دولت «لولا» و میراث بر جای مانده

بنا به اظهار وزیر دارایی برزیل، سیاستهای اقتصادی کنونی دولت، میراث بر جا مانده از دوران حکومت «فرناندو هنریک کاردوسو» است. این سیاستها، یک سلسله آثار منفی بر روی دیگر برنامه ریزیهای دولتی داشته است، از جمله تصمیم گیریهای مربوط به آزادی مهندسی ژنتیک بر روی موجودات زنده و کاهش بودجه اجتماعی، نقطه نظرات متناقض در مورد نرم افزار رایگان، سیاستهای محدود و غلط کشاورزی و ارضی و نگرش به حقوق مردم تهیدست. این سیاستها از سوی دولت اتخاذ شده است، اما از سوی جناح راست برنامه ریزی و دنبال شده اند. جناح راست متشکل از احزاب دموکراسی اجتماعی برزیل (پی.اس.دی.بی) و جبهه لیبرال (پی.اف.ال) است. همه این تصمیم گیریها به مسائل مالی در مورد اهداف اجتماعی مربوط می شوند. این تصمیم گیریها با منافع امنیت کشاورزی و غذایی خانواده مغایرت دارند و سیاستهای جناح راست و نه جناح چپ، را مورد حمایت قرار می دهند. نقطه نظر جناح راست عبارت است از یک الگوی اقتصادی متمرکز بر صادرات، در حالی که الگوی مورد نظر جناح چپ، بر تقسیم درآمد برای مصرف انبوه در بازار داخلی تمرکز دارد.
مبارزات انتخاباتی احزاب راست براساس بازاریابی استوار است که در نقطه مقابل ارزشهای چپ قرار دارد که بر محور جلب حمایت رأی دهندگان براساس گفت وگوی سیاسی و ارزشهای ایدئولوژیکی متمرکز است. گزینش سیاستهای اجتماعی که به جای تأکید بر حقوق عامه، تنها بر حل مشکلات فوری و برنامه های خیریه استوار است، ویژه جناح راست محسوب می شود و در نقطه مقابل سنت دولتهای محلی «پی.تی» قرار دارد.
این اشتباهات برای جناح راست، فرصت بهره گیری از استقرار جو جنگ سرد را به وجود آورد تا بتواند با پوشش رسانه ای وسیع هر اتهامی را علیه چپ وارد کند. این اتهامات از اظهارات نژادپرستانه «خورخه بورن هویزن» عضو کنگره از حزب «پی.اف.ال» سرچشمه گرفت که هیچ مخالفتی را نیز در پی نداشت، حتی از سوی همان روزنامه ای که از اتهام به دولت لولا و «پی.تی» مبنی بر شرکت در قتل یک شهروند برزیلی در ایستگاه متروی لندن، به «خشم» آمده بود. از نظر نیروی مسلط محافظه کار، هر نوع هزینه دولتی که صرف برنامه های اجتماعی و ارتقای فعالیت های فرهنگی می شود، جرم به حساب می آید، زیرا در راستای منافع شرکتهای انحصاری قرار ندارد، بلکه برعکس، مطابق با منافع فقیرترین اقشار جامعه در کشوری است که بیشترین نابرابریهای دنیا در آن حاکم است.
جناح راست باید به دلیل اشتباهاتی که از سوی لولا و «پی.تی» صورت گرفت، مورد انتقاد قرار گیرد، زیرا در حقیقت، اشتباهات آنها براساس ادامه سیاستها و خط مشی های جناح راست استوار است. از سوی دیگر، شایستگی های دولت لولا و «پی.تی»، مستقیماً ریشه در بهترین باورهای چپ دارد که از آن میان می توان سیاست خارجی برزیل را نام برد، که در تضاد با دیدگاه راست مبنی بر سرسپردگی به آمریکا قرار دارد. دیگری، روش آموزش رسمی است که به دلیل جلوگیری از برنامه های گسترده خصوصی سازی آموزش، یعنی یکی دیگر از ویژگی های برنامه های جناح راست، مایه سربلندی است وحمایت از آموزش عمومی در تمام سطوح را در بر دارد. همچنین سیاستهای فرهنگی دولت را می توان ذکر کرد که افتخار نقض خصوصی سازی فعالیت های فرهنگی، یعنی یکی دیگر از ویژگی های سیاستهای راست را داشته که در تلاش برای ایجاد زمینه های فعالیت های عمومی دموکراتیک و براساس مشارکت توده مردم بوده است.
جناح چپ همواره سیاستهای جناح راست و تصمیم گیریهای دولت و رهبری آن را مورد انتقاد قرار داده است. بهره گیری از منابع عمومی برای مقاصد خصوصی، روشی بوده که جناح راست همواره در تمام طول تاریخ، از طریق آن و با یک نگرش حاکی از دولت سالاری و منفعت طلبانه، بر ملت حکومت کرده است. رهبران «پی.تی» با اتخاذ این روشها در تناقض با روح ملت و دولتهای محلی تحت نفوذ حزب و نیز سیاستگذاریهای اجتماعی، قرار گرفتند که توسط این دولتها برنامه ریزی و اجرا شده است.
اکنون تلاشی برای بی اعتبار ساختن چهارچوب تاریخی جنبش چپ که سبب بهترین حرکت ها در تاریخ بشریت بوده است، وجود دارد. این تلاشها در راستای نقض ارزشهای چپ و اتخاذ روشها و سیاستهای راست است. بایدگفت که رفتارهای غیراخلاقی از سوی چپ یا راست تفاوتی ندارد و نکوهش می شود. بنابراین، شرایط کنونی نشاندهنده پایان دوگانگی است. درحقیقت، اظهارات برخی اشخاص که تصور می کنند به چپ تعلق دارند، چه در مقام قانونگذار یا غیر از آن، تفاوتی با اظهارات جناح راست که به اصرار در رسانه ها منعکس می شود، ندارد. با این کار، آنها برای خود، وجه تمایزی با راست را به وجود نمی آورند.
اشتباهاتی که از سوی «پی.تی» و دولت لولا انجام گرفت، از باورها و سنت های جناح راست سرچشمه می گیرند، اما نکات مثبت آن، ریشه در تاریخ و ارزشهای چپ دارد. راست کنونی از سیاستهای جناح راست دولت حمایت و با برنامه های جناح چپ مخالفت می کند. دراین میان دولتی که از جناح چپ حزب زاده می شود، باید سیاستهای چپ را در دولت پیاده کند و با سیاستهای جناح راست مقابله نماید.
جناح راست همه قدرت خود را در بحران کنونی به کار می گیرد. اما جناح چپ باید اتحاد خود را به دست آورد و باید جایگزینهایی برای بحرانها پیشنهاد کند، دوباره فعال شود و محکم در مقابل سیاستهای حاکم بر دنیای کنونی، چه چپ و چه راست بایستد.
منبع: سایت اینترنتی Americas Program
ترجمه: فاطمه موثق نژاد

منبع : روزنامه ایران