شنبه, ۱۹ آبان, ۱۴۰۳ / 9 November, 2024
مجله ویستا


تأثیر بحران غذایی بر زنان و خانواده


تأثیر بحران غذایی بر زنان و خانواده
بحران غذایی با سیاست‌های غلط کشورهای توسعه یافته، همچنان گریبان گیر کشورهای فقیر و در حال توسعه است. روز به روز بر تعداد افراد گرسنه و قربانیان این بحران افزوده می‌شود و در این بین، زنان و کودکان بیشترین آسیب را متحمل می‌شوند. زنان از کمترین امنیت غذایی برخوردار هستند و در عین حال بیشترین بخش تولید نیز بر عهدۀ آنهاست. بنابراین و بر اساس پژوهش‌های انجام شده، سرمایه گذاری دربخش زنان و توجه بیشتر به آنها می‌تواند در کاهش بحران کنونی و مهار آن مؤثر واقع شود.
گزارش‌های اخیر سازمان ملل نشان می‌دهد که از ژوئن سال ۲۰۰۷ تا فوریه ۲۰۰۸، قیمت مواد غذایی پنجاه و پنج درصد افزایش یافته است که افزایش هشتاد و هفت درصدی قیمت برنج در ماه مارس را نیز در بر می‌گیرد. افزایش ناگهانی قیمت محصولات غذایی در کشورهای در حال توسعه، خانواده‌ها را بیش از پیش به سوی فقر پیش می‌برد، زیرا در این کشورها، به طور متوسط، هفتاد درصد درآمد آنها صرف تأمین غذا می‌شود، در حالی که این رقم در کشورهای توسعه یافته بین پانزده تا هجده درصد است.
حتی پیش از آنکه بحران غذایی شدت پیدا کند، از هر ده نفر از افراد گرسنه جهان، هفت نفر زنان و دختران بودند. گروه‌های آسیب پذیری نظیر کودکان و زنان باردار، هم اکنون در معرض خطر سوء تغذیه مزمن قرار دارند که به طور اجتناب ناپذیر، تأثیری مستقیم در نسل بعدی خواهد داشت. همچنین زنان نسبت به فقر بسیار آسیب پذیرترند، زیرا نسبت به مردان، دسترسی کمتر به منابع مالی، تحصیل، آموزش، شغل مناسب، نهاده‌ها و عوامل تولید در بخش کشاورزی چون کود و مواد بارور کننده و... دارند و همین عامل آنها را جزو آسیب پذیرترین گروه‌ها در هنگام بروز بحران قرار می‌دهد. به عنوان مثال، زنان تنها مالک پانزده درصد از زمین‌های زراعی جهان می‌باشند و شصت درصد از نیروی کار فقیر جهان را نیز تشکیل می‌دهند؛ افرادی که با وجود کار کردن، قادر نیستند خود را از خط فقر روزی یک دلار بالا بکشند.
در عین حال، کلید حل بحران غذایی، سرمایه گذاری در بخش زنان است. زنان روستایی نیمی از غذای جهان و شصت تا هشتاد درصد غذای کشورهای در حال توسعه را تولید می‌کنند، اما کمتر از ده درصد اعتبارات بخش کشاورزی به آنها اختصاص می‌یابد. افزایش دسترسی زنان به ابزار تولید و فرآوری محصولات کشاورزی مانند زمین مناسب، مواد آلی، نیروی کار، تأمین اعتبار و امکان تحصیل از طرف دستگاه‌های مسئول در امور اجتماعی و خانواده، برای تأمین امنیت غذایی و بهبود وضعیت تغذیه کودکان ضروری است. در برخی از مناطق، اگر زنان همانند مردان به امکانات کافی از قبیل زمین، بذر و کود مناسب دسترسی داشته باشند، میزان تولید محصولات کشاورزی و بهره وری، تا بیست درصد افزایش خواهد یافت. علاوه بر این، ده‌ها سال تحقیق و تجربه نشان می‌دهد، زمانی که زنان درآمد بیشتری دارند، برای سلامت و تحصیل کودکان خود و ایجاد روند مطلوب رشد کل خانواده، سرمایه گذاری بیشتری می‌کنند.
● زنان آسیب پذیرترین گروه در برابر بحران غذایی
زنان به عنوان اکثریت گروه کارگران فقیر، غیر رسمی و کشاورز در کشورهای در حال توسعه، در حال حاضر در شرایطی زندگی می‌کنند که دسترسی به امنیت غذایی ندارند و از حمایت اجتماعی نیز در این زمینه برخوردار نیستند و در بحران غذایی بیشترین آسیب را متحمل می‌شوند.
بر اساس اعلام سازمان بین المللی کار و حمایت از کارگران سازمان ملل(ILO)، زنانی که به عنوان دست فروش مشغول به کار هستند، به دلیل عدم وجود حمایت اجتماعی، در زمان بحران و بروز مشکل، بسیار آسیب پذیر هستند. علاوه بر این، حتی زنانی که در آسیا در بخش پوشاک مشغول به کار هستند، علی رغم دریافت دستمزد، به دلیل عدم برخورداری از مزایای دیگر، قادر به رویارویی با افزایش قیمت مواد غذایی نیستند.
در فیلیپین، زنان اکثریت کارکنان بخش غیر رسمی را تشکیل می‌دهند؛ رقمی در حدود بیست و هفت میلیون که هیچ گونه امنیت اجتماعی نداشته و مجبور هستند به صورت شناور شغل خود را تغییر دهند و این روزها کمتر از همیشه از مواد غذایی استفاده کنند.
سازمان ملل در گزارشی اعلام کرد، سه و شش دهم میلیون از جمعیت دوازده میلیون نفری نیجریه، از بحران کنونی غذا رنج می‌برند. مادران شیرده و زنان باردار از جمله گروه‌هایی هستند که در معرض خطر شدید قرار دارند و در حدود دویست و شصت و یک هزارنفر از این زنان، نیاز به کمک فوری دارند. در گزارش دیگری از نماینده صندوق جمعیت سازمان ملل (UNFPA)، وضعیت کنونی و رو به افزایش فقر غذایی در میان زنان باردار و شیرده در نیجریه باعث افزایش مرگ و میر در بین مادران و نوزادان شده است و بیماری‌های بسیاری را در مناطق بحران زده شایع ساخته است.
افزایش ناگهانی قیمت مواد غذایی، تأثیر منفی بر خانواده‌های فقیر و اقشار آسیب پذیر به خصوص زنان و زنان سرپرست خانوار و خانواده‌های آنها می‌گذارد و آنها را گرفتار نا امنی غذایی شدید و طولانی می‌کند که مهم ترین عامل آن، دسترسی محدود آنها به درآمد و فعالیت‌های درآمدزاست.
در مواقع بحران، بیماری و مشکلات طولانی مدت، سوء تغذیه به ویژه در بین کودکان و زنان حادتر و گسترده تر می‌شود. آداب و رسوم فرهنگی رایج در بسیاری از جوامع حاکی از این است که زنان و دختران آخرین نفر هستند و کمترین غذا را دریافت می‌کنند.
زنان کارگر در تایلند، بزرگ ترین صادر کنندۀ برنج دنیا نیز از افزایش قیمت مواد غذایی در امان نیستند. زنان شاغل در بخش غیر رسمی این کشور نگران افزایش هزینه‌های زندگی هستند. در بعضی نقاط، هزینه یک وعده غذایی به همراه برنج، دو برابر شده است. در مالاوی، زنانی که تأمین غذای خانواده را بر عهده دارند، چهار شبانه روز را در مرکز بازاریابی و فروش محصولات کشاورزی که تحت نظارت دولت می‌باشد می‌گذرانند تا بتوانند تنها بیست و پنج کیلوگرم ذرت خریداری کنند که به دلیل شرایط بحرانی، سهمیه بندی شده است. این سهمیه بندی نیز زنان را مجبور ساخته است که بیشتر وقت خود را در مسیر رفت و آمد به این مرکز صرف کنند تا سهمیه ناچیز ذرت خود را دریافت کنند؛ اگرچه برای بسیاری از آنها و خانواده‌هایشان ناکافی است. به دلیل وجود صف‌های طولانی، زنان اغلب در ساعات نیمه شب و به امید رسیدن به موقع به این مرکز، منازل خود را ترک می‌کنند که خود خطرات بسیاری به دنبال دارد. کمبود مواد غذایی و فقر شدید همچنین باعث کاهش مراقبت‌های قبل از زایمان برای زنان و عدم تمایل خانواده‌ها به پی گیری مسائل درمانی شده است.
● زنان چگونه می‌توانند کلیدی برای حل بحران غذا باشند؟
در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، زنان بیشترین میزان محصولات غذایی را تولید می‌کنند و مسئول تأمین غذای خانواده‌های خود می‌باشند و علی رغم دسترسی محدود به منابع تولید، وظیفه خود را انجام می‌دهند. سرمایه گذاری بر توانایی‌های زنان برای دسترسی بیشتر به این منابع، مشورت و نظرخواهی عملی در طرح‌های کشاورزی و غذایی و استفاده از نظرات آنها در تصمیم گیری‌ها، در ریشه کن کردن بحران کنونی می‌تواند مؤثر باشد و از تبعات دیگر آن جلوگیری کند. زنان اغلب دارای دانشی سنتی در مورد گونه‌های مختلف هستند و از چگونگی رشد در شرایط نامطلوب آب و هوایی اطلاع دارند. در این زمینه باید تلاش‌های بیشتری صورت بگیرد تا از دانش آنها در این زمینه استفاده شده و با راه کارهای نوین، به اهداف غذایی و برنامه‌های پیش رو سریع تر دست یافت. سازمان فائو اخیراً در گزارشی به این مسئله اشاره کرد که برای دفع اثرات سوء بحران جهانی غذا، بسیار مهم و حیاتی است که برای تمامی زنان ـ نه تنها زنان کشاورزـ دسترسی بیشتر و بهتری به زمین، سرمایه و فن آوری فراهم شود.
در مطالعات تطبیقی، خانواده‌هایی که درآمد آنها را زنان کنترل می‌کنند، در وضعیت غذایی مطلوب تری به سر می‌برند. تمایل زنان بیشتر به این سمت است که درآمد خود را صرف مواد غذایی و تهیه سوخت کنند تا موارد غیر ضروری. به طور خلاصه، مکانیزم واکنش در برابر بحران، با توزیع مناسب یارانه‌های مواد غذایی و منابع مالی و هدایت آنها به سمت کشاورزان کوچک تر برای دستیابی بهتر آنها به عوامل و نهاده‌های تولید، به زنان این امکان را می‌دهد تا خود و خانواده شان را از کمبود مواد غذایی و سوء تغذیه نجات دهند. تبعات طولانی مدت سوء تغذیه بر سلامت زندگی، تحصیل و توانایی تولید و خلاقیت کودکان، بسیار پر هزینه تر و سنگین تر از مهار سوء تغذیه در همان مراحل اولیه است.
بدین ترتیب، جلوگیری از ترک تحصیل دختران به دلیل شرایط بحرانی کنونی، بسیار مؤثرتر و کم هزینه تر از آن است که در آینده برای باز گرداندن آنها به مدرسه و تحصیل، سرمایه گذاری و تلاش کنیم. تدابیر بلند مدت برای افزایش تولید و بهره وری محصولات کشاورزی باید به این نکته توجه ویژه داشته باشد تا دسترسی زنان به منابع موجود افزایش یابد. این کار در نهایت منجر به کاهش فقر در بین زنان و خانواده‌های آنها می‌شود.
مرکز جهانی مطالعات زنان(WTW)
محسن داوری
منبع: Foreign Policy Online
منبع:ماهنامه سیاحت غرب ،شماره ۶۶