جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

مستمع‌ امروز پای‌ هر منبری‌ نمی‌‌نشیند


مستمع‌ امروز پای‌ هر منبری‌ نمی‌‌نشیند
تغییر در آیین‌ و شیوه‌های‌ عزاداری‌ در جامعه‌ امروز. این‌ آسیبی‌ است‌ که‌ در حال‌ حاضر به‌ پایین‌ آوردن‌ سطح‌ کیفی‌ مجالس‌ سوگواری‌ ما و در نتیجه‌ تحریف‌ و تغییر آن‌ منجر شده‌ است‌. بدون‌ تردید، یکی‌ از شاخصه‌ها در تعیین‌ سطح‌ کیفی‌ عزاداری‌ و سوگواری‌ صحیح‌ و اصولی‌، مداحان‌ هستند که‌ در واقع‌ هدایت‌ کنندگان‌ مجالس‌ و مراسم‌ محسوب‌ می‌شوند.
متاسفانه‌ در سال‌های‌ اخیر بسیاری‌ از مداحان‌ به‌ رعایت‌ اصول‌ پایبند نبوده‌ و سبب‌ انحراف‌ و فراموش‌ کردن‌ بسیاری‌ از سنت‌های‌ عزاداری‌ شده‌اند.
این‌ موضوع‌ بهانه‌یی‌ بود برای‌ گفت‌وگو با محمدرضا غلامرضازاده‌ از مداحان‌ اهل‌ بیت‌ که‌ در آن‌ علل‌ تغییر شیوه‌ها و تحریف‌ آیین‌ عزاداری‌ به‌ بحث‌ گذاشته‌ شد.
مطمئناً به‌ نسبت‌ گذشته‌ تفاوت‌های‌ بسیاری‌ در مراسم‌ و آیین‌های‌ عزاداری‌ ما اتفاق‌ افتاده‌، این‌ تفاوت‌ها تا چه‌ میزان‌ در کاهش‌ سطح‌ کیفی‌ عزاداری‌ موثر بوده‌ است‌؟
بطور مطلق‌ نمی‌توان‌ قضاوتی‌ کرد. به‌ هرحال‌ یکسری‌ سنت‌های‌ خوب‌ در گذشته‌ برای‌ عزاداری‌ وجود داشته‌ که‌ الان‌ اثری‌ از آن‌ نیست‌. البته‌ محاسنی‌ هم‌ بعدها به‌ وجود آمده‌ که‌ نمی‌توان‌ منکر آنها شد. مثلاً در گذشته‌ سخنران‌ یا مداح‌ سعی‌ می‌کرد مردم‌ را با اشعار نغز، قوی‌ و پرمحتوا موعظه‌ و نصیحت‌ کند. اول‌ منبر غالب‌ مداحان‌ این‌گونه‌ بود که‌ شعر سعدی‌، حافظ‌، صائب‌ را می‌خواندند. این‌ یعنی‌ اینکه‌ مردم‌ را با ادبیات‌ آشنا می‌کردند و ذوق‌ مردم‌ را پرورش‌ و صیقل‌ می‌دادند و هدفمند می‌کردند. مردم‌ هم‌ چون‌ از دیرباز اهل‌ شعر و ادبیات‌ بودند، این‌گونه‌ با آنها ارتباط‌ برقرار می‌شد. بعد هم‌ آرام‌آرام‌ به‌ سمت‌ اشعار عزاداری‌ و نوحه‌ می‌رفتند که‌ کم‌کم‌ این‌ مقدمه‌ منبر مداح‌ها و شعر حافظ‌ و سعدی‌ خواندن‌ حذف‌ شد. این‌ موضوع‌ به‌ جایی‌ رسیده‌ که‌ الان‌ اگر شعر سعدی‌ را بخوانی‌ مردم‌ متوجه‌ نمی‌شوند. چون‌ ذایقه‌ آنها دستخوش‌ یکسری‌ تغییرات‌ قرار گرفته‌، بنابراین‌ به‌ جای‌ این‌ اشعار، شعرهای‌ «آبکی‌»، سست‌ و بی‌محتوا از بس‌ خوانده‌ شده‌ که‌ مردم‌ اینها را بیشتر می‌پسندند و ترجیح‌ می‌دهند.
● راه‌حل‌ چیست‌؟
باید این‌ سبک‌ و سیاق‌ اصلاح‌ شود و سنت‌ قبل‌ احیا شود. ضمن‌ اینکه‌ اشعار روضه‌ و مصیبت‌ اشعار قوی‌ بود، الان‌ طبق‌ فرمایش‌ بزرگان‌ خیلی‌ موارد انحرافی‌ دارد و خیلی‌ از نکات‌ نباید گفته‌ شود. درگذشته‌ مداحان‌ موسیقی‌شناس‌ بودند، این‌ موضوع‌ هم‌ می‌تواند تاثیرگذار باشد؟
در گذشته‌ همانطور که‌ می‌دانید مداحان‌ با سبک‌ها و دستگاه‌های‌ موسیقی‌ آشنایی‌ داشتند و براساس‌ این‌ شناخت‌ نوحه‌ و روضه‌ می‌ساختند. ظاهراً بخاطر نگاه‌ فقهی‌ بعضی‌ از علما به‌ موسیقی‌، رفته‌ رفته‌ مداحان‌ ما از موسیقی‌ فاصله‌ گرفتند. فراموش‌ نکنید که‌ در زمان‌ گذشته‌ بسیاری‌ از خواننده‌های‌ رادیو و تلویزیون‌ از مداح‌ها سبک‌ یاد می‌گرفتند، بسیاری‌ از خواننده‌های‌ ما هم‌ از ابتدا مداح‌ یا قاری‌ قرآن‌ بوده‌اند.
در حال‌ حاضر اکثر مداح‌ها موسیقی‌ دستگاهی‌ بلد نیستند و با نگاه‌ مطرودی‌ به‌ این‌ مقوله‌ می‌نگرند. بنابراین‌ یکی‌ از راه‌های‌ برگشتن‌ به‌ سنت‌ها و پرمحتوا شدن‌ مجالس‌ و مراسم‌، این‌ است‌ که‌ مداحان‌ ما با اصول‌ موسیقی‌ ملی‌ و مذهبی‌ آشنا شوند.
همانطور که‌ در ابتدا هم‌ گفتم‌ قدم‌ بعدی‌ در این‌ راه‌ این‌ است‌ که‌ مداحان‌ با ادبیات‌ و شعر آشنا شوند و اوزان‌ عروضی‌ را بدانند. باور نمی‌کنید که‌ بعضی‌ها مثنوی‌ را از غزل‌ تشخیص نمی‌دهند، فرق‌ رباعی‌ را با دوبیتی‌ نمی‌دانند. در این‌ خصوص‌ باید کلاس‌های‌ مخصوص‌ برپا شود. چرا در بیان‌ تاریخ‌ بین‌ مداح‌ها اتفاق‌ نظر نیست‌؟
در بحث‌ مرثیه‌خوانی‌ و روضه‌خوانی‌ ذکر این‌ نکته‌ ضروری‌ است‌ که‌ اساساص مداح‌های‌ اهل‌ بیت‌ تاریخ‌خوان‌ هستند نه‌ تاریخدان‌. تاریخ‌ نوشتن‌ باید توسط‌ مورخین‌ انجام‌ گیرد، مورخین‌ دانشگاهی‌ یا حوزوی‌. بنابراین‌ ما باید از تاریخ‌ درست‌ و پالایش‌ شده‌ استفاده‌ کنیم‌ نه‌ اینکه‌ خود چیزی‌ از دل‌ تاریخ‌ درآوریم‌ که‌ با واقعیت‌ فاصله‌ داشته‌ باشد.
در حال‌ حاضر ما یکسری‌ کتب‌ تاریخی‌ داریم‌ که‌ پالایش‌ نشده‌ است‌ و وظیفه‌ کارشناسان‌ و علما این‌ است‌ که‌ این‌ پالایش‌ را بخصوص‌ نسبت‌ به‌ روضه‌ انجام‌ داده‌ و در اختیار مداحان‌ قرار دهند. در اینجا جا دارد یکی‌ از مشکلات‌ مداحان‌ را هم‌ بیان‌ کنم‌. مداحان‌ جایگاهی‌ در جامعه‌ ندارند. هرگروهی‌ الان‌ برای‌ خودش‌ صنف‌ و جایگاهی‌ دارد. نداشتن‌ صنف‌ و گروه‌ یعنی‌ اینکه‌ تشکیلاتی‌ برای‌ ساماندهی‌ مداحان‌ وجود ندارد. اگر چنین‌ تشکیلاتی‌ وجود داشت‌ چنین‌ مشکلی‌ به‌ وجود نمی‌آمد و مداحان‌ منفعل‌ عمل‌ نمی‌کردند. ضمن‌ اینکه‌ تشکیلات‌ می‌توانست‌ برای‌ آنها کلاس‌های‌ مختلف‌ بگذارد و مداحان‌ تحت‌ آموزش‌ قرار گیرند.
به‌ هرحال‌ نیاز دارد که‌ تحلیل‌ روضه‌ بداند. بداند که‌ چرا حسین‌ (ع) به‌ کربلا رفت‌ یا چرا بسیاری‌ از بزرگان‌ مثل‌ شهید مطهری‌ می‌گویند قاسم‌ بن‌ حسن‌ (ع) در کربلا ازدواج‌ نکرد و... الان‌ در بعضی‌ کتب‌ می‌بینیم‌ که‌ برخی‌ بزرگان‌ نوشته‌اند ایشان‌ ازدواج‌ کرده‌ است‌.در این‌ کلاس‌ها این‌ آموزش‌ها می‌تواند داده‌ شود.
روضه‌ باید تحلیل‌ شود و علت‌ اینکه‌ روضه‌ اشکال‌ دارد باید به‌ مداح‌ گفته‌ شود تا او روضه‌ صحیح‌ را بخواند و در حقیقت‌ با منطق‌ صحیح‌ امام‌ حسین‌ (ع) مردم‌ را آشنا سازد.یک‌ مشکل‌ دیگری‌ هم‌ که‌ الان‌ به‌ ذهنم‌ رسید و خیلی‌ هم‌ مهم‌ است‌ آشنا نبودن‌ مداحان‌ به‌ عربی‌ است‌. به‌ هرترتیب‌ یک‌ بخش‌ از کار ما خواندن‌ واژه‌های‌ عربی‌ است‌. نباید یک‌ مداح‌ بلد نباشد عربی‌ بخواند.
گرچه‌ خوشبختانه‌ قشر عظیمی‌ از تحصیلکرده‌های‌ دانشگاهی‌ در رشته‌های‌ مختلف‌ به‌ سمت‌ خوانندگی‌ گرایش‌ پیدا کرده‌اند که‌ این‌ قابل‌ تقدیر است‌.
در سال‌های‌ گذشته‌ هر وقت‌ اسم‌ مداح‌ می‌آمد تصور همه‌ می‌رفت‌ که‌ طرف‌ بیسواد است‌. در حالی‌که‌ الان‌ چنین‌ نیست‌. بسیاری‌ از مداحان‌ ما اهل‌ علم‌ و سوادند و این‌ بسیار ارزنده‌ است‌.
مداحان‌ باید بتوانند قرآن‌ بخوانند و این‌ قابل‌ بخشش‌ نیست‌ که‌ مداح‌ قرآن‌ خواندن‌ بلد نباشد. خوراک‌ مناسب‌ معنوی‌ به‌ جمعیت‌ دادن‌ توسط‌ آنها باید صورت‌ بگیرد.
الان‌ ما در محافل‌ اهل‌ بیت‌ می‌بینیم‌ خیل‌ عظیمی‌ از جوانان‌ به‌ سمت‌ روضه‌ و محافل‌ عزای‌ اهل‌ بیت‌ گرایش‌ پیدا کرده‌اند. مستمعین‌ ما اغلب‌ تحصیلکرده‌اند. فرق‌ می‌کند با زمان‌ گذشته‌ که‌ اکثراص بیسواد بودند.
حالا مستمعی‌ که‌ سطح‌ دانشگاهی‌ دارد، مخاطب‌ باسوادی‌ است‌ و باید به‌ او در سطح‌ خودش‌ مطلب‌ داده‌ شود. قابل‌ پذیرش‌ نیست‌ که‌ حرف‌های‌ دون‌ این‌ مستمع‌ گفته‌ شود. عامل‌ دیگر انحرافی‌ که‌ در سال‌های‌ اخیر با آن‌ مواجه‌ شده‌ایم‌ حذف‌ منبر عالمان‌ در هیات‌ها و مجالس‌ بوده‌، این‌ موضوع‌ را چگونه‌ تفسیر می‌کنید؟
ببینید مجالس‌ عزاداری‌ اهل‌ بیت‌ از دو رکن‌ تشکیل‌ شده‌: یکی‌ شعور و دیگری‌ شور.
رکن‌ شعورش‌ برعهده‌ علماست‌ و «شور»ش‌ توسط‌ مداحان‌ انجام‌ می‌گیرد. در گذشته‌ در مجلس‌ها حتماص از عالمی‌ دعوت‌ می‌کردند. یک‌ منبری‌ فاضل‌ و عالم‌. بودن‌ این‌ علما روی‌ منبر و ارتباط‌ چهره‌ به‌ چهره‌ آنها با مردم‌ باعث‌ می‌شود که‌ با گفتن‌ حرف‌های‌ علمی‌ و دینی‌ شعور مردم‌ بالاتر رود.
ضمن‌ اینکه‌ یکی‌ از راه‌های‌ ارتباط‌ برقرار کردن‌ در کنار سایر رسانه‌ها، منبر رفتن‌ است‌. سنتی‌ترین‌ ارتباط‌ رسانه‌یی‌ ما منبر بوده‌، متاسفانه‌ در حال‌ حاضر بسیاری‌ از هیات‌ها و مجالس‌ این‌ بخش‌ مهم‌ را حذف‌ کرده‌اند.
علما و فضلا باید دقت‌ کنند که‌ طبق‌ فرموده‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ مخاطبشان‌ مخاطب‌ سی‌سال‌ پیش‌ نیست‌. مستمع‌ امروز پای‌ هر منبری‌ نمی‌نشیند، هر حرفی‌ را نمی‌پذیرد. او دارای‌ اندیشه‌ها و سوالاتی‌ است‌ که‌ منبری‌ اهل‌ علم‌ و مطالعه‌ می‌تواند پاسخ‌ دهد. اگر چنین‌ نباشد، جوان‌ مستمع‌ پای‌ منبر او نخواهد نشست‌. با توجه‌ به‌ اینکه‌ جامعه‌ ما جامعه‌ جوانی‌ است‌، باید اهل‌ علم‌ بتوانند با دادن‌ خوراک‌ علمی‌ با آنها ارتباط‌ برقرار کند.
بنابراین‌ می‌بینیم‌ غالب‌ هیات‌هایی‌ که‌ فقط‌ به‌ عزاداری‌ می‌پردازند، منحرف‌ شده‌اند.پس‌ اعتقاد دارید بسیاری‌ هیات‌ها و مساجد بطور سمبلیک‌ عزاداری‌ می‌کنند و چشم‌ و هم‌ چشمی‌ در این‌ بین‌ به‌ وجود می‌آید؟
بله‌ متاسفانه‌ این‌ در خیابان‌ها به‌ وضوح‌ مشهود است‌. منتها باید به‌ این‌ نکته‌ دقت‌ داشته‌ باشید که‌ دو نوع‌ مخاطب‌ وجود دارد. یکسری‌ از مخاطبین‌ فصلی‌ هستند و فقط‌ پنج‌ شش‌ روز محرم‌ می‌آیند و عزاداری‌ می‌کنند، بسیاری‌ هم‌ در طول‌ سال‌ هر هفته‌ هیات‌ می‌روند و اهل‌ هیاتند. این‌ دو قشر فرق‌ زیادی‌ با هم‌ دارند. کسانی‌ که‌ فقط‌ در آن‌ چند روز می‌آیند بیشتر امکان‌ به‌ انحراف‌ کشیده‌ شدنشان‌ وجود دارد و بیشتر در معرض‌ خطرند.
اما مردمی‌ که‌ سنتی‌ عزاداری‌ می‌کنند و در طول‌ سال‌ هر هفته‌ برنامه‌ دارند چون‌ از هشدارهای‌ علما فیض‌ برده‌اند، کمتر در معرض‌ آسیب‌ قرار می‌گیرند.
البته‌ باید رسانه‌های‌ گروهی‌ روی‌ این‌ مقوله‌ بسیار کار کنند و مردم‌ را با تحریفات‌ عاشورایی‌ آشنا کنند. این‌ تحریفات‌ تنها به‌ روضه‌ و نوحه‌ و شعر خلاصه‌ می‌شود؟
ابداً. تحریفات‌ در ابزار عزاداری‌ هم‌ وجود دارد. به‌ هر تقدیر نیاز به‌ کار فرهنگی‌ دارد، چراکه‌ انقلاب‌ ما یک‌ انقلاب‌ فرهنگی‌ بود و نیاز است‌ که‌ توسط‌ رسانه‌ها این‌ فرهنگسازی‌ صورت‌ گیرد تا خود مردم‌ هم‌ آرام‌ آرام‌ پی‌ ببرند به‌ اینکه‌ به‌ عزاداری‌ سنتی‌ روی‌ آورند. عزاداری‌ سنتی‌ آن‌ عزاداری‌ است‌ که‌ ابزاری‌ برایش‌ نیست‌.
من‌ برای‌ شما مثالی‌ می‌زنم‌: اگر خدای‌ نکرده‌ به‌ ما خبر دهند که‌ یکی‌ از بستگانمان‌ از دنیا رفته‌، ما به‌ دنبال‌ طبل‌ و دهل‌ و سنج‌ و زنجیر و علامت‌ می‌گردیم‌ یا بر سینه‌ و سر می‌زنیم‌؟! البته‌ قصدم‌ این‌ نیست‌ که‌ بگویم‌ طبل‌ و دهل‌ و ابزار حذف‌ شود، بالاخره‌ عده‌یی‌ به‌ این‌ نوع‌ عزاداری‌ علاقه‌ دارند، اما فطری‌ترین‌ حالت‌ عزاداری‌ سینه‌زنی‌ است‌، لذا هر وقت‌ به‌ ما خبر ناگواری‌ می‌دهند، بی‌اختیار برسینه‌ می‌زنیم‌.
آرام‌ آرام‌ به‌ واسطه‌ تعامل‌ فرهنگ‌ یا تهاجم‌ فرهنگ‌ یکسری‌ ابزار وارد دستگاه‌ عزاداری‌ ما شده‌ که‌ اگر خوب‌ استفاده‌ شود و به‌ موسیقی‌ مبتذل‌ گرایش‌ پیدا نکند، قابل‌ تحمل‌تر است‌، اما در مجموع‌ باید به‌ سمت‌ سنتی‌ عزاداری‌ کردن‌ روی‌ آوریم‌.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید