پنجشنبه, ۲۹ شهریور, ۱۴۰۳ / 19 September, 2024
مجله ویستا

گراهام فولر


گراهام فولر
گراهام فولر متخصص علوم سیاسی در مؤسسه راند و كارشناس امور روسیه، خاور میانه و جهان سوم است. وی مدرك لیسانس و فوق‏لیسانس خود را در رشته مطالعات روسیه و خاور میانه از دانشگاه هاروارد دریافت نمود. فولر مدت ۲۰ سال به عنوان كارمند سرویس خارجی، در وزارت امور خارجه خدمت نموده است كه بیشتر این دوره را (حدود۱۷ سال) در كشورهای خاور میانه (تركیه، لبنان، عربستان سعودی، یمن شمالی و افغانستان) مشغول خدمت‏بوده است. نامبرده در سال ۱۹۸۲ به عنوان مامور اطلاعات داخلی برای پیش‏بینی‏های بلندمدت خاورمیانه، در سازمان سیا مشغول بكار شد. گراهام فولر در سال‏۱۹۸۶ به سمت معاون شورای اطلاعات داخلی سازمان سیا منصوب شد.
● آثار
وی در سال ۱۹۸۸ به مؤسسه راند واشنگتن پیوست و از آن زمان تاكنون، مطالعاتی در زمینه‏های خاور میانه، آسیای مركزی و امور ملیت‏شوروی سابق، روابط روسیه و خاورمیانه، بنیادگرایی اسلامی و مشكلات دموكراسی در خاور میانه به انجام رسانده است. از وی كتب و مقالات متعددی در زمینه اسلام سیاسی معاصر به چاپ رسیده است كه می‏توان موارد زیر را برشمرد:
۱) كرانه باختری اسرائیل: نقطه بی‏بازگشت
[The west Bank of Israel:Point of No Return]
۲) بنیادگرایی اسلامی در پاكستان: ویژگی‏ها و چشم‏انداز (۱۹۹۱)
Prospects] [Islamic Fundamentalism in Pakistan:Its Character and
۳) بنیادگرایی اسلامی در افغانستان: ویژگی‏ها و چشم‏انداز (۱۹۹۱)
andProspects] [Islamic Fundamentalism in Afghanistan:Its Character
۴) دام دموكراسی: خطرات دنیای پس از جنگ سرد (۱۹۹۲)
World] [The Democracy Trap:Perlis of the post Cold War
۵) قبله عالم: ژئوپولتیك ایران (۱۹۹۲)
[The Center of the Universe:Geopolitics of Iran]
۶) سیاست‏خارجی جدید تركیه: از بالكان تا چین غربی، بایان لسر (۱۹۹۳)
Western China] [The New Foreign policy of Turkey:From the Balkans to
۷) احساس محاصره: ژئوپولتیك اسلام و غرب، بایان لسر (۱۹۹۵)
[A Sense of Siege:the Geopolitics of Islam and the West]
۸) "بنیادگرایی اسلامی: تهدید نه چندان طولانی"، واشنگتن‏پست،۱۳/۱/۱۹۹۲.
[Islamic Fundamentalism:No Long-Term Threat]
● نظرات
به عقیده گراهام فولر، بنیادگرایی اسلامی (كه برای اهداف تحلیلگرانه، واژه‏ای نادرست و نارسا است) طی دو دهه گذشته، بویژه با ضعیف شدن كمونیسم، به تنها نیروی ضد غربی مبدل شده است. بنابراین دولت‏های اسلامی، برخلاف دیگر نقاط دنیا، از خود چهره‏های عجیب و هراس‏انگیزی به غرب نشان داده‏اند; جمال عبدالناصر، معمر قذافی، آیت‏الله خمینی (ره) و صدام حسین، نمونه‏های قابل توجهی در [مقوله] اهریمن‏شناسی غربی هستند.
وی معتقد است، با فروپاشی كمونیسم هیچ باور و عقیده منسجم دیگری - كه در گستره جغرافیایی وسیعی میان مردم شیوع یافته باشد - همچون اسلام تندرو، صراحتا و قویا از غرب انتقاد سیستمیك نكرده است. در عین حال، خاور میانه در خلال چند دهه‏گذشته، بویژه زمانی كه اسرائیل به عنوان یك قدرت غربی تلقی می‏شود، تنها گستره مداخله نظامی غرب بوده است. (۱)
وی بر این باور است كه روابط بین اسلام و غرب بیانگر صحنه "مبارزه ایدئولوژیك جهانی در آینده" نخواهد بود و علی‏رغم رقابت‏های تاریخی این دو مدعی برای تبدیل شدن به "دینی جهانی"، اسلام به عنوان یك مذهب، قصد رویارویی با مسیحیت‏یا غرب را ندارد. (۲)
به عقیده وی، اسلام سیاسی هم‏اكنون فرصتی برای شكل دادن به اندیشه‏ها و اجرای آنها در جهان اسلام و جوامع مسلمان در غرب یافته است و جهان غرب در خصوص بعضی از گروههای حاكم در جهان اسلام، بیمناك است، اما واشنگتن و اروپا مجبورند این واقعیت را بپذیرند. (۳) به نظر گراهام فولر، گمان می‏رود كه نقش اسلام در سیاست داخلی كشورهای اسلامی افزایش یابد و از آنجا كه پدیده اسلام سیاسی در شماری از دولت‏های مهم اسلامی، نادرست اعمال می‏شود، در طی چند سال آینده، اسلام‏گرایان برای رسیدن به قدرت، در یك یا تعدادی از كشورهای خاورمیانه، فرصت‏های بهتری دارند. وی در عین حال معتقد است، بیشترین تهدید برای نظام[های] دیرین در اغلب كشورهای اسلامی، از جانب اسلام سیاسی است، نه تهدیدات ناشی از خود غرب. اسلام سیاسی به بهره‏بردن از نارضایتی‏های ناشی از نظام كهن، برنامه‏ای را در جهت‏بدست گرفتن قدرت و دگرگونی وضع موجود، دنبال می‏كند. (۴)
گراهام فولر طی سخنرانی خود در سمینار "اسلام سیاسی و غرب" كه در روزهای هشتم و نهم آبان‏۱۳۷۶ در نیكوزیا برگزار شد، عنوان می‏دارد: "من می‏خواهم بگویم كه اسلام سیاسی در این مرحله از پیشرفتش، باید بپذیرد كه در هیچ كشوری به قدرت كامل نمی‏رسد. اگرچه شرایط در كشوری نسبت‏به كشور دیگر و از حزبی به حزب دیگر متفاوت است، ولی اسلام سیاسی فاقد تجربه كاری در حكومت‏ها و تمام پیچیدگی‏های مسائل سیاسی معاصر می‏باشد. دوم اینكه رسیدن به قدرت قبل از موعد مقرر و عدم آمادگی برای رو در رو شدن با مسائل خیلی جدی، تنها باعث‏بدنامی اسلام‏گرایان در انظار مردم و جهان می‏گردد. در این اثنا، بهتر است‏بیشتر احزاب اسلام‏گرا به‏صورت محدود، در حكومت مشاركت نمایند تا تجربه عملی و هوشمندانه بدست آورند." (۵)
از سوی دیگر، وی معتقد است، بسیاری از برخوردهای موجود و بالقوه میان اسلام و غرب، الزاما به اسلام سیاسی مربوط نمی‏شود. این رویارویی می‏تواند به عنوان بیان ناكامی و یا دشمنی از سوی مسلمانان نمایان شود، مسلمانانی كه به طور مشخص هوادار اسلام سیاسی نیستند، اما با این وجود، اعتراضاتی دارند كه بر رفتار سیاسی‏شان علیه غرب تاثیر می‏گذارد. (۶)
نكته حائز اهمیتی كه گراهام فولر به آن اشاره می‏كند، مساله اسلام در غرب است. به عقیده وی، "موضوع تنها مساله اسلام و غرب نیست، بلكه مساله اسلام "در" غرب است. بسیاری از موضوعات اساسی در روابط میان اسلام و غرب، با مسائل اجتماعی در خود غرب مرتبط است تا روابط بین دولت‏ها. خشونت علیه اجتماعات بزرگ و جاافتاده مسلمان، عامل مهم بی‏ثباتی در اروپای جدید می‏باشد و بر روابط گسترده میان اسلام و غرب، تاثیر منفی داشته است. سرنوشت مسلمانان و بی‏تفاوتی و سكوت غرب، بر رفتار مسلمانان نسبت‏به آمریكا و غرب، حتی در اغلب محافل غیرمذهبی میانه‏رو در جهان اسلام تاثیر قابل توجهی داشته است." (۷)
مهدی شوشتری
پی‏نوشت‏ها:
۱- گراهام فولر و یان لسر، ژئوپولتیك اسلام وغرب، ترجمه مجید بقالپور و مجید چمنی، پایان‏نامه كارشناسی، تهران: دانشكده روابط بین‏الملل وزارت امور خارجه،۱۳۷۶، ص ۴.
۲- همان، ص ۲۱۸.
۳- گراهام فولر، "اسلام سیاسی و سیاست ایالات متحده"، ترجمه مهدی شوشتری، ماهنامه اسلام و غرب، دفتر تحقیقات اسلامی وزارت امورخارجه، شماره ۵ و۶، دی و بهمن‏۱۳۷۶، ص‏۳۹.
۴- گراهام فولر و یان لسر، منبع پیشین، صص‏۷-۶.
۵- گراهام فولر، "اسلام سیاسی و سیاست ایالات متحده،" منبع پیشین، ص ۴۰.
۶- گراهام فولر و یان لسر، منبع پیشین، ص‏۹.
۷- همان، ص‏۲۲۹.
ماهنامه اسلام و غرب ، شماره ۱۸
منبع : بلاغ