سرعت را به ارمغان آورده كه ارتباطات سریع و سریعتر در رفت و آمد باشند. جلوگیری از این ارتباطات در اغلب موارد به بنبست رسیده هرچند از طریق همین ارتباطات و Linkها، توانستهاند گروههای زیرزمینی كه به اعمال خلاف مشغول بودهاند، شناسایی و دستگیر شوند. عنصر "ناپیدایی" همواره این امكان را به فرهنگ جدید میدهد كه هر جا میخواهد سر خط آموزش را به دست بگیرد و افرادی را هم به دنبال خود بكشاند. فرهنگ تازه، بعضی جاها حجابها را كنار میزند و كاستیها و معایبش را به رخ دیگران میكشاند. اصلیترین اتفاقی كه میافتد، بدآموزیهایی است كه برای افراد كوچكتر دارد، به این دلیل كه اتفاقات هیچ دستهبندی ندارند و به گروه سنی خاصی مربوط نیستند و مثلا یك نوجوان ۱۴-۱۳ ساله به اتاقك شخصی یك فرد ۲۷-۲۶ ساله سر میزند. به این ترتیب است كه از خلال این حرفها و نظرها گاهی اوقات مشكل ایجاد میشود.
۶)و اما فرهنگ خاصه وبلاگنویسی به نوع نثر آن و اتفاقاتی كه روایت میكند، ارتباط دارد. نثر محافظهكارانه، رسمی و كتابی جلوی مونیتور عوض میشود و شكل تازهای میگیرد و تبدیل به نثر محاورهای میشود تا وبلاگنویس مورد نظر با قدرت قلم و نثر خود مخاطب بیشتری جذب كند. بتواند سادهتر و بیپرواتر بنویسد و مخاطب جذب كند. این نثر كه بعد از وبلاگ، خیلی سریع به برخی روزنامهها و مجلات سرایت كرد به خاطر ایجاد ارتباط سریع سادهنویسی و بحثهای صمیمانه و تا حدی اجازه به مخاطب برای شركت در مطلب از بعد از شیوع وبلاگ، خیلی سریع به نام خودش سند خورد. "نثر وبلاگی" اتفاقات هم كه به همان شكل ماندنی شدند. پوسته حجب و حیای افراد پشت مونیتور روشن، وقتی دست به كیبورد میشوند راحت ترك میخورد. بر همین اساس، جرایمی تحت عنوان "جرایم اینترنتی" راهاندازی شده كه مراحل اولیه را میگذرند و در همین مراحل اولیه سر و صدای زیادی به راه انداخته است. كامپیوتر از لحظهای كه در زندگی افراد وارد شد آنقدر مهم و اساسی شد كه به كامپیوترهای شخصی تغییر نام داد، لحظه به لحظه به ترویج نوع جدیدی از ارتباط پرداخت كه خودش در این میان واسطه باشد . وبلاگ به عنوان پدیده تازه و نوین در زندگی جوانترها سریعتر وارد شد، سریعتر مخاطب گرفت و طرفدار پیدا كرد و سریعتر به تغییر در زندگی آنها پرداخت. اینكه این وبلاگ است كه در زندگی جوانها اثر گذاشت و یا جوانها بودند كه برای رهایی از پوستهشان وبلاگهای ایرانی را اینگونه ساختند، خود یك سوال است.
۷)زندگی ایرانی، همواره به نوعی مهربانی ظاهری، دوستداشتنهای ظاهری، تعارفهای معمولی و رودربایستیهای همیشگی آغشته بوده است و با همین حركات و عناوین، همواره یا اعصاب خرد كرده و یا برای خودش عنوان دست و پا كرده. فرهنگ ایرانی در برخورد با پدیدهای مدرن به نام كامپیوتر، در خود تغییر ایجاد میكند كه این تغییر بیشتر از جانب جوانترها به فرهنگ تحمیل میشود. صحبتهای بیپروا، نپذیرفتن هر اتفاق و تبدیل صحبتهای درگوشی به صحبتهای علنیتر، همه به خاطر جسارت نسل جوانتر به فرهنگ هدیه داده شدند. هدیه داده شدند چون هیچ معلوم نیست كه این فرهنگ به قشر حاشیهنشین هم نفوذ كند یا آنكه در اقشار بالاتر كه دیگر غم نان ندارند و میخواهند صحبت كنند، باقی بماند. آنچه مشخص است تغییر در نحوه زندگی گروهی از افراد است كه خود و نظراتشان را نه تنها از دیگران پنهان نمیكنند، بلكه به آنها اجازه بحث و صحبت هم میدهند و آنها را در زندگی شخصیشان وارد میكنند.
وبلاگ در نقش عامل این حركت، همان كلیدداری است كه به نام كامپیوتر در زندگی شخصی افراد ورود مدرنیتهای دارد؛ زندگی شخصی و شخصیتر .
منبع : مجله گسترش صنعت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست