سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا
قنات میراث زندهی تاریخ پنهان درون خاک
بنابر مطالعات تاریخی هستههای اصلی شکلگیری نخستین تمدنهای بشری در کنار منابع آبی بودهاند و از این دست تمدنها کم نیستند و میتوان به تمدنهای بینالنهرین و ماوراالنهر و تمدنهای حاشیهی رودخانههای نیل و سند و گنگ اشاره کرد.
در همین ابتدای بحث این نکته پرواضح است که آب و دسترسی به آن از جملهی ابتداییترین نیازهای بشر برای ادامهی حیات خویش است لذا ذهن خلاق بشر در طول تاریخ به شیوههای گوناگون به کشف راهحلهای بدیع و خلاقانهای برای رفع این نیاز دست یافته است. به هر کدام از این دستآوردها که بنگریم شاهد نبوغ، آگاهی، پشتکار، درایت و عشق به سرزمین هستیم. حفر کانالهای عظیم، انتقال آب به وسیلهی جویهای درارتفاع در امپراطوری روم، آبرسانی توسط لولههای سفالین در دورههای پیش از تاریخ و همچنین ابداع فنآوری قنات را میتوان از نمونههای برجستهی دستیابی به علوم مهندسی در دوران تاریخی ذکر کرد. بشر در آن زمان با احاطه و شناخت بر علوم هواشناسی و خاکشناسی، علم مسّاحی و نقشهبرداری، علم نیارش سازه (استاتیک) و فن ساخت و ساز، موفق به بهوجود آوردن دستآوردهایی شده که در حال حاضر نیز با وجود امکانات بسیار پیشرفته چندان سهلالوصول نمیباشند.
اجداد ما آبهای شیرین دامنهی كوهستان را با كمك فن قناتسازی كه روش ابداعی خودشان بوده به حاشیهی كویرها بردهاند تا شرایط سخت و نامناسب محیط زیست خویش را برای زندگی بهتر و مناسب برای کشاورزی که از اصلیترین شیوههای زندگیشان بود تغییر دهند.
● واژه شناسی قنات
كانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان كه جهت جمعآوری آب شیرین و انتقال آن به سطح زمین برای مصارف كشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و آسیای میانه قنات و كاریز و در كشورهای عربی فقره میگویند. كاریز كلمهای پارسی و قنات كلمهی پارسی معربشده است. در ایران خاوری و افغانستان و آسیای میانه واژهی کاریز بیشتر کاربرد دارد و در ایران باختری واژهی قنات. قنات خود عربیشدهی کنات فارسی است که از ریشهی فعل کندن گرفته شده است.
▪ قنات را در لغت عدهای به معنای نیزه معنی كردهاند که جمع آن، قنوات، قنیات و قنی است، كه بعدها، به معنای كانال و مجرای آن و معادل كاریز به كار رفته است، عدهای نیز آن را از كلمهی پهلوی كانیكه برگرفته از كانال و فعل كن و كندن میدانند كه به زبان عربی رفته و معرب شده است. این كلمه در زبان آكدی و آشوری به شكل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت كانال دیده میشود و در زبان پهلوی نیز به شكل كهس به كار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، كلمه كاریز و كهریز است.
بسیاری از پژوهشگران، تاریخ حفر قنات را به دورهی هخامنشی نسبت میدهند. علت این است كه از دورهی ماقبل هخامنشی سنگنبشتههای اندكی باقی مانده و چون سند مكتوب از ماقبل این دوره وجود ندارد این دوره را به غلط دورهی ماقبل تاریخ میدانند در حالی كه علم باستانشناسی، مردمشناسی و زبانشناسی رازهای نهفتهی زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشكار نموده است.
میدانیم كه تاریخ مدنیت و تاریخ شفاهی در ایران بسیار دیرینهتر از دورهی هخامنشی است و اصولاً یافتههای باستانشناسی در شرق چین و آسیای مركزی و شرق ایران ثابت میكند كه مدنیت در شرق ایران و داستانهای ایران و توران مربوط به دورانی بیشتر از پنجهزار سال قبل میشود، یافتههای باستانشناسی شهر سوخته و جیرفت و آثار به دست آمده از تمدن هلیل رود و آثار تمدن شهرنشینی هفتهزار ساله در غرب ایران (مادها) این فرضیه را اثبات میكند، در حالی كه سنگنبشتهها و تاریخ مدون ایران، تنها دوهزار و پانصد سال اخیر را، آن هم به طور ناقص پوشش میدهد.
● اسامی معادل قنات
در ایران و سایر كشورهای جهان برای قنات بیش از ٢٧ اسم وجود دارد یا به عبارت دیگر، برای نامیدن این شیوهی آبیاری بیش از ٢٧ اصطلاح به كار برده میشود.
این اسامی درجنوب غربی آسیا عبارتند از:
▪ قونات، كنانت، كونوت، كانات، خنات، خاد، كنایت، قنات، كارز، كاه ریز، كاه رز، كرز، كاكوریز، كهریز و چین آوولز.
● اسامی معادل قنات در آفریقای شمالی:
▪ فوگارا (فقره)، فقاره، فگاره، مایون، ایفلی، نگولا، ختارا، خوتارا، رتارا.
● این اسامی در عربستان عبارتند از:
▪ فلج، افلج، فلج.
● قنات در گسترهی تاریخ
پژوهشگران بهاتفاق معتقدند كه بهرهبرداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دورهی هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و شاخ آفریقا نیز راه یافت سپس مسلمانان آن را به اسپانیا بردند. مهمترین و قدیمیترین كاریزها در ایران، افغانستان و تاجیكستان وجود دارد. در حال حاضر در ٣٤ كشور جهان قنات وجود دارد ولی چهلهزار قنات فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قناتها در سایر كشورهای جهان است. مهمترین قناتهای ایران در استانهای كویری خراسان، یزد، كرمان، مركزی و فارس وجود دارد.
قنات یا كاریز یكی از شگفتانگیزترین كارهای دستهجمعی تاریخ بشری است كه برای رفع یكی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آبرسانی به مناطق كم آب و تأمین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با كار گروهی و مدیریت و برنامهریزی به وجود آمده است. این پدیدهی شگفتانگیز آبرسانی از دیرباز و از عصر آهن بهعنوان یكی از منابع تأمین آب شرب و كشاورزی در مناطقی كه با خطرات خشكسالی در فلات ایران روبهرو بودهاند، نقش كلیدی و مؤثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی كشور داشته و موجب شكوفایی اقتصاد كشاورزی و ایجاد كار و فعالیتهای متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است. به گواه تاریخ، و كشفیات باستانشناسی این فنآوری مهم از ابتكارات ویژهی ایرانیان بوده و به تدریج، به سایر مناطق جهان، از جمله منطقهی اروپای غربی، شمال آفریقا، چین و حتی به بخشهایی از آمریكای جنوبی چون شیلی راه یافته است.
تاریخ قنات در ایران بهطور مشخص، به دورهی ایران باستان و ماقبل كتابت و به عصر آهن بر میگردد. تمدن پنجهزار سالهی شهر سوخته و تمدن هكمتانه و وجود قنات در این شهر دلیل روشنی بر ساخت قنات در دورهی ماقبل هخامنشی است. یكی از قدیمیترین اسناد مكتوب شناخته شده كه در آن به قنات اشاره شده، شرح هشتمین نبرد سارگون دوم، (پادشاه آشور است كه در سده هشتم قبل از میلاد میزیسته) علیه امپراطوری اوراتور در سال ٧١٤ قبل از میلاد مسیح است (محقق فرانسوی گوبلو به كمك یك لوح بزرگ مسی که با خط میخی و به زبان آكادی نوشته شده، از آن مطلع شده است.
این لوح، اكنون در موزهی لوور پاریس موجود میباشد). سارگون از كوههای زاگرس میگذرد و به ناحیهای واقع در اطراف شهر اوهلو (مرند كنونی) در حدود ٦٠ كیلومتری شمال غرب تبریز در شمال دریاچهی ارومیه میرسد. او متوجه میشود كه در این ناحیه رود وجود ندارد. معهذا ناحیهای است كه با آبیاری سبز و خرم شده، اما او از این امر تعجب نمیكند برای این كه او در دشتهایی فرمانروایی كرده كه چنین تكنیكها یا سیستمهایی از حداقل دو هزار سال پیش در آنها معمول بوده است اما آنچه كه او را شگفتزده میكند، بیاطلاعی از منشاء این آبها بوده است. به طور قطع، سارگون موفق شد كه قنات را ببیند. اما این قناتها را چه كسانی ساختهاند؟ و چه كسی این تكنیك را به منطقه آورده است؟
به استناد كتیبهی سارگون، اورسای اول پادشاه همعصر او بوده كه اولین قنات را احداث كرده است. بنابراین فرمانروای آشور، رواج این تكنیك را كه به گفتهی او پدیدهای تازه بوده است، به اهالی اوراتور نسبت میدهد.
از طرف دیگر در ناحیهی دریاچه وان (كه در آن زمان جزء خاك ایران بوده) ناظری در آغاز قرن هشتم قبل از میلاد، به وجود ٢١ رشته قنات اشاره كرده است. در كتابی تحت عنوان «ارمنستان در گذشته و حال» نوشتهی لهمان ـ مورخ ١٩٢٥، آمده است كه ابداع قنات به اوراتورها تعلق دارد و میدانیم كه اهالی اوراتور، اعقاب بلافصل ارمنیها هستند.
برابر مطالب اوستایی و مطابق شاهنامهی فردوسی هوشنگ مخترع قنات بوده است و جم یا جمشید مخترع لباس، تبر، شمشیر، بیل و ادوات كشاورزی است میدانیم كه شاهان پیشدادی بر اساس داستانهای شفاهی تا دورهی زرتشت ادامه داشتند واین روایت ها تا زمان فردوسی در میان مردم نیز نقل میشدند این داستانهای شفاهی ریشهی هفت تا ده هزار ساله دارند.
اشغال فلات ایران از سوی مادها و پارسها با ایجاد شهرهای بزرگ و باشكوه همراه است مانند شهرهای اكباتان (همدان) و پاسارگاد پایتخت قدیمی امپراطور ماد كه از سوی كوروش دوم بنیان گذاشته شد.
همچنین تختجمشید كه داریوش اول آن را در نزدیكی پاسارگاد به وجود آورد و به صورت پایتخت هخامنشیان درآمد. شهر راگس یا راجس (ری) در چند كیلومتری شهر ری كنونی یكی از پرجمعیتترین شهرها بود. تمامی این شهرها با استفاده از سیستم قنات توانستد آب خود را تامین كنند و به حیات خود ادامه دهند زیرا در آن زمان رودها و یا چشمههایی بیش از امروز وجود نداشته است. اما به هر حال قدیمیترین قنات ثبتشده در تاریخ به سههزار سال پیش (٣٠ قرن قبل)، برمیگردد كه در آذربایجان و ارمنستان حفر گردیده است.
در پی آن، در دورهی داریوش كبیر (٤٨٦-٥٢١ ق. م) كه اوج شكوفایی و اقدامات آبیاری و حفر كاریز در سرتاسر فلات ایران به شمار میرود. قناتهای متعددی در قلمرو فلات ایران و در عمان و مصر حفر شده است. بر اساس كاوشهای باستانشناسی این باور وجود دارد كه كاریزهای ایجاد شده درنواحی جنوبی خلیجفارس، خراسان، یزد و كرمان در دورهی هخامنشیان ساخته شده و قنوات قدیمی قم و بسیاری دیگر از مناطق ایران در عصر ساسانیان و قنوات تهران در دورهی صفویه و قاجاریه حفر شده است.
از مطالعهی كتب قدیم و آثار باستانی ایران پیمیبریم كه كندن كاریز و تعمیر آن و آبیاری و زراعت كاری مقدس محسوب میشده است. در وندیداد كه زرتشتیان آن را كتاب الهی میدانند و بعضی نیز آن را دایرهٔالمعارف فرهنگ باستان محسوب میكنند چنین جملاتی وجود دارد:
«سوگند یاد میكنم به جاری كردن آب خنك در خاك خشك (كاریز) و عمارت راه و سوگند یاد میكنم به زراعت و كاشتن درخت میوه».
آقای گوبلو، دانشمند فرانسوی كه حدود بیست سال در ایران اقامت داشته و در زمینهی آب در ایران كار كرده است، این سیستم باستانی دستیابی به آب زیرزمینی را قابل مطالعه مییابد و بر این اساس وقتی به وطن خود (فرانسه) برمیگردد موضوع دكترای خود را قنات انتخاب میكند و با سفرهای متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از ٥٣٤ منبع علمی، تحقیقی، كتاب یا تز دكترای خود را تحت عنوان «قنات فنی برای دستیابی به آب در ایران» مینویسد او در این نوشتهی خود ثابت میكند كه قنات اختراع ایرانیان است و دهها قرن هم قدمت دارد در حالی كه چینیها فن قنات را تازه چند قرن پس از ایرانیان آموختهاند، گوبلو در كتاب خود كه در سال ١٩٧٩ انتشار یافته مینویسد:
«همه چیز دال بر آن است كه نخستین قناتها در محدودهی فرهنگی ایران ظاهر شدهاند و انگیزهی اصلی از حفر قنات، باور و فرهنگ یكجانشینی و توسعهی كشاورزی و آبادی بوده است به طوری كه این صنعت در میان تركهای شرقی و اعراب كه فرهنگ كوچنشینی داشتهاند رونق نیافته است».
گوبلو دهها صفحه از كتاب خود را به بررسی صادر شدن فن قنات از ایران به دیگر كشورهای شرق و غرب و غیره اختصاص داده است اما برای جلوگیری از طولانیشدن مقاله فقط به ذكر نكات زیر كه در واقع نتیجهگیری كوچكی از نوشتههای مهم این دانشمند فرانسوی است اكتفا میشود: این دانشمند در نتیجهی سالها تحقیق و نیز سفر به كشورهای مختلف و همچنین استفاده از صدها منبع، معتقد است كه خاستگاه اصلی قنات ناحیهی آذربایجان غربی ایران و ارمنستان فعلی در منطقهی معادن سرب این نواحی میباشد و این فن دستیابی به آب زیرزمینی، در محیط فرهنگی ایران در اوائل هزارهی اول قبل از میلاد مسیح، اختراح شد و سپس به سرعت در دیگر نقاط كشور و در خارج از آن رواج یافت این فن دستیابی به آب زیرزمینی در سالهای ٨٠٠ قبل از میلاد به وسیلهی كشاورزان در داخل فلات ایران رواج پیدا كرد و از آنجا به سایر نقاط جهان گسترش یافت.
به عنوان مثال حدود ٥٠٠ سال قبل از میلاد مسیح ایرانیان، آموزش فن حفر قنات را به مصر و حدود ٧٥٠ میلادی مسلمانان بنیامیه این فن را از آنجا به اسپانیا منتقل كردند و سپس از آنجا به مراكش منتقل شد و حدود سال ١٥٢٠ میلادی به آمریكا به ویژه منطقهی لسآنجلس فعلی، انتقال یافت (به موجب بررسیها، آب لسآنجلس آمریكا ابتدا به وسیلهی قنات تأمین میشده است) و در سال ١٥٤٠ میلادی به ناحیهی پیكارد شیلی منتقل شده است. بررسیهای گوبلو ثابت میكند كه سیستم قنات تازه در سال ١٧٨٠ یعنی در حدود ٢٢٥ سال قبل به چین شرقی (ناحیه تورفان) رسیده است.● تعریفی فنی از واژهی قنات
مجموعهای از چند میله و یك كوره (یا كورههای) زیرزمینی كه با شیبی كمتر از شیب سطح زمین، آب موجود در لایه (یا لایههای) آبدار مناطق مرتفع زمین یا رودخانهها یا مردابها و بركهها را به كمك نیروی ثقل و بدون كاربرد نیروی كشش و هیچ نوع انرژی الكتریكی یا حرارتی با جریان طبیعی جمعآوری میكند و به نقاط پست تر میرساند. به عبارت دیگر، قنات را میتوان نوعی زهكش زیرزمینی دانست كه آب جمعآوریشده توسط این زهكش به سطح زمین آورده میشود و به مصرف آبیاری یا شرب میرسد.
در حال حاضر عمیقترین قنات ایران، قنات قصبهی گناباد است با حدود ٣٤٠ متر عمق مادر چاه آن، و طولانیترین قنات در منطقهی یزد قرار دارد با طول ١٠٠ كیلومتر. قنات قصبهی گناباد پیشینهی تاریخی ٢٥٠٠ ساله دارد و بیش از دو هزار هكتار از اراضی كشاورزان این شهرستان را به صورت سنتی آبیاری میكند.
در قنات قصبه با ٣٣١٣٣مترطول، ٣٤٠ مترعمق و ٤٧٠ حلقه چاه كه در دوران هخامنشیان و یا قبل از آن حفر شده است با یك محاسبهی سرانگشتی میتوان گفت ٥٦ هزار تن خاك و سنگ برای حفر مادر چاه و چاههای عمودی اتصالی و كانال افقی سراسری توسط كارگران و مقنیان جابهجا شده است و جابهجایی این حجم خاك بدون تردید كمتر از عظمت اهرام مصر نیست. قنات قصبه به عنوان عمیقترین قنات دنیا، میراث فرهنگی و تمدنی عظیمی است و بدون شك یكی از عجایب تمدن بشری به شمار میرود. قنات قصبه از نظر طولی (٦٠ كیلومتر) دومین قنات ایران بعد از قنات زارچ یزد محسوب میشود و پرآب ترین قنات منطقهی كویری است.
پرآبترین قنات ایران، قنات اكبرآباد فسا است و قدیمیترین قنات ایران، قنات ابراهیمآباد اراك میباشد و عجیبترین قنات ایران، قنات دوطبقهی مون اردستان است كه حدود ٨٠٠ سال پیش احداث شده است. این قنات چاههای مشترك ولی مادر چاهها و مظهر متفاوت دارد. قناتهای تهران و ری كه دشت ورامین را آبیاری میكردند تا ٣٠ سال قبل جزء پرآبترین قناتهای دنیا بودند ولی در ٢٠ سال گذشته به دلیل تخریب مادر چاهها و عدم لایروبی از رونق افتادهاند. تاریخ حفر این قناتها به دورهی صفوی و قاجاریه برمیگردد.
در تهران حدود ٣٠٠ قنات وجود دارد كه بعضی از آنها یكدیگر را به صورت ضربدری قطع میكنند قناتهای تهران در منطقهی محمود آباد به دلیل خاكبرداریهای زیاد كورهپزخانهها و به دلیل عمق كم، به صورت روباز مسیر خود را تا ورامین ادامه میدهند. یكی دیگر از قناتهای جالب و قدیمی ایران قنات كیش میباشد كه در سال ١٣٧١ كشف شد. قنات دو هزار ساله كیش با شهر زیرزمینی ساخته شده در آن از مكانهای دیدنی كیش است. در مسیر این قنات، چاههایی به چشم میخورد كه در گذشته برای لایروبی قنات حفر شده بود.
تاکنون ٢٠٠ حلقه از این چاهها در مسیر قنات شناسایی شده است که فاصلهی هر کدام از یکدیگر به ١٤ تا ١٦ متر میرسد. سقف قنات را لایههای مرجانی به ضخامت ٢ تا ١٥ متر و لایههای زیرین قنات را خاك نفوذناپذیر مارنی تشكیل میدهد كه این خاصیت باعث شده است تا آب باران پس از نفوذ از لایههای مرجانی در عمق نفوذناپذیر زمین تشكیل سفرههای آب زیرزمینی را بدهد.
چهار كیلومتر از مسیر این قنات تاكنون حفاری و لایروبی شده است و هم اكنون در عمق ١٥ متری این قنات شهری زیرزمینی با كاربری سیاحتی و تجاری در حال ساخت و تكمیل است.
در حال حاضر در ایران حدود ٤٠٠٠٠ قنات به طول ٢٧٢٠٠٠ كیلومتر وجود دارد كه فقط در استان خراسان ٧٢٣٠ رشته قنات با آبدهی ١٨٥٠٠٠٠٠٠٠ سانتی متر مكعب در ثانیه وجود دارد یعنی ٩ برابر ذخیرهی سد كرج و ١٤٠ برابر ذخیرهی سد طرق. در تهران، دست كم ٣٠٠ رشته قنات شناخته شده، خفتهاند كه طول بعضی از آنها به ١٨٠٠٠ متر میرسد.
● ابزار و وسایل جهت حفر قنات
▪ چرخ چاه
چرخ چاه اصلیترین ابزار برای حفر چاه، حفر قنات و لایروبی قنات است زیرا بدون آن امكان كشیدن بار از ته چاه و دل قنات وجود ندارد. چرخ چاه ظاهراً ابزاری ساده است. اما از نظر فنی پیچیدگیهای مهمی دارد. بهخصوص چرخ چاههایی كه با آنها میبایست خاك را از چاههای عمیق بالا كشید. چرخ چاه در قدیم تماماً از چوب ساخته میشد اما امروزه بعضی از عناصر آن بهخصوص محور میانی لولهای آهنی است.
▪ طناب، ریسمان
ریسمان یكی از مهمترین ابزار حفر قنات است. زیرا كشیدن خاك و در موارد استثنایی مثل موقع خطر بالا كشیدن مقنی به وسیلهی آن انجام میشود، لذا استحكام و وزن ریسمان بسیار مهم است. هر چه عمق بیشتر باشد ریسمان باید ضخیمتر باشد و در نتیجه سنگینتر میگردد. در یك چاه ٣٠٠ متری وزن ریسمان از وزن خاكی كه بالا كشیده میشود بیشتر است یك ریسمان ٣٠٠ متری كه حداقل ١٥٠ كیلو وزن دارد حداقل ٣ برابر وزن خاكی است كه میشود با آن بالا كشید.
▪ دلو
دلو (كه به فتح دال و سکون لام و واو تلفظ میشود) ظرفی لاستیكی همانند سطل با بدنهای بلندتر از آن است با دستگیرهی فلزی كه درزهای آن معمولاً بهوسیلهی میخ دوخته شده و از وزن زیادی برخوردار است. دلو لاستیكی از تیوپهای بزرگ و یا از لاستیك نازك شدهی تراكتور ساخته میشود. معمولاً این دلوهای بزرگ و سنگین برای چاههایی است كه با دینام خاك از چاه كشیده میشود. اینگونه دلوهای سنگین در چرخ چاه دستی كاربرد چندانی ندارد.
درقدیم دلو از پوست گوساله یا بز ساخته میشد. دلو پوستی از دلوهای لاستیكی وزن كمتری داشت و كشیدن آن نیز در كف قنات با سهولت بیشتری همراه بود. دلو پوستی یا از ابتدا از پوستهای دباغیشده و آمادهشده ساخته میشد و یا از مشكها و انبانهای كهنه و فرسودهای بود كه دوباره مورد استفاده قرار میگرفت. دهانهی دلو گشاد بوده و برای باز نگاه داشتن آن از چوب انار، یك حلقهی دایره، معروف به چمبره ساخته میشد و در جوف دهانه قرار میگرفت. به دو سمت دهانه نیز دو سر طناب كوتاهی بسته میشد كه نقش دستهی دلو را داشته و در وقت نقل و انتقال آن مورد استفاده قرار میگرفت.
▪ كلنگ و بیلچه
این دو ابزار از جمله وسایل ضروری مقنیان است. بیلچه در همه حال تقریباً یكسان است اما نوع كلنگ به تناسب فضای كار و جنس خاك فرق میكند. در اوایل كار و جهت كندن خاكهای سست، كلنگ سبك آهنی كارساز است. اما زمانی كه مقنی بخواهد در لایههای سفت و محكم مثل كنگلومرا كار كند یا تونلی را از رسوبات آهكی معروف به تورس عبور دهد نیاز به كلنگ فولادی و سنگین دارد تا نوك یا نیش كلنگ خم نشود و وزن زیاد كلنگ باعث وارد آمدن ضربهای محكم شود. در بعضی موارد كلنگ به تنهایی كارساز نیست بلكه به قلم و پتك نیز نیاز است و آن هنگامی است كه بخواهند در میان سنگ یا لایههای بسیار محكم و متراكم پیش بروند. بیلچه هم دارای دستهی كوتاه چوبی است و تنهی اصلی آهنی بیلچه هم كوچكتر از بیلهای معمولی است. بیلچه دم كار مقنی معمولی است اما هرگاه دلوكش بخواهد مقدار زیادی خاك را از دم كار عقب بكشد ترجیح میدهد كه از كج بیل استفاده كند. تفاوت كج بیل و بیل معمولی در این است كه بدنهی كج بیل از ناحیهی شانه برگشته و نسبت به امتداد دسته نزدیك به نود درجه انحنا دارد. كج بیل نیز دارای دستهی كوتاه میباشد.
▪ چراغ
معمولاً داخل قنات تاریك است و نقش چراغ بسیار تعیین كننده است در گذشتههای دور برای روشنایی كورهها و داخل چاه قنات از چراغ روغنی یا پیهسوز استفاده میكردند و برای پیشگیری از دم گرفتگی در آنها روغن منداب میریختند.
البته از پیه هم میتوانستند استفاده كنند اما مقنیها روغن منداب را بر پیه ترجیح میدادند، زیرا بو و دم گرفتگی بسیار كمتری داشت.
چراغ روغنی یا پیهسوز سفالی بود و ظاهری گلابی شكل داشت كه بهدنبال آن دستهای تعبیه شده بود. روغن را در مخزن آن میریختند و از پنبهی آب ندیده فتیلهای میپیچیدند و در آن قرار میدادند و سر فتیله را بر روی زایدهی ناودانیشكل میگذاشتند و آن را شعلهور میكردند. روغن به مرور جذب فتیله شده در سر فتیله با نور زرد رنگی میسوخت.
● قنات و صنعت گردشگری
قناتها رمز و رموز زیادی را در خود دارند و درسهای زیادی در خصوص آداب و رسوم و عقاید گذشتگان را میتوان از روی آن فهمید درس پشتكار، همیاری و تعاون و دوراندیشی و انجام كارهای پرهزینه برای بازدهی و استفادهی نسلهای آینده و اعتقاد و تقدس آب و نور و كشاورزی از درسهایی است كه از حفركنندگان قنات میتوان آموخت.
در مجموع آنچه باید در این زمینه بدان توجه داشت این است كه نظری به مجموع چاهها و مجرای زیرزمینی حفر شده و میزان وقت و انرژی كه در طول سالیان دراز برای حفاریهای متعدد صورت گرفته و توجه به این كه تمام این قناتها به دست كاوشگران زحمتكش بینام و نشان این سرزمین با كمترین امكانات و بیشترین خطرات حفر شدهاند، مبین بزرگترین سرمایهها و در حكم گنجینههای با ارزش، مفاخر ملی و میراث فرهنگی كشور ماست كه حاصل هزاران سال تلاش، تجربه و ممارست انسانها است.
وجود قناتهای كهن و باستانی در گناباد این فرضیه را تقویت میكند كه روزگاری در این شهر یك تمدن و فرهنگ غنی و یك پایگاه حكومتی وجود داشته است. حفر قناتی به طول ٣٣ كیلومتر یك مدیریت و حكومت مقتدر و یك دورهی ثبات و آرامش و عدالت را نشان میدهد.
پرداختن به موضوع قناتها از دیدگاه صنعت گردشگری علاوه بر آشکار نمودن گوشههای مبهم روند فنآوری در این سرزمین، خود میتواند بهانهای برای اشتغالزایی و پیشبرد توسعهی فرهنگی به حساب آید ضمن این که درآمد ناشی از آن نیز میتواند عامل بسیار تعیینکنندهای در جهت سیاستهای کلی سازمان گردشگری باشد.
● بررسی نمونهای از به کارگیری قنات در صنعت گردشگری
كاریز كیش كه بیش از دوهزار سال قدمت دارد و در گذشته آب شیرین قابل شرب ساكنان جزیره را تأمین میكرده، تا دو سال دیگر به یك شهر زیرزمینی شگفتانگیز تبدیل میشود كه سه كیلومتر وسعت خواهد داشت.
طراحان این شهر زیرزمینی میكوشند تا در پروژهی بازسازی كاریز كیش، علاوه بر حفظ بافت تاریخی آن کاربریهای جدیدی از این شهر زیرزمینی به دست آورند.
در بخش روی زمینی این شهر كه در زمینی به مساحت ٦٣ هزار مترمربع تدارك دیده خواهد شد، بخشهایی چون غرفهی صنایع دستی ایران و جهان، رستوران سنتی و جدید، موزه، سالن آمفی تئاتر، سالن كنفرانس و گالریهای هنری برپا میشود.
شهر كاریز در عمق ١٦ متری زمین قرار دارد و سقف آن هشت متر ارتفاع و بیشتر سقف آن مملو از سنگواره، صدف و مرجانهایی است كه با نظر كارشناسی ٢٧٠ تا ٥٧٠ میلیون سال قدمت دارد و تكتك آن شناسایی شده و دارای شناسنامهی رسمی هستند.
سرمایهگذار بازسازی این شهر زیرزمینی بر این باور است كه قرار گرفتن آن در دل جزیرهی مرجانی و امكان بازدید از صدفها و مرجانهایی كه در اعماق اقیانوسها قرار دارند، میتواند این بخش از جزیرهی كیش را به یكی از ابنیههای منحصربهفرد دنیا تبدیل كند.
این شهر زیرزمینی تنها بنایی است كه سقف آن مملو از صدفها و مرجانهای طبیعی است.
در زمان حاضر دو راه برای بازدید از صدفها و مرجانها وجود دارد كه شامل بازدید از محوطههای طبیعی و غواصی در آبهای آزاد است، اما با تكمیل این شهر، طبیعتگردان میتوانند بدون واسطه از بزرگترین مجموعهی مرجانی دنیا بازدید كنند.
خاكهای برداشت شده از كاریز دارای خواص درمانی زیادی است كه در «گل درمانی» استفادههای فراوانی دارد.
● شمای قنات
در بعضی از منابع اشكال متنوعی از قنات ترسیم شده است، گرچه نویسندگان این منابع در اصول و در به تصویر كشیدن مكانیسم قنات با هم توافق دارند، ولی در نامگذاری و تشریح اجزای آن سلیقههای گوناگونی را عرضه كردهاند. برش طولی یك قنات را در شكل مشاهده میكنیم. این تصویر با استفاده از اشكال منابع مختلف و تلفیق آنها با همدیگر به وجود آمده است.
● كاربردهای گوناگون قنات و كاریز در ایران و جهان
با توجه به منابع متعدد ایرانی و خارجی مشخص میشود كه قنات از جنبههای گوناگونی مورد توجه واقع شده و كاربردهای فراوانی دارد. عمدهی كاربردهای گوناگون انواع قنات در ایران و جهان عبارتند از:
▪ تأمین آب شرب انسان و دامها و مصارف كشت و كار كه حیات و بقای انسان بدان وابسته بوده است. در استان خراسان و حتی در همین منطقهی گناباد و قهستان در كتب سیاحان و جغرافینویسان از آبادیهای زیادی نام برده شده كه امروزه هیچ آثاری از آنها وجود ندارد. علت اصلی رها شدن این روستاها وابستگی آنها به آب قنات و سپس خشك شدن آن بوده است. البته در بعضی موارد زلزله و شیوع بیماریهای مسری مانند طاعون نیز عامل متروك شدن روستاها بوده است.
در بسیاری از موارد خشك شدن قنات منجر به جابهجایی روستاها میشود، مثلاً در زیبد منطقهی قنات كهنه و حمام كهنه وجود دارد كه نشان میدهد این ده در یك دوره در منطقهی موسوم به پای چنار استقرار داشته است و در دورهی دیگر در منطقهی پای قلعه و خود قلعه نیز ابتدا قلعهای با دیوارههای گلی بوده است و سپس در دورهی ساسانی بر روی بقایای قلعهی گلی قلعهی نو با سنگ بنا نمودهاند این جابهجاییها همگی بهخاطر نزدیك شدن به سرچشمهی قنات بوده است و این وابستگی مردم را به قنات میرساند.▪ شیرین كردن اراضی با احیای قنوات: قناتها نه تنها باعث استخراج آبهای زیرزمینی میگردند بلكه این سیستم باعث شیرین كردن اراضی شور میشود.
▪ تامین آب شیرن در جزایر مناطق گرمسیر مانند جزایر خلیجفارس.
▪ تغذیه مصنوعی لایههای آبدار زیرزمینی به روش مهار قنوات
▪ آبادانی كویرها توسط قنوات
▪ تعادل زیستی توسط قناتها
▪ كاركردن آسیابها با قناتها
▪ نقش همیارها و تعاونیهای سنتی ایجاد شده به وسیله قنات
▪ سیستم قنات به عنوان عاملی برای جلوگیری از سیلاب درون شهری
▪ پرورش ماهی در قنوات
▪ قنات به عنوان یك عامل موثر در ارزش املاك مزروعی
▪ قنوات علاوه بر كاربرد اقتصادی برای انسان، به عنوان تنظیمكنندههای دقیق تخلیهی آبهای زیرزمینی محسوب میشوند. این گونه منابع با حفظ شرایط طبیعی هیدروژئولوژیك آبخوانها، در مواقع پرآبی و یا در مناطق زهدار به عنوان سرریز عمل میكنند و در مواقع كمآبی و پرآبی به عنوان تنظیمكنندهی خروج آب و سوپاپ تنظیم عمل میكردهاند.
زهكشی آبهای سطحالارضی: با استفاده از سیستم قنات در بعضی از شهرهای ایران، از جمله تهران و شیراز به دلیل وضعیت توپوگرافی و تخریب قناتهای درون شهری، سطح آبهای زیرزمینی در بخشهای پست این شهرها بهشدت بالا آمده و آبهای زیرزمینی درون منازل در این مناطق پدیدار شده است.
در این گونه مواقع، با حفر قنوات جدید و یا اصلاح قنوات مخروبه، آبهای سطحالارضی را زهكشی مینمایند. كما این كه سازمان آب تهران اقدام به حفر یك سلسله چاه در جنوب تهران نموده و آب را به مناطق شهریار و شهر ری منتقل میكند. یكی از كسانی كه به این جنبهی قنات اهمیت زیادی داده است گوبلو است. گوبلو معتقد است كه قنات، ابتدا یك فن آبیاری نبوده، بلكه به طور كامل از تكنیك معدن نشأت گرفته و منظور از احداث آن جمعآوری آبهای زیرزمینی مزاحم (زهآبها) به هنگام حفر معادن بوده است.
وی با استفاده از كتاب نوژیه دانشمند فرانسوی كه در سال ١٩٥٩ نوشته شده است، ثابت میكند كه قدمت برخی معادن به ٣٣٥ سال قبل از میلاد مسیح میرسد و بهعلاوه نیز از میان قدیمیترین و شناختهشدهترین معادن، به معادن اسپین نزدیك مونس كه شكل ظاهری دهلیزهای آن، شباهت عجیبی با قناتها داشته، اشاره میكند.
گوبلو، با استفاده از منابع دیگر در این زمینه نیز مینویسد تردیدی نیست كه در گسترهی فرهنگی ایران، از معادن مس و احتمالاً روی موجود در كوههای زاگرس، در جریان هزارهی دوم قبل از میلاد مسیح، بهرهبرداری میشده است. به نظر وی یكی از موانع اصلی در پیشرفت كار معدنچیان، وجود آب بوده و هست لذا دالانهایی برای خارج كردن آبهای مزاحم به فضای آزاد بیرون از معدن، حفر میكردند كه آب بدون استفاده از هیچ نیروی فنی، از دل معدن به خارج جاری میشد. ورتایم كه معادن ایران را توصیف كرده، در نامهای شخصی به گوبلو یادآور شده و تأكید كرده است كه در چندین نقطه، قناتها به دهلیزهای معادن متصل شدهاند.
● گفت و شنودی در خصوص باورهای مردم دربارهی قنات
با عروسی قنات، زایش آب آغاز میشود.در این سرزمین آب همیشه كیمیا بوده است. كیمیایی كه همواره بخش عمدهایی از ذهن ایرانیان را به خود مشغول داشته است تا آنها در افسانه و آرزوهایشان از باران بگویند و از فرشتهی بارآوری كه برایشان آب را به ارمغان میآورد.
اما رابطهی ایرانیان با آب تنها به همین قصهها و افسانهها محدود نمیشود. آنها در عمل نیز برای به دست آوردن آب همیشه كوشیدهاند و به راهها و ابزارآلاتی متوسل شدهاند كه در نوع خود یگانهاند. از همین روی است كه سیستم آبرسانی در زمان ساسانیان زبانزد تمام ملتها بوده است و به همین خاطر نیز هنوز كه هنوز است شبكههای آبرسانی در نقاط تاریخی ایران همچون تخت جمشید همواره كارشناسان و پژوهشگران را به شگفتی واداشته است.
در این میان، قناتها حدیث مفصل و جداگانهای دارند. مبدع احداث قنات را در جهان ایرانیان دانستهاند و سابقهی آن به دوران هخامنشیان میرسد. هنوز هم در شهرهای بهجامانده از دورههای تاریخی ایران باستان قناتهایی یافت میشوند كه با گذشت زمان ترمیم شدهاند و فعالاند.
سلیم سلیمی مؤید، كارشناس مردمشناسی، پژوهشگری است كه در مورد قناتهای ایران تحقیقات بسیاری كرده است. حاصل تحقیقات او نیز پژوهشنامههایی است در مورد قناتهای تهران، شهداد و ....
در مورد قناتها و بهخصوص جنبههای مردمشناسانهی آن كه شامل باورها، عقاید و رسوم مربوط با قنات میشوند با او گفت و گویی كردهایم كه میخوانید.
پیش از آن كه بخواهیم به مقولهی قنات و مسائل پیرامون آن بپردازیم شاید بهتر باشد در مورد پیشینهی این سازهی آبرسانی صحبت كنیم. قدمت ساخت قنات در ایران به چه زمانی بازمیگردد؟
ایرانیان را مبدع قنات دانستهاند. در واقع پیشینهی قنات در ایران به دوران هخامنشی و شاید پیش از آنها بازمیگردد. اما قصهی قنات در واقع از اسطورهها آغاز میشود. چرا كه در اسطورههای ایرانی آمده است كه قناتها با كمك دیوها ساخته میشدند. امروز نیز ما قناتهایی در نقاط مختلف كشور داریم كه مردم معتقدند سازندهی آنها شخصیتهای اسطورهای هستند. مثلاً در اردستان یزد قناتهای هامون، سهراب و خسروشاه به ترتیب به كاوهی آهنگر، سهراب پسر رستم و كیانیان نسبت داده شده است.
یا در مورد قنات سگز آباد در شهداد، ناصرخسرو چنین روایت میكند كه شنیده است سازندهی آن كیخسرو كیانی است. در یزد ساختمان قنات ده آباد به اسكندر مقدونی نسبت داده شده و قناتهای عمان نیز به حضرت سلیمان و یا مثلاً در روستاهای تكاب، از جمله روستای ده سیف، حفار قنات ده را كه به قنات یادگار معروف است، كودك گلبند میدانند كه یكی از شخصیتهای افسانهای منطقه است. اما در هر حال در نزد عوام پیدایش قنات به شخصی به نام طاهر منسوب است كه در دورهی طاهریان بین سالهای ٢٢٠ تا ٢٣٠ هـ. ق زندگی میكرده است و مشهور به طاهر بن عبدالله است كه دومین حكمران سلسلهی طاهریان نیز خوانده میشود. گفته میشود كه او خدمات زیادی برای قنات انجام داد، از جمله بیشتر قناتهای خراسان را لایروبی كرد و مقداری از بیتالمال را برای تعمیر و نگهداری قناتها اختصاص داد.
البته تخصیص بودجه برای این كار بدین خاطر بوده كه در آن زمان دیگر ایرانیان مجبور به پرداخت جزیه به اعراب نبودند و به خاطر همین در افسانهها داریم كه طاهر آبشناس بوده است. اما این جا نكتهای كه جالب توجه به نظر میرسد این است كه در واقع طاهر، همان شخصیت كورش كبیر است كه بعد از حملهی اعراب به طاهر تبدیل میشود. یعنی خصوصیاتی كه برای طاهر در نظر میگیرند كاملا خصوصیات كورش كبیر است.
چون این طاهر از تخصصها و نژادهای مختلف برای حفر قنات استفاده میكرده است. مثلا از نژاد ترك برای بالا كشیدن چرخهای قنات كه همزمان یك سطل پر و یك سطل خالی را در گردشی دایرهوار و به نوبت به داخل قنات میفرستند و یكی از دلایل این كار سبكتر كردن سطلی است كه بالا میآید. جالب اینجاست كه در میان كسانی كه به حفر قنات مشغولند كودكی هست كه به اصطلاح به او گلبند میگویند چرا كه او گلهایی را كه از حفر زمین به دست آمده به قلاب كسی كه چرخ را بالا میكشد میبندد. كودك در واقع سمبلی از آموزش در كار مقنیهاست و اینها هركدام اسمهای خاصی دارند.
● بهطور كلی چند نفر در امر حفر قنات با هم همكاری میكنند؟
یك گروه مقنی به ٥ نفر تقسیم میشوند. كلنگدار یا مقنی كه در واقع سرگروه نیز هست و به حفر زمین میپردازد، گلكش كه گلهای كنده شده توسط كلنگدار را به دست گلبند میرساند. گلبند كه گلها را به بالا میفرستد، چرخكش كه چرخ را بالا میكشد و پاچرخی كه سطلها را خالی میكند. گاهی اوقات در كنار اینها یك سراستاد یا استاد مقنی هم هست كه از دور بر كارها نظارت میكند.
● این كلنگدار یا مقنی به دلیل حساسیت و اهمیت كارش از پایگاه اجتماعی بسیار بالایی در جامعه برخوردار بوده است، این طور نیست؟
بله. ببینید همیشه قنات احتمال ریزش دارد و بیشترین خطر، كلنگدار را تهدید میكند. به خاطر همین كلنگدارها هر وقت كه برای حفر قناتی میروند، وصیت مینویسند و غسل میكنند و سعی میكنند كه لباس سفید به تن كنند چون اگر قنات بریزد كسی نمیتواند او را بیرون بیاورد و آن لباس سفید در واقع كفن آنها میشود. به همین خاطر مقنیها همیشه از قداست خاصی در نزد افكار عمومی برخوردارند. آنها میبایست واجد یك سری شرایط اخلاقی خاص باشند. به عنوان مثال میبایست همیشه آدم پاك و طاهری باشد و از خصایص اخلاقی بهره برده باشد.
● مقنیها چطور از وجود آب در یك نقطه در زیر زمین باخبر میشدند؟ در واقع آنها چطور پی به وجود آب آن هم در اعماق خاك میبردند؟
اگر بخواهیم به تكتك فنون و روشهایی كه مقنیها به كار میگیرند تا پی به وجود آب ببرند بپردازیم باید مجال دیگری را فراهم كنیم. اما اگر بخواهیم به طور خلاصه در این مورد صحبت كنیم باید بگویم یكی از چیزهایی كه باعث میشود مقنی به وجود آب پی ببرد روییدن علفهای مخصوصی هستند كه اگر جایی سبز شوند نشان میدهند ریشهشان در آب است. وقتی مقنیها مادر چاه را حفر میكنند دقیقاً جای آن را میدانند. شروع حفر قنات نیز از مظهر قنات است. آنها برای اینكه بفهمند تا چه حد مسیر را درست حفر میكنند همیشه به پشت سر خود توجه میكنند اگر نور را در پشت سرشان دیدند بدان معنی است كه درست حفر كردهاند در غیر این صورت متوجه میشوند كه راه را اشتباه رفتهاند.
● اصولاً قناتها از چه اجزایی تشكیل شدهاند؟
قنات، مجرایی زیرزمینی است كه آب را از نقاط بالادست به پاییندست منتقل میكند. قناتها معمولاً از مظهر قنات یا هرنج مشخص میشوند بعد رفتهرفته قسمتهایی را به نام پسته كه خانه به خانه هستند تشكیل میدهند كه به دیوارهی این پستهها میله چاه گفته میشود. این اجزا سپس به مادر چاه میرسد. در ضمن بستر قنات را كوره یا راهرو قنات مینامند كه در زمانهای دور سنگچین بوده سپس به مرور زمان سفالی شده و بعد از سفال آجری و جدیداً سیمانی شدهاند. هر قنات حدود ١٠٠ تا ٢٠٠ متر حریم دارد. یعنی در این حریم قنات دیگری نمیتواند حفر شود. البته ما قناتهایی را نیز داریم كه ٢ طبقه درست شدهاند و بیشتر در یزد در نقاطی چون مهریز، زارچ و اشك زر و همچنین در كرمان و خراسان به چشم میخورند.
در منابع آمده است كه سیستم آبرسانی ساسانیان بسیار پیشرفته و كامل بوده است. در این سیستم پیشرفته به طور حتم قنات نقش عمدهای را ایفا میكرده است.● آیا امروز قناتهایی وجود دارند كه مربوط به آن دورهی تاریخی باشند؟
فكر نمیكنم این طور باشد. به مرور زمان این قناتها بازسازی شدند. به این ترتیب قناتی خاصّ آن زمان نداریم. اما منابعی داریم كه به قناتهای این دوران اشاره میكند. مثلا الكرجی به طور مفصل دربارهی قناتهای قدیمی به خصوص قناتهای ساسانی در كتاب خود صحبت میكند یا آقای غلامرضا لوركس یا هنری گوبلو در آثار خود به این موضوع پرداختهاند. با این همه ما نمونههای بهروز این قناتها را دركویر لوت میبینیم.
● آقای سلیمی بهتر است كمی دربارهی معنای لغوی قنات بحث كنیم. قنات به چه معناست و از چه كلمهای مشتق شده است؟
واقعیت این است كه كلمهی قنات از ایران به سایر زبانها نفوذ كرده است. قنات در لغت به معنای نیزه است و جمع آن قنوات، قنیات، قنی و قنا آمده است. در برخی متون به معنی كانال آب و مجرای آن و معادل كاریز به كار میرود. این كلمه در زبان اكدی و آشوری به شكل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو (لوله) در لاتین نیز به صورت كانا دیده میشود. كه كلمهی لاتین كانالیس به معنای نی و با مفهوم لوله و كانال از آن مشتق شده است. در شمال آفریقا و سوریه كلمهی فقرا برای قنات به كار میرود كه از ریشهی فقر به معنی حفر كردن است. در ایران نیز قنات به معنای كاریز و كهریز است ولی امروزه بیشتر در قسمتهای شرقی ایران و افغانستان و بلوچستان به كار میرود. در اصفهان كلمهی «كی» و در روستاهای جنوب شرقی «كه» به مفهوم قنات به كار میرود این كلمه در زبان پهلوی «كهس» بوده است.
حالا شاید كمی بهتر باشد در مورد قناتهایی مثل قناتهای شهر تهران صحبت كنیم.
پیش از لولهكشی آب در شهر تهران، آب شرب و مصرفی علاوه بر رودخانه كرج از طریق تعداد زیادی قنات نیز تأمین میشده است. بیشتر این قناتها وقفی، مشاع یا خصوصی بودهاند. در آغاز سلطنت رضا شاه بیش از ٥٠ رشته قنات در شهر تهران دایر بوده ولی پس از سال ١٣١٠ه.ش كه آب رودخانهی كرج به تهران منتقل شد، عملاً لایروبی و مرمت قنوات به تعویق افتاد و به مرور بسیاری از آنها مخروبه شدند.
● آیا میتوان از میان قناتهای تهران به قدیمیترینشان اشاره كرد یا پیشینهی تاریخی هیچ كدام مشخص نیست؟
قنات مهرگرد از قدیمیترین قنوات تهران است ولی با توجه به برخورد مسیر كورهی آن با خطوط ١ و ٢ متروی تهران در میدان امام خمینی آسیب شدیدی را متحمل شد. سر چشمهاش هم از دو محل پارك بهجت آباد و دیگری در شمال غربی میدان ولی عصر قرار دارد. اما روایت تاریخی كه در مورد این قنات وجود دارد فتح قلعهی تهران به دست آغامحمدخان به وسیلهی مجراهای این قنات بوده است.
چنان كه میدانید وی دوبار به تهران حمله كرد ولی در فتح دوم تهران بعد از تلاشهای فراوان باز هم نتوانست به هیچ طریقی دروازههای تهران را باز كند و چون میدانست با تخریب و كور كردن قنات نیز كاری از پیش نخواهد برد آخرالامر از طریق مجاری قنات مهرگرد كه از شمال تهران به مركز شهر جاری بود و محلات بازار و قسمتی از محلهی عودلاجان را مشروب میساخت، توانست با قطع موقت آب در ساعت نصف شب به طوری كه مردم متوجهی قطعی آب نشوند تعدادی از سربازان زبدهی خود را وارد مجاری قنات كند. این افراد در كوچهی چهل تن بیرون آمده و دروازهی خراسان را از داخل به روی آغامحمدخان گشودند.
به این ترتیب تهران توسط وی فتح شد و سلسلهی قاجار به طور رسمی پیریزی گردید.
● میتوانید به اختصار از دیگر قناتهای مهم تهران نام ببرید؟
یكی دیگر از قناتهای مهم تهران قنات شاه یا آب شاه بوده كه آب گوارای آن بسیار معروف و مشهور بود تا آنجا كه آب شاهی یا آب قنات شاه ضربالمثل گردیده بود. آب این قنات روزهای سهشنبه و چهارشنبه وقف باغ مجموعهی كاخ گلستان بود. سرچشمهی اصلی آن در محوطهی پارك ارم فعلی قرار داشت و مسیری را كه میپیمود بسیار جالب بود.
چون پس از طی شهرك اكباتان، شهرك آپادانا، كوی بیمه، شهرك شهید فكوری، ترمینال غرب، محوطهی شمالی میدان آزادی، خیابان آزادی و سهراهی استاد معین، خیابانهای جیحون، كارون، قصرالدشت، خوش، رودكی، اسكندری، دانشگاه جنگ، میدان پاستور، خیابان فلسطین، كاخ مرمر، خیابان ولیعصر، خیابان جامی و چهارراه عزیزخان وارد خیابان سرهنگ سخایی میشود. بعد به طرف باغ ملی ادامه میدهد و سرانجام در محوطهی قورخانهی تهران آبنما میشده است. تاریخ وقف این قنات ربیعالاول سال ١٢٧٣ ه.ق است و رونوشت آن در سال ١٣٤٧ در ٧ صفحه به چاپ رسید. واقف آن نیز ناصرالدین شاه قاجار است. قنات حاجی علیرضا، قنات حاجی محمدعلی، قنات ناصری، قنات شهاب الملك، قنات سنگلج، نظامیه و بهارستان و ... نیز از دیگر قناتهای تهران بودهاند.
آیا نظام اداری خاصی در رابطه با قنات و آبیاری در دهههای اخیر در تهران وجود داشته است. با توجه به این كه شما از قناتهای زیادی نام میبرید كه آن زمان در تهران فعال بودهاند.
كاملاً. ما هنوز مقنیهای قدیمی را داریم كه حقوقبر بودهاند و در دورهی رضا شاه قناتهای كاخ گلستان را لایروبی كردند. حتی میرآبها هم حقوق داشتهاند. ببینید! ما اصولا سه نوع قنات داریم. یكی قناتهای دولتی كه مخصوص باغها و قصرها و كلاً داراییهای دولت بودند. دوم قناتهای خصوصی مثل قنات فرمانفرما و حاج علیرضا كه بعدها وقف شدند و نوع سوم قناتهای وقفی.
مثلا ما وقفنامهی قنات شاه را چنان كه گفتم داریم. اصولا شاهان قاجار به قنات علاقهی وافری داشتند و نكتهی جالب یكی از ضربالمثلهای معروفی است كه به خاطر یك واقعهی تاریخی در مورد قنات شكل گرفته است. همان ضربالمثل قدیم «برای حاجی آب نداره، برای تو كه نون داره.» نقل است كه حاجی میرزا آغاسی صدراعظم تلاش بسیار نمود تا آب رودخانهی كرج را با حفر قناتهای متعدد به سوی شهر تهران روانه سازد. ولی با كارشكنی متمادی افراد معاند این كار به تعویق افتاد. یك روز حاجی میرزا آغاسی خود تصمیم گرفت بدون تشریفات
و به تنهایی به سر یكی از قناتها برود. وقتی به نزد كارگران میرسد از كارگر چرخكش میپرسد، قنات به آب رسیده؟ چرخكش از همه جا بیخبر با كمال سادگی جواب میدهد، آب كجا بود؟ این حاجی آغاسی بیخود ما را معطل كرده كه برای كبوتران خدا در چاه لانه بسازیم. حاجی هم از این جواب چرخكش ناراحت شده و جواب میدهد بندهی خدا، اگر «برای حاجی آب نداره، برای تو كه نون داره»! به هر حال كاری كه حاجی میرزا آغاسی شروع كرده بود توسط رضا شاه تكمیل شد و همین امروز هم آبی كه در بلوار كشاورز جریان دارد آب كرج است.
● تا به حال چند حلقه از قناتهای قدیمی به ثبت رسیدهاند؟
تا امروز هیچ قناتی ثبت نشده است. ما در بخش ثبت یك سری اسناد و مدارك را كه واجد ارزش ثبت باشند باید ارائه دهیم تا اثر ثبت شود ولی چون باستانشناسان متولی امور ثبتی هستند تا كنون اقدامی برای ثبت این قناتها نكردهاند. شاید اگر مردمشناسان هم در امور ثبتی دخالت داشتند میتوانستند در این زمینه كاری انجام دهند.
● قناتها از زمان شكلگیری و ابداع تا كنون چه تغییر و تحولاتی را به خود دیدهاند؟
تنها چیزی كه تغییر كرده مصالح مورد استفاده در سنگچین بوده است كه همان طور که گفتم اول سنگچین و بعد آجر و حالا سیمانی شده است وگرنه باقی اجزای قنات دچار تغییر و تحول نشده است.
نكته دیگری كه نه در مورد قنات بلكه در مورد آب وجود دارد این است كه آب برای ایرانیان فقط یك مادهی حیاتبخش نبوده است. بسیاری از باورها، رسوم و عقاید ایرانی حول محور آب شكل گرفته است و چنان كه میدانیم در ایران باستان جشنهای متعددی برای آن برگزار میشده است.
● پیرامون قناتها چه باورها و عقایدی وجود دارد؟
بله، در واقع كسی از اهمیت آب در نزد ایرانیان باستان بیخبر نیست. میدانید كه ایرانیان در آب روان، تن نمیشستند و آن را آلوده نمیكردند. با ورود اسلام مقداری از این قداست كم شد و یك وقفهی ٢٠٠ ساله پیش آمد اما همان طور كه گفتم در دورهی طاهریان كسی پیدا میشود كه قناتها را دوباره لایروبی میكند تا قداست و اهمیت آب را دوباره زنده كند. به طبع این اتفاق آیینهای كهن دوباره زنده شدند و دوباره بخش عمدهای از فرهنگ ما را دربرگرفتند. یكی از بهترین و جالبترین باورها و رسومی كه پیرامون قناتها وجود دارد عروسی قنات است! در یك روستا وقتی قناتی آبش كم یا خشك میشود برایش عروسی میگیرند.
این جشن هم اوایل بهار و تقریباً اواخر اسفند وقتی كه اهالی دیگر از آمدن آب قنات ناامید شدند صورت میگیرد. برای این جشن یك زن بیوه را كه جوان است و شوهرش مرد خوبی بوده و از هم طلاق نگرفته بودهاند در آن روز به خصوص كه ٤ یا ٥ روز قبل از عید نوروز است به هیأت عروس در میآورند و با شادی و هلهله و پایكوبی و همچنین خوراكهای مخصوص عروس به مادر چاه میبرند و او داخل قنات میشود.
علیالقاعده نیز باید بدون لباس باشد و با آن آب غسل كند و شب را در قنات بگذراند. به اصطلاح میگویند قنات نر شده و باید به آن زن داد. فردای آن روز زن از قنات بیرون میآید و تمام روستا به او احترام میگذارند و هزینههای زندگی او را تا آخر تأمین میكنند و او از آب و محصول سهم میبرد. اما از آن پس نباید دیگر ازدواج كند، چرا كه مردم معتقدند او زن قنات است و قنات هم زنش را هیچ وقت طلاق نمیدهد. این رسم به نوعی از میترائیسم گرفته شده است. خیلی از معابد میترائیسم در مراغه و نقاط دیگر دارای سردابههایی است كه میترا درون آنها زندگی میكند و این رسم شاید از آن منشعب شده باشد.
● این نر بودن قنات به چه معناست؟ آیا در همه جا چنین اعتقادی وجود دارد؟
بله در بیشتر نقاط ایران قناتها را با عنوان نر و ماده اطلاق میكنند و هر كدام مشخصات مخصوص به خود را دارند. آب نر معمولاً یكسری خصوصیات دارد. مثلاً پرزور است، از لحاظ آشامیدن سنگین است و معمولاً در آبیاری خرابی به بار میآورد. گلآلود است، املاح دارد و در جویی اگر جاری میشود در آن علف هرز كمتر سبز میشود و وقتی دست یا بدن آدم با این آب تماس میگیرد حالت لرزش و چندش به او دست میدهد.
ولی قنات ماده آب سبكی دارد، در مسیری كه میرود علف هرز سبز میشود، با آرامش حركت میكند، آب بسیار سبكی دارد، املاح خیلی كمی دارد و هنگام آبیاری اصلاً اذیت نمیكند. محصولاتی كه از این آب سیراب میشوند بار بیشتری میدهند و همیشه هم زلال است. در واقع قناتی كه ماده باشد در طول سال همیشه یكسان آب دارد حالا چه بارندگی باشد و چه نباشد.
● فكر میكنید امروز قناتها در چه وضعیتی قرار دارند و چه كاری باید برای آنها كرد؟
برای آنها كار زیادی لازم نیست كه انجام شود. همین كه ترمیم و بازسازی شوند، و مدام به وضعیتشان رسیدگی شود آنها میتوانند تا سالهای سال زنده بمانند. همان طور كه تا كنون ماندهاند. قناتها هنوز هم بخش عمدهای از آب شرب تهران را تأمین میكنند و این اصل در همه جای كشور صدق میكند. فقط باید به آنها رسیدگی كرد و این توقع زیادی نیست.
این پرسش و پاسخ برگرفته از صحبتهای جناب آقای سلیم سلیمی مؤید (مردمشناس) با الهه خسروی یگانه درج شده در روزنامهی اعتماد مورخ ٧/١٢/١٣٨٢ میباشد.
در انتهای سخن امید آن میرود که با توجه به مطالب یادشده، اندکی دقیقتر به پیرامون خویش بنگریم و از آنچه پیشینیان برای ما به یادگار باقی گذاشتند آنچنان که درخورشان بوده است محافظت کرده و در عین حال با استفاده و بهکارگیری دقیق آنها به همه جهانیان ثابت کنیم که ما ایرانیان امروز فرزندان خلف همان بزرگان هستیم.
مجتبی رجبی
منابع:
۱ مجموعه مقالات اولین همایش بینالمللی قنات. یزد ١٣٧٩
۲ مرکز بینالمللی قنات و سازههای تاریخی آب
۳ روزنامهی اعتماد
۴ روزنامهی ایران امروز
۵ وب سایت سرزمین اهورایی
۶ خبرگزاری میراث فرهنگی
۷ مرکز توسعه تجارت کیش
۸ ماهنامهی الکترونیکی بهارستان (شمارهی هفدهم)
۱۰ وبسایت کاریز
منابع:
۱ مجموعه مقالات اولین همایش بینالمللی قنات. یزد ١٣٧٩
۲ مرکز بینالمللی قنات و سازههای تاریخی آب
۳ روزنامهی اعتماد
۴ روزنامهی ایران امروز
۵ وب سایت سرزمین اهورایی
۶ خبرگزاری میراث فرهنگی
۷ مرکز توسعه تجارت کیش
۸ ماهنامهی الکترونیکی بهارستان (شمارهی هفدهم)
۱۰ وبسایت کاریز
منبع : مجله آفتاب
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست