یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا

وضعیت خزر و راههای پیش روی ایران


وضعیت خزر و راههای پیش روی ایران
در حالی كه افكار عمومی ایران متوجه تهدیدهای آمریكا است و دولتمردان ایرانی نیز تمام هم وغم خود را صرف پاسخگویی به اتهامات و ادعاهای مقامات آمریكایی در مورد دستیابی ایران به سلاحهای هسته ای و پشتیبانی از گروه القائده، كرده اند، اخباری كه از ناحیه شمالی ایران می رسد فقط توانسته است باعث بهت و حیرت محافل سیاسی و رسانه ای كشور شده و حداكثر به تیتر یك چند روزنامه صبح تهران تبدیل شود:
«۳ كشور روسیه، قزاقستان و آذربایجان توافقنامه تحدید حدود مرزهای آبی خود را در دریای خزر، امضا كردند» پاسخ احتمالی آصفی سخنگوی وزارت خارجه و دكتر كمال خرازی، طی روزهای آینده این خواهد بود: «هرگونه قرارداد ۲ یا ۳جانبه در خزر اعتبار ندارد و رژیم حقوقی خزر باید به امضای هر ۵ كشور ساحلی برسد.»
برای بسیاری از مردم این سئوال مطرح است كه چرا دیپلماسی ایران در خزر با بن بست مواجه شده است و در حالی كه دولتمردان ایرانی هیچگونه شتابی از خود برای پیشبرد مذاكرات ۵جانبه رژیم حقوقی این دریا به خرج نمی دهند، چرا كشورهای آنسوی دریا بطور مرتب جلسه و نشست و كنفرانس می گذارند و توافقنامه امضا می كنند؟ اشكال كار كجاست؟ آیا واقعا توان فنی و كارشناسی دیپلماتهای ایرانی ضعیف است یا شرایط دیگری بر منطقه حكمفرما است كه تا حد زیادی از حیطه اختیارات و توانایی های دیپلماتهای ما خارج است؟
بهترین گزینه و بهترین سیاست برای ایران و منافع ملی ایران در خزر چیست؟ ادامه وضعیت موجود چه تبعات و پیامدهایی برای كشور خواهد داشت؟
برای پاسخ به این سئوالات باید نگاهی به وضعیت منطقه خزر و تحولات مرتبط با رژیم حقوقی این دریا انداخت:
۱- روسیه به منطقه خزر به مثابه حیاط خلوت خود نگاه می كند لذا بدون هیچگونه واهمه ای اقدام به برگزاری مانور نظامی در آن می كند و این كار را حتی چند هفته پس از اجلاس سران ۵ كشور ساحلی خزر در عشق آباد پایتخت تركمنستان انجام می دهد تا به همه بفهماند «برادر بزرگتر» اوست. دیگران و از جمله ایران هم به مثابه فردی كه در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته باشند با لبخند از این اقدام استقبال كرده و حتی نماینده ناظر به این مانور می فرستند یك ضرب المثل هست كه می گوید دستی را كه نمی توان گاز بگیری ببوس!
روسها در سالهای پس از فروپاشی شوروی به خوبی یاد گرفته اند كه باید در دیپلماسی خارجی، انعطاف پذیر باشند، آنها درخصوص رژیم حقوقی خزر نه تنها انعطاف از خود نشان دادند بلكه در مواقعی «كله معلق» هم زدند! ویكتور كالیوژنی دیپلمات فعال روسی و نماینده تام الاختیار رئیس جمهور روسیه، با اتخاذ یك سیاست پراگماتیستی، به منافع ملی كشورش در خزر می اندیشد و تلاش دارد با هر شیوه ای شده، بیشترین منافع را نصیب روسیه كند و از اینكه مواضع خود را تعدیل یا عوض كند هم ابایی ندارد.
۲-آذربایجان، مشكل سازترین كشور از نظر ایران در منطقه خزر است، این كشور از سالها پیش به استخراج نفت از مناطق مختلف خزر می پردازد، همجواری آذربایجان با روسیه و ایران در خزر، كوچكترین تغییری در مواضع انعطاف ناپذیر باكو درخصوص مرزهای دریایی اش در خزر ایجاد نكرده است. آذربایجان، كشوری است كه هم با ایران و هم با مسكو نرد عشق می بازد اما در عین حال به هیچ یك باج هم نمی دهد!
بیش از ۷ دور مذاكره دیپلماتهای ایرانی با مقامات آذری، حتی یك سطر توافقنامه برای خزر در پی نداشته است، هر وقت حال«علی اف» خوب بوده قولهایی به خاتمی یا خرازی داده است اما ایام خوش دیدارها كه به اتمام رسیده، در بر همان پاشنه چرخیده است.
منطقه نفتی البرز در خزر نقطه ثقل چالش ایران و آذربایجان است و باكو برای كنار كشیدن از این منطقه زبانی جز زبان زور نفهمید!
۳-قزاقستان كه این بار مبتكر نشست معاونان وزرای خارجه ۵ كشور بوده، تاكنون آنچه خواسته از خزر گرفته است و به یمن طبیعت رام منطقه ساحلی قزاقستان در خزر و سواحل كم عمق و پرنفت آن كشور كمترین چالش و مشكل را شاهد بوده است، امضای توافقنامه دوجانبه با روسیه و سه جانبه با روسیه و آذربایجان، سرنوشت خزر شمالی را رقم زده است و بعید است كسی بتواند در آینده سرنوشت خزر جنوبی را بدون اینكه به آن توافقات توجه كند رقم بزند. ما اگرچه از این توافق ۳جانبه تبری جسته ایم اما نمی توانیم از عوارض و تبعات آن به دور باشیم. هرگونه قرارداد یا كنوانسیون جدیدی در خزر، باید قراردادهای مذكور را مورد ملاحظه قرار دهد و بعید نیست كه این قراردادها با گذشت زمان به عرف و رویه ای تبدیل شود كه نادیده گرفتن آن حتی خلاف اصول حقوق بین الملل باشد.
۴-تركمنستان این كشور دوست و برادر، گرچه درمذاكرات ۲ یا۳جانبه با قزاقستان، روسیه و آذربایجان همسو نبوده است و گرایش به سوی ایران دارد، اما برخی ملاحظات سیاسی و اقتصادی نظیر، ضرورتهای توسعه اقتصادی، خطوط انتقال انرژی به جهان خارج و همگرایی های منطقه ای و بین المللی با كشورهای مشترك المنافع و روسیه، آن كشور را در آینده به سمت امضای قراردادهای مشابه سوق خواهد داد.
۵-ایران در مقابل رویدادهای خزر ۳ راه بیشتر پیش رو ندارد:
الف-به سیاست«ببین و منتظر باش» كنونی ادامه دهد و با صبر و تحمل نظاره گر اقدامات دیگران باشد تا ببیند چه سهمی برای ایران در خزر باقی خواهند گذاشت. كما اینكه گفته می شود با قرارداد ۳جانبه اخیر، عملا سهم ایران در خزر ۱۳درصد خواهد بود.
ب- به محافل بین المللی و از جمله دیوان بین المللی لاهه شكایت كند. البته برای لازم الاجرا شدن تصمیمات این دیوان، هر ۵ كشور ساحلی خزر باید رجوع موضوع به دیوان را بپذیرند. این گزینه مستلزم مطالعه دقیق كارشناسی است تا با بنیه قوی حقوقی وارد میدان شویم وگرنه تصمیمات آن دیوان در صورتی كه به ضرر ایران تمام شود قابل برگشت و جبران نخواهد بود.
ج- ایران نیز به روند مذاكرات ۲و ۳جانبه بپیوندد و فعالانه در این مذاكرات شركت كند و با بهره گیری از توان كارشناسی و حقوقی و نخبگان بالاترین سهم ممكن را در خزر بدست آورد و در پروژه های استخراج انرژی در این منطقه مشاركت نماید و در حوزه های نفتی مورد ادعای خود به عملیات اكتشاف و بهره برداری بپردازد و زمینه را برای انعقاد هر چه سریعتر یك كنوانسیون ۵جانبه فراهم كند. در این پروسه نه تنها وزارت امور خارجه بلكه وزارت نفت، دانشگاهها، موسسات پژوهشی و تحقیقاتی و رسانه ها و افكار عمومی نیز باید مشاركت فعالانه داشته باشند.
ما می توانیم سالهای سال منتظر بنشینیم و بیانیه صادر كنیم، محكوم كنیم و ابراز نگرانی نمائیم، اما هیچكس احتمالا به حرف ما تره هم خرد نخواهد كرد و یك درصد به سهم ما نخواهد افزود.
از یاد نبریم در عرصه سیاست، بخصوص سیاست جهانی، حق گرفتنی است نه دادنی.
منبع : سایت خبرنگار