جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا
زن در عرصهٔ سینمای ایران
چهرهای كه از زن و مسائل زنان در سینما ارائه میشود و نیز آثاری كه برخی فیلمسازان زن در ایران به انجام رساندهاند هر دو، در خور توجهند ؛ آنچه در این پژوهش میخوانید نگاهی به چهرهٔ زنان در سینمای پس از انقلاب دارد ؛ چهرهای كه تصویرگران: خانمها رخشان بنی اعتماد ،پوران درخشنده و آقایان محسن مخملباف، داریوش مهرجویی، علی حاتمی، بهرام بیضایی و احمد رضا درویش به تصویر كشیدهاند . سینما، هنری است كه تأثیر شگرف و قدرت فراگیری آن بر كسی پوشیده نیست و گویا به همین علت است كه پیشرفت هنر و بخصوص هنر هفتم هر چند در ابتدا به شكلی كند است، ولی در ادامه با سرعتی سرسامآور نمود پیدا میكند، چرا كه فیلم و سینما همگانیترین طریقهٔ ارتباط با عموم مردم میباشد. كشور ایران هم از این تحول جدید عقب نمانده و شروع به تولیدات سینمایی میكند. سینمای ایران در پیش از انقلاب گاه با ساخت فیلمهایی بیهویت و عامه پسند ،ارزش هنری خود را از دست میدهد و گاه با وجود چند كارگردان با تجربه كه در حال حاضر هم به فعالیت خود مشغولند، فیلمهایی به یادماندنی و با ارزش برای ایران زمین به یادگار میگذارد، در اكثر فیلمهای پیش از انقلاب، زن موجودی بیارزش و غیر قابل بحث میباشد و از خصوصیات مثبت و انسانی او حرفی به میان نمیآید. در واقع در این دسته از فیلمها، زن فقط بازیچهٔ دست كارگردان و تهیه كنندهٔ فیلم است ؛ اما با وقوع انقلاب اسلامی، در سینمای ایران هم انقلابی صورت میگیرد و در كل، ماهیت سینما و زنان فیلم به گونهای مثبت تغییر مییابد. گرچه در سالهای اول و با وقوع جنگ، مدتی صنعت سینما ركود پیدا میكند، ولی با گذشت زمان، فعالیت فیلمسازان بیشتر شده و بر عكس سینمای پیشین، زنان با فرهنگ و بینشی جدید و در چهرههایی متفاوت با گذشته بر پردههای سینما ظاهر میشوند . در این سینمای تازه دگرگون شده، زن كم كم جایگاه خویش را پیدا كرده و گامی فراتر از نقشهای فرعی و دست چندم قبلی بر میدارد . در این آثار، تلاش شده ارزش والای زن شناسانده شود و فیلمها بنا بر ویژگیهای روانشناختی ،عاطفی، خانوادگی، اجتماعی، آموزشی و تربیتی، سیاسی و اقتصادی زن ،نوشته و كارگردانی شود. سازندگان این فیلمها نشان دادهاند كه از میان انبوه دیدگاهها و مضامین مختلف ،به زنان و مسائل پیرامون زن بیشتر میاندیشند و میخواهند كه در آثارشان، از زن به عنوان محور یك زندگی سالم در خانواده و اجتماع یاد كنند. این فیلمسازان با توجه به علایق خود، هر كدام یكی از خصوصیات اجتماعی و فردی زنان را انتخاب كرده و در مورد آن فیلم میسازند .
از میان این بخش از فیلمها و فیلمسازان نگاهی میاندازیم به چند فیلم شاخص كه در طول سالهای بعد از انقلاب ساخته شده و علاوه بر ساختار قوی فیلمنامه و تكنیك عالی كارگردانی، بهتر و بیشتر از دیگر فیلمها به موضوع زن پرداختهاند .
این فیلمسازان نشان دادهاند كه با توجه به قدرت كاری و دید ظریفی كه دارند، میتوانند به زیبایی و در بهترین شكل هنری، زن و دنیای او را به تصویر بكشند .
زن در آثار رخشان بنی اعتماد :
رخشان بنی اعتماد یكی از آن كارگردانانی است كه برای آشكار نمودن قابلیتها و تواناییهای زنان، آنان را در برابر مردان قرار نمیدهد، بلكه همه را در كنار هم مورد ارزیابی قرار داده و تصویری درست از ارتباط منطقی میان آنها نشان میدهد و این برعكس تصویری است كه دیگران با تضعیف مردان برای ارزشیابی زنان ارائه میدهند . بنی اعتماد در فیلم «روسری آبی» قابلیتهای سینمایی خود را بروز میدهد و این در حالی است كه پیش از آن هم فیلم «نرگس» را به كارنامهٔ سینمایی خود افزوده بود.«نرگس» سه مشخصهٔ ویژه را در خود جای میدهد: رنج، عشق و ایثار زنان ؛ سه ركنی كه بعدها در فیلم «سارا» هم دیده میشود . در «روسری آبی » عشقی از میان دیوارهای بلند یك خانهٔ اشرافی میجوشد و با ویرانههای فقر پیوند میخورد. «رحمانی» مرد پا به سن گذاشتهای است كه مالك مزرعهٔ گوجه فرنگی و كارخانهٔ رب سازی است. زنش را از دست داده و در حال حاضر با وجود سه دخترش ،تنها زندگی میكند. «نوبر» ،كارگر مزرعهٔ رحمانی است. او در اوج فقر، از مادری معتاد ،خواهری كوچك و برادری شرور نگهداری میكند و با توجه به تمام ناملایمات فقر، نجابت و عزت نفس خویش را حفظ میكند. رحمانی وقتی ثبات قدم و سخن محكم «نوبر» را در حین كار میبیند، نطفهٔ محبت و علاقه در دلش پا میگیرد ،ولی با این وجود، ازدواج در پیری را عملی زشت میداند و دائم با وجدانش كلنجار میرود تا نقش نوبر را از دهنش پاك كند اما صداقت نوبر باری دیگر او را مجذوب كرده و رحمانی عاقبت به این نتیجه میرسد كه خوشبختی چیزی نیست كه دیگران در زندگی او میبینند، بلكه خوشبختی چیزی است كه باید در دل او باشد .
عشق در «روسری آبی» رمانتیك نیست، بلكه به عنوان یك نیاز در زندگی بشر مورد ارزیابی قرار میگیرد. در این فیلم باید درد غربت و تنهایی را چشید. عشق و عاطفهٔ رحمانی را درك كرد و فهمید كه نوبر، واقعاً نوبر زندگی او است و این در حالی است كه نوبر، خود دنبال راه چارهای برای گذران زندگیشان است چرا كه مادر به زندان افتاده و نوبر در صدد است تا برادرش چون مادر به دام اعتیاد گرفتار نشود .
عاقبت زندگی نوبر و رحمانی به هم پیوند میخورد، اما با این صورت مسأله كه نوبر با تمام مشكلاتش به پول مرد چشم ندارد بلكه به حمایت و محبت او اهمیت میدهد، ولی وقتی دختران رحمانی قضیه را میفهمند ،فكر میكنند نوبر برای تصاحب ثروت پدرشان او را فریفته، پس سعی میكنند با رشوه و پول، نوبر را تطمیع كرده و او را از زندگی پدرشان خارج كنند، اما نوبر در مقابل دختران رحمانی میایستد و میگوید:« من به خاطر چیزی نیومده بودم كه به خاطرش برم، من به خاطر كسی اومده بودم.»
زن در آثار مخملباف
«محسن مخملباف» با وجود جوش و خروش روانشناختی كه در یك به یك آثار مكتوب و غیر مكتوبش دیده میشود، یكی دیگر از فیلمسازانی است كه نشان داده به زنان و مشكلات آنها اهمیت میدهد .
زن در «بایكوت» تحمل كنندهٔ همهٔ مشكلات است و در عین حال سازندهٔ وجود مرد. او هنگامی كه شوهرش را به جرم سیاسی بودن به زندان میاندازند، پشتیبان مرد است و در غیاب او حرمت خانه را پاس میدارد .
در اپیزود اول فیلم «دستفروش»، زن به واقعیترین شكل، جاندار و پویاست. فقر و مظلومیت زنی كه برای نجات فرزندش از بیماری، میخواهد او را بر سر راه نهد به خوبی در این فیلم آشكار است، گرچه بعدا" عاطفهٔ مادری در زن غلیان و او را در تلاشی مضاعف برای یافتن كودك راهنمایی میكند .
در «بای سیكلران» با اینكه وجود فیزیكی زن كمرنگ است ولی زن عامل و محركی است كه باعث میشود مرد هفت شبانه روز تمام بر روی دوچرخه دور بزند تا اینكه پول كافی برای مداوای او بیابد. در این فیلم، زن، ركن اساسی خانواده است و چنان ارزشمند است كه مرد و فرزندش به خاطر او هر چه در توان دارند ،میگذارند تا اینكه خود هم به بینش جدیدی از زندگی میرسند .زن در آثار پوران درخشنده :
«پوران درخشنده» از آن دست فیلمسازانی است كه به مسائل تربیتی و آموزشی بها میدهد و در این میان از زن به عنوان عنصری فعال و پویا یاد میكند. در فیلم «رابطه»، نوجوانی مشكل گفتاری و شنوایی دارد و مورد آزار و اذیت دوستان و همسایگان است ولی مادر از او حمایت میكند و در آخر با از خود گذشتگی و تلاش او است كه فرزند درمان میشود و میتواند بالاخره با دنیای پیرامونش ارتباط برقرار كند .
در «پرندهٔ كوچك خوشبختی» با ملیحه و زندگی او آشنا میشویم. ملیحه نوجوانی است كه شاهد غرق شدن مادرش در استخر بوده و در اثر مشاهدهٔ این صحنه از ترس شوكه شده و قدرت تكلم خود را از دست داده است. او با دیدن بعضی چیزها و یادآوری خاطرهٔ مرگ مادر، عصبی شده و دچار تشنج میگردد. در این میان هم كلاسیها و كودكان همسایه با آزار رساندن به ملیحه باعث ناسازگاری بیشتر او با اطرافیان میشوند. خانم شفیق كه به تازگی مربی آموزشگاه ناشنوایان شده است، با دیدن حالات ملیحه درصدد كمك به او برمیآید و سعی میكند با نزدیك شدن به وی او را به زندگانی عادیش برگرداند ،ولی وضعیت ملیحه طوری است كه حتی پدرش از دست او خسته شده و احتمال بهبودیش را نمیدهد، اما خانم شفیق كه نمونه یك مربی فداكار است، كنار ملیحه میماند، او را به گردش میبرد، برایش هدیه میآورد و سعی میكند تمام گذشته تلخ او را در ذهنش دفن كند ؛ تا اینكه در آخر فیلم بعد از یك حادثهٔ غیر منتظره ،خانم مربی به كمك ملیحه میشتابد ولی خود به داخل استخر خانه میافتد ،خاطرهٔ مرگ مادر در ذهن ملیحه تداعی میشود و بالاخره ملیحه قادر به تكلم شده و كلمهٔ مادر را به زبان میآورد، چرا كه او خانم شفیق را در حال حاضر به عنوان مربی، دوست و مادر پذیرفته است .
زن در آثار مهرجویی :
«داریوش مهرجویی» در طول كارنامهٔ سینمایش نشان داده كه به خصوصیات درونی زنان اهمیت میدهد و سعی دارد در فیلمهایش به آنها اشاره كند. آثار او به ویژه در دههٔ اخیر، بیانگر دیدگاه او نسبت به زنان و مسائل خانوادگی است. دیدی كه وی نسبت به زن و زندگی دارد، بیننده را دچار شوك و هیجان میكند و او را به تعمق وا میدارد .
فیلم «سارا» كاری از مهرجویی است كه به زندگی پرتلاش زنی به نام سارا اشاره میكند. شوهر سارا بیمار است و زن، دور از چشم شوهر و پنهانی، مروارید دوزی میكند تا اینكه وامی را كه به خاطر شوهرش از بانك گرفته است پس بدهد، ولی مرد كه قدر زنش را نمیداند در دنیای افكار خودش غرق است و از سارا فقط به عنوان خانم كوچولویی نام میبرد. با اینهمه، زن، پرده از رازش بر نمیدارد و در اثر كار بیش از حد، سوی چشمانش را از دست میدهد، ولی باز هم خود به تنهایی بار تمام مشكلات را بر دوش میكشد. او میخواهد یك تنه از پس همهٔ سختیها برآید چرا كه به درك تازهای از زندگی رسیده و عكس العملهایش همه منطقی هستند نه احساسی .
زن در آثار علی حاتمی :
«علی حاتمی» در «دلشدگان » و «مادر» نگاه تازهای به زن دارد. فرزندان مادری در آستانهٔ مرگ به خواست او به خانهاش میآیند تا روزهای آخر زندگی در كنار وی باشند. پنج فرزند كه مدتی است از هم دور افتادهاند و با هم اختلافاتی دارند با شنیدن سرگذشتهای مادر به تدریج به هم نزدیك میشوند تا اینكه سر و كلهٔ پسر دیگری پیدا میشود. بچهها از دیدن این مرد غریبه و عرب زبان تعجب میكنند، و مادر برای آنها میگوید كه این پسر،یادگار پدرشان از زمان تبعید است، چرا كه شوهر او را به جرم سیاسی بودن به جنوب تبعید كرده بودند و او به خاطر اینكه شوهرش در آنجا تنها نماند ،برای او همسری میگیرد و این پسر، فرزند همان زن است. خواهران و برادران كه تازه دارند با خودشان مأنوس میشوند كمكم با این برادر جدید هم ارتباط برقرار میكنند و مادر كه نمونهٔ یك زن از خود گذشته و یك مادر ایرانی است ،پیوند دهندهٔ رابطهٔ سرد فرزندان پراكندهاش میشود و به درد دل آنها گوش جان میسپارد ،به گونهای كه خود در لابه لای ماجرا و آدمهای اطرافش گم میشود و فیلم بیشتر به زندگی بچههایش میپردازد تا خود مادر، جز قسمتی كه به جوانی مادر و تبعید پدر اشاره دارد. در انتها مادر كه تمام مقدمات مرگ و مراسم تدفین و عزاداریش را آماده كرده است، در لباسی سپید و در رختخوابی سپید، چون اسطورهای همیشه زنده، میمیرد .
زن در آثار بهرام بیضایی :
زن در فیلمهای «بهرام بیضایی» انسانی است به غایت ملموس. زن موجودی است حس شدنی، شكوهمند و افسانهای. زن فیلمهای او تصویری است از همهٔ زنان در هیأت یك زن. زنان در آثار بیضایی، هرگز از زن بودن خویش شرمنده نیستند ،زیرا در تصویرها و حكایاتی كه او از زنان ارائه میدهد جایی برای شرمندگی نیست. این زن ممكن است به حساب نیاید، نا امید باشد، از دست زندگی و همسرش دلتنگ گردد و یا شكست بخورد اما همهٔ اینها به صورت عوامل بیرونی و رفتاری اجتماعی نشان داده میشود و از درون شخصیت وی مایه نمیگیرد. در حقیقت این اطرافیان زن هستند كه باید از نگرانی و ناراحتی او شرمسار باشند. زن گله میكند، اما نه از این جهت كه زن است بلكه از آن جهت كه همه چیز آن طور كه باید باشد ،نیست .
زن در آثار احمد رضا درویش :
«احمدرضا درویش» با ساخت «كیمیا» از شجاعت و بی باكی زن سخن میگوید.«رضا» در محاصرهٔ خرمشهر همسر باردارش را به بیمارستان میرساند ولی به علت ازدیاد مجروحان جنگ از پذیرش او سر باز میزنند تا اینكه رضا با التماس ،نظر خانم دكتری را جلب میكند و از او میخواهد كه همسرش را كمك كند. دكتر كه «شكوه» نام دارد در حالی كه بیمارستان زیر آتش است، درمیان گرد و خاك و تكه شیشههایی كه بر سر و رویش پرتاب میشود، كیمیا را به دنیا میآورد و با تولد او سقف اتاق عمل فرو میریزد.
در جایی كه همه با مرگ سر و كار دارند و زندگی كودكی بی اهمیت جلوه میكند، كیمیا زندگیش را آغاز میكند ؛ غافل از آنكه مادر زیر عمل جان میدهد. رضا كه درصدد آوردن ماشینی برای حمل زن و فرزندش است در میانهٔ راه به اسارت دشمن در میآید. و شكوه كه نوزادی روی دستش مانده است ناگهان خبر مرگ همسرش را میشنود. بمباران و حوادث دیگر چنان پشت سر هم و آنی اتفاق میافتد كه زن حتی مجال اشك ریختن را نمییابد. او نوزاد را در آغوش میگیرد و به سوی شهر دیگری میگریزد. نیروهای دشمن به شهر وارد شده و تانكی عراقی «شكوه» را تعقیب میكند و او با ترس و التهاب كودك را از مرگ و نیستی میرهاند و به او زندگی دوباره میدهد .
از میان این بخش از فیلمها و فیلمسازان نگاهی میاندازیم به چند فیلم شاخص كه در طول سالهای بعد از انقلاب ساخته شده و علاوه بر ساختار قوی فیلمنامه و تكنیك عالی كارگردانی، بهتر و بیشتر از دیگر فیلمها به موضوع زن پرداختهاند .
این فیلمسازان نشان دادهاند كه با توجه به قدرت كاری و دید ظریفی كه دارند، میتوانند به زیبایی و در بهترین شكل هنری، زن و دنیای او را به تصویر بكشند .
زن در آثار رخشان بنی اعتماد :
رخشان بنی اعتماد یكی از آن كارگردانانی است كه برای آشكار نمودن قابلیتها و تواناییهای زنان، آنان را در برابر مردان قرار نمیدهد، بلكه همه را در كنار هم مورد ارزیابی قرار داده و تصویری درست از ارتباط منطقی میان آنها نشان میدهد و این برعكس تصویری است كه دیگران با تضعیف مردان برای ارزشیابی زنان ارائه میدهند . بنی اعتماد در فیلم «روسری آبی» قابلیتهای سینمایی خود را بروز میدهد و این در حالی است كه پیش از آن هم فیلم «نرگس» را به كارنامهٔ سینمایی خود افزوده بود.«نرگس» سه مشخصهٔ ویژه را در خود جای میدهد: رنج، عشق و ایثار زنان ؛ سه ركنی كه بعدها در فیلم «سارا» هم دیده میشود . در «روسری آبی » عشقی از میان دیوارهای بلند یك خانهٔ اشرافی میجوشد و با ویرانههای فقر پیوند میخورد. «رحمانی» مرد پا به سن گذاشتهای است كه مالك مزرعهٔ گوجه فرنگی و كارخانهٔ رب سازی است. زنش را از دست داده و در حال حاضر با وجود سه دخترش ،تنها زندگی میكند. «نوبر» ،كارگر مزرعهٔ رحمانی است. او در اوج فقر، از مادری معتاد ،خواهری كوچك و برادری شرور نگهداری میكند و با توجه به تمام ناملایمات فقر، نجابت و عزت نفس خویش را حفظ میكند. رحمانی وقتی ثبات قدم و سخن محكم «نوبر» را در حین كار میبیند، نطفهٔ محبت و علاقه در دلش پا میگیرد ،ولی با این وجود، ازدواج در پیری را عملی زشت میداند و دائم با وجدانش كلنجار میرود تا نقش نوبر را از دهنش پاك كند اما صداقت نوبر باری دیگر او را مجذوب كرده و رحمانی عاقبت به این نتیجه میرسد كه خوشبختی چیزی نیست كه دیگران در زندگی او میبینند، بلكه خوشبختی چیزی است كه باید در دل او باشد .
عشق در «روسری آبی» رمانتیك نیست، بلكه به عنوان یك نیاز در زندگی بشر مورد ارزیابی قرار میگیرد. در این فیلم باید درد غربت و تنهایی را چشید. عشق و عاطفهٔ رحمانی را درك كرد و فهمید كه نوبر، واقعاً نوبر زندگی او است و این در حالی است كه نوبر، خود دنبال راه چارهای برای گذران زندگیشان است چرا كه مادر به زندان افتاده و نوبر در صدد است تا برادرش چون مادر به دام اعتیاد گرفتار نشود .
عاقبت زندگی نوبر و رحمانی به هم پیوند میخورد، اما با این صورت مسأله كه نوبر با تمام مشكلاتش به پول مرد چشم ندارد بلكه به حمایت و محبت او اهمیت میدهد، ولی وقتی دختران رحمانی قضیه را میفهمند ،فكر میكنند نوبر برای تصاحب ثروت پدرشان او را فریفته، پس سعی میكنند با رشوه و پول، نوبر را تطمیع كرده و او را از زندگی پدرشان خارج كنند، اما نوبر در مقابل دختران رحمانی میایستد و میگوید:« من به خاطر چیزی نیومده بودم كه به خاطرش برم، من به خاطر كسی اومده بودم.»
زن در آثار مخملباف
«محسن مخملباف» با وجود جوش و خروش روانشناختی كه در یك به یك آثار مكتوب و غیر مكتوبش دیده میشود، یكی دیگر از فیلمسازانی است كه نشان داده به زنان و مشكلات آنها اهمیت میدهد .
زن در «بایكوت» تحمل كنندهٔ همهٔ مشكلات است و در عین حال سازندهٔ وجود مرد. او هنگامی كه شوهرش را به جرم سیاسی بودن به زندان میاندازند، پشتیبان مرد است و در غیاب او حرمت خانه را پاس میدارد .
در اپیزود اول فیلم «دستفروش»، زن به واقعیترین شكل، جاندار و پویاست. فقر و مظلومیت زنی كه برای نجات فرزندش از بیماری، میخواهد او را بر سر راه نهد به خوبی در این فیلم آشكار است، گرچه بعدا" عاطفهٔ مادری در زن غلیان و او را در تلاشی مضاعف برای یافتن كودك راهنمایی میكند .
در «بای سیكلران» با اینكه وجود فیزیكی زن كمرنگ است ولی زن عامل و محركی است كه باعث میشود مرد هفت شبانه روز تمام بر روی دوچرخه دور بزند تا اینكه پول كافی برای مداوای او بیابد. در این فیلم، زن، ركن اساسی خانواده است و چنان ارزشمند است كه مرد و فرزندش به خاطر او هر چه در توان دارند ،میگذارند تا اینكه خود هم به بینش جدیدی از زندگی میرسند .زن در آثار پوران درخشنده :
«پوران درخشنده» از آن دست فیلمسازانی است كه به مسائل تربیتی و آموزشی بها میدهد و در این میان از زن به عنوان عنصری فعال و پویا یاد میكند. در فیلم «رابطه»، نوجوانی مشكل گفتاری و شنوایی دارد و مورد آزار و اذیت دوستان و همسایگان است ولی مادر از او حمایت میكند و در آخر با از خود گذشتگی و تلاش او است كه فرزند درمان میشود و میتواند بالاخره با دنیای پیرامونش ارتباط برقرار كند .
در «پرندهٔ كوچك خوشبختی» با ملیحه و زندگی او آشنا میشویم. ملیحه نوجوانی است كه شاهد غرق شدن مادرش در استخر بوده و در اثر مشاهدهٔ این صحنه از ترس شوكه شده و قدرت تكلم خود را از دست داده است. او با دیدن بعضی چیزها و یادآوری خاطرهٔ مرگ مادر، عصبی شده و دچار تشنج میگردد. در این میان هم كلاسیها و كودكان همسایه با آزار رساندن به ملیحه باعث ناسازگاری بیشتر او با اطرافیان میشوند. خانم شفیق كه به تازگی مربی آموزشگاه ناشنوایان شده است، با دیدن حالات ملیحه درصدد كمك به او برمیآید و سعی میكند با نزدیك شدن به وی او را به زندگانی عادیش برگرداند ،ولی وضعیت ملیحه طوری است كه حتی پدرش از دست او خسته شده و احتمال بهبودیش را نمیدهد، اما خانم شفیق كه نمونه یك مربی فداكار است، كنار ملیحه میماند، او را به گردش میبرد، برایش هدیه میآورد و سعی میكند تمام گذشته تلخ او را در ذهنش دفن كند ؛ تا اینكه در آخر فیلم بعد از یك حادثهٔ غیر منتظره ،خانم مربی به كمك ملیحه میشتابد ولی خود به داخل استخر خانه میافتد ،خاطرهٔ مرگ مادر در ذهن ملیحه تداعی میشود و بالاخره ملیحه قادر به تكلم شده و كلمهٔ مادر را به زبان میآورد، چرا كه او خانم شفیق را در حال حاضر به عنوان مربی، دوست و مادر پذیرفته است .
زن در آثار مهرجویی :
«داریوش مهرجویی» در طول كارنامهٔ سینمایش نشان داده كه به خصوصیات درونی زنان اهمیت میدهد و سعی دارد در فیلمهایش به آنها اشاره كند. آثار او به ویژه در دههٔ اخیر، بیانگر دیدگاه او نسبت به زنان و مسائل خانوادگی است. دیدی كه وی نسبت به زن و زندگی دارد، بیننده را دچار شوك و هیجان میكند و او را به تعمق وا میدارد .
فیلم «سارا» كاری از مهرجویی است كه به زندگی پرتلاش زنی به نام سارا اشاره میكند. شوهر سارا بیمار است و زن، دور از چشم شوهر و پنهانی، مروارید دوزی میكند تا اینكه وامی را كه به خاطر شوهرش از بانك گرفته است پس بدهد، ولی مرد كه قدر زنش را نمیداند در دنیای افكار خودش غرق است و از سارا فقط به عنوان خانم كوچولویی نام میبرد. با اینهمه، زن، پرده از رازش بر نمیدارد و در اثر كار بیش از حد، سوی چشمانش را از دست میدهد، ولی باز هم خود به تنهایی بار تمام مشكلات را بر دوش میكشد. او میخواهد یك تنه از پس همهٔ سختیها برآید چرا كه به درك تازهای از زندگی رسیده و عكس العملهایش همه منطقی هستند نه احساسی .
زن در آثار علی حاتمی :
«علی حاتمی» در «دلشدگان » و «مادر» نگاه تازهای به زن دارد. فرزندان مادری در آستانهٔ مرگ به خواست او به خانهاش میآیند تا روزهای آخر زندگی در كنار وی باشند. پنج فرزند كه مدتی است از هم دور افتادهاند و با هم اختلافاتی دارند با شنیدن سرگذشتهای مادر به تدریج به هم نزدیك میشوند تا اینكه سر و كلهٔ پسر دیگری پیدا میشود. بچهها از دیدن این مرد غریبه و عرب زبان تعجب میكنند، و مادر برای آنها میگوید كه این پسر،یادگار پدرشان از زمان تبعید است، چرا كه شوهر او را به جرم سیاسی بودن به جنوب تبعید كرده بودند و او به خاطر اینكه شوهرش در آنجا تنها نماند ،برای او همسری میگیرد و این پسر، فرزند همان زن است. خواهران و برادران كه تازه دارند با خودشان مأنوس میشوند كمكم با این برادر جدید هم ارتباط برقرار میكنند و مادر كه نمونهٔ یك زن از خود گذشته و یك مادر ایرانی است ،پیوند دهندهٔ رابطهٔ سرد فرزندان پراكندهاش میشود و به درد دل آنها گوش جان میسپارد ،به گونهای كه خود در لابه لای ماجرا و آدمهای اطرافش گم میشود و فیلم بیشتر به زندگی بچههایش میپردازد تا خود مادر، جز قسمتی كه به جوانی مادر و تبعید پدر اشاره دارد. در انتها مادر كه تمام مقدمات مرگ و مراسم تدفین و عزاداریش را آماده كرده است، در لباسی سپید و در رختخوابی سپید، چون اسطورهای همیشه زنده، میمیرد .
زن در آثار بهرام بیضایی :
زن در فیلمهای «بهرام بیضایی» انسانی است به غایت ملموس. زن موجودی است حس شدنی، شكوهمند و افسانهای. زن فیلمهای او تصویری است از همهٔ زنان در هیأت یك زن. زنان در آثار بیضایی، هرگز از زن بودن خویش شرمنده نیستند ،زیرا در تصویرها و حكایاتی كه او از زنان ارائه میدهد جایی برای شرمندگی نیست. این زن ممكن است به حساب نیاید، نا امید باشد، از دست زندگی و همسرش دلتنگ گردد و یا شكست بخورد اما همهٔ اینها به صورت عوامل بیرونی و رفتاری اجتماعی نشان داده میشود و از درون شخصیت وی مایه نمیگیرد. در حقیقت این اطرافیان زن هستند كه باید از نگرانی و ناراحتی او شرمسار باشند. زن گله میكند، اما نه از این جهت كه زن است بلكه از آن جهت كه همه چیز آن طور كه باید باشد ،نیست .
زن در آثار احمد رضا درویش :
«احمدرضا درویش» با ساخت «كیمیا» از شجاعت و بی باكی زن سخن میگوید.«رضا» در محاصرهٔ خرمشهر همسر باردارش را به بیمارستان میرساند ولی به علت ازدیاد مجروحان جنگ از پذیرش او سر باز میزنند تا اینكه رضا با التماس ،نظر خانم دكتری را جلب میكند و از او میخواهد كه همسرش را كمك كند. دكتر كه «شكوه» نام دارد در حالی كه بیمارستان زیر آتش است، درمیان گرد و خاك و تكه شیشههایی كه بر سر و رویش پرتاب میشود، كیمیا را به دنیا میآورد و با تولد او سقف اتاق عمل فرو میریزد.
در جایی كه همه با مرگ سر و كار دارند و زندگی كودكی بی اهمیت جلوه میكند، كیمیا زندگیش را آغاز میكند ؛ غافل از آنكه مادر زیر عمل جان میدهد. رضا كه درصدد آوردن ماشینی برای حمل زن و فرزندش است در میانهٔ راه به اسارت دشمن در میآید. و شكوه كه نوزادی روی دستش مانده است ناگهان خبر مرگ همسرش را میشنود. بمباران و حوادث دیگر چنان پشت سر هم و آنی اتفاق میافتد كه زن حتی مجال اشك ریختن را نمییابد. او نوزاد را در آغوش میگیرد و به سوی شهر دیگری میگریزد. نیروهای دشمن به شهر وارد شده و تانكی عراقی «شكوه» را تعقیب میكند و او با ترس و التهاب كودك را از مرگ و نیستی میرهاند و به او زندگی دوباره میدهد .
منبع : بنياد انديشه اسلامي
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست