جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
از وا کار تا بازار
بازار در زبان پهلوی «واکار» و در پارسی باستان «آباکاری» (آبا = محل اجتماعی و کاری = چریدن) نامیده میشده است. ظاهراً این واژه از زبان فارسی به زبان پرتغالی و سپس به فرانسوی وارده شده است.
بازار در زبان فارسی، علاوه بر محل داد و ستد، به معنای اعتبار، معامله، بها و ارزش، اهمیت، روز ستیز و نزاع و قرار و عهد و پیمان آمده است.
● مفهوم عام بازار
هرگاه شرایط مساعدی برای مبادله کالاها و خدمات بین خریدار و فروشنده فراهم شود، بازار به وجود میآید؛ خواه خریدار و فروشنده در بازار حضور فیزیکی داشته باشند، خواه نداشته باشند و از طریق نامه، تلفن، تلگراف، دورنگار، شبکه رایانهای و یا هر طریق دیگر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
امروزه به علت تخصصیتر شدن بازارها، حجم وسیعی از مبادلات بدون دیدن تمامی کالا و خدمات، فقط با مشاهده نمونة آنها و از راه تماس غیر مستقیم صورت میگیرد که تعیینکننده حجم و قیمت کالاها و میزان عرضه و تقاضاست. فقط برای تعداد معینی از کالاها، دولت به دلیل سیاسی ـ اقتصادی قیمت تعیین میکند.
● بازار تهران
بازار تهران از زمان سلطنت شاه طهماسب شروع به فعالیت کرد. ابتدا برای تهران برج و بارویی ساخته شد که چهار دروازه شهر را به خارج مرتبط میساخت. مهمترین آنها دروازه حضرت عبدالعظیم ارم بود که تهران را به ری و همچنین مناطق جنوبی کشور وصل میکرد. این دروازه در محل میدان مولوی کنونی بود و پشت آن، دروازه بازارچه حضرتی کنونی قرار داشت و اطراف آن کاروانسراها بودند که برای مسافران نقش هتلهای امروزی را داشتند. از آن جا که در قدیم، نقشه و الگوی جامع برای شهرسازی نبود، مردم در اطراف جویها و مسیلها، خانه و دکانهای خود را میساختند. به همین دلیل، بازار تهران که بین حصار و ارگ گرفتار آمده ، از هر سو به دنبال مسیلها شروع به گسترش کرده تا به شکل امروزی درآمده است گاهی هم در اطراف این مسیلها که آب دائم در آنها، جریان داشت، درختانی میکاشتند و این خیابانها به محلی باصفا و زیبا تبدیل میشدند و اهالی برای گشت و گذار، تفریح و خرید به آنجا میرفتند. بعدها، روی این معابر سقف زدند و آنها را به دالانهایی تبدیل کردند که امروزه مشاهده میکنیم.
اگرچه صورتهای ظاهری بازارها، دالانی شکل هستند، ولی کلمة دالان در بازار معنی خاصی دارد.
در بازارها ی ایران، اصطلاحات و اسامی خاصی به کار برده میشود که منحصراً به هر یک اشارهای میشود:
▪ راسته بازار:
به خیابان اصلی بازار گفته میشود. راسته همان رسته به معنای صنف است؛ مثل راستة کفاشها، که عده زیادی کفاش در کنار هم در دکانها مستقرند و مشغول تولید و یا فروش کفش هستند.
غالباً کاسبان مایلند در جمع هم صنفهای خود باشند. حتی برای خرید یا اجارة مکان در راسته معین حاضر به پرداخت بهای بیشتری نیز هستند.
▪ دالان:
به محلی گفته میشود که در آن، اصناف متفاوت در کنار هم به فعالیت مشغولند. مثلاً لوازمالتحریر فروشی را در کنار دکان لوازم خانگی و پشمفروشی را در کنار دکان چلوکبابی میتوان دید. دالانها میتوانند بسیار طولانی و تودرتو باشند. همة دالانها به هم مرتبطند و در عین حال، راههای ارتباطی راستهها نیز هستند.
دالان دری بزرگ و سنگین دارد که شبها بسته میشود، از معروفترین دالانهای بازار تهران، سه دالان انیسالدوله است که در زمان قاجار بنا شده و از آن زمان تا به حال بورس پرده و لوازم جانبی آن است.
▪ تیم و تیمچه:
در تیم و تیمچه، کالاهای سنگین وزن و گرانقیمت مثل فرش و قالیچه که احتیاج به جای زیادی دارند، عرضه میشود.
تیم و تیمچه به صورت میدان هستند و اغلب به صورت دو طبقه ساخته میشوند که طبقه بالا تجارتخانه و طبقه پایین محل عرضه کالا است. در چند قدمی چهارسو در راسته بازار، تیمچه حاجبالدوله وجود دارد که عرضهکننده لوازم آشپزخانه، بلورجات، چینی و کریستال است. این تیمچه به صورت تودرتو با ۴ درب در ۴ نقطة بازار دیده میشود.
▪ چهارسو:
چهارراه در بازار «چهارسو» یا «چارسو» نام دارد. البته هر چهارراه، چهارسو نیست محل تلاقی دو راسته بازار بزرگ، یک چهارسو را تشکیل میدهد، چهارسو، هشت ضلع دارد که چهار طرف آن مسیر بازارهاست.
چهارسو ها معمولاً معماری بسیار زیبایی دارند. به خصوص چهارسوهای بازار وکیل شیراز، بازار تهران، اصفهان و کرمان از زیبایی خاصی برخوردارند ولی به نظر میآید، چهارسوی بازار خان یزد، زیباترین آنها باشد. از آن جا که چهارسو، مهمترین محل گذر مردم بودند، حکام آنجا را محل اجرای حکم خود قرار میدادند، مثلاً جسد طغرل سوم را سه روز در چهارسوی بازار ری به د ار آویختند. همچنین محل استقرار تخت داروغه نیز در چهارسو قرار داشت و شبها داروغه با شبگردهای خود به امور امنیتی بازار نظارت داشت. در ابتدا و یا انتهای بازار، بزرگترین میدان شهر قرار داشت؛ مثل سبزهمیدان در تهران، نقش جهان در اصفهان و... در این میدانها جگرکی، سلمانی، نعلبندی و سایر کسبه با برپا کردن چادرهای کرباسی به کار مشغول بودند. این میدانها علاوه بر داشتن مرکزیت تجاری هنوز مرکز تجمع اهالی شهرها هستند و در مراسمی چون ماه محرم، دستههای محلههای شهر، پس از برگشت از کوچهها در آنجا گرد هم میآیند.
امروزه شهرهای ایران به طور حیرتانگیزی بزرگ شده و مردم کمکم بازارها را فراموش کردهاند. به علت دگرگونیهای اجتماعی و اقتصادی در سالهای اخیر، بسیاری از عادات مردم از جمله خرید کردن فرق کرده و سیستم توزیع در بازار دگرگون شده است. تا چند سال پیش، بازارهای ایرانی، رنگ و بویی داشتند و عابران چشم بسته میدانستند که در کدام راسته هستند. در گذشته هر فردی که به بازار میرفت، ساعتها وقت داشت در بازار بگردد و چانه بزند و بالاخره جنس مورد علاقهاش را بخرد امروزه خریدار یک سر دارد و هزار سودا و اغلب شاغل هم هست. به همین خاطر بیشتر خریداران برای خرید کالا به فروشگاههای بزرگ میروند که دارنده همة اجناس از خوراکی تا پوشاک هستند و در کوتاهترین مدت میتوانند، جنس مورد نظر را بخرند و برگردند.
اکرم میرزائی
منبع : نوآوران فناوری اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست