شنبه, ۲۱ مهر, ۱۴۰۳ / 12 October, 2024
مجله ویستا

ریخت شناسی جوامع جانوری


ریخت شناسی جوامع جانوری
هر تجمعی از جانداران هم گونه که در یک بوم ِ مشترک زندگی کنند و روابط بینابینی شان بر شایستگی زیستی ِ نهایی شان اثر گذارد، یک جمعیت را پدید می آورند. ساده ترین شکل جمعیت، دسته است، که از مجموعه ای از افرادِ هم گونه که جذب منابعی مشترک شده اند، تشکیل می شود. گروهی از سوسری ها که در آشپزخانه ای دور مواد غذایی جمع می شوند، یا پرندگانی که در اطراف آبگیری به تغذیه مشغولند، به این سطح ِ پیچیدگی وابسته اند.
اگر ارتباطات بین موجودات یک جمعیت آنقدر از نظر اطلاعاتی و کارکرد زیستی غنی شود که به پیدایش نوعی همکاری در میانشان منتهی شود، آن مجموعه از جانوران را شبه اجتماعی (Parasocial) می نامند. جانوران شبه اجتماعی در یک منطقه و در ارتباط نزدیک با یکدیگر زندگی می کنند و همراهی شان با جمع کارکردهایی مانند گردآوری و استفاده از منابع، دفاع در برابر دشمنان و تولیدمثل و پرورش فرزند را تسهیل می کند. یک گله ی گاومیش آفریقایی و یک گله کفتار نمونه هایی از جانوران شبه اجتماعی هستند.
اگر این ارتباطات و کارکرد زیستی به قدری اهمیت یابد که گروهی از اعضای گروه به نفع دیگران خدمت کنند و از تولیدمثل -که هدف نهایی هر جاندار، از دیدگاه تکاملی است - چشم پوشی کنند، آنگاه ما با یک گونه ی نیمه اجتماعی (Semisocial) روبرو هستیم . برخی از زنبوران زیر راسته ی Apocrita چنین ویژگی ای را دارند. یعنی گروهی از ماده های -معمولاِ- خویشاوند که در یک جا لانه سازی می کنند، بین خود به شکلی تقسیم کار می کنند که گروهی به تخم گذاری و گروهی دیگر برای انجام کارهای لانه و پیداکردن غذا می پردازند و خود تخم گذاری نمی کنند.
اگر این شیوه ی تقسیم کار به شکلی افراطی بینجامد، جوامع حقیقی پدیدار می شوند. موجوداتی را اجتماعی حقیقی (Eusocial) می گویند که در جوامعشان سه شرط برآورده شود:
نخست این که تمام اعضای جامعه به جز یک یا تعداد معدودی از جفتگیری و تولیدمثل چشم پوشی کنند. دوم این که طول عمر افراد به قدری باشد که دست کم یکی از والدین بیشتر عمر خود را در همراهی با فرزندانش بگذراند، یعنی نسلها بر هم افتادگی داشته باشند. و سوم این که تقسیم کار در میان اعضای جامعه به پیدایش طبقات اجتماعی تخصص یافته که کارکردهایی تمایز یافته و تفکیک شده را بر عهده گیرند، انجامیده باشد.
تقریباِ تمام جانوران دارای جوامع حقیقی، از رده ی حشرات هستند و به دلیل نقض یکی از بنیادی ترین اصول تکامل داروینی - تنازع برای بقا- همواره برای زیست شناسان بحث انگیز و مشکل ساز بوده اند. امروز ما می دانیم که رفتار ایثارگرانه ی جانورانی که در این چارچوب از جفتگیری ومنتقل کردن ژنومشان چشم پوشی می کنند، با کمک معادلات هامیلتونی توجیه پذیر است .
حشراتی که به بهای کمک کردن به ملکه شان از تخمگذاری خودداری می کنند، در واقع افرادی هستند که به تنهایی شانس زیادی برای انتقال ژنومشان ندارند، و با رفتار ایثارگران شان در واقع مشغول یاری رساندن به خویشاوندشان (معمولاِ مادرشان ) هستند تا ژنومی بسیار شبیه به ژنوم خودشان را با بازدهی بسیار بیشترو بهره وری ای بسیار بالاتر به نسل بعد منتقل کند. پس هدف نهایی تکامل که انتقال ژنوم است به این شکل ِ غریب برآورده می شود، و بر قواعد حاکم بر تکامل سیستم های زنده خدشه ای وارد نمی شود.
توزیع جوامع در شاخه های مختلف جانوری، به هیچ عنوان همگن نیست. به عبارت دیگر، جانوران دارای زندگی اجتماعی حقیقی، همگی درخوشه هایی به هم فشرده و خویشاوند از حشرات گرد آمده اند و متراکم شده اند. تقریباِ تمام جانوران اجتماعی حقیقی، به یکی از دو راسته ی جوربالان (موریانگان =Isoptera) و نازک بالان (Hymenoptera = زنبوران ) تعلق دارند. تنها استثناهای موجود به یک گونه از حشرات راسته ی هم بالان (Homoptera) که شته ها و زنجره ها را در بر می گیرد و احتمالاِ یک گونه از پستانداران، یعنی موش کور برهنه مربوط می شود.
راسته ی جوربالان، هفت خانواده و۲۰۰ جنس و حدود۱۸۰۰گونه از موریانگان را شامل می شود. تمام موریانگان زندگی اجتماعی حقیقی دارند و از نظر رده بندی و خویشاوندی به سوسک خانگی و سوسری شباهت زیادی دارند و بر خلاف نامشان، هیچ ارتباط دودمانی با مورچگان ندارند. جوامع موریانگان در حدود صد میلیون سال پیش به شکل نهایی کنونی خود رسید و به این ترتیب این موجودات کهنترین جوامع حقیقی را بر زمین بنیاد گذارده اند. کلنی موریانگان هر دو جنس نر و ماده را در بر می گیرد و دوره های فعالیت و چرخه های کارکردی آن شباهت زیادی با مورچگان دارد. با وجود کهنسال بودن جوامع موریانه ای، بزرگترین تراکم از گونه های دارای زندگی اجتماعی حقیقی رادر راسته ی نازک بالان می بینیم. این راسته، که سومین راسته ی بزرگ جانوری است و در حدود صد هزار گونه را در بر گرفته، دارای دو خانواده ی بزرگ Formicidae و Apidae است. خانواده ی نخست زنبوران شهدسازی مثل زنبور عسل را در بر می گیرند و خانواده ی دوم تمام مورچگان را شامل می شود. تمام وابستگان به این دو خانواده زندگی اجتماعی حقیقی دارند و تفاوت اصلی شان در توانایی پرواز زنبوران و بی بال بودن و زندگی زمینی مورچگان است .
سایر وابستگان به راسته ی نازک بالان، سایر اشکال زندگی گروهی را نیز به نمایش می گذارند و به همین دلیل هم رفتارشناسی این راسته برای بازشناسی روندهای تکاملی حاکم بر پیدایش جوامع حقیقی اهمیت فراوانی دارد. در برخی از زنبوران، زندگی نیمه اجتماعی یا شبه اجتماعی را می بینیم و با توجه به توزیع این شیوه های گوناگون زندگی بر شاخه ها و سطوح گوناگون رده بندی، می توانیم روند شکل گیری جوامع حقیقی را بازسازی کنیم . به کمک همین شواهد بوده است که نظریات هامیلتونی در مورد شکل خاص تعیین جنسیت در نازک بالان، توانست معمای رفتار ایثارگرانه ی افراطی حشرات اجتماعی را حل کند. در نازک بالان، تعیین جنسیت به وسیله ی تعداد کروموزوم (پلوئیدیسم ) انجام می شود. به این معنی که نرها هاپلوئید (n-کروموزومی) و ماده ها دیپلوئید (n۲-کروموزومی ) هستند.
به عبارت دیگر، نرها در نازک بالان بیشتر حالت انگلی و حاشیه ای داشته و کارکرد اصلی شان بارور کردن ماده هاست . به همین دلیل هم هست که معمولاِ در جوامع حقیقی این حشرات، جز در فصل جفتگیری و برای مدتی اندک جنس نر دیده نمی شود. این پدیده در مورچگان، که کاملترین جوامع زنبوری را تشکیل می دهند، به شکلی افراطی تر دیده می شود.
عجیبترین، متنوعترین، و پیچیده ترین شکل رفتار اجتماعی حقیقی را در مورچگان می توان یافت. این موجودات، احتمالاِ بیست هزار گونه دارند، که ۸۸۰۰ گونه ی آن شناسایی شده است. این انبوه گونه ها در دوازده زیرخانواده و چندین قبیله مرتب شده اند، و تقریباِ در تمام بومهای فعال زمین - به جز قطبها- یافت می شوند. کافی است به یاد بیاوریم که کل راسته ی پستانداران چهار هزار گونه دارد، تا به تنوع چشمگیر این موجودات آگاه شویم.
منبع : انجمن جبهه طبیعت