دوشنبه, ۱۹ آذر, ۱۴۰۳ / 9 December, 2024
مجله ویستا


استادی از شانگهای


استادی از شانگهای
●نگاهی به زندگی و کارنامهٔ ونگ کارـوای
در اروپا به‌عنوان ژان‌لوک گدار نسل MTV شناخته می‌شود؛ یک فیلم‌ساز هنری که در دل سینمای تجاری هنگ‌کنگ کار می‌کند و موفق هم هست. حالا او هم بازار خودش را دارد. ونگ کارـوای عضوی از جامعهٔ اکشن‌سازان با استعداد هنگ‌کنگی دههٔ ۱۹۹۰، مثلاً جان وو یا تسوئی هارک نیست. در آثار او می‌شود یک‌جور تأثیرپذیری از موج نوی فرانسه را دید. داستان‌های فیلم‌هایش رمانتیک‌اند و نفوذ فرهنگ‌ها و آئین‌های مختلف را در این آثار می‌شود مشاهده کرد. سبک منحصربه‌فردش با نشانه‌های دیگری هم شناخته می‌شود: حرکت‌های آهسته، نماهای درشت و زاویه‌های غیرمعمول دوربین و حرکت‌های تندشدهٔ خاص. در فیلم‌هایش فضا و حال‌وهوا و بافت بصری خاص، از روایت مهم‌تر به‌نظر می‌رسد. خودش ادعا می‌کند که این سبک روایت غیرمستقیم و تکه‌تکه را از نوول ماجرای بوئنوس‌آیرس، اثر نویسندهٔ قدیمی آرژانتینی، امانوئل پوئیگ، الهام گرفته است. بازیگرانش از کار کردن با او لذت می‌برند و به‌نظر می‌رسد با حضور در آثار این فیلم‌ساز، یک‌ تجربهٔ شخصی سخت و شیرین را از سر می‌گذرانند.ونگ کارـوای متولد ۱۹۵۸ در شانگهای، در پنج‌سالگی همراه والدینش به هنگ‌کنگ مهاجرت کرد؛ اتفاقی که باعث شد برادر و خواهرش را برای ده‌سال نبیند. تا سیزده‌سالگی هنگ‌کنگی بلد نبود و به زبان کانتونی حرف می‌زد. طراحی گرافیک خواند و به عکاسی علاقه داشت؛ به‌خصوص کارهای رابرت فرانک، هانری کارتیه‌برسون و ریچارد اودون را دنبال می‌کرد. با پایان یافته تحصیلاتش در ۱۹۸۰ به تلویزیون رفت. به‌عنوان دستیار تهیه‌کننده در یک مجموعهٔ تلویزیونی کارش را شروع کرد و پس از آن در مجموعهٔ پرطرفداری، نویسنده بود. سال ۱۹۸۲ از تلویزیون خارج شد و کارش را به‌عنوان نویسندهٔ فیلم‌نامه ادامه داد. در مدت پنج‌سال، دوازده فیلم‌نامه نوشت. از کار روی کمدی‌های رمانتیک به ملودرام‌های خشن تغییر مسیر داد. تا این‌که در ۱۹۸۸ به شکل غیرمنتظره‌ای با پیشنهاد یک تهیه‌کننده، اولین فیلمش همچنان که اشک‌ها می‌بارند را کارگردانی کرد؛ یک فیلم گنگستری که نمایشش در جشنواره‌های جهانی با موفقیت روبه‌رو شد و به خاطر سبک بصری غنی و تصویرهای جذابی که از خیابان‌های هنگ‌کنگ ارائه می‌داد، مورد توجه منتقدان هم قرار گرفت و به بخش هفتهٔ منتقدان جشنوارهٔ کن هم دعوت شد.کارـوای فیلم بعدی‌اش را در ۱۹۹۱ عرضه کرد. روزهای وحشی بودن هم فیلم موفقی از کار درآمد و نام کارـوای را در جشنواره‌های جهانی به‌عنوان یک استعداد تازه تثیبیت کرد. او برای ساخت این فیلم از گروهی از ستارگان سینمای هنگ‌کنگ استفاده کرد. فیلم برای دو قسمت طراحی شده بود، اما بخش بعدی‌اش هیچ‌گاه ساخته نشد. روزهای وحشی بودن چند جایزهٔ مهم سینمای هنگ‌کنگ، از جمله جایزهٔ بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین فیلم‌نامه و بهترین بازیگر را گرفت. یک‌سال بعد کارـوای خاکستری‌های زمان را ساخت که فیلمی بلندپروازانه بود و ستارگان زیادی در آن بازی می‌کردند. تدوین فیلم به درازا کشید و کارگردان در فرصت پیش آمده، چانگ کنیگ اکسپرس (۱۹۹۴) را ساخت. او در طول روز فیلم‌نامه را می‌نوشت و در طول شب آن را می‌ساخت. کوئنتین تانتینو عاشق فیلم شد و در بازار امریکای‌شمالی معرفی‌اش کرد.فیلم‌ساز موفق هنگ‌کنگی، پس از آن مسیرش را با ساخت فرشتگان سقوط کرده (۱۹۹۵) ادامه داد که در جشنوارهٔ تورنتو به نمایش درآمد و منتقدان تحویلش گرفتند. اما با فیلم بعدی‌اش، خوشحال با هم بود که جایزهٔ بهترین کارگردانی را از جشنوارهٔ کن به‌دست آورد. او حالا کارگردانی در سطح جهانی بود. موفقیت‌های کارـوای با ساخت معروف‌ترین فیلمش در حال‌وهوای عشق (۲۰۰۰) به اوج رسید؛ فیلمی که باعث شد بسیاری نام این فیلم‌ساز را در خاطر بسپارند و به کارهای قبلی‌اش رجوع کنند. در این فیلم دو بازیگر محبوبش، مگی چیونگ و تونی لیونگ بازی کردند و داستانش در دههٔ ۱۹۶۰ می‌گذشت. فیلم در سراسر دنیا از جمله جشنوارهٔ کن مورد توجه واقع شد و راه را برای ساخت فیلم بلند بعدی‌اش ۲۰۴۶ باز کرد که اولین فیلم علمی خیالی کارـوای بود و تولید آن، به سنت همیشگی فیلم‌های کارـوای، مدت‌ها بیش از حد معمول طول کشید. پس از آن از او برای ساخت یکی از اپیزودهای اروس در کنار میکل آنجلو آنتونیونی و استیون سودربرگ دعوت شد که به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران، بهترین اپیزود این فیلم، بخش کار خود کارـوای است. همسر و پسر ده‌ساله‌اش در نیویورک زندگی می‌کنند و نام پروژه اعلام شده بعدی‌اش، بانوی از شانگهای است.
منبع : ماهنامه فیلم