جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

سیندی شیهان نمادی از قدرت مردم


سیندی شیهان نمادی از قدرت مردم
«آنچه در مجموع به قصه سیندی شیهان قدرت می بخشد، آن است كه وی به بخشی از جامعه تعلق دارد كه مشخصه آن «معمولی» بودن است و معنی آن عبارت است از آن كه پیامد هیچ چیز اعم از مسائل سیاسی یاغیره دامنگیر وی نمی شود. اما او یك زن و یك مادر است و همین، یك پیام قدرتمند در ابعاد یك انقلاب است».
نوشته «رمزی بارود»
هفته نام «العالم»
«سیندی شیهان» مادر دردمند پسری ۲۴ ساله به نام «كیزی» است كه تنها چند روز پس از الحاق به واحد خود در عراق كشته شد؛ زنی معمولی با قدرت تحمل غیرمعمولی. شیهان در ماه ژوئن ۲۰۰۴ ، یعنی دو ماه پس از مرگ نا بهنگام پسرش، به امید یافتن پاسخی برای سؤال های هولناك خودبه دیدن پرزیدنت «جورج دبلیو بوش» رفت. پس از دیداری ناامید كننده، بردیداری دوباره پای فشرد تا این سؤال ساده، اما جانكاه و كاملاً مهم خود را مطرح نماید كه: «پسر من چرا كشته شد؟»می توان پیش بینی كرد كه این سؤال توسط هزاران خانواده اندوهگین آمریكایی و در حقیقت، میلیون ها آمریكایی كه بسیاری از آنها سرانجام متوجه عدم صداقت بوش و بیهودگی جنگ بی هدف وی شده اند، مطرح شده است. یك نظرسنجی از سوی «سی ان ان» - «یواس ای تو دی» كه در هفتم ماه آگوست ۲۰۰۵ انجام شد، نشان داد كه ۵۴ درصد مردم آمریكا احساس می كنند كه دولت آمریكا در اعزام سرباز به عراق «دچار اشتباه شده است».اما متفاوت با میلیون ها مخالف خاموش و شاید بی توجه، شیهان، این مادر ۴۸ ساله كه متحمل رنجی غیرقابل وصف شده است، تصمیم گرفت به عنوان اعتراض نزدیك مزرعه بوش در «كرافورد» تگزاس چادر بزند. ابتدا كاخ سفید به كلی آن را نادیده گرفت و تنها به پاسخ هایی نظیر این كه بوش به «كمپ كیزی» نخواهد آمد، بسنده كرد.هنگامی كه سرانجام شیهان، ماجرای خود را به وسایل ارتباط جمعی كشاند، توجه بوش جلب شد و او چند تن از مقامات رسمی خود را فرستاد تا با لفاظی های تو خالی بیشتر، مادر دردمند را آرام كنند.مادر اما از ترك آنجا خودداری كرد. پافشاری وی توجه مردم سراسر مملكت را به خود جلب كردو شعله های آن به سرعت از مرز جریان اصلی رسانه ها فراتر رفت. توجیه گران جناح راست، بی درنگ و به شدت سعی كردند از طریق رسانه ها، حكایتی را كه خود به خود از سوی یك زن معمولی پدید آمده بود، كنترل كنند؛ حكایتی كه بی وقفه، هدف و یا فقدان هدف را در مرگ پسرش به چالش می طلبید.در حالی كه استنباط كلیشه ای از نقش رسانه ها در ایالات متحده آن است كه آنها تریبون كنندگانی عادل هستند، اما حقیقت تأسف بار و البته نه چندان عجیب، آن است كه جریان اصلی رسانه ها همواره جریانی یك طرفه، جنجالی و دلال جنگ بوده است كه در خدمت سیاستمداران و دلالانی هستند كه همواره در قراردادهای غیراخلاقی با یكدیگر متحد می شوند. آنها همچنین تصویر نامناسبی از مردم آمریكا ارائه داده اند، به گونه ای كه آنها را به عنوان مردمی غیرمنطقی كه كوركورانه «پشت سر و در حمایت» رئیس جمهور، سربازان ، «آمریكایی های مطلوب» ، و از این قبیل، قدم بر می دارند، معرفی كرده اند و این حاكی از آن است كه ارزش های وحشتناكی كه افكار ایدیولوگ های بوش را شكل می دهد، آمال آمریكایی های معمولی را نیز در هر كجا تحت تأثیر قرار می داده است.
در هر حال، به طور ناگهانی چهره روحبخش شیهان، موج پرتلاطمی بوجود آورده كه نه تنها سخنوری های اغوا كننده صاحب نظران حامی مداخله نظامی در رسانه های ما را كاملاً به چالش كشیده است، بلكه در حقیقت ، یك جنبش ضد جنگ را احیا كرده است كه عدم حضور آن سبب شده بود تا در مورد جنگ سؤال نشود.اما در حالی كه برخی از قهرمانان جنبش های ضد جنگ توانایی بیان صریح راهكارهای قاطع و سرنوشت ساز برای خاتمه جنگ عراق را ندارند، این زن معمولی ، با یك چادر كوچك، چند ساندویچ و یك گوشی تلفن، ثابت كرده است كه مصمم تر از گروه های ضدجنگ است كه ادعای داشتن دهها هزار عضو را دارند.وی در شانزدهم ماه آگوست به خبرنگاران گفت: «ما در آنجا هستیم، اما باید آنجا را ترك كنیم». وی این ادعا را كه «رها كردن عراق در هرج و مرج» گزینه ای نادرست است، زیر سؤال برد. بنا بر اعلام سایت اینترنتی «سالون» ، وی اظهار داشت كه: «ما باید به مردم عراق اجازه دهیم امور خود را به دست بگیرند. حضور آمریكا، منشأ همه خشونت ها در آنجاست». او گفت: بوش مسؤول مرگ پسرش است و اضافه كرد: «من با بوش به عنوان كسی كه پسرم را كشته است، خصومتی ندارم».آنچه كه در مجموع به قصه سیندی شیهان قدرت می بخشد، آن است كه وی به بخشی از جامعه تعلق دارد كه مشخصه آن «معمولی» بودن است و معنی آن عبارت است از آن كه پیامد هیچ چیز اعم از مسائل سیاسی یا غیره دامنگیر وی نمی شود. اما او یك زن و یك مادر است و همین، یك پیام قدرتمند در ابعاد یك انقلاب است.
به زنان، به غلط به عنوان بازیگران نقش دوم برای شكل دادن به آنچه كه جامعه شناسان به آن لقب «حوزه اجتماعی» داده اند، نگریسته شده است.برخی معتقدند تاریخ مدرن آمریكا به ویژه، و غرب به طور كلی، توسط مردان نوشته شده است. بنابراین آنان تاریخی را شرح داده اند كه در آن، امكان نادیده انگاشتن زن وجود داشته است. زن ها تنها موضوع بحث های خاص بوده اند و نقش آنان در سیاست ،مذهب یا رسانه نقشی درجه دو بوده كه كم و بیش توسط مردان تعریف شده است. اما یكبار دیگر، مردم معمولی و به ویژه زنان ، خط بطلانی بر اینگونه مباحث كشیدند.ایستادگی محكم و سازش ناپذیر شیهان، این دیدگاه را تغییر داد. حضور او به تنهایی، نیرو و اتحادی دوباره و نیز انگیزه ای به جنبش ضد جنگ بخشیده است (همانگونه كه خیلی ها بیش ازمن نیز گفته اند) ؛ اما چیزی كه به نظر من مهمتر است، آن كه وی سبب شد تا نقشی متفاوت از آن نقش تاریخی كه تاكنون برای یك طبقه از انسان ها تعریف شده بود و آنها را به هیچ می انگاشت، ارائه شود، یعنی نقشی نامناسب به عنوان زنان معمولی درمحیط های معمولی.در هر حال، اما من در تعریفی از شرایط شیهان هیچ چیز «معمولی» نیافتم. او به طبقه برگزیدگان تعلق ندارد، چنین آرزویی نیز ندارد و مایل به حفظ شرایط معمولی خود است، اما خواسته یا ناخواسته ، تعریفی دوباره از آن شرایط به ظاهر بی خطر ارائه داده است.اما شیهان تنها آمریكایی معمولی نیست كه در مقابل جنگ ایستاده است. در سراسر آمریكا و جهان، میلیون ها نفر از مردم با چیزی كه انتظار می رفت چنین مردی در آن هم صدا باشند، مخالفت كرده اند.اما در این عصر دموكراسی طبقاتی كه در آن تنها پول، سیاست وقدرت تعیین كننده است، فریاد آن میلیون ها نفر بی پاسخ مانده است.و در حالی كه چند تن حاكم، همراه با حامیان داوطلب خود و یا طرفدارانی كه شستشوی مغزی داده شده اند، هدف وبهای جنگ را دیكته می كنند، تنها مردم نه چندان مهم و معمولی مثل پسر شیهان در نهایت، بهای آن را می پردازند و قربانی می شوند.
چالش مادر با پرزیدنت بوش برای فرستادن دخترانش به جنگ شوم عراق،آنگونه كه به نظر می رسد، از بیگانگان الهام گرفته نشده است.
سرانجام ، با وجود ارزش زیاد ساعاتی كه در مخالفت صرف شد، شیهان چادر خود را جمع خواهد كرد و به خانه باز خواهد گشت. بر طبل جنگ همچنان كوبیده خواهد شد، گرچه جریان اصلی رسانه ها و تحلیلگران بی طرف، برای مدتی دیگر به آن خواهند پرداخت. اما امید می رود كه قدرت مردم معمولی كه به دلیل تلاش های سیندی شیهان جانی تازه گرفته است، همواره انگیزه ای برای امثال وی باشد، زیرا فقدان چنین قدرتی است كه سرنوشت بشریت را به دست تعداد معدودی می سپارد كه به نظر می رسد نسبت به سرنوشت مردم معمولی، شیهان و خسران غیرقابل جبران وی كاملاً بی تفاوت باشند.

منبع: سایت وقایع فلسطین
ترجمه : فاطمه موثق نژاد
منبع : روزنامه ایران