شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


مشروطه و زنان شاعر


مشروطه و زنان شاعر
در بازنگری جنسیت گرایانه به تاریخ وادبیات فارسی، تصویری محو و كمرنگ از حضور زنان دیده می شود كه هرچه به زمانهٔ ما نزدیكتر می شود این تصویر روشن تر و شفاف تر می گردد.
تاریخ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ایران را با تعداد بسیار اندك و می توان گفت بی حضور زن، به صورت تك جنسی و مردمدارانه باید پذیرفت و همان گونه بررسی كرد، اما موقعیت زن در ادبیات به نوعی دیگر است . اگرچه حضور زن در تاریخ ادبیات فارسی حضوری نه در اوج بوده است، اما زن پیوندی ژرف با شعر فارسی دارد، چه آنجا كه در نقش معشوقه و ساقی ظاهر می شود، چه آنجا كه نخستین كلام آهنگین را به گوش فرزند می خواند. نقش این همراهی برتار و پود شعر فارسی به صورت های گوناگون باقی مانده است.
اگرچه در فرهنگ مردسالارانه تصویری كه از زن ترسیم شده واقعی نیست و قرنها زن با روش پیشنهادی مرد زندگی كرد و حتی خود را از دریچهٔ چشم مرد تصور كرد و شعر را هم به سلیقهٔ مرد سرود، ولی با گذشت زمان دگرگونی هایی در وضعیت سیاسی – اجتماعی به وجود آمد كه ناچار تأثیری غیرقابل انكار بر زنان و نوشتار آنها گذاشت. تغییر دیدگاههای مرد نیز این حركت را سرعت بخشید. ادبیات انتقادی - اجتماعی اواخر دورهٔ قاجار كه بازتاب شرایط سیاسی - اجتماعی و یكی از عوامل پیش برندهٔ هدف های مشروطه بود، در بستری مناسب آگاهی دهنده و برانگیزانندهٔ طبقات مختلف اجتماعی علیه نظامی استبدادی شد كه از درون پوسیده بود.
به استناد منابع ادبی و تاریخی فراز و نشیب های تاریخ ادبی ایران حركتی هماهنگ با تاریخ سیاسی ایران داشته است و تأثیری متقابل بریكدیگر گذاشته اند. ركود وایستایی ادبیات دورهٔ قاجاریه حكایت از تاریخ سیاسی رو به احتضار و نیمه جان این دوره دارد و نثر انتقادی وسفرنامه های آگاهی دهنده و نوشته های ادبی روشنگران دورهٔ ناصری حاكی از آغاز دوره ای است كه هنوز قدرت سنت گرایان بیش از اصلاح گران است و ارائهٔ هر پیشنهاد اصلاحی به نابودی و عزل پیشنهاد دهندهٔ اندیشه گر آن انجامیده است. اگرچه سعی دولتمردان آن دوره حفظ و بقای همان ساختار بود، اما ازدهه های پایانی سلطنت ناصرالدین شاه آثار ادبی در نقش كار سازترین وسیلهٔ آگاهی و بیداری عمل كردند.
پایان دورهٔ ناصری، آغاز دورهٔ جدیدی در تاریخ ادبیات سیاسی ایران است. با نوشته های انتقادی روشنفكران، ادبیات فارسی رنگ دیگری گرفت و در تاریخ سیاسی ایران جنبشی پدید آمد. برآیند این تأثیر متقابل، آگاهی و هشیاری گروهی بود كه به مداومت این حركت یاری كردند و سبب دگرگونی ساختار جامعه شدند. قالب های پیش ساختهٔ سنتی وفرهنگی از هم پاشیدند تا جایی كه دخترشاه، تاج السلطنه به انتقاد از دربار پدر و برادرش ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قلم زد. حركت آگاه كننده ای كه از ادبیات آغاز شده بود در عرصهٔ اجتماع گسترش یافت. پایگاه استبداد و اقتدار سیاسی حاكمان لرزید. اندیشه گران با افكار نو و طرح آن در نوشته های ادبی خواستار آزادی و فروپاشی استبداد بودند و در واقع رهبری اندیشه سیاسی با آنها بود اگرچه عملاً قدرت را كسان دیگر دردست داشتند.
اندیشه نو و مبانی تجدد با بافت سنتی جامعه در تضاد بود، اما جامعهٔ سیاست زده به دنبال نوگرایی در زمینه های غیرمعمول بود و آرمان های نوگرایان روشنفكر در جامعهٔ سنتی چالش هایی به دنبال داشت.
نتیجهٔ رویارویی سنت و تجدد و چالش نوجویان ملی گرا و سیاست مداران كهنه اندیش، جامعه ای نو بود كه آرمانی جز آزادی ، استقلالِ وطن، حقوق زن و عدالت نداشت، اما طلسمی كه روشنفكران از نخستین دههٔ قرن چهارده قمری به اندیشهٔ گشودنش تلاش كردند مسئلهٔ زن و حقوق او در جامعهٔ سنتی ایران بودكه خواسته ای جدید بود و غربی می نمود و طرح آن برخوردها و چالش های گوناگونی به همراه داشت. اگرچه انقلاب مشروطیت نتوانست ارزش های كهنه را ریشه كن كند و اوضاع جامعه را به طور كلی از نظر فرهنگی دگرگون كند، اما سبب شد تا افكار مترقی در جامعه گسترش یابد و همین اندیشه های نو سبب شد تا روش تقلیدی كه در ادبیات مرسوم بود از بین برود و شاعران مضمون های تازه ای را در شعر به كار گیرند، بدین ترتیب نخستین جلوه های تجدد با اندیشه های انقلابی آراسته شد وادبیاتی سیاست زده به وجود آمد كه از چندنظر تازه بود.
در تحلیل نگرش جنسیتی در ادبیات مشروطه تأثیر یك سویه اوضاع سیاسی بر شعر زنان نشان دهندهٔ آغاز دوره ای است كه زن نیز در پی شناخت و تبیین خود برآمد تا در جامعهٔ مرد محورانهٔ سنتی كسب هویت كند واین بستر مناسب را مردان روشنفكر از طریق ادبیات به خصوص شعر بوجود آوردند و مطبوعات وسیلهٔ این دگرگونی شد. نشریات دورهٔ مشروطه بی نوشتاری از زنان شاعر منتشر شد زیرا تأثیرپذیری از جوِّ دورهٔ انقلاب به سبب عوامل متعدد در زنان با كندی صورت گرفت و در آغاز باری بسیار اندك داشت.
از آن هنگام كه در نظام كهنهٔ ارزش ها و سنت ها شكافی ایجاد شد و امكان ارائهٔ آرمان های مترقی وجدید پدید آمد، جامعه نیز از زن، اندیشه و قلم را طلب كرد. بنابراین ضرورت جامعهٔ تحول یافته به رغم مخالف خوانی ها، زن را در جریان شناخت هویت خویش قرار داد و زنان كه به علل مختلف با جریان زندهٔ سیاسی – اجتماعی – ادبی آشنا نبودند، تلاش كردند تا فاصله ها را به سرعت طی كنند و همگام با ادبیات نو، در جریان شعر زمانه قرار گیرند. اما این هدف به آسانی امكان پذیر نبود.
زنان كه در طول تاریخ ادبی ایران جز عشق و عرفان و كلی گویی های تقلیدی نسروده بودند می بایست به ناگاه دیده بر حقایق تاریخی واجتماعی باز كنند و برای نخستین بار از مضمون های جدیدی چون وطن، آزادی و عدالت و جنسیت خویش مفاهیمی شاعرانه بسازند و با آن بتوانند هویت جدیدی از زن و زن شاعر را نشان دهند.
زنان كه به سبب فرهنگ و سنت ایرانی به اجبار در خلوت و نهانخانه به سر برده بودند و از محدودهٔ اعتقادات و باورهای تحمیلی فارغ نبودند با دگرگونی اوضاع سیاسی در دوران مشروطه گویی از رؤیای بی خبری برخاستند و به واقعیت های پیرامون خویش نظر كردند و در تلاش تجربهٔ تازگی هایی بودند كه مشروطه با خود به همراه آورده بود.
به استناد تذكره های موجود، در دورهٔ قاجاریه چهل وهشت زن شاعر شعر سرودند و به سبب وابستگی اكثر آنها به دربار و طبقهٔ اشراف و خواص با دیدگاهی انفعالی اشعاری تقلیدی و تفننی سرودند واز محدودهٔ موضوعی عشق، منقبت و مرثیه فراتر نرفتند، گوهر قاجار، عفت قاجار، شاه بیگم (ضیاءالسلطنه)، جهان قاجار، والیه و بسیاری دیگر در صنعت شعر، مضامین پیشینیان را تكرار كردند ونگرشی فراتر از حصارهای «اندرونی‌» نداشتند، اما در تمام طول سلطنت قاجار در ایران، اشعار رشحه اصفهانی و مستوره كردستانی از نظر زبان ادبی، قالب و معنی در مقایسه با دیگر زنان شاعر از تشخصی خاص برخوردار بود و خصلت ادبی ممتاز و دید و نگرش متفاوت، آنها را صدرنشین شاعران زن این دوره در تاریخ ادبی ایران كرده است.
در دورهٔ سلطنت كوتاه مظفرالدین شاه كه با نوشته های اندیشه گران، پیدایش جریان تاریخی مشروطه سریع تر شد و در نتیجه ساختار جامعه دگرگون گشت، متقابلاً جامعه پر از تنش نیز خصلتی انقلابی به شعر شاعران داد و این تأثیر را دو سویه كرد. سیداشرف الدین گیلانی، دهخدا ، بهار، و عارف ، ادیب الممالك، لاهوتی ،عشقی در متن جریان های زندهٔ انقلابی – ادبی آن زمان ضمن تأثیرگذاری بر اوضاع سیاسی، سیاست را در قالب شعر ریختند اما زنان شاعر این دوره صدای انقلاب مشروطه را از پشت دیوارهای اندرونی شنیدند. شاعران زن بر پیدایش انقلاب سیاسی مشروطه تأثیری نداشتند و تأثیر پذیری آنها از محیط سیاست زده مدت ها پس از امضاء مشروطه بود اما همین تأثیر یك سویه به تدریج قید و بند سنت را از ذهنیت و دیدگاه محدود و كهنه و سنتی زنان شاعر برداشت و شعر زنان را از نظر معنایی دگرگون كرد. شاعران زن در دورهٔ مشروطه همان زبان ادبی و صورت و قالب كلاسیك را حفظ كردند اما به سبب علل و عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر زنان تغییر و تحولی در نگرش آنها پدید آمد كه منجر به ثبت اندیشه های اجتماعی شد و دریچه ای تازه از جهانی متفاوت را رو به سوی اجتماع باز كرد كه ذهنیت زنانه و حس و عاطفه ای تازه را می نمود. از این دوره بود كه زن ایرانی كوشید تا با تغییر خویشتن، پیرامون خود را تغییر دهد به علاوه حمایت مردان روشنفكر و جامعهٔ هیجان زده زنان را در موقعیت مناسبتری قرارداد تا در شعرشان روزگار خود را ببینند.
فاطمه سلطان خانم فراهانی (شاهین) خواهر ادب الممالك از توانایی زن گفت و نجات وطن را به دانایی واقتدار آنها پیوند زد.
وطن فتاده به گرداب و جز به كشتی علم محال باشد جز بر شما نجات وطن
چو دختران وطن علم و دانش آموزند شوند از اثر دانش امهات وطن
زنان به جسم وطن جان و مردها جسمند زروح و جسم بود جنبش وحیات وطن
ز همت سر انگشت نازپرورشان شود گشوده گره ها ز مشكلات وطن
▪ اندیشه نگاران ص ۱۱۰
مهرتاج رخشان نیز با مضمون زن و آزادی شعر را آراست و با مباهات به توانایی و دانایی زن سرود:
نسوان شده واقف به حقوق مدنی شان رخشان بكند فتح به لشكرشكنی شان
▪ اندیشه نگاران ص ۱۱۱
در وصف آزادی نیز كه مضمونی تازه بود چنین سرود:
جهدها و كوشش ها بایدت دراین میدان تا كنی اسیران را آشنای آزادی
جز بقای آزادی، نیست خواهش یزدان جهد می كند شیطان در فنای آزادی
▪ اندیشه نگاران ص ۱۱۲
نیمتاج سلماسی متهورترین زن شاعر نیز با اشعاری انتقادی، انقلابی ترین مضامین را فریاد كشید و این نخستین فریاد زنی شاعر بود كه تازیانه وار بر گُرده دولتمردانِ بی كفایت فرود می آمد تا آنها را از نابسامانی اوضاع آگاه كند.
كجاست گردنكشان كه بوده اندر عجم هنوز تاریخ ماشرف از ایشان برد
كجاست یك شیر نر به عزم بندد كمر تمام این روبهان به سوی زندان برد
▪ اندیشه نگاران ص ۱۱۴
فخر عظمی ارغون نیز با شوری انقلابی، دغدغه وطن و فساد اجتماع را سرود:
حشمت و فر كیان گر بایدت این خطه را پاك از بیداد ضحاكان دون باید نمود
هر وكیلی را كه شد بازور و بازر انتخاب از درون مجلس شورا برون باید نمود
▪ اندیشه نگاران ص ۱۲۰
مدتی پس از آن شمس كسمایی با ذهنیتی جدید و مترقی ونگرشی دیگرگونه در پی دگرگونی زبان و صورت شعر كلاسیك برآمد اما سبك تازه را با جدیت دنبا ل نكرد.
نه یارای خیزم
نه نیروی شرم
نه تیر و نه تیغم بود نیست دندان تیزم
نه پای گریزم
از این روی در دست همجنس خود در فشارم
▪ اندیشه نگاران ص ۱۲۸
عالمتاج قائم مقامی كه جوانیش را در دورهٔ مشروطه گذرانده بود با نگرشی جنسیت گرایانه؛ منحصر به فردترین شاعر تاریخ ادبی ایران است. او محصول دورهٔ پرتلاطمی از تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران است كه برای نخستین بار، زن، به خودباوری رسید و به جای مضمون های تكراری و تقلیدی در شعر، خویشتن زنانه خود را توصیف كرد.
من كیستم آوخ ضعیفه ای كش نام و نشان طعن و تسخری است
دردا كه درین بوم ظلمناك زن را نه پناهی نه داوری است
▪ دیوان ژاله ص ۱۲۰
به هر ترتیب دستاورد مشروطه در حوزهٔ ادبیات زنان نزدیك تر كردن زن به هویت زنانه، خودباوری و دگرگونی نظام اندیشگی او بود. این تأثیر نیكو، شعر زن ایرانی را از احساس محض و عشقی تقلیدی به سوی شعر اندیشه و پندار انسانی و زنانه سوق داد.
* عضو هیئت علمی و دانشیار پژوهشكده ادبیات پژوهشگاه علوم انسانی
منابع:
آرین پور، یحیی، از صبا تا نیما.چ۲.تهران: جیبی_ فرانكلین، ۱۳۵۱
_______، از نیما تا روزگار ما. تهران: زوار، ۱۳۷۴
اسحاق، محمد، سخنوران نامی ایران در تاریخ معاصر. تهران: طلوع و سیروس،۱۳۶۳
اعتماد السلطنه،محمدحسن.خیرات حسان.(چاپ سنگی) تهران:۱۳۰۴
ایرانی،دین شاه.سخنوران دوران پهلوی.بمبئی- چاپخانه فورت،۱۹۳۳
بامداد، بدرالملوك.زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید.تهران:انتشارات سینا،۱۳۴۸
شیخ الاسلامی،پری.زنان روزنامه نگار و اندیشمند ایران.تهران: ۱۳۵۱
عشقی، محمدرضا(میرزاده).كلیات مصورمیرزاده عشقی.تهران:امیركبیر،۱۳۵۷
قائم مقامی،ژاله،دیوان قائم مقامی.تهران:ابن سینا،۱۳۴۵
قویمی، فخری.كارنامه زنان مشهور ایران.تهران:وزارت آموزش و پرورش ، ۱۳۵۲
كراچی،روح انگیز.اندیشه نگاران زن در شعر مشروطه.چ۲ . تهران:دانشگاه الزهرا ۱۳۸۰
كسروی، احمد.خواهران و دختران ما.چ۲ . تهران: پیمان،۱۳۲۴
كشاورز صدر، محمدعلی.از رابعه تا پروین.تهران:كاویان ، ۱۳۳۳
م. پاولویج و تریا،س.ایرانسكی.سه مقاله دربارهٔ انقلاب مشروطه ایران.ترجمهٔ م. هوشیار. تهران: جیبی – امیركبیر ۱۳۵۷
مشیرسلیمی، علی اكبر.زنان سخنور.تهران:علمی،۱۳۳۵
مؤمنی،باقر.ادبیات مشروطه.تهران:شباهنگ،۱۳۵۷
منبع:موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
نویسنده:روح انگیز كراچی
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید