جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


توسعه پایدار، شهرهای ناپایدار


توسعه پایدار، شهرهای ناپایدار
اگر روزگاری توسعه صرفاً به معنای تولیدگرایی و رشد اقتصادی بوده امروز این مفهوم دچار تغییر ماهوی شده است. به طوری که گفته می شود توسعه یک امر فراگیر و چند بعدی است که نه تنها در حوزه اقتصاد کاربرد دارد، بلکه به گسترش کیفی زندگی انسان ها، محیط زیست و تغییر بینش فرهنگی مردم نیز توجه دارد.
توسعه در قرن ،۲۱ در صورتی به نتایج مطلوب می رسد که از سطح کمی فراتر رفته و تغییرات عمیقی در سازمان های اجتماعی و بینش فکری مردم ایجاد کند. اگر این تغییرات نهادینه شود در آن صورت بسیاری از جنبه های مشارکت مردم در نظام برنامه ریزی ها تضمین می شود.
● عواقب برهم خوردن رابطه طبیعت با انسان
در رابطه جدید، انسان بدون پیش بینی عواقب آینده به بهره گیری و یا به عبارت بهتر به بهره کشی از طبیعت پرداخت. چنین امری موجب تخریب طبیعت شد. تخریب طبیعت، آینده توسعه بشریت را مورد تهدید قرار داد. آلودگی آب، خاک، هوا، مصرف روزافزون منابع و کاهش توان های طبیعی از مهمترین معضلاتی بود که نشان می داد چنین توسعه ای نمی تواند پویا و ماندگار باشد و آینده حیات بشریت در هاله ای از ابهام است. تمام این موارد موجب شد که مفهوم توسعه پایدار در اندیشه جوامع شکل بگیرد ، توسعه ای که نیاز های نسل فعلی را به گونه ای برآورده سازد که از توان نسل های آینده برای توسعه کاسته نشود، زیرا در غیر این صورت سیستم های اجتماعی و محیطی دچار بی تعادلی می شوند. از سوی دیگر انقلاب صنعتی موجب افزایش جمعیت شد که این افزایش بیشتر متوجه مراکز شهری بود که به صورت کانون های فناوری و تولید درآمده بودند. برهم خوردن تعادل های اجتماعی و محیطی بیشتر از هر جای دیگر در شهرها نمود پیدا می کند. در سال ۱۸۰۰ فقط دو درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی می کردند، در سال ۱۹۵۰ این رقم به ۳۰ درصد رسید. در سال ۲۰۰۰ ، ۴۷ درصد جمعیت جهان در مناطق شهری به سر می برند و پیش بینی می شود این رقم تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۶۰ درصد برسد. روزانه حدود ۱۸۰ هزار نفر به جمعیت شهرنشینی جهان افزوده می شود. حدود یک میلیارد نفر نیازمند در دنیا زندگی می کنند که از این تعداد بیش از ۷۵۰ میلیون نفر بدون بهره مندی از سرپناه و خدمات اولیه در مناطق شهری زندگی می کنند.
در مورد ایران نیز پیش بینی می شود که ۷۰ درصد جمعیت تا سال ،۱۴۰۰ در شهرها ساکن شوند. چنین روندی موجب شکل گیری شهرهایی شده است که بشدت ناپایدارند و محیط زیست را بشدت تخریب می کنند. این شهرها با مشکلاتی نظیر: آلودگی هوا، آلودگی آب، دفع فاضلاب، آلودگی صوتی، مصرف فزاینده انرژی، تخریب اراضی و جنگل ها، کمبود فضاهای باز و فضاهای سبز، مشکلات حمل و نقل و ترافیک، تهدید حیات جانوری ، تولید پسماند و... مواجه اند.
● تعاریف توسعه پایدار
در نگاه اول به نظر می رسد وقتی که ما توسعه پایدار را به کار می بریم حتماً باید فرآیندی به نام توسعه نیز وجود داشته باشد که توسعه پایدار در مقابل آن مطرح شده است. برای توسعه مفاهیم و تعاریف زیادی ارائه شده است. اصطلاح توسعه بطور فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شد. واژه توسعه در لغت به معنای خروج از «لفاف» بیان شده است. در قالب نظریه نوسازی، «لفاف» همان جامعه سنتی و فرهنگ و ارزش های مربوط به آن است که جوامع برای متجدد شدن باید از آن مرحله سنتی خارج شوند.
«مایل تو دارو» توسعه را جریانی چند بعدی تعریف کرده است که هدف آن بهبود زندگی اجتماعی همراه با تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر است.
«برنشتاین» نیز هدف توسعه را غلبه به سوءتغذیه، فقر و بیماری می داند. تمام این مفاهیم درجای خود مفاهیمی ارزشمند هستند که بشریت در تمام زمان ها به دنبال رسیدن به آنها بوده است. روند دستیابی به توسعه پس از جنگ جهانی دوم به لطف پیشرفت های تکنولوژیک و ارتباطات به نحو فزاینده ای افزایش یافت. در این راه بهره گیری از منابع طبیعی امری گریز ناپذیر بود. زیرا هرگونه توسعه ای از طریق تلفیق بهره گیری از زمین و نیروی انسانی حاصل می شود.
از سوی دیگر پیشرفت های تکنولوژی، ارتباطات و بهبود وضعیت بهداشتی باعث افزایش جمعیت جهان شد به گونه ای که جمعیت جهان از دو میلیارد نفر در سال ۱۹۳۰ به چهار میلیارد نفر در سال ۱۹۷۵ افزایش یافت و در سال ۲۰۰۰ از مرز شش میلیارد نفر گذشت و پیش بینی می شود جمعیت جهانی در ۲۰۱۵ به بیش از هشت میلیارد نفر افزایش یابد. دو پدیده رشد جمعیت و انقلاب صنعتی که هر دو با بهره برداری بیشتر از طبیعت همراه بود موجب فشار به اکوسیستم های طبیعی و نابودی بسیاری از منابع زمین شد. ورود آلاینده های صنعتی و آلودگی های محیط زیست، قطع جنگل ها، افزایش فرسایش خاک، تخریب لایه ازن، فاجعه های هسته ای نظیر نشت از مرکز هسته ای چرنوبیل، مصرف فزاینده انرژی، بخصوص منابع تجدید ناپذیر، آلودگی آب و آلودگی هوا و ... از مسائلی بودند که نشان می داد اگر چه بشر به توسعه دست یافته و توانسته است به بسیاری از اهداف توسعه دست یابد و زندگی اجتماعی خود را بهبود بخشد، اما این توسعه به علت نابودی بسیاری از منابع طبیعی و تخریب محیط زیست حاصل شده است و در این میان اگر چه بشریت با دستیابی به توسعه توانسته بود از «لفاف» خارج شود اما جهان را در لفافی از آلودگی و تخریب قرار داده بود که چشم انداز توسعه در آینده را تاریک و مبهم جلوه می داد و در این میان نه تنها طبیعت بلکه این بشریت است که در حال نابودی است، ناگفته پیداست که چنین توسعه نمی تواند پایدار و مانا باشد زیرا با نابودی زمین، حفظ توسعه و افزایش گستره آن برای نسل آینده ناممکن خواهد بود. توجه به چنین مواردی موجب شکل گیری اندیشه توسعه پایدار شد.
براساس گزارش «برانت لند» توسعه پایدار، توسعه ای است که نیازهای کنونی نسل حاضر بدون آن که توانایی های نسل آتی را در برآوردن نیازهای خود به مخاطره افکند، برآورده شود.
● تجدید نظر در استفاده از منابع استوار
همان طور که از این تعریف پیدا است، تأکید توسعه پایدار بر تجدید نظر در استفاده از منابع استوار است و بر دگرگونی در سیستم های مدیریتی و تکنولوژیکی تأکید دارد. و به دنبال ایجاد یک موازنه بین عوامل محیطی و منابع طبیعی با عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع است تا شرایط بهتری برای زندگی تمام مردم جهان در محدوده ظرفیت های بالقوه محیط زیست فراهم کند. چنین مکانیسمی از دو طریق می تواند به وجود آید: کاستن از فشارها و افزودن بر ظرفیت های موجود. البته اکولوژیست ها و محیط گرایان بر عامل اول و اقتصاد دانان بر راه حل دوم تأکید دارند.
مفهوم جدید توسعه پایدار کلی نگر است و همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی ، فرهنگی و دیگر نیازهای بشری را در بر می گیرد و این ویژگی که از آن با عنوان جامع نگری توسعه پایدار تعبیر می شود به مهم ترین جاذبه توسعه پایدار تبدیل شده است.
● منشأ توجه به توسعه پایدار
نگرشی تاریخی به شکل گیری توسعه پایدار، نشان می دهد که این مفهوم از اواسط دهه ۱۹۷۰ مطرح شد و در سال ۱۹۷۱ کنفرانس سازمان ملل که درباره محیط زیست انسانی با حضور کارشناسان در فونکس (سوئیس) تشکیل شد و دستور کاری را با هدف ایجاد ارتباط بین توسعه و محیط زیست گزارش داد.
این گزارش استدلال می کرد که مسائل زیست محیطی ریشه در فقر و روند صنعتی شدن دارد. به این ترتیب محیط زیست دیگر یک مانع در برابر توسعه تلقی نمی شد. برگزاری اجلاس زمین در ریو نقطه عطفی در زمینه توسعه پایدار بود پس از برگزاری کنفرانس ریو موضوع توسعه پایدار به عنوان موضوعی جهانی، تمام عرصه های زندگی همچون فقر، نابرابری آموزش و بهداشت، حقوق زنان و کودکان، آزادی ملت ها، سیاست و اقتصاد و همکاری های بین المللی را تحت تأثیر قرار داد و به عنوان روشی برای پاسخ گویی به مسائل خطیری که چرخه حیات و طبیعت و نوع بشر را به مخاطره افکنده است مطرح شد.
در توسعه پایدار، انسان مرکز توجه است و انسان ها، هماهنگ با طبیعت سزاوار حیاتی توأم با سلامت و سازندگی هستند و توسعه حقی است که باید به صورت مساوی، نسل های کنونی و آینده را زیر پوشش قرار دهد. بنابراین حفاظت از محیط زیست بخش جدا نشدنی از توسعه است و نمی تواند به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد و کشورها در یک حرکت جمعی، باید از سلامت و یکپارچگی نظام طبیعی کره زمین حراست کنند و با توجه به سهم متفاوت در آلودگی محیط زیست، کشورها، مسئولیت مشترک ولی متفاوتی در این زمینه دارند. با توجه به تمام عوامل توسعه پایدار و برای ایجاد دستور کار جهانی برای رسیدن به توسعه پایدار در سال ۱۹۹۲ دستور کاری در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید که به دستور کار ۲۱ معروف شد.
در دستور کار ۲۱ بر مواردی چون تغییر الگوی مصرف، تأمین نیازهای اساسی ملل فقیر، کاستن از مواد زائد و استفاده بهینه از مواد، بر لزوم حفاظت از محیط زیست کوه ها، دریاها، جنگل ها و جزایر تأکید شد. براین اساس توسعه پایدار به راه میانبری از میان تخصص ها و مشاغل نیاز دارد و از آنجا که به برقراری عدالت در بین نسل کنونی و نسل آینده معتقد است یک اصل اخلاقی نیز می باشد.
● ارکان توسعه پایدار
توسعه پایدار دارای سه اصل پایداری محیط زیست، پایداری اقتصادی و پایداری اجتماعی است.
اساس پایداری محیط زیست بر این اصل استوار است که استفاده از زمین باید به گونه ای صورت بگیرد که استفاده از آن برای نسل های آینده نیز میسر باشد و فعالیت های انسانی، از نظر پایداری محیطی تنها هنگامی پایدار است که بتواند بدون تقلیل منابع یا تنزل محیط طبیعی اجرا شود. برای این منظور لازم است استفاده از منابع طبیعی با توجه به ظرفیت تجدیدپذیری آنها (ظرفیت برد) باشد. توسعه پایدار محیط زیستی بر کاهش استفاده از منابع طبیعی و انرژی های تجدیدناپذیر، جلوگیری از اتلاف منابع انرژی، کاهش تولید پسماندها و تأکید بر استفاده مجدد و بازیافت پسماندها، استفاده از مواد قابل بازگشت به طبیعت و کاهش تولید آلودگی ها در صنایع و کشاورزی تأکید می کند.
پایداری اقتصادی به معنای حفظ و ارتقای وضعیت فعلی اقتصادی است بدون آن که منابع طبیعی دچار تخریب شود که در این راستا فعالیت های اقتصادی باید موجب رشد جامعه شوند و با عدالت و کارآیی همراه باشند. انسان و جوامع انسانی محور اصلی توسعه پایدار هستند همان گونه که گفته شد، هدف توسعه پایدار، توسعه همه جانبه است و توسعه همه جانبه بدون توسعه اجتماعی ممکن نخواهد بود. در توسعه اجتماعی بر اهدافی نظیر هویت فرهنگی، همبستگی اجتماعی، توسعه تشکیلاتی، مشارکت شهروندان، توانمندسازی انسان ها و امکان جابه جایی اجتماعی تأکید می شود. پس به طور کلی می توان گفت که هدف توسعه پایدار دستیابی به جامعه ای پویا و ماندگار است که این امر جز با حفظ محیط زیست ممکن نخواهد شد.
دکتر ناصر اقبالی
منبع : روزنامه ایران