دوشنبه, ۱۹ آذر, ۱۴۰۳ / 9 December, 2024
مجله ویستا
زمینه های فرهنگی باید تغییر کند
اسلام تنها پناهنگاه زنان است- روز چهارم آذر ماه، روز بینالمللی مبارزه با خشونت است. روزی که باعث میشود حداقل یک بار در سال جهانیان به زنان و ظلمهایی که به آنان میرود توجه کنند اما این روز چگونه به وجود آمد؟
برای اولین بار در «اولین گردهمایی زنان آمریکای لاتین و جزایر دریای کارائیب» که در بوگوتا، کلمبیا، در روزهای ۱۸ تا ۲۱ ژوئیه ۱۹۸۱، تشکیل شد، روز ۲۵ نوامبر به عنوان «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان» اعلام شد. تاریخ ۲۵ نوامبر به یادبود خاطره ۳ خواهر اهل جمهوری دومینیکن، خواهران «میرابال» انتخاب شد. قتل این ۳ زن در سال ۱۹۶۰ در دوران حکومت دیکتاتوری رافائل تروئیلو صورت گرفت. اعلام این روز به عنوان روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان به عنوان احترام به این سه خواهر و همچنین اذعان به وجود خشونت جنسیتی در جهان است.
اعمال خشنونت علیه زنان داستان طولانی و غمانگیزی دارد. خشونت خانگی، تجاوز، خرید و فروش زنان و دختران، تن فروشی اجباری، خشونتهای ناشی از جنگ، بردگی جنسی، بارداری اجباری، کشتار نوزادان دختر، انتخاب جنسیت نوزادان، و خشونت سیاسی نمونههایی از اعمال خشونت هستند.
در بسیاری جوامع خانواده اولین مکان آغاز خشونت علیه زنان است. زنان در خانوادههای جوامع برخی سنتی به بهانه عدم رعایت ارزشها و قید و بندهای سنتی و به بهانه حفظ آبرو به شدیدترین شکل تنبیه میشوند. افزایش شکنجه، به قتل رساندن دختران توسط پدر، برادر یا عمو و دایی و روی دادن قتلهای ناموسی شاهدی بر این مدعاست.
طبق آمارها ۷۰ درصد از زنان مورد خشونت قرار میگیرند. برای حدود یک چهارم زنان آغاز خشونت از همان روز اول ازدواج و یک چهارم دیگر در همان هفته اول ازدواج است. در هر ۱۲ ثانیه یک زن مورد آزار و اذیت قرار میگیرد. از هر ۳ زن در طول زندگی یک نفر به وسیله همسر خود مورد آزار و اذیت قرار میگیرد. ۹۵ درصد خشونت های اعمال شده در خانواده ها از سوی مردان است. بیش از ۴۰ درصد از قتل زنان بهوسیله شوهرشان صورت میگیرد. از هر ۱۰ زوج ۶ زوج دست به اعمال خشونت بار خانوادگی میزنند.خشونت عواقب نگرانکنندهای دارد که ابعاد جسمی، روحی و اجتماعی آن لطمات جبران ناپذیری را به همراه دارد.عوارض جسمی آن عبارتند از: شکستگی، آسیب به اندامهای داخلی، بیماریهای التهابی، عفونت، آسم ، سردرد و ایدز. عوارض روانی آن نیزشامل اضطراب، افسردگی، ترس، کاهش اعتماد به نفس، مشکلات جنسی، وسواس، اختلال خوردن، اختلال خواب، سرزنش خود و اختلال در ایجاد ارتباط و در نهایت خودکشی یا دیگر کشی میشود.
خشونت در خانواده در تمامی طبقات، نژادها، سطوح مختلف درآمد و تحصیلات وجود دارد.
افراد خشن در دوران کودکی قربانی یا شاهد خشونت بودهاند. به این ترتیب خشونت خانوادگی به یک فرد خاتمه نمییابد و قربانی در بزرگسالی و پس از تشکیل خانواده همان رفتار فرا گرفته در خانواده را در حل تعارضها و تنشهای خانوادگی به کار میگیرد، پدیدهای که در جامعه کارشناسی از آن به عنوان «گردش خشونت» نام میبرند.
اما نکته نگرانکننده اینجاست که ساختار جامعه نیز هنجارهای مربوط به خشونت را میپذیرد و رفتار خشن را تحمل میکند و باعث تقویت خشونت خانوادگی و گردش آن از نسلی به نسل دیگر میشود.
آمارها نشان میدهد ۹۰ درصد کودکانی که در خانوادههایی زندگی میکنند که در آنها ضرب و شتم وجود دارد، به کتک خوردن مادرشان آگاهی دارند.۸۰ درصد بزهکاران در حیطه سرشار از خشونت بزرگ شدهاند. پسرانی که در شرایط خشونت بار خانوادگی بزرگ میشوند، ۷۰ درصد بیشتر از بقیه گرایش کتک زدن به زنانی که با آنان زندگی میکنند را دارا هستند.کودکانی که در شرایط خشونت بار زندگی میکنند ۳۰۰ درصد بیشتر از افراد معمولی الکلی یا معتاد میشوند. این آمارهای تکان دهنده حاکی از تاثیرات خشونت و بازتولید خشونت در جامعه است. خشونت جنسیتی نیز یکی دیگر از شیوههای اعمال خشونت علیه زنان است. خشونت جنسیتی در دو حالت بر زنان اعمال میشود: یکی اجبار به ایجاد رابطه و تجاوز و دیگر برخورد دوگانه با دو جنس زن و مرد و یکی را بر دیگری ترجیح دادن.
مورد دیگر خشونت در دوران جنگ است که زنان زندان ابوغریب در کشور عراق که در جنگ میان آمریکا و عراق بیشترین فشارهای جسمی و روحی به آنان تحمیل شد، بهترین نمونه این واقعیت هستند.زنان مناطق جنگی مانند بوسنی، کوزوو و افغانستان نیز از این جملهاند. برای زنان حتی پس از اعلام پایان جنگ هنوز فاجعه سپری نشده است.
مشکلات روحی و روانی زنانی که مورد تجاوز قرار گرفتهاند و کودکانی که ناخواسته به دنیا آمده اند ، باقی مانده است و این کابوسی است که برای این زنان صدمه دیده ادامه دارد.اگر فیلم لاکپشت ها هم پرواز میکنند را دیده باشید حتما سرنوشت آگرین را به یاد میآورید.
زنان در سیاست نیز مورد خشونت واقع میشوند. خشونت سیاسی با عملکرد اهرمهای قدرت رسمی یعنی دولت، علیه زنان اعمال میشود. این خشونت به صورت غفلت از حقوق انسانی زنان در قانون گذاری انعکاس مییابد و به صورت عدم پشتیبانی از برابری حقوق زن و مرد در سیاستگذاری ظاهر میشود.
با وجود اشکال گسترده خشونت، اعمال آن معمولا پنهان میماند. طبق آمار کمتر از ۳۵ درصد خشونتهای خانگی به پلیس گزارش میشود.در یک تحقیق ۳ ماهه از ۱۸۰ مورد شکایت خشونت خانگی ۱۲۸ مورد حاضر به پیگرد قانونی مجرم نشدهاند.چرا که در بسیاری از فرهنگها نه تنها خشونت خانگی تأیید میشود بلکه پنهان کاری زن از طرف جامعه مورد ستایش قرار میگیرد و عرف جامعه طالب سکوت زن و تحمل اوست.
علت دیگر پنهان نگهداشتن خشونت خانگی این است که قانونی به نام خشونت خانگی وجود ندارد، نه قانونی برای تعیین مجازات و نه قانونی برای نحوه رسیدگی به جرم.
نگاهی به آمار خشونت علیه زنان در جهان نشان میدهد که در نقاط مختلف دنیا بین ۱۶ تا ۲۵ درصد از زنان با خشونتهای جسمی توسط شرکای زندگیشان در رنج بوده و حداقل یک زن از هر ۵ زن در زندگی خود مورد تعرض یا در معرض آن قرار گرفته است.بانک جهانی در سال ۱۹۹۳ اعلام کرده است که تعرض و خشونت خانگی موجب از دست رفتن ۵درصد(۵/۲ سال) از سالهای زندگی در زنان ۴۲-۱۵ ساله میشود.
▪ ۳۰-۲۵ درصد زنان آمریکایی مورد آزار جسمی شوهران خود قرار میگیرند.
▪ ۲۵-۱۵ درصد این زنان حتی در هنگام بارداری نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند.
▪۴۱ درصد زنان هند بر اثر آزار جسمی شوهران خود دست به خودکشی میزنند.
▪ ۶۲ درصد از مقتولان زن در سال ۱۹۸۷ میلادی در کانادا توسط شوهران خود کشته شدهاند.
در آمریکا هر ۱۸ دقیقه یک زن مورد ضرب و شتم قرار میگیرد به طوری که علت مراجعه ۲۲ تا ۳۵ درصد زنان به بخشهای اورژانس بیمارستانها خشونت خانگی است. درواقع بار اقتصادی خشونت بر جامعه ناچیز نیست. به طوری که ۱۴درصد درآمد ناخالص ملی در اکثر کشورها صرف مداوای جراحات ناشی از خشونت میشود؛ بله،فقط مداوای جراحات بدنی ناشی از انواع خشونت.
● اما راهحل چیست؟
کارشناسان مسائل اجتماعی معتقدند که عدم آگاهی زنان از حقوق خود، احساس بیش از حد زنان نسبت به دوام خانواده و به خصوص فرزندان خود، کمبود احساس مسوولیت مردان و عدم ابراز اعلام خشونت از طرف زنان به دلایل فرهنگی از دلایل اصلی خشونت علیه زنان است.بنابراین افزایش آگاهی زنان سهم بسیاری در کاهش خشونتهای خانگی دارد. از آنجایی که غالباً زنان به علت عدم شناخت کافی از حقوق خود، عدم تسلط به مهارتهای ارتباطی، مهارتهای حل مساله و مهارتهای زندگی خشونتپذیر میشوند لذا آموزش زنان در این ابعاد بسیار مهم تلقی میگردد.
از سوی دیگربرای دفاع از زن لازم نیست با مرد برخورد قانونی شود بلکه باید زمینه فرهنگی را تغییر داد و قوانین عادلانه و حمایتگرانهای در این رابطه تصویب شوند و مراجع حمایت کنندهای برای زنانی که قربانی خشونت میشوند وجود داشته باشد. در سال۲۰۰۲، سازمان بهداشت جهانی با انتشار گزارش جهانی درباره خشونت و سلامت نشان داد که جنبش ضد خشونت در جهان شتاب گرفته است.
در عین حال، چندی پیش سازمان بهداشت جهانی گزارش سوم خود را از جنبش جهانی برای پیشگیری از خشونت منتشر ساخت. این گزارش نشان میدهد که ۱۴کشور برنامههای خود را جهت مقابله با خشونت و آثار منفی آن بر سلامت فرد و اجتماع مهیا کردهاند، ۱۸ کشور آمار دقیقی به صورت یک گزارش از وضعیت خشونت در کشور خود منتشر ساختهاند و در این میان بیش از یکصد نفر از مدیران وزارت بهداشت این کشورها برای هماهنگی اقدامات پیشگیری از خشونت بسیج شدهاند. البته باید توجه داشت در کشورهای گوناگون ریشهها و عوامل خشونت تفاوتهایی با هم دارند.
این تفاوتها سبب میشوند که نتوان با یک فرمول جهانی با این پدیده مبارزه کرد. به عنوان نمونه، در ایالات متحده آمریکا در دسترس بودن سلاح گرم عامل مهمیدر افزایش شیوع خشونت به شمار میآید، ولی این امر در روسیه و کشورهای اروپایی مشکلساز نیست. در روسیه و کشورهای اروپایی مصرف بیش از حد الکل با خشونت نسبت مستقیم دارد و این امر در کشورهای خاورمیانه کمتر مطرح است. در کشورهای خاورمیانه کمبود اطلاعات والدین یا به عبارت دیگر کم سوادی والدین و عدم آموزش دیدن آنها درباره روابط خانوادگی و اجتماعی مهمترین عامل بروز خشونت به شمار میآید. بهطوری که هر روز در خبرها میخوانیم که مردی همسرش را به علت به دنیا آوردن فرزند دختر، مورد ضرب و شتم قرار داد و یا حتی کشت. بدینترتیب بدیهی است که در کشورهای گوناگون روشهای متفاوتی را برای پیشگیری و کاهش خشونت باید به کار گرفت.
آمارها نشان میدهد که کشورهای پیشرفته صنعتی موفق شدهاند با آموزش دادن والدین از جهت رفتارهای خانوادگی و بین فردی، کاهش مصرف خوراکی الکل با آگاهی رساندن درباره مضرات آن و پایین آوردن درصد دسترسی به سلاح گرم و تلاش برای تغییر برخی از عرفها و فرهنگها که به خشونت منجر میشوند، تا حدودی میزان خشونت را در کشور خود کاهش دهند اما هنوز تا رفع کامل خشونت علیه زنان راه درازی در پیش است. در این زمینه بهترین راهحل را میتوان در قوانین اسلام جست و از خلال آیات و روایت دریافت که چه مقام و منزلتی برای زنان درنظر گرفته شده است.وقتی پیامبر بر دستان دختر خود بوسه میزند و میفرماید بهشت زیر پای مادران است،در واقع سنگ بنای مکتبی را میگذاشتند که در آن زن به عنوان یک انسان ارجمند است و از حقوق انسانی او دفاع میشود.این طرز نگرش نسبت به زن در اندیشههای حضرت امام(ره) هم وجود داشت و جمله معروف آن حضرت که از دامن زن، مرد به معراج میرود میتواند ملاک خوبی برای تعیین جایگاه زنان در جامعه اسلامی باشد.
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست