سه شنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴ / 29 April, 2025
مجله ویستا
نابرابری و ستم جنسی از دیدگاه اسلام و فمینیسم

این كتاب از پنج فصل، مقدمه ناشر (پژوهشكده حوزه و دانشگاه) و پیشگفتار مولف تشكیل شده است. در فصل اوّل كه با نام كلیات نامگذاری شده است، همانگونه كه انتظار میرود مولف محترم به مقدمات بحث از قبیل طرح مسئله، اهمیّت و ضرورت موضوع، اهداف تحقیق تاریخچه مختصر بحث و روش تحقیق و بررسی موضوع پرداخته میشود.
مولف محترم سئوالهای اساسی در تحقیق خود را چنین معرفی میكند:
۱ ) از دیدگاه اسلام و فمینیسم، نابرابی و ستم جنسی دقیق معلول كدام عامل یا عوامل است.
۲ ) راهبردهای مناسب برای رفع نابرابری و ستم جنسی از دیدگاه اسلام و فمینیسم كدامند؟ (ص ۱۲)
در بیان اهمیّت و ضرورت موضوع مولف با محترم ضمن بیان این نكته كه جنبش فمینیسم یكی از قویترین جنبشهای عدالت جویانه در جهان است به چالشهای پدیده آمده توسط طرفداران این جنبش علیه برخی سنتهای عرضی و برخی تعالیم اسلامی اشاره میكند. و معتقد است همسخنی اسلام و فمینیسم دست كم دو فایده مهم دارد: نخست تغییر پیشداوریهای منفی و نادرستی كه نسبت به اندیشههای فمینیستی به وجود آمده، و تمام آنها را اندیشههای انحرافی، ضد اخلاقی و خطرناك قلمداد كردهاند. دوم، آشكار شدن پارهای از كاستیهای حقیقی فمینیسم كه خود، گسترش نگاه انتقادی به این مكتب و كاهش نگرشهای منفعلانه و خوش بینانهای را در پی دارد كه بدون تجزیه و تحلیل، اندیشههای فمینیسی را كاملاً عقلانی شمردهاند. (ص ۱۳)
مولف محترم در ادامه فراگیرترین حوزه ستم جنسی را تقسیم كار جنسی میداند و تلاش میكند شواهد تاریخی متعددی را نیز بر این مطلب اقامه كند. این تقسیم كار جنسی در درون خانواده ودر قالب نقشهای خانهداری و بچهداری زنان نمایان میشود.[۱] البته مولف محترم بعداً چنین توضیح میدهد كه: بسیاری از مصادیق تقسیم كار جنسی توأم با نوعی نابرابری جنسیاند، ولی نمیتوان همه موارد تقسیم كار جنسی را مصداق نابرابری جنسی دانست، چرا كه این امكان وجود دارد كه مردان و زنان، بدون آنكه جایگاهایی نابرابر را احراز كنند، كارها را بر حسب جنسیت بین خود تقسیم كنند. (ص ۱۷ ـ ۱۴) نابرابری شغلی در قالب عدم تساوی مزد، محرومیت زنان از مشاغل حرفهای پردرآمد و اخراج بیشتر زنان از كار در شرایط ركورد اقتصادی، زمینهای دیگر از زمینههای ستم جنسی به شمار میآید.
نابرابری جنسی در آموزش و محیطهای آموزشی و همچنین مشاركت سیاسی دوجنس از مصادیق دیگری هستند كه مولف محترم آنها را از مصادیق تبعیض جنسی میداند و در نهایت معتقد است كه: در كشورهای جهان سوم، زنان نسبت به همتایان غربی خود با دشواریها، تبعیضات و نابرابریهای عمیقتری دست و پنجه نرم میكنند و همین امر باعث گردیده كه طرفداران جنبش فمینیسم، رسالت سنگینتری را بر دوش خود احساس كنند.
تعریف مفاهیم كلیدی مربوط به بحث از قبیل نابرابری جنسی، ستم جنسی تفاوت جنسی، جنسیتی، پدرسالاری، تقسیم كار جنسی، پایان بخش فصل اول است.
● به هفت نظریه یا گرایش عمده فمینیستی اشاره میشود كه عبارتند از:
۱ ) فمینیسم لیبرال
۲ ) فمینیسم ماركسیست
۳ ) فمینیسم رادیكال
۴ ) فمینیسم سوسیالیست
۵ ) فمینیسم اگزسیتانسیالیست
۶ ) فمینیسم روانكاوانه
۷ ) فمینیسم پست مدرنیست
مولف محترم ضمن ارایه گزارش مختصری از هر گرایش به معرفی چهرههای شاخص هر جریان میپردازد و در نهایت به ارزیابی اجمالی هر گرایش میپردازد. نكته قابل توجه آن كه مطالب این بخش تا حد زیادی از كتاب Feminist Jought نوشته رُزماری تانگ گرفته شده است و حتی در بخش ارزیابی هم كمتر شاهد ارزیابی بومی از یك نظریه خاص هستیم.
فصل سوم اختصاص به بررسی نظریه اسلامی درباره تبعیض و ستم جنسی دارد. مولف معتقد است برای فهم دیدگاه اسلام درباره این مسئله باید ابتدا میان نابرابری یا تمایز جنسی غیرستم آلود، نابرابر جنسی ستمآلود، ستم جنسی به معنای اخص كلمه (مانند خشونت، آزار جنسی...) تفكیك كرد و بعد از تفكیك فوق نابرابری و ستم جنسی از دیدگاه اسلام در سه محور مبانی فلسفی، تبیین نابرابری جنسی و تبیین ستم جنسی مورد بررسی قرار گیرد.
فصل چهارم اختصاص به بیان راهبردهای فمینیستی در جهت رفع نابرابری و ستم جنسی دارد. برخی راهبردها از قبیل تربیت انسانهای دوجنسیتی راهبردهای لیبرال فمینیستی، راهبردهای ماركسیستی، راهبردهای رادیكال فمینیستی راهبردهای اگزیستانسیالیستی و راهبردهای تلفیقی در این فصل مورد بحث قرار میگیرند.
فصل پنجم این كتاب به راهبردهای اسلام برای رفع ستم جنسی میپردازد و با مقایسه راهبردهای اسلامی و راهبردهای فمینیستی تلاش میكند تا برتری راهبردهای اسلامی را تبیین كند.
● اشاره:
در یك نگاه كلی میتوان موارد ذیل را از نقاط قوت این كتاب دانست:
۱ ) این كتاب در بیان اندیشهها و گرایشان فمینیستی در زبان فارسی در ردیف بهترینهاست، پرداختن به ۷ گرایش فمینیستی همراه با چهرههای شاخص آن و نقد اجمالی آن در ۳۵ صفحه همراه با جدول نظریههای فمینیستی در كنار استفاده از ادبیات تالیفی (و نه ترجمهای) استفاده از این كتاب را با آشنایی با نظریات فمینیستی در اولویت قرار میدهد.
۲ ) تلاش در جهت خلاصه كردن هر فصل در قالب جدول از محاسن قابل توجه این تحقیق است، كه جمعبندی و به خاطرسپاری مطالب را بسیار آسان میكند.
● شاید بتوان نكات ذیل را به عنوان ملاحظه بر این كتاب ذكر كرد.
۱ ) از جمله كاستیهایی كه در این كتاب به چشم میخورد فقدان بحث تاریخی از روند به وجود آمدن جنبشهای فمینیستی و علّت آن است. و بدیهی است كه در موضوع مورد بحث (فمینیسم) بحثهای تاریخی نقش عمده و مهمی را در شناخت مبانی و ماهیّت موضوع ایفا میكنند و به همین دلیل است كه بخش عمدهای از كتابهای مرتبط با این موضوع به بیان سیر تاریخی و علّت به وجود آمدن جنبش زنان و فمینسیم میپردازد.
۲ )ئغفلت از نقد مبنایی میان فمینیسم و نظریات اسلام درباره زنان از دیگر نقایص این كتاب است. تلاش مصنف عمدتاً بر این قرار گرفته است كه میان دو تفكر كه هر دو داعیهدار دفاع از حقوق زنان هستند و هر یك دیگری را نفی میكند به داوری بنشیند. در صورتی كه عمده چالش میان نظرات اسلام درباره زنان و نظرات فمینیستی به مبانی این دو تفكر برمیگردد. یكی دل در گرو سكولاریسم، اومانیسم، فردگرایی و... دارد و دیگری پرچمدار مبارزه با این مفاهیم است.
۳ ) در شناسایی و معرفی فمینیسم شاهد آن هستیم كه تقسیمبندیهای موازی صورت میگیرد كه هر كدام از منظر خاصی كاركرد مفید نیز دارند، در یك تالیف واحد مخاطب انتظار دارد اگر تقسیمبندیهای
موازی بیان میشود، نسبت به این تقسیم بندیها به یكدیگر نیز توضیح داده شود. مولف محترم در بخش نظریهها (فصل اول) گرایشات فمینیستی را در قالب فمینیسم لیبرال، ماركسیسم و رادیكال... بیان میكند و در فصل سوم (ص ۷۴) در بحث دیدگاه كلی صاحبنظران فمینیست درباب تفاوتهای جنسی، سه گرایش جبرگرا، محیطگرا و دیالكتیك مطرح میشوند، در این قسمت ممكن است این سئوال برای مخاطب پیش بیاید كه این تقسیم بندیها چگونه بر یكدیگر قابل تطبیقند. گویا در بیان تفاوتهای جنسی از دیدگاه سه گرایش فوق میان تفاوت جنسی و تفاوت جنسیتی خلط ظریفی صورت گرفته شده باشد.
۴ ) در خاتمه به نظر میرسد در مقایسه میان تفاوت جنسی و ستم جنسی از دیدگاه اسلام و فمینیسم نوعی مصادره به مطلوب صورت گرفته است این كه در گفته میشود بسیاری از تفاوت جنسیتی از قبیل تفاوت دیه، ارث، قصاص... كه از دید فمینیستها مصداق جنسی است از دید اسلام مصداق ستم جنسی نیست، به نظر پاسخ قانع كنندهای نمیآید.
محمدتقی كرمی
نوشته حسین بستان (نجفی)
نوشته حسین بستان (نجفی)
منبع : نشریه حورا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست