یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ترافیک - Trafic


ترافیک - Trafic
سال تولید : ۱۹۷۱
کشور تولیدکننده : فرانسه و ایتالیا
محصول : روبر دورفمان
کارگردان : ژاک تاتی
فیلمنامه‌نویس : ژاک لاگرانژ و تاتی
فیلمبردار : ادوارد وان دن اندن و مارسل وایس
آهنگساز(موسیقی متن) : شارل دومون
هنرپیشگان : تاتی، ماریا کیمبرلی، مارسل فراوال، اونره بوستل و فرانسوا مایسونگروس
نوع فیلم : رنگی، ۹۶ دقیقه.


«آلترا» یک مؤسسه کوچک سازنده موتورهای اتوموبیل در پاریس، به‌تازگی آخرین مدلش - یک سواری واگن‌دار بسیار مجهز - را تکمیل کرده و می‌خواهد در نمایشگاه بین‌المللی آمستردام ارائه کند. سه گروه از کارخانه راه می‌افتند: یک کامیون بزرگ حامل سواری واگن‌دار به رانندگی «مارسل» (فراوال)؛ یک اتوموبیل چهار در سبز به رانندگی «فرانسوا» (مایسونگروس) و همراهی طراح سواری واگن‌دار، مأمور فروش آلترا و «آقای اولو» (تاتی)؛ و بالاخره یک اتوموبیل اسپرت زرد به رانندگی مسئول آمریکائی روابط عمومی کارخانه، «ماریا» (کیمبرلی). وقتی لاستیک کامیون می‌ترکد، و بعدتر وقتی بنزین تمام می‌کند، کارآئی‌های «آقای اولو» بروز می‌کند؛ هنگامی که بقیه به آمستردام می‌رسند، «ماریا» برمی‌گردد تا ببیند کامیون کجاست، و آن را در گاراژی در بلژیک پیدا می‌کند. در گذر از مرز هلند، «ماریا» - و به دنبالش «مارسل» - از مرز گمرک عبور می‌کنند و چیزی نمی‌گذرد که پلیس هلند، «آقای اولو» و دوستانش را متوقف می‌کند و چون به وجود قاچاق مشکوک شده، اصرار می‌کندکه تمام قطعات سوار باید پیاده شوند. در همین بین در آمستردام، غرفه آلترا برپا شده و همه چیز اماده است، به جز سواری واگن‌دار. شیطنت‌های «ماریا» در یکی از چهارراه‌ها تصادف وحشتناکی به‌راه می‌اندازد و سواری واگن‌دار هم آسیب می‌بیند. «آقای اولو» پیرمردی هلندی را که جراحت خفیفی برداشته به خانه می‌رساند و در گاراژی، سواری را درست می‌کنند. صبح روز بعد به سمت آمستردام به راه می‌افتند، ولی وقتی به نمایشگاه می‌رسند که همه دارند می‌روند و مدیرعامل شرکت هم بسیار عصبانی است. با این همه مردم دور سواری واگن‌دار جمع می‌شوند و تحسینش می‌کنند. «ماریا»، «آقای اولو» را تا ایستگاه قطار می‌رساند؛ باران می‌آید و «آقای اولو» می‌خواهد با قطار برگردد.
* در ترافیک، تاتی اتوموبیل‌ها را قرینه انسان‌ها می‌نمایاند و در واقع طوری به انان نگاه می‌کند که ویژگی‌های «انسانی» پیدا کنند. با این حال کار او ستایش از ماشین نیست، بلکه تکیه بر آسیب‌پذیری ماشین و نیاز مداوم به انسان است: چه آن گاراژدار هلندی که در تعمیر اتوموبیل‌های درب و داغان، معجزه می‌کند و چه خود «آقای اولو» که جابه‌جا حاضر و آماده کمک است. تاتی به روشنی نشان می‌دهد که چگونه ماشین ممکن است وقت بیشتری از آدم بگیرد تا این که باعث صرفه‌جوئی در وقت شود و به این ترتیب تناقض‌های زندگی مدرن را به سطح می‌آورد. نگاه او همچنان در آن واحد مهرآمیز و بازیگو شانه است و اگرچه در عنوان‌بندی از «مساعدت برت هانسترا» تقدیر شده است، تاتی بیشتر نشان داده که مرز میان مستند و داستانی را چه‌قدر راحت می‌توان به هیچ گرفت. استاد کشف زیبائی‌های غیر منتظره در معمولی‌ترین شرایط، در نمای پایانی کولاک می‌کند: تصویر چترهائی که میان انبوه اتوموبیل‌های رنگارنگ بی‌حرکت می‌گردند و واقعیت را برجسته می‌کند.


همچنین مشاهده کنید