جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

تلفن مشکوک سیاسی و مجلس ششم‌


تلفن مشکوک سیاسی و مجلس ششم‌
درست شش سال پیش بود که مجلس ششم باید از بین شش نفر حقوقدانی که آقای هاشمی شاهرودی معرفی کرده بود، سه نفر را برای عضویت در شورای نگهبان انتخاب کند. این تنها فرصت تاثیرگذاری مجلس ششم بر مهمترین نهاد ناظر بر انتخابات بود. برای درک اهمیت موضوع می‌توانیم به حجم و شدت اختلا‌ف بین مجلس ششم و شورای نگهبان بر سر یک عبارت کوتاه و مشهور به نام نظارت استصوابی اشاره کرد.
قانون اساسی در خصوص نحوه معرفی و انتخاب حقوقدانان عضو شورای نگهبان، دارای نقص مهمی است، بدین شکل که معرفی افراد حق رئیس قوه قضائیه و رای دادن و یا رای ندادن هم حق مجلس است و در شرایطی که گرایش‌های سیاسی حاکم بر دو مرجع مذکور متفاوت یا حتی متضاد باشد، می‌تواند انسدادی پیش آید و دقیقا در شش سال پیش همین مشکل پیش آمد. تنها راه حل در اینگونه موارد رایزنی قبلی و تعامل دو طرف است که متاسفانه هیات رئیسه مجلس ششم، بی‌اعتنا به این فرصت تاریخی، تا لحظه معرفی شش کاندیدا به موضوع نپرداخته بود.زمانی که کاندیداها معرفی شدند، تازه هیات رئیسه و فراکسیون اکثریت متوجه موضوع شده و خود را مغبون یافتند. صبح روزی که قرار بود انتخاب حقوقدانان به رای گذاشته شود، فراکسیون اکثریت تصمیم گرفت که فقط به آقای عزیزی رای بدهد که اتفاقا نامناسب‌ترین فرد در بین آنان از زاویه منافع اصلا‌ح‌طلبان بود. من به آقایان میردامادی، نبوی و مزروعی تاکید کردم که می‌توانیم به یک انتخاب نسبی دست بزنیم و حداقل به آقای میرمحمد صادقی هم رای بدهیم و بعد بر سر نفر سوم با آقای شاهرودی گفت‌وگو کنیم و سوال کردم که اگر بعد از رای ندادن مجلس، آقای شاهرودی افراد جدیدی معرفی کند که از نظر ما نامناسب‌تر باشند، آنوقت چه کنیم؟ و گفتم به عقیده من این کار انجام می‌شود و ما پشیمان خواهیم شد. ولی اکثریت دوستان نظرشان بر رای ندادن قرار گرفت و فقط آقای عزیزی رای آورد. آقای شاهرودی عصر همان‌روز لیست جدیدی را معرفی کرد و این لیست جدید آنقدر به لحاظ سیاسی با اصلا‌ح‌طلبان فاصله داشت که همان اتفاقی که پیش‌بینی می‌شد، افتاد و دوستان علا‌قه‌مند شدند که به همان افراد معرفی شده قبلی رای بدهند.
جلسه بعد از ظهر مجلس تشکیل شد و قبل از رسمیت و قرائت نامه جدید آقای شاهرودی، دوستان در جلسه غیررسمی و غیرعلنی بحث کرده و مدعی بودند آقای شاهرودی حق پس گرفتن لیست قبلی را نداشته و اکنون مجلس می‌تواند بین باقیمانده لیست قبلی و افراد لیست جدید، دو نفر را انتخاب کند. جلسه ساعت چهار بعد از ظهر تشکیل شده بود و من با بیست دقیقه تاخیر وارد و متوجه مباحث شدم. پس از چند دقیقه و هنگامی که مرحوم عبائی خراسانی قصد داشت از همین نظر دفاع کند، یادداشتی که بعدا معلوم شد حسین کروبی، مسوول دفتر ریاست مجلس برای پدر فرستاده بود، به دست آقای کروبی داده شد و ایشان خطاب به آقای عبائی گفتند: آقای عبائی بنشیند که مشکل حل شد و آقای شاهرودی تماس گرفته و نظر مجلس را پذیرفته‌اند.با ادای این جملا‌ت توسط رئیس مجلس بی‌اختیار چند نفر از چهار گوشه مجلس فریاد زدند: آقا کار مرعشی است!ولی آقای کروبی به حق نپذیرفت و گفت آقا، حسین از دفتر نامه را فرستاده و بلا‌فاصله زنگ رسمیت مجلس به صدا در آمد و با رسمیت جلسه، اسامی هشت نفر قرائت و مجلس وارد رای‌گیری شد. ‌
در لحظات پایانی شمارش آرا، ناگاه آقای حداد عادل که آن زمان رئیس فراکسیون اقلیت بود، گوشی تلفن همراه را به آقای کروبی داد تا رئیس قوه قضائیه این بار نه از طریق دفتر و منشی‌ها که مستقیما به رئیس مجلس اعلا‌م کند که پیام قبلی که ظاهرا با استفاده از شبکه تلفن سیاسی و با نام آقای محمدی رئیس دفتر آقای شاهرودی به آقای حسین کروبی ابلا‌غ شده بود، جعلی و نادرست است. ‌
آقای کروبی پس از شنیدن سخنان آقای شاهرودی با عصبانیت گفت: چی؟! مگر می‌شود؟! ما رای‌گیری کرده‌ایم. ولی ایشان چاره‌ای نداشت، جز آنکه زنگ غیررسمی شدن جلسه را بنوازد، تا در غیبت خبرنگاران، بتواند به همکاران نماینده مشکل پیش آمده را توضیح دهد. ‌
دوباره جلسه غیررسمی و غیرعلنی شد و ریاست محترم توضیح داد که با دفتر تماس گرفته و پذیرفته‌اند و حال می‌گویند که تلفن جعلی بوده است. جمع زیادی از نمایندگان بر اساس سوابق مشابهی که از شوخی‌های من داشتند، داد زدند که گفتیم: کار مرعشی است. ‌
بهر حال بعد از این رفت و برگشت دیگر کسی حال جدل نداشت و رای‌گیری بر اساس آخرین لیست انجام و هیچ‌کدام از افراد رای نیاوردند. ‌
بعد از این ایستادگی مجلس موضوع با اعلا‌م رئیس قوه قضائیه خدمت مقام معظم رهبری، معضل تشخیص داده شد و به مجمع رفت و با تصویب مجمع فقط برای یک نوبت ملا‌ک انتخاب حقوقدانان اکثریت نسبی حاضران تلقی شد. اما آن فریادهای شوخی نمایندگان که می‌گفتند: کار مرعشی است و سوابق شوخی‌ها، کار دست من داد، البته من هم بی‌تقصیر نبودم زیرا در پاسخ دوستان می‌گفتم: کار من نیست ولی به کسی غیر از من هم نمی‌آید. روز بعد آقای شاهرودی طی حکمی بازرسی کل کشور را مامور کرد تا به کم و کیف تلفن سیاسی رسیدگی کند و این شد آغاز یک ماه دغدغه فکری برای من. بررسی فیلم جلسه، کنترل تلفن‌های سیاسی،کنترل لیست تلفن‌های موبایل من، بازجویی کارکنان دفتر رئیس مجلس و چند نوبت گفت‌وگو مفصل با من، نتوانست عاملا‌ن آن ماجرا را شناسایی کند. به نظر من همان کس یا کسانی که این کار را کرده بودند با درست کردن شایعه کار مرعشی است، مسوولا‌ن رسیدگی‌کننده را منحرف کردند. ‌ روزی به آقای کروبی گفتم: فردی که در این دنیا خیلی شوخی می‌کرد، به رحمت خدا رفت. شبی یکی از دوستانش او را در خواب دید و از او سوال کرد اوضاع آن دنیا چطور است ؟ گفت خیلی بد است و اضافه کرد همه شوخی‌های من را جدی گرفته‌اند. به آقای کروبی گفتم خداوند انتقام همه کسانی که در طول سال‌ها آنان را سرکار گذاشته بودم را از من گرفت و ظاهرا در همین دنیا همه شوخی‌های من را جدی گرفته‌اند. ‌ هنوز پس از شش سال دوستان از من می‌پرسند بالا‌خره کار شما بود یا نه؟ و من می‌گویم: هروقت معلوم شد کندی را کی کشته، مشخص خواهد شد تلفن مشکوک سیاسی کار کی بوده است. ‌
‌marashi.ir
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید