پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

محصول تصادفی - Random Harvest


محصول تصادفی - Random Harvest
سال تولید : ۱۹۴۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مترو ـ گلدوین ـ مایر
کارگردان : مروین لروی.
فیلمنامه‌نویس : کلادین وست، جرج فروشل و آرتور ویمپریس، برمبنای رمانی نوشته جیمز هیلتن.
فیلمبردار : جوزف روتنبرگ.
آهنگساز(موسیقی متن) : هربرت استوتارت.
هنرپیشگان : رانلد کولمن، گویر گارسن، فیلیپ دورن، سوزان پیترز، رجینالد اوئن، ادموند گوئن، هنری تراورز و مارگارت وینچرلی.


نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۲۵ دقیقه.


انگلستان، پایان جنگ جهانی اول. سربازی به‌نام "چارلز رینر" (کولمن) که بر اثر شوک دچار فراموشی شده، با علام آتش‌بس به جشن مردم می‌پیوندد و با دختری به‌نام "پالا" (گارسن) آشنا می‌شود. "پالا" که متوجه فراموشی "چارلز" شده، او را به دهکده‌ای کوچک می‌برد تا خاطراتش را به یاد آورد. "چارلز" به حرف می‌آید، اما چون گذشته را به یاد نمی‌آورد، با هویتی تازه با "پالا" ازدواج می‌کند و بچه‌دار می‌شوند. "چارلز" که استعداد نوشتن را در خود کشف کرده، برای فروش داستان‌هایش به لیورپول می‌رود و در آن‌جا تصادف می‌کند. حالا او که حافظه‌اش را به دست آورده و برعکس، سه سال گذشته و "پالا" را فراموش کرده، نزد خانواده‌اش باز می‌گردد. "پالا" سختی‌های زیادی را تحمل می‌کند (از جمله مرگ فرزندشان) ا به کمک روان‌شناسی به‌نام "جاناتان بنت" (دورن) "چارلز" را پیدا می‌کند و به‌عنوان منشی‌اش استخدام می‌شود، ولی به توصیه "دکتر بنت" چیزی از واقعیت نمی‌گوید تا دچار ضربه روحی تازه شود. نامزد تازه "چارلز"، "کیتی" (پیترز)، که فهمیده زنی در زندگی "چارلز" بوده، او را رها می‌کند و "چارلز" خود را در کارش غرق می‌کند تا این‌که به "پالا" پیشنهاد ازدواج می‌دهد، هرچند که هنوز هم او را به‌جا نمی‌آورد...
٭ فراموشی شخصیت، یکی از تمهیدات آشنای پی‌رنگ‌های سینمائی است و یکی از بهترین کاربردهای آن را می‌توان در این اقتباس سینمائی رمان ۱۹۴۰ هیلتن یافت. لروی کارگردان مورد اعتماد مترو ـ گلدوین ـ مایر به خوبی از عهده داستان ریزبافت برمی‌آید و کولمن و گارسن بازی‌های نیرومندی را به نمایش می‌گذارند (گارسن این‌جا جلوه‌ای درخشان‌تر از بازی‌اش در فیلم خانم مینیور در همین سال ـ که برنده اسکار شد ـ ارائه می‌دهد). در واقع کیفیت پراحساس و صمیمی بازی‌های این دو است که فیلم را از یک ملودرام صرف فراتر می‌برد؛ کولمن با این فیلم اعتبار قدیمی‌اش را تجدید می‌کند و آئیه گارسن در مترو ـ گلدوین ـ مایر تضمین می‌شود.