پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
مصونیت و امنیت ملی اسرائیل در هرتزلیای ششم
کنفرانس هرتزلیا یكی از چند كنفرانس مهم و ادواری یهودیان و صهیونیستها میباشد كه اهمیت بسزایی در تدوین سیاست داخلی و خارجی اسرائیل و جامعه یهودیان در سراسر دنیا دارد. این كنفرانس كه در هر دوره با حضور شخصیتهای مشهور یهودی و اسرائیلی و حتی غیریهودی ولی صهیونیست برگزار میشود، بسیاری از مشكلات و مسائل جاری را در سطحی گسترده و استراتژیك مورد توجه قرار میدهد و درخصوص حل آنها نیز راهكار ارائه میشود. حدود و كیفیت این راهكارها از حیث تخصصی در آن حد است كه حتی ممكن است خطوط قرمز را نیز در نوردد.
ذكر مقالهای در این خصوص و در این بخش بدان جهت است كه كنفرانس ششم هرتزلیا به برخی موارد مهمی توجه كرده است كه اطلاع ما از آنها بسیار ضروری است و یكی از این مسائل توجه به ایران به بهانه توان هستهای آن است. با اطلاع از این توجه به ویژه در كنفرانسهایی شبیه هرتزلیا و با عنایت به میزان نفوذ یهودیان در عرصههای تصمیمسازی در محافل غربی، به سادگی میتوان دریافت كه محورهای گفتگوهای ایران با غرب بر سر مسائل هستهای در كجا تعیین میشود.
مسأله مهم دیگری كه در این كنفرانس بدان توجه شده است لزوم برقراری صلح با اعراب و فلسطینیها به دلیل نیازی است كه اسرائیل دارد. نیاز به صلح برای یهودیان صهیونیست در اسرائیل، تا آن حد است كه حتی حاضرند از بسیاری از سرزمینهای ادعایی عقبنشینی كنند و البته ذكر این نكته ضروری است كه نیاز اسرائیل به صلح به دلیل صلحخواهی آن نیست بلكه بدان جهت است كه فروپاشی جامعه از هم گسیخته و ناهمگون یهود در سرزمین اشغال شده فلسطین اندكی به تأخیر افتد. یكی از عوامل فروپاشی این جامعه بحران جمعیتی است. كاهش جمعیت یهودیان و مهاجرت آنها به فلسطین اشغالی و افزایش زاد و ولد در میان فلسطینیها و از سوی دیگر افزایش مهاجرت معكوس یهودیان از اسرائیل در این كنفرانس نیز مورد توجه بوده است. چنانكه نویسنده نیز در پایان مقاله هشدار میدهد، باید در احوال دشمن بیش از این تأمل نمود.
عنوان ششمین كنفرانس هرتزلیا «موضوع میزان مصونیت و ارزیابی امنیت ملی اسرائیل» بود كه پایه و اساس فهم سیاست خارجی منطقهای و بینالمللی اسرائیل در سال جاری به شمار میآید، به ویژه آنكه این كنفرانس هر ساله با حضور سیاستمداران و نظامیان و درجهداران اسرائیلی، از جمله نخستوزیر و اعضای هیأت دولت، مانند وزیران دفاع و امور خارجه و دارایی و همچنین رئیس ستاد مشترك ارتش و رؤسای دستگاهها و سازمانهای امنیتی تشكیل میشود و در آن از نیات، طرحها و پیشبینیها و برآوردهای مختلف پیرامون چالشهای موجود و احتمالی صحبت میكنند. غیر از آن در این كنفرانس شخصیتها و جناحهایی از مراكز تصمیمگیری و خارج از آن نیز حضور مییابند تا ضمن ارائه طرحها، تحقیقات و دیدگاههایشان درحوزههای سیاسی، امنیتی اجتماعی و روابط خارجی نظر حضار را به این طرحها جلب نموده و موافقت ایشان را درباره آنها كسب نمایند.
از زمان انعقاد اولین كنفرانس هرتزلیا با همین عنوان، یعنی «میزان مصونیت و امنیت ملی» در سال ۲۰۰۰، (۲) موضوع امنیت اسرائیل از جایگاه مهمی در گفتگوها، مناقشات، پژوهشها، تحقیقات، چالشها و راهحلهای ارائه شده پیرامون نحوه رویارویی داخلی و خارجی اسرائیل برخوردار است. در چهارمین كنفرانس هرتزلیا برنامه قطع ارتباط و عقبنینی از برخی شهركها مطرح و در پنجمین كنفرانس هرتزلیا طرح اولمرت مبنی بر یكسانسازی و یكپارچه كردن اسرائیل ارائه شد. اما برنامه موضوع مصونیت و تقویت امنیت ملی اسرائیل در سال ۲۰۰۶ در كنار موضوعهای اقتصادی، جمعیتی و استراتژیك مطرح شد،البته در سطح جهانی و بینالمللی به مسائلی نظیر تبدیل ایران به قدرتی هستهای و جایگاه اسرائیل در اروپا و ایالات متحده و آینده روابطش با این دو قطب و اطلس نقشه راه در عملیات تسویههای اسرائیل عربی،از حیث مرزهایی كه باید از آنها دفاع میشد و مرزهای كشور فلسطین و قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و ملت یهود و یهودیت به عنوان یك فرهنگ در عصر جهانی شدن و موضوعهای دیگری در زمینه قانون، سیاست، تبلیغات، اقتصاد جامعه و جهان یهود نیز پرداخته شد.
● خلاصه سند كنفرانس
سند ششمین كنفرانس هرتزلیا، ۲۰۰۶ پیرامون میزان مصونیت و امنیت ملی اسرائیل تهیه، تدوین و منتشر شد. در سند آمده است، اسرائیل در آستانه سال ۲۰۰۶ در بهترین موقعیت استراتژیكی، امنیتی و سیاسی به سر میبرد، موقعیتی كه در طول تاریخ خویش هیچگاه با آن مواجه نبوده است. اما با مجموعه چالشها و تهدیدهای نظامی و سیاسی نیز مواجه است كه میتوان آنها را در موارد ذیل خلاصه كرد:
▪ ایران خواهان نابودی اسرائیل است و اقدام به مدرنیزاسیون تجهیزات نظامی هستهای خود نموده و فعالیتهای تروریستی را با حمایتهای مالی و تسلیحاتی خود علیه اسرائیل توجیه و هدایت میكند.
▪ به قدرت رسیدن «حماس» در تشكیلات خودگردان فلسطین و از بین رفتن فرصتهایی برای دستیابی به تسویه سیاسی اسرائیلی فلسطینی كه هر دو طرف در مورد آن به توافق رسیده باشند.
▪ ادامه و حتی افزایش تهدیدات تروریستی، علاوه بر تروریسم اسلامی جهانی كه همچنان درحال نزدیك شدن به مرزهای اسرائیل است كه میتوان آن را تروریسم منطقهای هم نامید.
▪ افزایش قدرت و نفوذ «اسلام سیاسی» در میان كشورهای خاومیانه.
▪ ادامه فروپاشی رژیم سوریه و رویارویی یا مقابلهای كه دمشق با ایالات متحده در پیش گرفته است.
آنچه در این كنفرانس جلب نظر میكرد، نزدیكی آن به انتخابات عمومی كنست اسرائیل بود و این باعث شد، شخصیتهای كاندیدای نخستوزیری اسرائیل در گفتگوها و سخنرانیها حضور یابند. در این راستا «ایهود اولمرت» و «بنیامین نتانیاهو» و «عمیر پیرتس»، سه رقیب انتخاباتی، به نمایندگی از احزابشان، «كادیما»، «لیكود» و «كار» مطالبی ایراد نمودند. اولمرت از طرف حزب كادیما سخن میگفت و به نوعی برنامه سیاسی خود را مطرح میساخت و مراقب بود نه موجب «عصبانیت» حضار شودو نه به تفاصیل بپردازد، اما توضیح داد كه ترجیح میدهد، اسرائیل تلاش كند، در صورتی كه فلسطینیها به «تعهدات خویش» در نقشه راهعمل نكنند، به توافق دیگری با آن دست یابد. همچنین از عقبنشینیهایی از سرزمین «اسرائیل» نیز سخن گفت كه انگیزه نهفته در پس آنها نه صلح و نه آشتی و نه سازش با همسایگان بلكه عامل جمعیتی بود كه به دلیل كاهش میانگین رشد جمعیت یهود به زبان اسرائیل، به عنوان كشوری یهودی عمل میكند و با وجود جذب مستمر مهاجران یهودی از سراسر جهان، افزایش جمعیت فلسطینیها آنقدر بالاست كه باعث میشود، طی سی سال آینده، فلسطینیها به اكثریت تبدیل و در سال ۲۰۲۰ با جمعیت یهودیان برابر شدند.
به این ترتیب ملاحظه میشود، موضوع جمعیت بر سخنان اولمرت سایه افكنده است:
اختیار میان میل به فراهم ساختن این امكان برای هر یهودی كه در هر مكان یا جایی از سرزمین اسرائیل كه میل داشته باشد، زندگی كند و میان حفظ موجودیت كشور اسرائیل به عنوان كشوری یهودی كه باید از بخشی از سرزمین اسرائیل چشمپوشی كرد، البته این عقبنشینی به معنای عقبنشینی از اندیشه صهیونیسم نیست، بلكه عملی ساختن این هدف صهیونیسم یعنی حفظ هویت و بافت یهودی و دموكرات كشور در سرزمین اسرائیل است.
همچنین او در سخنرانیاش میگوید:
ما باید در نزدیكترین زمان ممكن خط مرزی آشكاری را مشخص كنیم تا بیانگر هویت و بافت جمعیتی ما باشد، كه از زمان تأسیس كشور تاكنون رشد یافته و تأكید بر این نكته كه اسرائیل مناطق امنیتی و شهركهای یهودینشین و مناطقی را حفظ خواهد كرد كه اهمیت بسزایی برای ملت یهود دارند. در رأس این مناطق قدس یكپارچه تحت حاكمیت اسرائیل قرار دارد، بدون این پایتخت ابدی كه در كانون كشور قرار دارد، وجود كشور یهودی بیمعناست.
سخنان اولمرت در كنفرانس هرتزلیا دیدگاه او را پیرامون راهحلهای سیاسی در مورد فلسطینیها و مسأله جمعیت و چالشهای امنیتی آشكار ساخت. وی خواهان ایجاد مناطق امنیتی میان كشور اسرائیل و فلسطینیها و لزوم حاكمیت بر منطقه دره اردن بود كه ۲۰% مساحت كرانه باختری را تشكیل میدهد.
همچنین نباید از حاكمیت بر قدس با مرزهای توسعهیافتهاش چشم پوشید كه حدود ۲۰% مساحت كرانه باختری را به خود اختصاص میدهند. به جز مناطقی كه به دلایل امنیتی، اسرائیل باید بر آنها حاكم باشد، اولمرت از كشور فلسطینی هم سخن گفت:
وجود دو ملت ملی یك یهودی و دیگری فلسطینی، بهترین راهحلی است كه خواستههای ملی هر دو ملت را برآورده میسازد، از جمله مسأله پناهندگان كه فقط جذب دولت فلسطینی خواهند شد. چون ما اجازه نمیدهیم، پناهندگان وارد كشور اسرائیل شوند. این موضع آشكار ماست كه با موضع قاطع امریكا، در نامهای كه بوش، رئیسجمهور امریكا، برای نخستوزیر وقت اسرائیل (شارون) در آوریل ۲۰۰۴ ارسال كرد، مورد حمایت قرار گرفت.
اما اولمرت در سخنرانی خود سیاستهای «اسرائیل» را پس از پیروزی حماس در انتخابات قانونگذاری فلسطین مشخص نكرد، همچنین به تهدید هستهای ایران علیه «اسرائیل» و مرزهای شمالی این كشور اشارهای نكرد.
اما از جمله مطالب جدید مطرح شده در كنفرانس، تغییر مفهوم امنیتی دفع خطرهای منطقهای است كه جدا از خطرهایی است كه كشورهای همجوار برای اسرائیل به وجود میآورند، به ویژه خطر فزاینده اسلام كه در حماس و حزبالله نمود پیدا میكند و این تغییر را میتوان در قالبی تحت عنوان «ازبازدارندگی تا مسابقه قرار داد. بدین معنا كه نیروهای مقاومت از جمله حزبا… را نمیتوان با مفهوم «از بازدارندگی» امنیتی سركوب كرد كه درباره كشورها مورد استفاده قرار میگیرد. چون از یكسو سازمانهایی نظامی- جنگیاند و از سوی دیگر كشوری تشكیل نمیدهند كه ارتش آن به شمار آیند. اسرائیل نیازمند بهرهگیری از مفهوم «پیشگیری» به عنوان توجیه اقدامات خود علیه نیروهایی چون حماس و حزبالله است و از سوی دیگر نیازمند ایجاد زمینههای قانونی و بینالمللی است كه حق این پیشگیری را به خود بدهد، شاید این امر بیانگر پافشاری اسرائیل بر عدم عقبنشینی از جنوب لنبان اشغالی باشد، اما بعد از صدور قطعنامهای- كه قطعنامه ۱۵۵۹ را نسخ و باطل میكرد و شروع اجرای آن، خلع سلاح مقاومت و بستن راه مسلح شدن مجدد آنها و استقرار «نیروهای چندملیتی» كه اجازه استفاده از زور را هم دارند- ترجیح داده شود. همچنین تفسیر كننده پافشاری اسرائیل بر جلب توافقنظر افكار عمومی جهان، در محاصره مالی و اقتصادی دولت فلسطینی است.
سند ششمین كنفرانس هرتزلیا جمعبندی مهمترین عناوین مطرح شده را در كنفرانس نیز در برمیگرفت كه بدینشرح مورد بحث و مناقشه قرار گرفت.● نكات مربوط به مصونیت و تقویت امنیت ملی
در سند ششمین كنفرانس هرتزلیا پیرامون میزان مصونیت و امنیت ملی اسرائیل و در زمینه امنیت چنین آمده است:
با توجه به اوضاع و احوال نسبتاً مناسب استراتژیك كشور (اسرائیل) احساس تهدیدات موجودیتی رو به كاهش گذاشته است، اما در همان زمان پیرامون مسأله ارتش یا نیروی نظامی (اسرائیل) از حیث میزان نیروی مورد نیاز در این ارگان و میزان سرمایهگذاری مطلوب در آن باید گفت، در دوره انتقالی كه اكنون ما در آن به سر میبریم، تأكید بر توجه اساسی به نیازهای اجتماعی به جای نیازهای امنیتی افزایش یافته است و «سند» هنگام بازنگری در هرم اولویتهای ملی باید به دو نكته ذیل توجه داشته باشد:
۱) بودجه امنیت در سالهای اخیر كاهش درخور ملاحظهای یافته و از ۲۳% بودجه كشور در سال ۱۹۷۰ به ۱۷ یا ۱۸% در حال حاضر رسیده است. به این ترتیب بودجه امنیت طی پنج سال به صورت تراكمی به میزان ۱۷ میلیارد شیكل كاهش نشان میدهد.
۲) نقش اجتماعی كه ارتش یا نیروی نظامی اسرائیل در حوزههای تربیتی و آموزشی و ارائه كمكهای اقتصادی به سربازان و حتی در حوزه «تهدید یا یهودی كردن» بسیاری از سربازان ایفا میكند.
به متن سند، مقدمهای در زمینه امنیت ملی نیز افزوده شد كه در واقع نظرسنجی صورت گرفته توسط «مؤسسه نظرسنجی ملی اسرائیل» پیرامون روح ملیگرایان میان جوانان اسرائیلی بود. در این نظرسنجی آمده بود كه دو عامل از خودگذشتگی و اصالت در میان جوانان به شدت سست و تضعیف شده است. نظرسنجی ذكر میكند:
تضعیف دو عامل از خودگذشتگی و اصالت در میان جوانان اسرائیلی آشكارا مشاهده میشود. به عنوان مثال نداشتن آمادگی برای جنگیدن و دفاع از كشور فقط در میان نسلهای پیش كه در حال حاضر سنی از آنها گذشته مشاهده میشود و میان نسل كنونی فقط ۱۴% جوانان یهودی آمادگی خود را برای جنگیدن و دفاع از كشور اعلام كردهاند همچنین ۴۳% این جوانان تأكید كردند، درصورتی كه وضع معیشتی ایشان به صورت ملموس در خارج از كشور بهتر از داخل كشور باشد، كشور را ترك و به خارج مهاجرت خواهند كرد. این در حالی است كه بیگانگی عیانی میان افراد كم درآمد نسبت به این دو معیار ملاحظه میشود و آنها تردید بیشتری نسبت به آمادگی برای جنگیدن و دفاع از كشور دارند، به گونهای كه فقط ۹% چنین افرادی آمادگی خود را برای دفاع از كشور اعلام و آشكارا عنوان كردهاند میل ندارند «شهروندان متعصب و پرشور» توصیف شوند.
در راستای اوضاع و احوال اقتصادی و اجتماعی دولت كنونی و همچنین دولت پیش از آن، كه خواهان افزایش درآمدها و رسیدگی به اوضاع و احوال آشفته اقتصادی و اجتماعی است، امنیت بسان طناب نجاتی عمل میكند كه دولت با چنگ زدن به آن میتواند «روح اسرائیلگرایی» را میان شهروندان به ویژه جوانان خود بدمد، به همین دلیل كارشناسان امنیتی در بیان دیدگاههای خویش به این موضوع پرداخته و بر آن تأكید بسیار كردند، دولت باید سربازگیری اجباری را مدنظر داشته باشد، چون ارتشی كه داوطلبانه تشكیل شده باشد، كاركردی متوسط یا پایینتر از متوسط خواهد داشت و این با واقعیتهای حاكم بر اسرائیل همخوانی ندارد.
كارشناسان نظامی اسرائیلی نیز در این زمینه با كارشناسان امنیتی متفقالقولاند و در زمینه «تقسیم بار امنیتی بر تمام جمعیت» گفتهاند:
احساس همبستگی ملی با اوضاع و احوال حاكم بر جامعه اسرائیل كه فقط بخشها و طبقات خاصی از جامعه خدمت نظام وظیفه را ادا میكنند و مابقی از آن معاف هستند، نه تنها باعث تقسیم نابرابر بار امنیتی میشود، بلكه كشور را به قهقرا خواهد كشاند.
از جهت دیگر درحالی كه ارتش بیش از هر نهاد و ارگان دیگری نیازمند تقسیم مساوی بار امنیتی است، اما قرارها و تصمیمات سیاسی اتخاذ شده در این زمینه بلااجرا باقی ماندهاند. این درحالی است كه اسرائیل توانسته با استفاده از تكنولوژیهای مدرن، قدرت نظامی پیشرفتهای در مقیاسهای جهانی بنا نماید. تكنولوژی نظامی تفوق قاطعی در حوزههای دقت در هدفگیری، سرعت در حركت و نقل و انتقال، جمعآوری اطلاعات و … در اختیار ارتش اسرائیل قرار میدهد. پیشرفت و رشد توان اطلاعاتی تجسسی ارتش اسرائیل و پیگیری و تعیین اهداف و انتقال اطلاعات در زمان كوتاه و هدفگیری دقیق و مستقیم تا سرحد امكان از جمله امتیازاتی است كه باعث افزایش توان و قدرت نظامی ملموس ارتش اسرائیل شده است و اجازه میدهد در زمینه مبارزه با تروریسم موفق عمل كند، بلكه تمام اینها باعث تقویت پایههای ارتش اسرائیل و ماندگاری این ارتش به عنوان ارتش مردمی میشود كه مصونیت امنیت ملی كشور را نیز افزایش میدهد خدمت در ارتش فرصت گرانبهایی برای نزدیكی و الفت افراد از طبقات مختلف جامعه به یكدیگر است و این نقش مهمی در تبدیل این ارتش به «ارتش مردمی»ایفا میكند.
● مسائل استراتژیك تبدیل ایران به قدرت هستهای
سخنرانیهایی در این كنفرانس ایراد و دیدگاههایی بیان شد كه موضوع تبدیل ایران به قدرتی هستهای و مقابله اسرائیل با این خطر هستهای را مورد بحث و مناقشه قرار میداد. بر این اساس اسرائیل باید دست به اقدامات بینالمللی و جهانی نوینی برای غلبه بر این خطر بزند كه آن را احاطه كند و در این راه امریكا نیز شریك و حامی اسرائیل خواهد بود. در زمینه سیاست منطقهای به نظر میرسد، اسرائیل از سوی هیچیك از كشورهای همجوار خود خطری جدی احساس نمیكند كه موجودیتش را به خطر اندازد، بلكه به عكس اسرائیل پیشبینی میكند، در بهترین وضعیت ا منیتی از سال ۱۹۴۸ تاكنون قرار دارد. اما مهمترین خطراتی كه در سالهای آتی پیشروی اسرائیل قرار خواهند گرفت، قدرت نظامی هستهای ایران است. تاكنون برای اسرائیل پیش نیامده است كه از سوی قدرتی منطقهای تهدید شود كه تكنولوژی هستهای در اختیار داشته باشد، درحالی كه از سازمانها و نیروهای مقاومت دور از مرزهای خود كه در موقعیت صفر مرزی با «اسرائیل» هستند، مانند حماس و حزبالله هم حمایت میكند و این تكیهگاه هستهای برای این نیروها به وجود خواهد آورد. در سند آمده بود، اسرائیل در سالهای اینده باید از قدرت برای توقف یا ایجاد مانع بر سر راه پیشرفت اجرای طرحهای هستهای ایران استفاده كند و در این راه بهای پرداختی را هم باید در نظر داشته باشد كه شامل «تروریسمی» خواهد بود كه ایران در سراسر جهان آن را تحریك كرده و از آن حمایت خواهد كرد.
سند قاطعانه بر این دیدگاه تأكید میكند كه اسرائیل نمیتواند، تسلیم اوضاع و احوال كنونی ایران و رژیمش شود و در اختیار گرفتن سلاح هستهای و تجهیزات استفاده از این نوع سلاحها را نمیپذیرد و بسیار سخت است كه بر منطق نظامی ایران اعتماد كرد، چون تفكرات و اندیشههای آن از عوامل و عناصر مذهبی تأثیر میپذیرد، به ویژه آنكه این رژیم تمام توان خویش را بر نابودی اسرائیل متمركز كرده است. افزون بر این، سند بار دیگر تأكید میكند، اوضاع و احوال ایران بسان عراق نیست كه بتوان به راحتی بر آن غلبه كرد. امكان غلبه نهایی بر توان و قدرت ایران كه فناوری دستیابی به سلاح هستهای را در اختیار دارد، بسیار مشكل است، مگر اینكه اوضاع و احوالی پیش آید كه ایران كاملاً اشغال شود، و این احتمالی بسیار دور از دسترس است.
● روند تسویههای اسرائیلی عربی
در زمینه رابطه اسرائیل با فلسطینیها سند «ششمین كنفرانس هرتزلیا» عنوان میكند، سه جریان فكری سیاسی و اصلی در اسرائیل وجود دارد كه هریك از آنها میتوان یك «موضع سیاسی» برداشت نمود و به مسأله وجود شریك فلسطینی احتمالی یا نبود آن در كوتاهمدت به نحو ذیل پرداخت:
▪ كسی كه به وجود شریك فلسطینی احتمالی اعتقاد دارد در محمود عباس، رئیس تشكیلات خودگردان فلسطین، نمود پیدا میكند، او (محمودعباس) معتقد است، درست نیست پیش از پرداختن به موضوعات امنیتی در مرحله اول نقشه راه وارد مذاكراتی پیرامون راهحل نهایی شد.
▪ كسی كه اعتقاد دارد فرصتهای ایجاد شریك تقریبا از بین رفته و بر محال بودن دستیابی به تسویه تأكید دارد، نمیتواند فرض كند كه فلسطینیها بتوانند، خواستههای نقشه راه را در بعد امنیتی برآورده سازند، به همین دلیل باید گرایشی یك بعدی پیش گرفت.
سند در این زمینه تأكید میكند، حمایت و تأیید رسمی اسرائیل با تشكیل دولتی فلسطینی مستقل (یا به عبارت بهتر تأیید و حمایت از دیدگاه تشكیل «دو دولت ملی» كه جرجبوش زمزمه كننده آن بود) تأیید و حمایتی است كه برخی عوامل و عناصر اسرائیلی آن را پیش میبرند.
▪ عواملی كه اسرائیل را به موافقت با تشكیل دولت فلسطینی وادار میسازد، ناشی از میل به تشكیل دولتی یهودی و دموكرات است كه آن هم ناشی از لزوم حفظ هویت و بافت یهودی كشور در مقابل چشمپوشی از اجزایی از «سرزمین اسرائیل» و تشكیل دولتی ملی برای فلسطینیهاست و همانطور كه گفته شد، آن هم به دلایل جمعیتی و توجه به این امر مهم كه ماهیت اسرائیل به عنوان كشوری یهودی، به تدریج در حال از دست دادن حمایت و تأیید جهانی خود است، به همین دلیل تشكیل دولتی ملی از فلسطینیها در اسرع وقت به نفع اسرائیل است و كسانی كه به بقای كشور اسرائیل به عنوان كشور یهودی و دموكراتیك توجه دارند كه از مشروعیت گسترده بینالمللی برخوردار است، از این دیدگاه حمایت میكنند.
▪ با تشكیل كشوری ملی برای فلسطینیها مسأله پناهندگان فلسطینی برای دولت اسرائیل حل خواهد شد. در این زمینه اتفاق نظر گستردهای میان تصمیمگیرندگان سیاسی اسرائیل وجود دارد. براین اساس آنها معتقدند، تشكیل دولتی فلسطینی به دنبال خود حل مشكل پناهندگان را در پی خواهد داشت و هیچ راهحل دیگری، حتی جزئی، در این زمینه برای اسرائیل وجود ندارد.
▪ ملاحظاتی پیرامون تعیین مرزها و حل و فصل مسأله قدس و آینده منطقه الجلیل به چشم میخورد. سند در این زمینه اشاره میكند، با وجودی كه گفتگو پیرامون حل و فصل دائم در حال حاضر در جدولكاری مطرح نیست، اما مناقشههایی پیرامون ملاحظات و اصول و مبانی در حال انجام است كه باید در تعیین مرزهای دائمی در آینده از آنها تبعیت كرد. از جمله ایده تبادل مناطق مسكونی میان اسرائیل و كشور فلسطینی، به ویژه انتقال دو منطقه امالفحم و المثلث تحت حاكمیت فلسطینیها. ایده دیگری كه مطرح است، مبادله مناطق (اراضی) در چارچوب توافقات چندجانبه و توافق كامل اسرائیلی- عربی است كه میتواند مصر، اردن و سوریه را هم دربرگیرد. این ایده از این پیشبینی نشأت میگیرد كه حتی در صورت دستیابی به توافقی براساس تشكیل دو كشور میان رود و دریا، كمبود زمین با توجه به تراكم جمعیت احتمال دستیابی به توافق را دور از دسترس خواهد كرد، چون هر دو طرف به مناطق یا اراضی مازاد و اضافی نیاز پیدا خواهند كرد.
▪ نكته درخور توجه اینكه همه در اسرائیل بر این نكته اتفاق نظر دارند كه مناطق مسكونی فلسطینی در كرانه باختری تحت حاكمیت و استیلای اسرائیل باقی نخواهند ماند، چون باری سنگین بر دوش اسرائیل هستند و این جدای از خطر جمعیتی و امنیتی آنهاست. این باعث میشود، تمام طرفها بر ضرورت چشمپوشی از این مناطق مسكونی اتفاقنظر داشته باشند و حتی با نامیدن این مناطق تحت عنوان كیانی سیاسی كه مسئولیت اداره آن بر عهده دولتی فلسطینی است، موافقت كنند، حال چه این كیان، اصول و عوامل لازم جهت تشكیل دولت را دراختیار داشته باشد، یا نه. به هرحال همه در اسرائیل بر باقیماندن شهركهای یهودینشین تحت استیلا و حاكمیت «اسرائیل» اتفاقنظر دارند.● قدس، پایتخت اسرائیل و ملت یهود
تهیه كنندگان سند، دیدگاههای خود را در قبال آینده قدس تحت عنوان «قدس عاملی اثرگذار در امنیت ملی اسرائیل» بیان كردند، به ویژه از آن زمان كه برخی تحولات در سالهای اخیر باعث تضعیف مصونیت پایتخت اسرائیل شده است. آنها خواهان چشمپوشی و صرفنظر كردن «اسرائیل» از اكثر شهركهای پرجمعیت عربنشین شرقی و توسعه قدس در حد و حدودی بودند كه برای این شهر در نظر گرفته شده و با «منافع حیاتی» اسرائیل در ارتباط است. براین اساس قدس در چارچوب توافق دائمی به پایتخت فلسطین تبدیل میشود و این نظر كارشناسان یكی از مراكز تحقیقاتی اسرائیل بود، اما كارشناسان با توجه به دادهها، حقایق، گرایشها و اوضاع و احوال حاكم بر نزاع اسرائیلی- فلسطینی راه دستیابی به چنین توافقی را دور از دسترس میدانستند.
گزارش ارائه شده پیرامون قدس بیانگر امیال و گرایشهای منفی در قبال موضعگیری اسرائیل پیرامون پایتخت یكپارچهشان در تمام حوزههای جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی بود. همچنین از نظرسنجی جامعی كه دكتر اهارون باین و مركز تحقیقاتی نسبیت انجام داد، دیدگاه جامعی نسبت به قدس، آشكار و راهكارهایی در زمینه بهبود اوضاع و احوال شهر ارائه شد. در نظرسنجی آمده بود: اكثر یهودیان ساكن قدس اشغالی در حال تحلیل رفتن و كاه هستند، اما ا مروزه این نسبت به ۶۶% میرسد و پیشبینی میشود، در سال ۲۰۲۰ به ۵۸% برسد.
و سرانجام سال ۲۰۳۰ شاهد تعادل جمعیت یهود با جمعیت فلسطینیها خواهیم بود. (یعنی ۵۰۵۰). همچنین نظرسنجی به این نكته اشاره میكند كه میل فزایندهای میان یهود برای مهاجرت به خارج شهر مشاهده میشود. در بیست سال گذشته بیش از ۱۰۰ هزار نفر از یهودیان ساكن شهر درنتیجه دو عامل این شهر را ترك كردند، اوضاع اقتصادی و امنیتی شهر؛ چون ساكنان شهر قدس پایینترین درآمدها را میان ساكنان شهرهای بزرگ به خود اختصاص میدهند و این بالطبع بر توان خرید و اوضاع تجاری و بازرگانی و وضعیت خود شهر تأثیر منفی میگذارد. درواقع قدس فقیرترین شهر در میان شهرهای بزرگ اسرائیل است و یك سوم خانوارهای شهری زیر خط فقر زندگی میكنند و بیش از ۵۳% كودكان شهر بچههای فقر شناخته شدهاند، این درحالی است كه اعراب ساكن شهر بسیار فقیرتر از یهودیان هستند.
همچنین بخش گردشگری علیرغم رشد نسبی همچنین نیازمند اهتمام و توجه است و در مقایسه با دهه نود ضعیف عمل میكند. دوباره اوضاع و احوال امنیتی باید گفت، از زمان آغاز انتفاضه دوم تاكنون ۶۳۵ عملیات انتحاری در شهر صورت گرفته كه در پی آن ۱۶۴۳ نفر زخمی و ۲۱۱ نفر كشته شدهاند (به عبارت بهتر ۲۰% كشتهشدگان در عملیاتهای انتحاری در پنج سال اول انتقاضه در این شهر بودهاند).
گروه تهیهكننده گزارش قدس توصیه میكند، بهتر است مرزهای این شهر در راستای عقبنشینی از شهركهای فلسطینی دوباره رسم شود و كارشناسان «مركز تحقیقات و پژوهشهای اسرائیلی قدس» در كنگره راهحلی برای قدس اشغالی ارائه دهند كه خواهان ورود جامعه بینالمللی برای نظارت و مراقبت از اماكن مقدس و تاریخی شهر باشد. در گزارش آمده بود:
اسرائیل و فلسطینیها باید با این امر موافقت كنند كه جامعه جهانی در اداره اماكن مقدس و تاریخی قدس سهیم باشد.
و محققان پیشنهاد میكنند، بخشهایی از كنترل و نظارت بر این اماكن به خود جامعه سپرده شود و نتیجه گرفتند:
نبود اعتقاد متقابل میان اسرائیل و تشكیل خودگردان فلسطین در حوزه امنیت، نگهداری و مراقبت از اماكن مقدسه، دخالت بینالمللی و جهانی برای اداره آن مناطق و اماكن از حیث امنیتی را توجیه میكند.
گزارش مورد نظر راهكارهایی را ارائه داده است و محاسن و معایب هریك از این راهكارها را تعیین میكند:
▪ حاكمیت كامل اسرائیل بر تمام «مراكز تاریخی» شهر قدس با امكان دادن استقلال كاری در میدانهای خاص و معین به اعراب و دادن جایگاه خاص به اماكن مقدس اسلامی و مسیحی.
این گزارش در ادامه به این نكته اشاره میكند كه هر دو طرف اسرائیلی و فلسطینی با این پیشنهاد موافقت نكردند.
▪ حاكمیت كامل فلسطینیها در تمام «مناطق تاریخی» با امكان دادن استقلالكاری در میدانهای خاص و معین به یهود و جایگاه خاص به اماكن مقدس یهودی و مسیحی.
این گزارش در ادامه به این نكته اشاره میكند كه اسرائیل با این پیشنهاد مخالفت كرد.
▪ تقسیم جغرافیایی شهر به دو قسمت و نظارت بینالمللی بر قسمت سوم جهت حل اختلاف نظرها و چهارم اداره مشترك و تقسیم اختیارات میان دو طرف به همراه وجود حمایت بینالمللی.
▪ در صورت شكست دو طرف، قدرت به طرف بینالمللی منتقل میشود تا بحران را حل كند. كارشناسان پیشبینی میكنند، راه حل اخیر واقعگرایانهتر است، در این حالت دو طرف میتوانند، ادعا كنند از حاكمیت و سیادت خود بر اقصی و «هیكل» صرفنظر نمیكنند و اداره این اماكن را برحسب مفاهیمی ادامه میدهند كه در سال ۱۹۶۷ تهیه و تدوین شدند.
غیر از آن مسائل متعدد دیگری در ششمین كنفرانس هرتزلیا مطرح شد كه مهمترین آن جایگاه اسرائیل در اروپا و ایالات متحده و آینده رابطه آنها با یكدیگر بود. در زمینه رابطه با اتحادیه اروپا و پیمان آتلانتیك شمالی، «ناتو»، اسرائیل شاهد تقویت جایگاه خویش در سطح اروپاست، از آن جهت كه اسرائیل معتقد بود، ترویج ایده عقبنشینی از نوار غزه در سال ۲۰۰۵ و بیان اینكه این طرح گاهی برای پایان اشغالگری است، افكار عمومی كشورهای عضو اتحادیه و ناتو را به حمایت از خود جلب میكرد، از جهت دیگر دادههایی وجود دارند كه نشان میدهد، اسرائیل جایگاه خود را در این منطقه و پیمان را تقویت كرده است. تبعیت اروپا از موضع امریكا در سیاستهای جهانی، به ویژه پس از اینكه آشكار شد منافع اروپا اقتضا میكند با اسرائیل جبهه خصمانه مشتركی در خاورمیانه علیه اروپا تشكیل دهند.
همچنین موضع مثبت و پشتیبانی اروپا از اسرائیل در جنگ این كشور علیه لبنان. در مقابل اسرائیل نیز موضع مثبتی در قبال اروپا با دادن اجازه به این اتحادیه در منطقه اتخاذ كرد. درواقع اسرائیل نشان داد به خوبی میداند این دخالتها به نفع چه طرفی است. در مورد ناتو اسرائیل تلاش میكند، بار دیگر خود را به عنوان حامی جدی غرب و امریكا در منطقه معرفی كند و هر چیز كه بخواهد طرح امریكا را در خاورمیانه و در جهان عرب و اسلام به خطر اندازد، با مداخله اسرائیل مواجه خواهد شد. پس از اسرائیل نوبت به حضور فعال ناتو در منطقه میرسد كه اسرائیل تلاش میكند زمینههای آن را فراهم سازد و این امر در همان اولین روزهای جنگ اسرائیل علیه لبنان عیان بود، هنگامی كه اسرائیل درخواست استقرار نیروهای نظامی ناتو را میان مرزهای خود با لبنان مطرح كرد.
با وجودی كه اسرائیل در اوضاع اقتصادی نامناسبی به سر میبرد و تحقیقات بسیاری در زمینه گرایشهای اقتصادی و اجتماعی در كشور عبری صورت گرفته است.
اما آنچه در كنفرانس ارائه شد، تأیید سیاستهای نئولیبرالیستی بود كه به نفع سرمایهداری اسرائیلی و بیگانه عمل میكرد و هیچ توجهی به آمار و ارقامی نداشت كه در كنفرانس ارائه گردید و به آشفتگی اوضاع اقتصادی اسرائیل اشاره میكرد كه بیشك به دنبال خود آثار زیانبار اجتماعی و اقتصادی را نیز به همراه داشته و باعث شده اسرائیل در رده فقیرترین كشور، میان كشورهای پیشرفته قرار گیرد (۱۸% جامعه اسرائیل را فقرا تشكیل میدهند كه اكثر آنها اعراب، بنیادگرایان یهودی و سالمندان هستند). برحسب دادههای بیمه تأمین اجتماعی اسرائیل از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ تعداد فقرای اسرائیل از یك میلیون و ۱۰۰ هزار نفر به یك میلیون ۶۰۰ هزار نفر افزایش یافتهاند، به عبارت دیگر نیممیلیون فقیر جدید به فقرای قبلی اضافه شدهاند و كودكان فقیر از ۴۸۰ هزار كودك به ۷۳۰ هزار كودك افزایش و میانگین درآمد ماهیانه خانواری كه در پایین هرم درآمدها قرار دارد، ماهیانه ۶۴۳ شیكل كاهش را نشان درآمد میدهد، درحالی كه میانگین درآمد خانوارهای قرارگرفته در رأس هرم افزایش ۱۲۴۶ شیكل را نمایان میسازد. همچنین سهم كودكان در پنج سال اخیر ۴۵% كاهش و حق بیكاری ۴۷% و سهمیههای اختصاص یافته به فقرا ۲۵% كاهش یافته است.
آمار و ارقامی كه در ششمین كنفرانس هرتزلیا ارائه شد، نشاندهنده تغییر نگرش یهود به كشورشان و امكان ادامه زندگی در آن است. چون جوانان و فقرای اسرائیلی كمتر به كشور خود افتخار میكردند و آماده بودند برای بهبود وضع اقتصادی خود این كشور را ترك كنند و در جنگیدن برای دفاع از كشور در صورت بروز جنگ تردید داشتند. گزارشی كه «عوزی اراد» رئیس بخش سیاستها و استراتژیهای مركز چند منظوره هرتزلیا، «گانالون» محقق و پژوهشگر مركز، انجام داده بودند، آشكار ساخت جمع كثیری در جامعه اسرائیل رابطه ضعیف و سستی با دولت دارند. نظرسنجی به عمل آمده نشان میدهد، ۴ تا ۵% صاحبان درآمدهای بالا و متوسط با جنگیدن برای دفاع از كشور موافق نیستند، این نسبت در میان افرادی با درآمدهای پایین ۷% و در میان افراد كم درآمدتر به ۹% میرسد. همچنین دادهها نشان از تضعیف و سست شدن رابطه یهود با كشورشان داشت و این معیارهای اقتصادی بودند كه میزان آمادگیایشان را برای باقی ماندن در كشور تعیین و مشخص میكرد. براساس اطلاعات به دست آمده ۲۵% یهودیان ساكن اسرائیل آمادگی خویش را برای خروج از كشور به خاطر بهبود وضع اقتصادی خود اعلام كرده بودند، این نسبت میان جوانان به ۴۴% بالغ میشد. با وجود این، دادههای تكاندهنده از وضعیت فقر و افزایش سالیانه تعداد فقرا، همه رهبران احزاب لیكود، كادیما و كار عمدا ارتباط ارگانیك میان سیاست و اجتماع را نادیده گرفتند و در سخرانیهای خویش، از تریبون كنفرانس هرتزلیا برای بیان سیاستهای استراتژیك خویش در قبال نزاع اسرائیلی- فلسطینی و هزینههای مورد نیاز برای پایان بخشیدن به آن استفاده كردند.
همچنین در ششمین كنفرانس هرتزلیا برنامهای پیشنهاد شد كه شورای امنیت ملی اسرائیل برای حل مسالهای كه آن را «مسله روستاهای بدوی به رسمیت شناخته نشده» نامیده بود، ارائه داد كه در آنها حدود ۴۰هزار صحرانشین زندگی میكرد. در گزارشی كه نایب رئیس شورای امنیت ملی، یعنی «آیهود پرافر ولیریت سربوس» از بخش امور داخلی شورا ارائه داده و به تصویب سرهنگ احتیاط «گیورا آیلاند»، رئیس شورا، رسیده بود، توجه به اجرای برنامهای دولتی برای رشد بدویان و صحرانشینان نقب و سرمایهگذاری حدود ۱۰ میلیارد شیكل در دهه آینده به چشم میخورد. وی اشاره كرده بود، طی دو سال اخیر دولت ساخت هفت شهر جدید را برای صحرانشینان در نقب و در راستای شورای جدید منطقهای آغاز و شورای جدید كار و برنامهریزی برای ساختارهای زیربنایی مورد نیاز این شهرها را شروع كرده است و انتظار میرود، ۲۳ هزار شهروند بدوی ساكن این شهرها شوند، اما بخش كثیری از این بدویان میلی به انتقال به این شهرها از خود نشان نمیدهند. نویسندگان همچنین به شهرهایی اشاره میكنند كه برنامهریزی برای ساخت آنها صورت گرفته است، اما دولت به هیچ توافقی با بدویان پیرامون اراضی آنها دست نیافته است و این باعث میشود مانع اصلی بر سر راه انتقال آنها به شهرها همچنان برقرار باشد.
همچنین پیشنهاد شورای امنیت ملی خواهان تعیین دوره زمانی خاصی برای پایهریزی و رشد پایههای اسكان بدویان در نقب است كه فراتر از پنج سال نباشد تا گامی برای تحقق توسعه منطقه برداشته شود، شبیه آنچه در برنامه قطع ارتباط شاهد آن بودیم.
باید در نقب نیز راهحلهای متنوع اسكان بدویان با مشاوره و كسب نظر ساكنان خود منطقه ارائه شود تا بدویان و صحرانشینان امكان حفظ چارچوبهای خانوادگی و قبیلهای خود را با انتقال به این مراكز داشته باشند. حتی شورا پیشنهاد میدهد شهرهای بدوی جدیدی ساخته شود، به شرط آنكه بزرگ باشد و كفایت و تدبیر لازم را برای اداره و صیانت از خود داشته باشند و به بدویان و صحرانشینان هشدارهای لازم داده شود كه پیش از موعد مقرر آنها را تخلیه كنند.
طی شش سالی كه ااز انعقاد كنفرانس میگذرد، میزان اهمیت آن و دیدگاههای سیاسیؤ، اقتصادی و جمعیتی مطرح شده در آن هنوز درك نشده است و با وجودی كه اسناد این كنفرانسها آینه گرایشها،دیدگاهها و توجهات اسرائیلی را در مراحل بعد تشكیل میدهد، اما به اهمیت این سخن پی برده نشده است كه میگوید:
دشمنت را بشناس.
بسیاری كنفرانس هرتزلیا را، گردهمایی سالیانه اسرائیلیها بسان اجلاس سران كشورهای عربی تلقی میكنند و هیچ تغییری در دیدگاه خود در قبال نزاع اعراب- اسرائیل و توافق و تأثیر اسرائیل در اوضاع و احوال منطقهای و بینالمللی به وجود نمیآورند و بدینوسیله به این سخن اسرائیلیها عینیت بخشیده میشود كه در بیش از پنج دهه گذشته همیشه آن را تكرار كردهاند:
اعراب نمیخوانند و اگر هم بخوانند، نمیفهمند.
نویسنده: بیسان - عدوان
مترجم: قبس - زعفرانی
پاورقیها
(۱). بیسان عدوان: محقق در مسائل اسرائیل.
(۲).كلیه سالها در این مقاله به میلادی میباشد.
مترجم: قبس - زعفرانی
پاورقیها
(۱). بیسان عدوان: محقق در مسائل اسرائیل.
(۲).كلیه سالها در این مقاله به میلادی میباشد.
منبع : باشگاه اندیشه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست