پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
هورتون، حقیقت و مثنوی
هوش را بگذار و آنگه هوشدار
گوش را بر بند آنگه گوشدار
گوش خر بفروش و دیگر گوش خر
حرف حق را در نیابد گوش خر (مولانا)
کارتون هورتون در نگاه اول جزء انیمیشنهای ساده و معمولی به نظر میرسد اما هر لحظه که داستان جلوتر میرود حس میکنیم با یک انیمیشن معمولی طرف نیستیم.
هورتون قصه فیلی است که زمزمه ذرهای را میشنود سعی میکند از آن ذره محافظت کند. دیوانه جلوه میکند. خلاف جریان اجتماع رفتار میکند. مخالف میآفریند. بالاخره با همه مخالفتها و تهدیدها صدای درون ذره را میشنود و با آن ارتباط برقرار میکند. داستان فیل داستان همه ماست. داستان زندگی ما با نفس. داستان نشنیدن حقیقت از درون یا بیرون. از ذره. ذهن همه ما را عفریتهای به نام نفس گرفته که نمیگذارد ما آزاد و راحت صدای درونمان، صدای حقیقت را بشنویم. فیل صدای ذره را میشنود. زمزمه حقیقت. گوش نفس فقط آنچه میخواهد می شنود. نه حقیقت را. صداها را میگیرد، در خودش تحریف و معنا میکند از سانسور خودش میگذراند. به مغز و ادراک تحویل میدهد و چون خودش یک کلاف جهل است آنچه را میشنود اول به جهل آلوده میکند بعد به مغز میرساند. هورتون میشنود اما دیگران نمیشنوند. به همین خاطر دیگران از او میترسند، نفس آنان از حقیقت هورتون میترسد. صدایی که هورتون میشنود آنان را کر میکند. جایی، کانگوروی ماجرا به هورتون میگوید: این جامعه استانداردهایی دارد، اگر میخواهی در این جنگل زندگی کنی باید این استانداردها را رعایت کنی. اما هورتون میخواهد بداند حقیقت چیست میخواهد با چشم باز ببیند و با گوشهایش تمام حقیقت را بشنود.
گر نبینی این جهان معدوم نیست
عیب جز انگشت نفس شوم نیست
تو ز چشم انگشت را بردار، هین
وانگهانی هر چه میخواهی ببین
درون ذره موجوداتی هستند که خوش زندگی میکنند. حتی نمیدانند که ذره آنها در خطر نابودی است. هورتون که میخواهد ذره را به بالای کوهی ببرد تا موجودات داخل ذره به حیاتشان ادامه دهند و در آسایش زندگی کنند. در راه با مشکلات فراوانی روبهرو میشود.
کانگورو کسی است که شدیدا موضع ضدحقیقت دارد. از ترس پیداشدن حقیقت نزد خود و بچهاش. مصلحت مجموعه ساختمان هویت فکری ایجاب میکند که ما همیشه یک چیزهایی را به صراحت در خود نبینیم. آن را توجیه کنیم و در لفافه بپیچیم. به عبارت دیگر باید گفت این پنهان کردن؛ چیزی است که در ساختمان هویت فکری خود به خود صورت میگیرد و نمیتواند جز این باشد. تا وقتی این ساختمان وجود دارد تا وقتی ضرورت تداوم آن وجود دارد و تا وقتی تعبیر و تفسیر وجود دارد پنهان کردن، خود را به ندانستن زدن، طفره رفتن و نظایر آن یک امر اجتنابناپذیر است.
کانگورو کسی را تحریک میکند تا گل را نابود کند. گل میان هزاران گل قاصدک همشکل گم میشود. فیل هزاران گل قاصدک را جستوجو میکند برای یافتن حقیقت. ذره و گل را به سختی مییابد.
آنکه عاقل بود عزم راه کرد
عزم راه مشکل ناخواه کرد
حال نفس کانگوروگونه که یک بار شکست خورده بود سعی در به بند کشیدن دوباره هورتون و نابودی گل دارد. تمام وسوسهها، دروغها، مکرها و ترسها را به کار میگیرد تا جنگل را علیه او بسیج کند. جنگل به دنبال او. او به دنبال حقیقت. او را حلاجوار از روی نادانی به بند میکشند. میخواهند گل و ذرهاش را نابود کنند. هورتون هر چه گفت صدایی میآید هیچکس نه میشنید و نه گوش میداد. ذره و اهالیاش سعی کردند دیگران را هشیار کنند. فریاد برآوردند که ما اینجاییم. ما را بشنوید، ما را ببینید. اما صدای حقیقت نمیرسید. صدا ضعیف بود، گوشها ناشنوا و فاصله زیاد.
درست است که جسمها متفاوت است اما روحها و جانها دارای یک خمیره و یک اصل هستند. هنوز ذهنها و روحهای حیوانات جنگل آماده پذیرش آگاهی نبودند.
لیک یک باشد همه انوارشان
چونکه برگیری تو دیوار از میان
آن عامل دیوارگونه هویت فکری است. هویت فکری که شبیه رویاست. همانند یک مرکز پنداری، هوایی و لفظی است درست است که ذهن، شبحی را که خودش متصور است کاملا میشناسد ولی کل حرکت چنین ذهنی در جهل و تاریکی است.
با فریادهای اهالی ذره، دیوار میشکند و همه ناگهان میشنوند. صدا، صدا میآید. حقیقت همه را دربرمیگیرد. گل و ذره را میسپارند به هورتون. فیل را آزاد میکنند. کانگورو پشیمان میشود و قصه تمام.
از درون خویش این آوازها
منع کن تا کشف گردد رازها
رنگها بینی به جز این رنگها
گوهران بینی به جای سنگها
گوهر چه! بلکه دریایی شوی
آفتاب چرخ پیمایی شوی (مولانا)
اینکه چطور هالیوود با این حجم سنگین تبلیغات رویابافی و سطحینگریاش که خود جزء عوامل اصلی ایجاد و مراقبت از هویت فکری است راضی به ساخت این انیمیشن برای کودکان که سازندگان نسل بعدی دنیا هستند شده است، جای تعجب دارد. البته در نهایت آنها کاردان هستند، اواخر داستان با یک پایانبندی آبکی و نمادین کاملا جریان آن را تغییر میدهند. هر چه باشد آنجا هالیوود است دنیایی که بیشترین نابودی و گمراهی را برای ما به وجود میآورد. کاری به تبلیغات مرسوم ضدهالیوودی ندارم اما هالیوود خود مانند کانگورو هر که را از جریان رویابافی، ارزشسازی و خوشبخت جلوهدادنهای مصنوعیاش دوری کند، نابود میکند. به هر حال انیمیشن هورتون برای کسانی که به دنبال حقیقتاند همان ذره است روی گل قاصدک.
افشین ملکی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست