پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بحران معنا،معنویت و گفت‌وگو


بحران معنا،معنویت و گفت‌وگو
معنویت به گفتمانی قابل توجه در فضای فكری – فلسفی جهان ما تبدیل شده است و افراد گوناگون از منظرهای مختلف بدان عطف توجه نشان می‌دهند.
بدین‌جهت مهم‌ترین و اولین پرسشی كه در قبال این مفهوم عرض اندام می‌كند تعریف آن است اما تعریف این مفهوم نیز با ابهام‌های زیادی روبه‌رو است و بسی دیدگاه‌های بدیل در این باب مطرح می‌شوند. معنویت هم به معنای دین به كار می‌رود و هم بخشی وسیع از آنچه را عرفان نامیده می‌شود پوشش می‌دهد. از سوی دیگر طرفداران عقل جدید از این مفهوم بیشتر به عنوان مكمل عقل جدید یاد می‌كنند. توضیح آنكه عقل جدید در طی بسط چندین قرنی خود فراز و نشیب‌های بسیاری را به خود دیده است و نقاط ضعف و قوت آن تا حدی مشخص شده‌اند.
متفكرانی كه به حدود و ثغور این عقل عطف توجه نشان می‌دهند، معنویت را عرصه‌ای می‌دانند كه تا حد زیادی می‌تواند خلل‌های عقل جدید را بپوشاند. مدعیان این نظریه نیز البته تلاش مشخصی در روشن كردن این مفهوم و ایضاح نظری آن صورت نداده‌اند. به نظر ما اما معنویت تا حدی می‌تواند با توجه به بحث مهم بحران معنا مشخص شود. بحران معنا بحرانی در زندگی انسان جدید است كه ناشی از ناتوانی وی برای پاسخی درخور جهت رنج‌هایش است. به نظر می‌رسد آنكه دلیلی برای رنج‌های خود بیابد معنایی برای زندگی خود یافته است. همانطور كه ویكتور فرانكل تصریح می‌كند كسی كه چرایی زندگی خود را بیابد با هر چگونگی خواهد ساخت و چرایی زندگی البته تا حد زیادی به دلایلی كه برای مواجهه با دردهای عمیق زندگی وجود دارد بستگی دارد. نمی‌توان از معنای زندگی سخن گفت و دردهای آن را بدون تبیین و توجیه رها نمود.
تاكید بر معنای دردها و معنای زندگی برای معنویت البته بدان مفهوم نیست كه معنویت جنبه‌های دیگری را دارا نیست بلكه این تاكید تكیه بر یكی از وجوه مهم معنویت است. چه معنویت را در قالب دین تعریف كنیم و چه مولفه‌های عرفانی آن را پررنگ نماییم و چه آن را مكمل عقلانیت بدانیم نمی‌توانیم نادیده بگیریم كه معنویت باید معنای زندگی و دردهای انسانی را مشخص نماید. در این میان اما گزینه‌های متفاوتی كه وجود دارند یكسان نیستند. برخی از این گزینه‌ها چون دین و عرفان مدعیاتی كلی و كلان را برای بشریت ارائه می‌كنند و گزینه نظریه «عقلانیت و معنویت» متواضعانه‌تر و جزئی‌تر است. با این همه نمی‌توان نادیده گرفت كه گفت‌وگوی این ساحت‌های مختلف و استفاده از دستاوردهای مثبت هم نقشی انكارناپذیر در گذر بشریت از این بحران مهمی كه پیش رو دارد بر عهده می‌گیرد.
نمی‌توان به طرح و در مقام بعد حل بحران معنویت و معنا امید داشت بجز آنكه به چارچوبی اندیشید كه این منظومه‌های نظری - فكری متفاوت در آن به گفت‌وگو مشغولند. نفس این گفت‌وگو زمینه‌ساز جوابی برای بحران معنا می‌تواند قلمداد شود. این ویژگی جهان تودرتوی ما ست كه توانایی كنار هم قرار دادن این دیدگاه‌های به ظاهر متفاوت و متعارض را دارد و گفت‌وگوی میان آنها را تشویق می‌نماید.
منبع : روزنامه تهران امروز