چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

دانش، هویت ما را شکل می دهد


دانش، هویت ما را شکل می دهد
دانش شکل می دهد، معنا می بخشد، محدود می کند، ویران می سازد و الگو ایجاد می کند، الگوی مشخصی که در ادراکهای فردی و شکلهای اجتماعی از آن پدیدار می شود.
انسان می تواند این دانش را کنترل کند، اما از سوی دیگر دانش نیز به شکل نیرومندی کنترل ما را در اختیار دارد، بر آگاهی و ناآگاهی ما تأثیر می گذارد و آشکارا و ماهرانه در ما نفوذ می کند.
دانش انسان، چیزی جدا از وجودش نیست، بلکه اقیانوسی پر از پیچیدگی، از تأثیر و تأثر متقابل و بسیار پر جوش و خروش در درون ماست؛ به طور همزمان توسط ما معنا می گیرد و در همان حال ما را نیز تعریف می کند.
اطلاعات از راه های بسیار متعددی به دست می آیند؛ آموزش، دوستان، فرهنگ، رسانه، خانواده، افکار، ترس، اضطراب، امید، آرزو و اعتقادات. بدین ترتیب، کل مجموعه آنچه با آن مواجه می شویم و چگونگی تهیه و کسب این اطلاعات، مهر خود را بر ما می زند.
اطلاعات به شکلی در وجود ما آمیخته می شود که اغلب خارج از محدوده آگاهی و نیز آزادی انسان است.
اطلاعات از هر دو راه درون و برون به دست می آیند. ما ازجهان بیرون اطلاعاتی را - از طریق حواس - به درون خود وارد می کنیم.
بدین شکل واقعیتها و باورهایی در ارتباط با موضوعات بی شماری دریافت می گردد که دیدگاه ما را نسبت به دنیای اطراف شکل می دهد و نیز از جهان درون به درون خود - از طریق انگیزشهای درونی مانند گرسنگی، تشنگی، اضطراب، ترس، امید، آرزو، عشق، افکار، خیالات و خلق و خو - اطلاعاتی دریافت می کنیم. اطلاعات درونی و بیرونی با یکدیگر آمیخته می شوند تا با تأثر و تأثیر متقابل پیچیده ای، جهان همواره پویایی از دانش در وجود انسان خلق کنند. به دنبال آن، همین امر بر چگونگی کنش و یا واکنش انسانها نسبت به یکدیگر، جامعه و نیز جهان پیرامون تأثیرگذار بوده، شخصیت او را شکل می دهد و خصوصیاتش را تعریف می کند.
بنابراین نکته کلیدی این است؛ اطلاعاتی که ما به درون خود راه می دهیم، ما را احاطه می کنند، قسمتی از دنیای درونی دانش ما می گردند، هویت ما را شکل می دهند و عمیقاً «آنچه می باشیم» را تعیین می کنند.
بدین صورت، دانش، آگاهی، هوشیاری و یا فهمی است که از راه تجربه به دست می آید. به عبارتی، مجموعه ای است از آنچه مشاهده، کشف، درک و یا آموخته شده است.
دانش، الگو و نمونه برای عمل و عکس العمل ما می آفریند.
فیلتری می شود که از طریق آن امری را می پذیریم، رد می کنیم و یا در مورد آن به قضاوت می نشینیم. ذره بینی می گردد که به وسیله آن جهان را می بینیم و پندار خود را از آن ترسیم می کنیم. حدود ما به وسیله آن مشخص و تعیین می شود. بنابراین، نوع دانشی که ما در بیرون جستجو کرده سپس آن را می آموزیم و نیز کیفیت منابع دانش، مهم می باشند.
دانشی که ما به آن می پیوندیم، کلید اصلی است. با توجه به اینکه پیامبران دانش خود را از منابع متعالی دریافت کردند و ویژگیهای شخصیتی آنان به این وسیله رفیع گشت، توانستند به طور همزمان برتری یابند و نیز به شکل نیرومندی بر دنیای مادی که در آن زندگی می کردند، تأثیر بگذارند.
پیامبران، دانش عمیق تر و عالی تری را موجب شدند؛ دانش دنیوی و این جهانی زمانشان را تجدید وضع کرده، نظم دادند و هدایت کردند.
منبع و نوع دانشی که فرد به دست می آورد - کیفیت و جوهره منبع دانش و نیز ظرفیت دانش دریافت شده و جذب شده از آن منبع - ماهیت را کاملاً شکل داده، چنین انسانی می تواند جهان پیرامون خود را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
وحی، توانایی شگرفی در بیدارسازی آنانی دارد که شنوا هستند. «ما و آنچه از قرآن فرستادیم، شفای دل و رحمت الهی برای اهل ایمان است، و کافران به جز زیان و شقاوت چیزی نخواهد افزود.» (قرآن ۸۲: ۱۷)
گمراهان کسانی هستند که دانش دنیوی و نیز جاه طلبی شان را بر دانش شهودی خود برتری داده اند، در حالی که به معتقدان توصیه می شود جزء کسانی باشند که به کمک رهبری و هدایت دانشهای عالی تر از ارزشهای دنیوی محافظت کرده، آن را راهنمای صحیحی برای تعالی روح خود قرار می دهند.
بدون این اولویت بندی، دانش پیروز نخواهد شد. چه بسا به همان میزان که فواید و منافع دنیوی را برای انسان به همراه آورد، مقام و جایگاه او را تنزل بخشد. «می نگری آن را که هوای نفسش را خدای خود قرار داده و خدا او را دانسته و پس از اتمام حجت گمراه ساخته و مهر قهر بر گوش و دل او نهاده و بر چشم وی پرده ظلمت کشیده است.» (۴۵:۲۳)
زمانی که خداوند آدم را آفرید، دانش و علم اسامی را به مخلوقش آموخت. (۳۳ - ۳۱:۲)
مقام آدم از دانش و توانایی او ناشی می گردد. از فرشتگان خواسته می شود تا اسامی را بیان کنند، اما آنها نمی توانند سپس فرشتگان در مقابل آدم به سجده می افتند. برتریت آدم نسبت به فرشتگان، به دلیل تسلط او بر دانش نهاده شده در وجودش بود.
امروزه توانایی ما در بیدارسازی طبیعت نهفته در پشت جنبه مادی و پست مان، برتری بالقوه ماست. ضمن اینکه، طبیعت عالی انسان هرگز از بین نمی رود.
«ما او را از طبیعت عالی آفریدیم» - این طبیعت پنهان و در حجاب قرار گرفته است- «سپس او را به پست ترین حد تنزل دادیم.» (همان)
آدم الگویی ازکل اسامی و اسرار را در درون خود به صورت پنهان دارد - یک شکل عادی و خالص از دانش وتوانایی - این دانش در سرشت اوست. اولاد آدم خرده ریزه ها و تراشه های خلق شده از هویت اصلی او می باشند. آنها در طول زمان و مکان در سراسر تاریخ پخش شده اند.
اگر ظرف شیشه ای را بشکنید، هر تکه شکسته تصویر کاملی از کل ظرف را در خود دارد. یک هولوگرام، راهی است برای ثبت اطلاعات به شکلی که هر جزء هولوگرام تصویری از کل نظام را دارد. هر جزء، امکان انعکاس کل اطلاعات درباره تصویر اصلی را در خود دارد که با مطالعه فقط یک تکه یا خرده ریز، این اطلاعات در دسترس ما قرار می گیرد.
اولاد آدم همانند آن خرده ریزه ها هستند. قرآن نوری است که - از طریق نیروی روشنی بخش دانشش - می تواند زیبایی تصویر اصلی پنهان در تکه های پراکنده شده بشریت را آشکار سازد.
نویسنده: Irshaad Hussain
مترجم: مرجان مصطفی پور
منبع : روزنامه قدس