یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
مراسم ویژه عشایری ، استان فارس
در سطح استان و به ویژه در میان ایل قشقایی و سایر ایلات كوچروی فارس مراسم ویژهای برگزار میشود. یكی از مهمترین و جالبترین این نوع مراسم در ایل قشقایی «كوساگلین» نام دارد و معمولاً در مواقعی كه باران نبارد به اجرا گذاشته میشود. نحوه اجرای این رسم به شرح زیر است :
در هنگام خشكسالی معمولاً از میان خانوارهای عشایری فردی به عنوان «كوساگلین» انتخاب میشود. این شخص دو «ملكی» یا «گیوه» در دو طرف صورت خود میبندد، یك ظرف چوبی كه «سرگو» یا «دوبك» نامیده میشود و مخصوص كوبیدن برنج است به كمر خود آویزان میكند و زنگی نیز به گردن میآویزد، از پشم گوسفند ریش میگذارد و مقداری آرد هم به سر و روی خود میریزد و با چوبدستی بزرگی كه به دست میگیرد، همراه با خواندن سرود در میان ایل راه میافتد، معمولاً بچههای ایل به دنبال «كوساگلین» حركت میكنند و شعری را به مضمون زیر به طور گروهی میخوانند :
كوساگلینم شاخ رزینم
یاد آوردم بارون آوردم
هیچی نمیخوام شیرینی میخوام
بعد كوساگلین از چادری به چادری دیگر میرود و چوبدستی خود را داخل اجاق چادرها كرده و آتش زیر اجاقها را روشن میكند، صاحب چادر وحشتزاده التماس میكند :
كوساگلین خانه خرابم نكن
چادرم را هر چه بخوای بهت میدهم
كوساگلین در جواب میگوید :
تو به من آرد بده
شیرینی بده
روغن بده
من به تو بارون میدم
البته اشعار فوق وقتی به زبان خود قشقاییها یعنی به زبان تركی خوانده میشود به لحاظ ریتم جالب توجه اشعار جذابیتهای خاصی را به نمایش میگذارد.
صاحب چادر مقداری آرد و روغن و شیرینی به او میدهد و كوساگلین به چادر دیگری میرود و پس از انجام این كار در پنجاه تا صد چادر آخرالامر، آردهای جمعآوری شده را همراهان كوساگلین خمیر كرده و داخل خمیر دانهای ریگ میاندازند و آن را به شكل دایره در آورده و از آن نانی به نام «تاپو» میپزند و به افرادی كه دور و بر كوساگلین هستند تعارف میكنند. بعد منتظر میمانند تا ببینند ریگ از دهان چه كسی در میآید. ریگ از دهان هر كس كه درآمد، او را میخوابانند و كوساگلین با چوب او را میزند. عشایر میانجیگری میكنند و میخوانند :
كوساگلین اورانزن
قول میدهیم ابر بشه، بارون بیاد
بعد همان كسی كه ریگ از دهانش بیرون آمده رو به آسمان میكند و میگوید :
خدایا آبروی مرا نبر بگو ابر بشه، بارون بیاد
با اجرای این مراسم افراد ایل معتقد هستند كه باران میبارد و بار دیگر سبزینگی را به ایل به ارمغان میآورد. یكی دیگر از مراسم ویژه ایلات قشقایی مراسم «چلهبدر» است كه در ارتباط مستقیم با كوچ اجرا میگردد. نحوه اجرای این مراسم نیز از قرار زیر است :
هنگام كوچ ایل قشقایی از ییلاق به قشلاق، بعضی از طوایف تا حدود دو الی سه ماه با شتر، الاغ و قاطر برای رساندن رمه به چراگاه پیادهروی میكنند تا به مقصد برسند. وقتی به قشلاق رسیدند تا اواسط پائیز كه هوا معمولاً مناسب است به چندین مكان تغییر محل میدهند. در مواقعی كه هوا بارانی میشود، عشایر برای در امان ماندن گوسفندان به یك ناحیه و محل خاصی میروند و چادرهای سیاه مخروطی شكل خود را برپا میدارند. در اواسط زمستان و به ویژه در روزهای نزدیك عید، برای این كه از گرمسیر به طرف سرحد ییلاقی شروع به كوچ كنند، باید به فكر تعلیف رمه هم باشند. در این وقت از سال در مناطق گرمسیری نوعی علف مضر به حال گوسفندان به نام «بهمن» تمام نواحی را در بر میگیرد، عشایر تغییر مكان كوچكی میدهند و خود را آماده كوچ به ییلاق مینمایند. قبل از شروع كوچ اصلی مراسم «چلهبدر» برگزار میشود. معمولاً در همان محلی كه تغییر مكان دادهاند 2 تكه درخت خشك به فاصله 7 الی 8 متری كنار هم قرار میدهند و آنها را آتش میزنند. بچههای ایل یك تكه آهن كه اغلب از سر دیگهاست به دست میگیرند و در دور آتش ایستاده و به هم میكوبند و گوسفندها را از میان آتش میگذرانند و با صدای بلند میخوانند : چلهبدر، چلهبدر.
زنان ایل هم مقداری آب در یك ظرف میریزند و آن را روی چوپانها و گوسفندان میپاشند. گوسفندها با اشتیاق از آتش میپرند و چوپانها نیز شادیكنان میخوانند :
شصتم نشستم - هفتادم كلكور دارم -
هشتادم پشت به زمین نهادم
آنگاه پس از آنكه كوچی كوچك انجام گرفت كوچ اصلی شروع میشود و به سوی سرحدات ییلاق روانه میشوند.
در هنگام خشكسالی معمولاً از میان خانوارهای عشایری فردی به عنوان «كوساگلین» انتخاب میشود. این شخص دو «ملكی» یا «گیوه» در دو طرف صورت خود میبندد، یك ظرف چوبی كه «سرگو» یا «دوبك» نامیده میشود و مخصوص كوبیدن برنج است به كمر خود آویزان میكند و زنگی نیز به گردن میآویزد، از پشم گوسفند ریش میگذارد و مقداری آرد هم به سر و روی خود میریزد و با چوبدستی بزرگی كه به دست میگیرد، همراه با خواندن سرود در میان ایل راه میافتد، معمولاً بچههای ایل به دنبال «كوساگلین» حركت میكنند و شعری را به مضمون زیر به طور گروهی میخوانند :
كوساگلینم شاخ رزینم
یاد آوردم بارون آوردم
هیچی نمیخوام شیرینی میخوام
بعد كوساگلین از چادری به چادری دیگر میرود و چوبدستی خود را داخل اجاق چادرها كرده و آتش زیر اجاقها را روشن میكند، صاحب چادر وحشتزاده التماس میكند :
كوساگلین خانه خرابم نكن
چادرم را هر چه بخوای بهت میدهم
كوساگلین در جواب میگوید :
تو به من آرد بده
شیرینی بده
روغن بده
من به تو بارون میدم
البته اشعار فوق وقتی به زبان خود قشقاییها یعنی به زبان تركی خوانده میشود به لحاظ ریتم جالب توجه اشعار جذابیتهای خاصی را به نمایش میگذارد.
صاحب چادر مقداری آرد و روغن و شیرینی به او میدهد و كوساگلین به چادر دیگری میرود و پس از انجام این كار در پنجاه تا صد چادر آخرالامر، آردهای جمعآوری شده را همراهان كوساگلین خمیر كرده و داخل خمیر دانهای ریگ میاندازند و آن را به شكل دایره در آورده و از آن نانی به نام «تاپو» میپزند و به افرادی كه دور و بر كوساگلین هستند تعارف میكنند. بعد منتظر میمانند تا ببینند ریگ از دهان چه كسی در میآید. ریگ از دهان هر كس كه درآمد، او را میخوابانند و كوساگلین با چوب او را میزند. عشایر میانجیگری میكنند و میخوانند :
كوساگلین اورانزن
قول میدهیم ابر بشه، بارون بیاد
بعد همان كسی كه ریگ از دهانش بیرون آمده رو به آسمان میكند و میگوید :
خدایا آبروی مرا نبر بگو ابر بشه، بارون بیاد
با اجرای این مراسم افراد ایل معتقد هستند كه باران میبارد و بار دیگر سبزینگی را به ایل به ارمغان میآورد. یكی دیگر از مراسم ویژه ایلات قشقایی مراسم «چلهبدر» است كه در ارتباط مستقیم با كوچ اجرا میگردد. نحوه اجرای این مراسم نیز از قرار زیر است :
هنگام كوچ ایل قشقایی از ییلاق به قشلاق، بعضی از طوایف تا حدود دو الی سه ماه با شتر، الاغ و قاطر برای رساندن رمه به چراگاه پیادهروی میكنند تا به مقصد برسند. وقتی به قشلاق رسیدند تا اواسط پائیز كه هوا معمولاً مناسب است به چندین مكان تغییر محل میدهند. در مواقعی كه هوا بارانی میشود، عشایر برای در امان ماندن گوسفندان به یك ناحیه و محل خاصی میروند و چادرهای سیاه مخروطی شكل خود را برپا میدارند. در اواسط زمستان و به ویژه در روزهای نزدیك عید، برای این كه از گرمسیر به طرف سرحد ییلاقی شروع به كوچ كنند، باید به فكر تعلیف رمه هم باشند. در این وقت از سال در مناطق گرمسیری نوعی علف مضر به حال گوسفندان به نام «بهمن» تمام نواحی را در بر میگیرد، عشایر تغییر مكان كوچكی میدهند و خود را آماده كوچ به ییلاق مینمایند. قبل از شروع كوچ اصلی مراسم «چلهبدر» برگزار میشود. معمولاً در همان محلی كه تغییر مكان دادهاند 2 تكه درخت خشك به فاصله 7 الی 8 متری كنار هم قرار میدهند و آنها را آتش میزنند. بچههای ایل یك تكه آهن كه اغلب از سر دیگهاست به دست میگیرند و در دور آتش ایستاده و به هم میكوبند و گوسفندها را از میان آتش میگذرانند و با صدای بلند میخوانند : چلهبدر، چلهبدر.
زنان ایل هم مقداری آب در یك ظرف میریزند و آن را روی چوپانها و گوسفندان میپاشند. گوسفندها با اشتیاق از آتش میپرند و چوپانها نیز شادیكنان میخوانند :
شصتم نشستم - هفتادم كلكور دارم -
هشتادم پشت به زمین نهادم
آنگاه پس از آنكه كوچی كوچك انجام گرفت كوچ اصلی شروع میشود و به سوی سرحدات ییلاق روانه میشوند.
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
حجاب دولت مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم مجلس جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهور گشت ارشاد رئیسی پاکستان امام خمینی سیدابراهیم رئیسی
پلیس تهران وزارت بهداشت قتل شهرداری تهران هواشناسی سیل کنکور فضای مجازی پایتخت زنان آتش سوزی
خودرو دلار بازار خودرو قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا مسکن تورم ایران خودرو قیمت
سریال تلویزیون یمن سینمای ایران سینما کیومرث پوراحمد موسیقی سریال پایتخت مهران مدیری فیلم ترانه علیدوستی قرآن کریم
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه روسیه اوکراین حماس ترکیه ایالات متحده آمریکا طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی فوتسال آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران سپاهان تراکتور باشگاه پرسپولیس لیورپول
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا سامسونگ فناوری اپل بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل