پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

نگاهی به آثار مسعود صمیمی


نگاهی به آثار مسعود صمیمی
مسعود صمیمی آثار حجمی خود را، با عنوان «نواها و دست نگاره ها» در نگارخانه تهران، واقع در دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به نمایش گذاشته است.
این نمایشگاه، حاصل دو عامل است كه ذهن او را به خود مشغول كرده است:
یكی غور در تاریخ و دیگر ، تجربه گری در بیان تجسمی، كه از پس این گردش تاریخی رخ نموده است. مسعود صمیمی از تورق كتاب تاریخ به تجسم پلكسی گلاس رسیده است.
او فرم «دست» را به عنوان یك كادر یا Frame work انتخاب كرده است. فرم دست به محدوده ای تبدیل شده كه او در فضای آن به كار پرداخته است.
گزینش پلكسی گلاس با پشتیبانی نور الكتریكی به موتیف هایی جان بخشیده است كه به طور سنتی چشم عادت دارد آنها را بر سطح سفال یا صفحات كتب قدیمی مشاهده كند.
انتقال این نقوش بر روی ابزاری كه برای مخاطب امروزی آشنا و ملموس است ، از بازسازی های تاریخی او یك رویداد به یادماندنی ساخته است؛ بویژه آن كه برای تكمیل این نمایش هنرمندانه یك موسیقی مخصوص نیز تهیه شده است.
به نظر می رسد مسعود صمیمی شیفته موتیف ها و علایم تاریخی است ، چرا كه تا این پایه از شیفتگی نباشد، نمی توان این همه نقش و این همه اسناد هنری گذشته را بر پلكسی حك و آنها را در اتصال به جریان الكتریسیته روشن كرد.
دست هایی روشن كه از تاریكی سربرآورده و هركدام به یكی از جلوه های لایتناهی اندیشه، شعر و هنر این سرزمین گواهی می دهند. شهادتی روشن، صریح و صادقانه... نگاهی به اعماق در پردازشی مدرن.
«صمیمی» در امتداد تاریخ ادبیات و هنر حركت كرده و از دوردستها تا امروز را طی طریق كرده است.
او با گزینش مواد و مصالح مدرن به نقوش مستتر در حافظه تاریخی ما انرژی و جلای دیگری بخشیده است.
مسعود صمیمی ، برای نمایش این آثارش، فضای سالن را تاریك و دستهای شفاف را روشن كرده است، گویی كورسوهایی از درازنای تاریخ به چشم می رسد. او با گزینش ماتریال جدید به بازآفرینی هوشمندانه نقوش آشنای تاریخ و هنر ایرانی پرداخته است، به گونه ای كه برای مخاطبان امروزی ملموس و پذیرفتنی باشد.
گزینش مواد و ماتریال متفاوت برای تنوع بخشیدن و غنای هرچه بیشتر هنرهای تجسمی ما بسیار ضروری است. مسعود صمیمی در كنار دست نگاره ها، نور و تاریكی و موسیقی، یك متن نیز افزوده است. دراین متن می خوانیم:
این مجموعه، سعی در تجربه ای پژوهشی است برای بازشناسی نواها و نگاره های كهن بومی ایران، برای یافتن امكانی تازه تر، بر بستر شاهراه های پیموده در گذشته حیرت انگیز و پررمز و راز پدران و مادران و گذشتگان مان.
شاید برای ما كه امروز در جهان ظاهراً پیچیده و چندلایه هزاره سوم زندگی می كنیم و خواه ناخواه در جاده های كوبیده شده ای كه فرهنگ تب آلود و مضطرب غرب برایمان آماده كرده، سرگردان می رویم، بد نباشد گاهی بر مانده های گذرگاه هایی كه پدران و مادران مان دركویرها و دشت ها و كمركش كوه های این مرز و بوم ساخته و برآن گذر كرده اند، قدمی بزنیم. باشد كه در سایه كهن باغ هایش با جویبارهایی سرچشمه گرفته از كوه های همیشه نگران ، لحظه ای هذیان پرهیاهوی روح معاصر را فرو نشانیم و به درون خود نگاهی بیندازیم.
وقتی در پنجه های افسونگر خنیاگران ساده زی محلی دقیق تر می شوی، نظم نواهای آنان كه سر در تكرار بی انتها در قرون گذشته دارند، تو را به اعجاب وا می دارند كه چگونه تنها با یك ساز ساده و ابتدایی، به اندازه یك اركستر بزرگ امروزی قلب تو را در چنگال حماسه ، نظم ، حس و روح خود می فشرد و اشك بر گونه ات می سراند!
وقتی در نقش ها و نگاره های پراكنده نگاه می كنی، حیرت می كنی كه چگونه می توان از یك آجر ساده یا سفالینه یا یك تكه گلیم، چیزی ساخت كه به اندازه یك جهان تاریخ و قصه در آن جاری باشد!
منبع : روزنامه ایران