جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا

برزخ


برزخ
● تعریف برزخ
اگر چیزی میان دو شی واسطه و فاصله شود, ((برزخ)) نامیده می شود.
الف) ((راغب اصفهانی)) در ((مفردات)) می نویسد:
((حد و فاصله بین دو چیز را برزخ گویند و از این جهت به فاصله بین مرگ تا روز قیامت نیز برزخ گفته شده است)) ۱
ب) در ((مجمع البحرین)) چنین آمده است:
((ما بین دنیا و آخرت ـ از هنگام مرگ تا برانگیختن اخروی ـ را برزخ گویند و هر كس بمیرد وارد آن می شود))۲
ج) ((شیخ طبرسی)) در تفسیر نفیس ((مجمع البیان)) سه احتمال برای برزخ بیان داشته است:
((۱) واسطه و فاصله میان مرگ تا برانگیختن از قبر.
۲) واسطه و حائل میان مردگان و اهل دنیا تا روز قیامت.
۳) فاصله و مدت زمان قبر تا روز قیامت)).۳
د) در ((تفسیر قمی)) نیز چنین آمده است :
((فاصله و میانه دو چیز را برزخ گویند; و منظور از آن, ثواب و عقاب بین دنیا و آخرت است)).۴
هـ) نویسنده ((قاموس قرآن)) در معنای ((برزخ)) می نویسد:
((برزخ, به معنای حائل و واسطه میان دو چیز است و عالم پس از مرگ را برزخ گوییم; چون واسطه میان دنیا و آخرت است)).۵
● واژه برزخ
برای آشنایی بیشتر با معنا و مفهوم این واژه, كاربرد آن را در كتاب و سنت پی می گیریم:
الف) این واژه سه بار در قرآن آمده است:
((مرج البحرین یلتقیان بینهمابرزخ لایبغیان))۶
خداوند, دو دریا را به هم آمیخت و میان آن دو, فاصله ای قرار داد تا از مرز خود خارج نشوند.
((و جعل بینهما برزخاً و حجراً محجوراً))۷
بین آب این دو دریا حائلی قرار داد تا همیشه از هم جدا باشند.
((و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون))۸
از لحظه مرگ تا روز برانگیختن, فاصله است .
این سه آیه به خوبی معنای برزخ را آشكار می كند; ولی این لفظ به گونه ای كه در آیه سوم استعمال شده است, به كار می رود و در همان معنا, ویژگی یافته است .
برخی از كلمات دارای دو معنا هستند:
۱) معنای لغوی;
۲) معنای اصطلاحی;
مانند: ((صلات, زكات, حج و جهاد)) كه در لغت به معنای ((دعا, رشد, قصد و كوشش)) می باشند; اما در معانی مصطلح كنونی ویژگی یافته اند.
لفظ ((برزخ)) نیز اینگونه است: در لغت به معنای واسطه و فاصله بین دو چیز است ; اما در اصطلاح به معنای عالم قبر (حیات برزخی) استعمال می شود.
از این رو, هنگامی كه پرسیده می شود: برزخ چیست؟ امام صادق (ع) در پاسخ می فرمایند:
((از لحظه مرگ تا وقتی كه از قبر خارج می شویم))۹
امام نیز لفظ برزخ را در معنای ویژه و اختصاصی آن به كار می برند; نه در معنای لغوی آن.
بنابراین, از این پس, هر جا لفظ ((برزخ)) را استعمال می كنیم, مراد همین معنای اصطلاحی است .
ب) در ((نهج البلاغه)) این واژه دوبار ذكر شده است:
((سلكوا فی بطون البرزخ سبیلاً; سلطت الارض علیهم فیه, فاكلت من لحومهم و شربت من دمائهم...)).۱۰
در درون برزخ راهی را پیمودند كه در آن را, زمین بر آنها چیزه شده; گوشتهایشان را خورده و از خونهایشان آشامیده است .
((فكانما قطعوا الدنیا الی الاخره و هم فیها; فشاهدوا ما ورا ذلك; فكانما اطلعوا غیوب اهل البرزخ فی طول الاقامه فیه...))۱۱.
(بندگان شایسته) گویا دنیا را به پایان رسانیده فرا سوی آن را می نگرند و امور اخروی را مشاهده می كنند; و گویی بر احوال پنهانی برزخیان و مدت اقامت آن سامان آگاهند.
ج) این واژه در روایات نیز به صورت متعدد به كار رفته است ; از جمله:
قال الصادق (ع): ((البرزخ ,القبر; و هو الثواب و العقاب بین الدنیا و الاخره)).۱۲
امام صادق (ع) فرمود: ((برزخ, عالم قبر است كه عبارت از ثواب و عقاب بین دنیا و آخرت است)).
قال الصادق (ع): ((و الله ما اخاف علیكم الا البرزخ)).۱۳
امام صادق (ع) فرمود: ((سوگند خدای را كه جز از عالم برزخ بر شما بیم ندارد)).
● آیات برزخ
((حتی اذا جا احدهم الموت قال رب ارجعون لعلی اعمل صالحاً فیما تركت كلا آنهاكلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون))۱۴
(كافران در فراموشی و غفلتند) تا آنگاه كه یكی از آنها را مرگ فرا رسد (آگاه و پشیمان گشته)) گوید: پروردگارا! مرا به دنیا بازگردان! شاید گذشته ام را جبران كرده و كارهای نیك انجام دهم!
(به او خطاب شود) هرگز! آنچه می گویی, اینك بی فایده است و از لحظه مرگ تا روزی كه برانگیخته شوند, ((برزخ)) و فاصله است .
این آیه, تنها آیه ای است كه از نظر لفظ و معنی, كاملاً تصریح دارد به اینكه انسان پس از مرگ ـ و قبل از فرا رسیدن قیامت ـ دارای نوعی زندگی است و در آن عالم به خاطر جبران گناهانش درخواست بازگشت می كند و از كرده خویش اظهار ندامت می نماید; اما دست رد به سینه اش زده می شود و او را در همان عالم (برزخ) محبوس می دارند.۱۵
امام سجاد (ع) برزخ را در آیه بالا چنین تفسیر می فرمایند:
((البرزخ) هو القبر ; و ان لهم فیه المعیشه ً ضنكا; و الله ان القبر, لروضه من ریاض الجنه ; او حقره من حفرالنیران)).۱۶
برزخ, همان عالم قبر است كه در آن جهان (برای كفار و گنهكاران) زندگی بسی سخت و دشوار است. سوگند به ذات هستی بخش كه همانا قبر (برای نیكوكاران) همچون باغی است از باغستانهای بهشت و (برای بدكاران) همچون گودالی ازگودالهای آتشین جهنم است.
امام صادق (ع) در این باره می فرمایند:
((البرزخ القبر; و هو الثواب و العقاب بین الدنیا و الاخره))۱۷
برزخ, عالم قبر است كه عبارت از ثواب و عقاب بین دنیا و آخرت می باشد.
حدود بیست آیه دیگر از آیات قرآن, بدون دربرداشتن لفظ برزخ, از نظر معنی, بر جهان برزخی دلالت دارد.
اینك, به سراغ تعدادی از این آیات می رویم:
((ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیا ولكن لاتشعرون))۱۸
كسانی را كه در راه خدا كشته شده اند, مرده می پندارید; بلكه زنده اند و شما نمی دانید.
((ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیا عند ربهم یرزقون فرحین بما اتیهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون))۱۹
كشته شدگان راه خدا را گمان مبر كه مرده اند; بلكه زنده اند و نزد پروردگار خویش رزق و روزی داده می شوند آنان بدانچه كه خداوند از فضل و رحمت خویش نصیبشان كرده است, شادمانند(و به دوستان دنیاشان كه رهرو آن راهند) و هنوز بدیشان نپیوسته اند, مژده و بشارت دهند كه هیچ ترس و اندوهی نداشته باشید.
((الذین تتوفاهم الملائكه طیبین یقولون سلام علیكم ادخلوا الجنه بما كنتم تعملون))۲۰
آنان در حالی كه (از ستم, شرك و دیگر گناهان) پاكند, فرشتگان در می یابندشان و بدیشان گویند: ((درود بر شما! به سبب كردار نیكتان به بهشت درآیید)).
((لا یسمعون فیها لغواً الا سلاماً و لهم زرقهم فیها بكره و عشیاً))۲۱
در آن بهشت, هرگز سخن بیهوده و عبث نشوند; بلكه همه گفتارشان, سلام و درود به یكدیگر است و روزی آنها در صبح و شب بدیشان می رسد.
((قیل ادخل قال یالیت قومی یعلمون بما غفرلی ربی وجعلنی من المكرمین)) ۲۲
پس از مرگ, به موئمن آل یس (یاسین) گفته شد: ((داخل بهشت شو!))!
گفت:((ای كاش! خویشانم (كه سخن مرا نشنیدند) اكنون, آگاه می شدند كه خدا چگونه مرا آمرزید و مورد مهربانی و بخشش قرار داد)).
((و من اعرض عن ذكری فان له معیشه ضنكاً و نحشره یوم القیامه اعمی)) ۲۳
هر كس ازیاد من روبگرداند; زندگی اش (در قبر) به سختی و تنگی خواهد گذشت و در روز قیامت نیز نابینا محشورش كنیم.
((قالوا ربنا امتنا اثنتین و احییتنا اثنتین فاعترفنا بذنوبنا فهل الی خروج من سبیل))۲۴
گویند: ((پروردگارا! ما را دوبار میراندی و دوبار زنده كردی تا به گناهان معترف شدیم; آیا راهی هست كه از این عذاب به درآییم؟)).
((فوقیه الله سیئات مامكروا و حاق بآل فرعون سو العذاب النار یعرضون علیها غدواً وعشیاً و یوم تقوم الساعه ادخلوا آل فرعون اشد العذاب))۲۵
پس, خدا, موسی (و قموش) را از مكر و شر فرعونیان نگه داشت و (بعد از غرق شدن) عذاب ناراحت كننده آتش بر فرعونیان فرا رسید (كه آن عذاب عبارت است از اینكه) هر بامداد و شامگاه بر آتش نمایانده شوند تا قیامت كه خطاب رسد: ((فرعونیان را در سخت ترین عذاب بیفكنید)).
((اذ الاغلال فی اعناقهم و السلاسل یسحبون فی الحمیم ثم فی النار یسجرون ))۲۶
(بدكاران, به زودی كیفر كردارشان را خواهند یافت) آنگاه كه گردنهایشان با غل و رنجیرهای آتشین كشیده شود و در آب جوشان انداخته شوند تا قیامت كه در آتش, افروخته خواهند گشت.
((مما خطیئاتهم اغرقوا فادخلوا ناراً فلم یجدوا لهم من دون الله انصاراً))۲۷
(قوم گنهكار نوح) به سبب زیادی كفر و خطا در دریا غرق شدند و پس از آن به آتش درافتادند; و جز خدا بر خود هیچ یار و یاوری نیافتند.
● برزخ در آیینه عترت
۱) در آستانه ورود:
قال النبی (ص): ((من احب لقا الله احب الله لقاه; و من كره لقا الله, كره الله لقاه))۲۸
پیامبر اكرم (ص) فرمود: ((هر كه مشتاق دیدار خداست, خدا هم مشتاق دیدار اوست و هر كه دیار خدا بر او ناپسند است, خدا هم دیار او را ناپسند دارد)).
۲) ماهیت برزخ:
قال الصادق (ع): ((... اما فی القیامه فلكم فی الجنه بشفاعه النبی المطاع و وصی النبی ; ولكنی و الله اتخوف علیكم فی البرزخ!))
قیل: و ما البرزخ؟
قال: ((القبر منذ حین موته الی یوم القیامه))۲۹
امام صادق (ع) فرمود: ((شیعیان ما, با شفاعت پیامبر و امامان معصوم (ع) در قیامت, همگی بهشتی اند; اما سوگند به خدا, از وضع و حالتان در برزخ, خوف دارم)) (زیرا, در برزخ, دیگر شفاعت نیست!).
پرسیدند: برزخ چیست!؟
فرمود: ((از هنگام مرگ تا روز قیامت)).
۳) برزخ در آیینه وحی:
قال الصادق (ع): ((فاما ان كان من المقربین فروح و ریحان فی قبره, و جنت نعیم فی الاخره; و اما ان كان من المكذبین الضالین فنزل من حمیم فی قبره و تصلیه جحیم فی الاخره))۳۰
امام صادق (ع) (در تفسیر آیات ۸۸ تا ۹۴ سوره واقعه, چنین) فرمود: ((اگر از نیكان نزدیك به درگاه خدا باشد, در قبرش آسوده و شادمان است و در آخرت نیز در بهشت جاودان خواهد بود.
اگر از بدان گمراه باشد, در قبرش آب جوشان بدو آشامند و در آخرت نیز جایگاهش آتش است)).
۴) برزخ در آیینه عترت:
قال النبی (ص): ((انی كنت انظر الی الابل و الغنم و انا ارعاها ـ و لیس من نبی الا وقد رعی الغنم ـ و كنت انظر الیها قبل النبوه و هی متمكنه فی المكینه ما حولها شی یهیجها حتی تذعر فتطیر, فاقول: ما هذا!؟ و اعجب! حتی حدثنی جبرئیل (ع): ان الكفار یضرب ضربهً ما خلق الله شیئاً الا سمعها و یذعر لها الا الثقلین ; فقلنا: ذلك لضربه الكافر; فنعوذ بالله من عذاب القبر))۳۱
پیامبر اكرم (ص) فرمود: ((همه پیامبران, زمانی چوپان بودند ـ من هم, پیش از رسیدن به این مقام, چوپان بودم ـ گاهی می دیدم كه گوسفندان و شتران بی جهت, رم كرده اند و با ترس و وحشت سر از چرا بر می دارند.
از این موضوع, بسیار در شگفت بودم, تا اینكه پس از پیامبری, فرشته وحی (جبرئیل امین) ماجرا را برایم چنین گفت:
هنگامی كه كافر را در قبر تازیانه می زنند, همه موجودات ـ غیر از جن و انس ـ صدای ضربات تازیانه را می شنوند و با شنیدن این صدای مهیب وحشت و ترس بر آنها چیره می شود.
پس گفتم: آن به خاطر زدن كافر بوده است, پس پناه بر خدا از عذاب سخت قبر!)).
۵) ترسیمی از ((حیات برزخی)):
قال الصادق: ((فاذا قبضه الله عزوجل صیر تلك الروح فی قالب كقالبه فی الدنیا; فیاكلون و یشربون; فاذا قدم علیهم القادم, عرفوه بتلك الصوره التی كانت فی الدنیا)).۳۲
امام صادق (ع) فرمود: ((هنگامی كه خداوند, جان موئمن را بگیرد, او را در كالبدی همانند دنیا قرار می دهد و (با آن قالب از خوردنی ها و آشامیدنی ها بهشت برزخی) می خورند و میآشامند; و اگر كسی بر آنان وارد شود( به همان شكل و قیافه ای كه در دنیا داشتند) ایشان را می شناسند)).
۶) وادی برزخ:
((قال علی (ع) لابن نباته من اصحابه: ((لو كشف لكم لرایتم ارواح الموئمنین فی هذا الظهر, حلقاً یتزاورون و یتحدثون; ان فی هذا الظهر روح كل موئمن, و بوادی برهوت نسمه كل كافر))۳۳
امام علی (ع) به این نباته فرمود: ((اگر, (حجاب برزخی كنار رود و آن جهان) بر شما نمایان گردد, هر آینه ارواح موئمنان را در پشت این شهر (نجف) خواهید دید كه حلقه وار گردهم آمده; با هم دیدار كنند و سخن گویند. روح هر موئمنی در اینجاست ۳۴ و ارواح كفار در وادی برهوت)).
۷) تجسم عمل:
قال علی (ع): ((ان للمر المسلم ثلاثه اخلا: فخلیل یقول: انا معك حیاً و میتاً و هو عمله...))۳۵
اما علی (ع) فرمود: ((دوستان شخص مسلمان سه تا هستند: (مال, فرزندان, عمل) و عمل, دوستی است كه می گوید من در زندگی و مرگ مدم تو هستم)).
۸) پرسشهای برزخ:
قال علی (ع): ((ان العبد اذا ادخل حفرته, اتاه ملكان (اسمهما: منكر و نكیر). فالاول ما یسالانهُ: عن ربه, ثم عن نبیه, ثم عن ولیه...))۳۶
امام علی (ع) فرمود: ((هنگام ورود شخص به قبر, دو فرشته (به نامهای: نكیر و منكر) سراغ او میآیند. نخستین چیزهایی كه می پرسند: از خدا, پیامبر و امام است...)).۹) پاداشها و كیفرها:
فیما كتب امیرالموئمنین علی (ع) لمحمد ابن ابی بكر: ((یا عبادالله! ما بعد الموت لمن لایغفرله اشد من الموت; القبر فاحذروا ضیقه و ضنكه و ظلمته و غربته! ان القبر یقول فی كل یوم: انا بیت الغربه; انا بیت التراب; انا بیت الوحشه; انا بیت الدود و الهوام. و القبر روضه من ریاض الجنه, او حفره من حفر النار.
ان العبد المومن اذا دفن, قالت له الارض: مرحباً و اهلاً! قد كنت ممن احب ان تمشی علی ظهری ; فاذا ولیتك فستعلم كیف صنیعی بك; فیتسع له مد البصر! و ان الكافر اذا دفن ; قالت له الارض: لا مرحبا بك ولا اهلاً! لقد كنت ممن ابغض ان تمشی علی ظهری فاذا ولیتك فستعلم كیف صنیعی بك فتضمه حتی تلتقی اضلاعه!))۳۷
امیر موئمنان علی (ع) به محمد ابن ابی بكر نوشت:
((ای بندگان خدا! سختی و آزار قبر برای گروهی كه به درگاه پروردگار آمرزیده نشده اند, دردآورتر از سختی هنگام جان كندن است; پس, از تنگی, فشار, تاریكی و تنهایی آن بهراسید!
قبر, هر روز چنین ندا سر می دهد: منم خانه غربت! منم خانه ظلمت! منم خانه وحشت! (برای بدكاران) منم خانه مهر و بخشش! (برای نیكوكاران). قبر (محدود به این ظاهر نیست; بلكه) باغی از باغستانهای بهشت و یا گودالی از گودالهای جهنم است.
وقتی, موئمن وارد قبر شود, به او گوید: اهلاً و مرحباً ۳۸... و تا چشم كار می كند, قبرش را گشایش دهد; اما هنگامی كه كافر وارد قبر شود, به او گوید: لا اهلاً و لا مرحبا ـ وه! كه خوش نیامدی ـ و چنان فشارش دهد كه استخوانهایش درهم شكند و خرد شود)).
۱۰) در آستانه خروج:
سئل عن الصادق (ع):ایتلاشی الروح بعد خروجه عن قالبه ام هو باق؟
قال: ((بل هو باق الی وقت ینفخ فی الصور; فعند ذلك تبطل الاشیا كما بداها مدبرها...))۳۹
از امام صادق (ع) پرسیده شد: آیا روح بعد از خارج شدن از كالبدش متلاشی می شود یا باقی می ماند؟
فرمود: ((روح تا نفخه صور اول در برزخ باقی می ماند و پس از آن, همه موجودات تا نفخه صور دوم از بین می روند و انسان نیز در خاموشی و سكوت خواهد بود)).
● ترسیمی از حیات برزخی
پیامبر گرامی (ص) با تعبیری بسیار زیبا و دقیق ـ به مضمون زیر ـ دنیا و برزخ را چنین تشبیه نموده است:
((مثال موئمن در دنیا, مثل جنین است در شكم مادر (چنان به آن خوگرفته است كه گویی عالمی برتر و با صفاتر از آن نیست). از این رو پس از پایان عمر آن جهان, با اكراه و سختی, همراه با ترس و گریه, دل از آن مكان می كند.
پس از اندكی كه با این جهان انس گرفت, دیگر میل بازگشت به وطن نه ماهه خویش را ندارد.
موئمن نیز چنان به دنیا خو گرفته است كه دل كندن از آن, برایش سخت و مرگ بر او ناپسند است; اما پس ازمرگ, وقتی چشمش به جمال نعمتهای فرحبخش و دل انگیز برزخی روشن شد, به هیچ وجه حاضر نیست به وطن چند ده ساله خویش باز گردد))۴۰
ثواب و عذاب ((عالم برزخ)) را نیز می توان به پاداش و كیفر ((عالم روئیا)) كرد. انسان, در خواب, اموری از قبیل: خوردن, آشامیدن, اندیشیدن و... را انجام می دهد و این كارها به وسیله قالبی غیر از قالب مادی صورت می پذیرد; زیرا در هنگام خواب دیدن, بدن و قالب مادی در بستر خفته است .۴۱
در حدیث آمده است:
((هنگام خواب, قالب مادی باقی می ماند و آنچه از انسان خارج می شود, قالب برزخی اوست)).۴۲
طبق نظر فلاسفه الهی (از جمله ملاصدرا) انسان, دارای دو قالب و كالبد است:
۱) قالب مادی (چهره ظاهری و بیرونی).
۲) قالب مثالی (چهره باطنی و درونی).
● قالب مثالی چیست ؟
چنانكه بیان شد, روح انسان همواره باقی است و فنا در آن راه ندارد پس از مرگ, آنچه كه انسان جدا می شود, قالب مادی اوست و روح در عالم برزخی به واسطه قالب مثالی ـ كه با آن جهان, سنخیت دارد ـ سیر خود را ادامه می دهد.
مرحوم ((فیض كاشانی)) در این باره چنین می نویسد:
روح به واسطه مرگ, تغییر نمی كند; بلكه قالب مادی و اعضای ظاهری بدن دگرگون می شود. روح پس از مرگ باقی است; رنجها و لذتها را همانند دنیا (لیكن با قالب درونی و مثالی) درك می كند.
قالب درونی و مثالی از جنس ماده نیست; بلكه مجرد (خالی) از طول و عرض (و دیگر خواص ماده) است)).۴۳
با آوردن دو مثال, كیفیت قالب مثالی را نسبت به قالب مادی بیان می كنیم; تا فهم عبارات دقیق و حكیمانه فوق, آسان تر گردد:
▪ مثال اول: سوار كاری را در نظر بگیرید كه پس از مرگ استرش, مركب دیگری را بر می گزیند.
▪ مثل دوم: شخصی جامه ای به تن دارد, پس از مدتی كه كهنه و فرسوده شد, جامه ای دیگر می پوشد.
روح انسان نیز پس از مرگ, بدن و قالب مادی را همانند استر مرده و لباس فرسوده كنار می گذارد و سوار بر اسبی تازه نفس می شود و جامه ای نو به تن می كند كه از آن به قالب مثالی (بدن مثالی, قالب درونی و بدن برزخی) تعبیر می شود.
علامه مجلسی (ره) در ((بحارالانوار)), بدن مثالی را به اجسام جن و ملائكه تشبیه نموده است ; ۴۴ یعنی, همانگونه كه جن و ملائكه از قالبی لطیف (حتی لطیف تر از هوا) برخوردارند, قالب مثالی انسان در برزخ نیز به همین صورت است.
برای تبیین سیمایی روشن تر از قالب مثالی, روایاتی را در این باره یادآور می شویم:
از امام صادق (ع) چنین سوئال شد: آیا درست است كه می گویند: ((روح موئمن در سنگدان مرغهای سبز رنگ قرار دارد؟))
امام صادق (ع) فرمود: ((خیر, موئمن, در نزد خدا عزیرتر از آن است كه روحش را در قیافه یك مرغ جلوه دهد; بلكه در بدنهایی همانند دنیاشان قرار می گیرند)).۴۵
امام صادق (ع) فرمود: ((هنگامی كه خداوند, موئمنی را قبض روح كند او را در قالبی همانند دنیا قرار می دهد كه با آن می خورد, میآشامد و اگر تازه وارد آشنایی بیاید, او را به همان شكل كه در دنیا بوده است, می شناسد)).۴۶
امام صادق (ع) فرمود: ((همانا ارواح موئمنان در برزخ, مانند اجساد دنیاشان از نعمتهای بهشتی برخوردارند و كسانی كه در دنیا با هم آشنا بودند, اینك همدیگر را می شناسند و هنگامی كه تازه واردی از دنیا به دیار آنان قدم نهد, ابتدا گویند: رهایش كنید; زیرا او اكنون راه سخت و دشواری را پیموده است .
(پس از اینكه قدری استراحت كرد) از او پرسند: فلان كس چطور است؟ فلان كس چه شد؟
اگر پاسخ دهد كه او را زنده ترك گفتم, امید پیوستن به ایشان را دهند; و اگر پاسخ دهد كه او مرده است, گویندهای!های! هلاك شد)).۴۷
● پاداش و كیفر حقیقی
عالم مثال ((برزخ), برزخی است میان موجودات مادی دنیا و موجودات مجرد آخرت; یعنی, مانند این عالم مادی نیست; لیكن به صراحت تجرد آخرت هم نمی باشد و برخی از لوازم ماده (همچون شكل و عرض فعلی) را داراست.
از اینكه گفته می شود ((برزخ ماده ندارد)), برخی می پندارند كه پاداش و كیفر جهان برزخی, هم و خیالی بیش نیست و همیچگونه وجود خارجی ندارد! این پندار هم فی نفسه باطل است و هم انحرافی است در درك مقصود.۴۸
علی ای حال, وضع برزخ همان است كه در گفتارهای پیشین بیان داشتیم و اینك, به چند حدیث كه حقیقی و واقعی بودن پادش و كیفر برزخ را با صراحت بیشتر بیان می دارد, اشاره می كنیم:
امام صادق (ع) فرمود: ((ارواح موئمنین در خانه های بهشتی زندگی می كنند, از طعامهای بهشتی می خورند و از شربتهای آن میآشامند)).۴۹
امام صادق (ع) فرمود: ((دری از آتش جهنم به روی مجرمین و كفار گشایند و آنها را در آب گرم جوشان اندازند)).۵۰
ابوبصیر گوید كه از امام صادق (ع) پرسیدم: ارواح مشركین در برزخ چگونه است؟
امام صادق (ع) فرمود: ((در آتش, عذاب می شوند))۵۱
● ارتباط با ارواح
از جمله مسائلی كه در بحث ((حیات برزخی)) مورد اتفاق تمام مذاهب اسلامی است, گفت و گو و ارتباط با ارواح است .
روایات وارد شده در این باب بسیار است كه از باب نمونه یك روایت را یادآور می شویم:
((در جنگ بدر (نخستین نبرد مسلمانان با مشركان كه موجب پیروزی و سرافرازی سپاه اسلام گردید) كشتگان قریش را به دستور پیامبر اكرم در چاهی انداختند. پیامبر بر سر آن چاه آمد و خطاب به سران كفار (ابوجهل, عتبه, شیبه, امیه و...) فرمود:
ای كفار! شما همسایگان خوبی برای پیامبر خدا نبودید. او را از دیار خود بیرون راندید و به ستیز و جنگ با او برخاستید; من اینك وعده پروردگارم را حق یافتم. (شما چطور؟).
عمر بن خطاب كه سخنان پیامبر را می شنید به آن حضرت اعتراض كرد: (اینها بدنهایی مرده و بی جانند) چگونه به آنان سخن می گویید؟ پیامبر (ص) فرمود: بس كن! سوگند به خدا كه تو از آنان شنواتر نیستی; آنان می شنوند; ولی توانایی پاسخ گفتن را ندارند اینك هه از آنان روی برگردانم, فرشتگان عذاب با گرزهای آهنین برسرشان می كوبند))۵۲
● جهان بیداری
از روایات استفاده می شود كه برزخیان به اندازه مقام و منزلت خویش از دنیا دیدن می كنند:
امام كاظم (ع) فرمود: ((انسانهای برزخی, در شكل پرنده ای لطیف به دیوار خانه هایشان فرود میآیند. اگر كردار نیكی از خانواده هایشان ببینند, خوشحال می شوند و اگر كردار بدی از خانواده هایشان سرزند; اندوهگین می گردند))۵۳.
امام صادق (ع) فرمود: ((وقتی موئمن به دیار خانواده اش میآید, آنچه كه او را خوش آید, می بیند و كارهای ناپسند از او پوشیده می گردد; اما وقتی كافر به دیار خانواده اش می رود, آنچه كه او را غمگین نماید, بر او نمایان می شود و كارهای پسندیده از او پوشیده می گردد)).۵۴
از امام كاظم (ع) سوئال شد: موئمن چه مدت یكبار به دیار خانواده اش می رود؟
امام كاظم (ع) فرمود: ((به قدر مرتبه و درجه خود به دیدار خانواده هایشان می روند)).
سوئال شد: چه هنگام ؟
حضرت فرمود: ((هنگام ظهر كه آفتاب از بلندی زدوده می شود)).
سوئال شد: در چه شكل؟
فرمود: ((به شكل گنجشك یا كوچك تر از آن!))۵۵
یادآوری می شود كه برزخیان, چون از بدن لطیف مثال (شبیه اجسام جن و ملائكه) برخوردارند; در هنگام دیدار خود از دنیا, دیده نمی شوند.
● وادی برزخ
▪ دنیای درونی
جهان برزخی از عالم طبیعت جدا و گسسته نیست كه در انتهای این دنیا به جهانی برسیم و این جهان نیز با دیواری بسیار بزرگ از طبیعت جدا گردد; بلكه دنیا و برزخ (مانند دو روی یك سكه) متصل و به هم پیوسته است; لذا دانشمندان اسلامی معتقدند كه برزخ, در ملكوت همین دنیاست.
در روایات نیز گاهی واژه دنیا به جای برزخ به كار می رود. هرگاه, این چنین تعبیر شود, مراد از آن, دنیای درونی و باطنی است .
از امام صادق (ع) پرسیده شد: حضرت آدم (ع) در كدام بهشت بوده است (بهشت برزخی یا بهشت اخروی)؟
فرمود: ((بهشت دنیا; زیرا در بهشت حضرت آدم, خورشید و ماه بوده است و اگر در بهشت آخرت می بود, هرگز از آن رانده نمی شد))۵۶
از واژه ((صبحگاه)) و ((شامگاه)) در آیات زیر نیز فهمیده می شود كه ((برزخ)) در همین دنیا و جدای از آن نیست:
((ولهم رزقهم فیها بكره و عشیاً))۵۷
روز و روزی آنها, صبح و شب بدیشان می رسد.
((النار یعرضون علیها غذواً و عشیاً))۵۸
هر بامداد و شامگاه بر آتش عرضه می شوند.● پرسشهای برزخ
▪ بازرسان قبر
((پرسش قبر)) از مهم ترین موضوعات این مبحث است كه در بسیاری از روایات این باب, از آن سخن رفته است و در اهمیت این موضوع همین نكته بس كه انكار كننده آن, شیعه اهل بیت (ع) نیست.
امام صادق (ع) فرمود: ((هر كه سه چیز را انكار كند, شیعه ما نیست:
۱) معراج,
۲) پرسش قبر,
۳) شفاعت)).۵۹
از روایات استفاده می شود كه پرسشهای قبر را دو فرشته به نامهای نكیر و منكر انجام می دهند:
پیامبر خدا (ص) فرمود: ((خداوند تعالی, دو فرشته به نامهای نكیر و منكر, جهت پرسش به قبر می فرستد))۶۰
از پیامبر اكرم (ص) پرسیدند: سیمای فرشتگان بازرس قبر چگونه است؟
رسول خدا (ص) فرمود: ((بسیار تند خو و زشتند; صدایشان همچون رعد غران و چشمانشان چون برق تابان است.
موهایشان (به گونه ای بلند است كه از پشتشان آویزان و) به روی زمین كشیده میشود; دندانهایشان (به گونه ای تیز است كه وقتی آنها) را در زمین فرو كنند, گودالی پدیدار شود))۶۱.
امام كاظم (ع) فرمود: ((هنگام ورود موئمن به قبر, بازرسان قبر (با احترام) او را نشانند و سوئالاتشان را پرسند (و چون پاسخ به نیكی شنوند) قبرش را تا چشم كار می كند, بگشایند و از طعامهای بهشتی برایش (ارمغان) آورند)).۶۲
حال این سوئال به ذهن می رسد كه آیا سیمای فرشتگان بازرس قبر, نسبت به نیكان و بدان یكسان است یا تفاوت دارد؟
برای پاسخ به این سوئال, به نكاتی چند اشاره می شود:
الف) بازرسان قبر با این سیمای وحشتناك و هراسنده فقط به سراغ بدكاران میآیند و این دیدار نامیمون سزای كمی از گناهان بزرگ آنهاست.
ب) سیمای بازرسان قبر نسبت به نیكوكاران بسیار زیبا و برخورد آنها همراه با مهربانی و محبت است.
ج) در برخی اخبار و ادعیه نیز بین بازرسان قبر, تفاوت گذاشته شده است; نسبت به بدكاران ((نكیر و منكر)) و نسبت به نیكوكاران ((بشیر و مبشر)) نامیده شده اند.۶۳
((نكیر و منكر)) را بدین سبب نام نهاده اند كه از منكران خدا, پیامبر, امام و... همچنین از انجام دهندگان منكرات و زشتی ها سوئال می كنند.
((بشیر و مبشر)) را از این رو كه بشارت دهنده و مژده آور برای اهل ایمان و نیكوكاران هستند, بدین اسم نامها نهاده اند.
شایان ذكر است كه گاهی از فرشتگان بشارت نیز, تعبیر به ((نكیر و منكر)) می شود.
▪ آزمونی سخت
در برزخ از مسائل كلی (اعمال و عقاید) پرسیده می شود و رسیدگی به مسائل دیگر, به قیامت واگذار می گردد:
پیامبر خدا (ص) فرمود: ((از خدا, پیامبر, دین و امام پرسیده می شود)).۶۴
امام سجاد (ع) فرمود: ((دریغا! ای فرزند آدم! غافلی; اما خدایت از تو غافل نیست. مرگ, شتابان سراغت میآید; تو را در می یابد; آنگاه تك و تنها به خانه قبر خواهی رفت و فرشتگان پرسش برای آزمونی سخت, نزدت میآیند و درباره پروردگار, پیامبر, دین, كتاب و امام از تو می پرسند سپس از شمار عمر و چگونگی گذراندن آن و بعد, از به دست آوردن مال و چگونگی صرف آن خواهند پرسید)).۶۵
امام صادق (ع) فرمود: ((قبر از پنج چیز (دیگر, نیز) پرسیده می شود:
۱) نماز,
۲) زكات,
۳) حج,
۴) روزه,
۵) دوستی اهل بیت (ع))).۶۶
بنابراین, مهم ترین سوئالات قبرـ تا آنجا كه ما یافتیم ـ به شرح زیر است:
۱) معبودت كه او را پرستش می كردی, چه كسی بود؟
۲) پیامبرت كه بود؟
۳) كتابش چه نام داشت؟
۴) امامی كه فرمانش را می بردی, چه كسی بود؟
۵) شمار عمرت چند است و آن را چگونه صرف كردی؟
۶) مالت را از كجا آورده و در چه راهی صرف نمودی؟
۷) آیات نمازت را بدرستی انجام دادی؟
۸) زكات و خمس مالت را پرداختی؟
۹) از عهده حج واجبت به نیكی برآمدی؟
۱۰) روزه های واجبت را به جا آوردی؟
۱۱) آیا نسبت به اهل بیت (ع) محبت داشتی؟
غیر از موارد یاد شده, در روایتی آمده است: از دوستان شخص نیز سوئال می كنند و چنین پرسند: با كه دوست بودی؟۶۷
پاسخ به سوئالات بازرسان قبر, ارتباط مستقیم با اعمال و عقاید افراد دارد. آنان كه در این جهان به نیكی از عهده این آزمون برآیند, با موفقیت این راه را پشت سر می گذارند; اما كسانی كه در دنیا با كوله باری از گناه, راهی آن سرا شوند, در برابر آزمونی بسیار سخت قرار دارند. وقتی در آن خانه تنگ و تاریك قرار گیرند و با دو موجود وحشت آفرین و هولناك روبه رو شوند; چنان ترس و هراس بر آنان چیره گردد كه تصورش را نتوان كرد.
به برخی از اشخاص در هنگام پاسخ, لكنت زبان دست می دهد. برخی گویند: در دنیا می گفتند: خدایی هست, پیامبری هست ; ولی ما انكار می كردیم.
گروهی ممكن است از شدت ترس و لرز به آن دو اشاره كنند و گویند: خدا و پیامبر, شمایید.
پس از آن, فرشتگان با گرز آتشین و عمود آهنین برسرشان كوبند; طوری كه از قبرهایشان آتش زبان كشد!
شایان ذكر است كه میزان پاسخگویی و مجازات, به میزان كردار شخصی بستگی دارد. و مجازات همگان یكسان نیست.
● متوسطان ; مستضعفان
از برخی روایات استفاده می شود كه تنها نیكان و بدان محض, مورد سوئال و پرسش قرار می گیرند:
امام باقر (ع) فرمود: ((در قبر پرسش نمی شود, مگر از كسانی كه دارای ایمان یا كفر محض هستند))۶۸
امام صادق (ع) فرمود: ((فقط از كسانی كه دارای ایمان و كفر محض هستند, سوئال می شود و دیگران به حال خود رها می گردند))۶۹
بنابراین, از غیر نیكان و بدان محض ـ كه از آنان به متوسطان و مستضعفان تعبیر می گردد ـ پرسش نمی شود.
علامه مجلسی ; در این باره می گوید: ((از مستضعفان و متوسطان كه بین ایمان و كفر قرار دارند, سوئال نمی شود.))۷۰
((متوسطان)) كسانی هستند كه توانایی ادای تكالیف خود را ندارند (مانند: ابلهان, دیوانگان و كودكان).
((مستضعفان)) كسانی هستند كه زیر سلطه فرهنگی قرار گرفته, لذا از تشخیص حق عاجزند و قادر به هجرت از دیار خود نیستند (مانند: كسانی كه در محیط كفر زندگی می كنند و دسترسی به جایی ندارند و ندای حیاتبخش آیین اسلام نیز بدیشان نرسیده است).
بنابراین, آن دسته از مستضعفان كه دسترسی به آیین حق یا امكان هجرت از سرزمین خود را دارند, از عذاب جهان برزخی استثنا نشده اند. آیه زیر نیز بر این مدعا دلالت دارد:
((ان الذین توفاهم الملائكه ظالمی انفسهم قالو فیم كنتم قالواكنا مستضعفین فی الارض قالوا الم تكن ارض الله واسعه فتهاجروا فیها فاولئك ماویهم جهنم وسائت مصیراً))۷۱
پس از مرگ, فرشتگان به انسانهای بدكردار گویند: چرا در دنیا چنین می كردید؟
گویند: ما, در زمین, مستضعف و ناتوان بودیم.
فرشتگان پاسخ دهند: آیا زمین خدا گسترده نبود; تا از آن وادی هجرت كنید؟
پس, جایگاه اینان, جهنم است كه بسیار بد جایگاهی است .
دنباله آیه فوق, درباره مستضعفینی كه مهاجرت و رسیدن به حق برایشان ممكن نیست, چنین می گوید:
((الا المستضعفین من الرجال و النسا و الولدان لایستطیعون حیلهً ولا یهتدون سبیلاً فاولئك عسی الله ان یعفر عنهم و كان الله عفواً غفوراً))۷۲.
آن گروه از مردان, زنان و كودكان مستضعفی كه گریز و چاره ای برایشان میسر نبود و راهی به نجات خود نمی یافتند,
امیدوارم به عفو و بخشش خدا باشند كه خدا آمرزنده است و گناهانشان را می بخشد.
● معصومان ; مقربان
گروهی از نیكان نیز كه دارای ایمان و تقوای والایی هستند, مورد سوئال و جواب قبر واقع نمی شوند این عده از انسانها برتر كه از آنه به معصومان و مقربان تعبیر می شود ـ عبارتنداز:
الف) پیامبران و امامان (ع).
ب) دانشمندان پارسا و پیكارگران راه خدا (مجاهدان و شهیدان).
بنا به دلایل زیر از پیامبر و امامان معصوم (ع) پرسش و پاسخ پس از مرگ برداشته شده است:
۱) آنان از برترین درجه ایمان و بالاترین مرتبه تقوا برخوردارند ـ تا جایی كه از گناه و اشتباه به دور هستند ـ از این رو, خلافی انجام نمی دهند تا سزاوار پرسش و عذاب باشند.
۲) آنان میزان عمل دیگران هستند و مقام و منزلتشان از بازرسان قبر برتر است; لذا پرسش ازآنان ـ علاوه بر اینكه بیهوده به نظر می رسد ـ گستاخی به مقام شامخ آن ستارگان پر فروغ انسانیت است .
۳) آنان از پیش, امتحان خود را به نیكوترین وجه ممكن در دنیا پس داده اند ـ كه شایستگی به دست آوردن این منصب بزرگ را یافتند ـ از این رو, امتحان دوباره درباره آنان بی مورد است .
۴) از طرفی دور ازعقل است كه از پیامبران و امامن پرسیده شود كه پیامبرت كیست؟ امامت كیست؟ یا از آنان كه خود سرمشق و اسوه دینداری برای انسانها هستند, بپرسند: دینت چیست؟ یا از آنان كه خود از طرف خدا بدین افتخار دست یافته اند, بپرسند: خدایت كیست ؟
غیر از معصومان عده ای دیگر نیز از پرسش قبر مستثنا هستند كه به دلیل روایت زیر از آنها به ((مقربان)) تعبیر می شود:
قال رسول الله (ص): ((اقرب الناس من درجه النبوه اهل العلم و الجهاد)) ۷۳
مقرب ترین انسانها به درجه پیامبری, عبارتنداز: دانشمندان پارسا و پیكارگران راه خدا.
بیشتر دلایلی كه در بر داشتن پرسش و پاسخ از معصومان بیان شد, نسبت به دانشمندان پارسای امت اسلامی نیز صادق است. اینان بهترین رهروان راه انبیا می باشند و چون در دوران ختم نبوت (پایان پیامبری) قرار دارند, تمام وظایف سنگین پیامبران بر دوش آنهاست, به گونه ای كه مقام برخی از دانشمندان پارسای این امت از مقام پیامبران بنی اسرائیل نیز برتر است .
به چند حدیث نبوی درباره مقام بزرگ علمای صالح بنگرید:
((دانشمندان, چراغهای زمین, جانشینان انبیا و وارث پیامبران هستند)).۷۴
۱ـ ((مجمع البیان)), الشیخ الطبرسی, ج ۷, ص ۱۱۸, مكتبه العلمیه الاسلامیه.
((ای حاجز بین الموت و البعث فی یوم القیامه من القبور (عن ابن زید); و قیل: حاجز بینهم و بین الرجوع الی الدنیا و هم فیه الی یوم یبعثون (عن ابن عباس و مجاهد); و قیل: البرزخ, الامهال الی یوم القیامه و هو القبر و كل فصل بین شیئین هم برزخ (عن علی بن عیسی).
۲ـ ((مجمع البحرین, الشیخ فخرالدین الطریحی, ص ۴۳۰, المكتبه المرتضویه
((هو ما بین الدنیا و الاخره من وقت الموت الی البعث, فمن مات فقد دخل البرزخ)).
۳ـ ((قاموس قرآن)), ج ۱, ص ۱۱۸.
۴ـ ((تفسیر القمی)) علی بن ابراهیم قمی, ج ۲, ص ۹۴, انتشارات علامه. بحارالانوار, ج ۶, ص :۲۱۴
((البرزخ, هوامر بین امرین; و هو الثواب و العقاب بین الدنیا و الاخره)).
۵ـ ((قاموس قرآن)), ج ۱, ص ۱۱۸.
۶ـ رحمان (۵۵) آیه ۱۹ ـ ۲۰.
۷ـ فرقان (۲۵) آیه ۵۳.
۸ـ موئمنون (۲۳) آیه ۱۰۰.
۹ـ ((تفسیر نور الثقلین, العروسی الحویزی, ج ۳, ص ۵۵۴, مطبعه الحكمه.((بحارالانوار)), ج ۶, ص ۲۶۷.
۱۰ـ ((نهج البلاغه)), خ ۲۱۲ ص ۶۹۵ (مطابق شرح و ترجمه فیض الاسلام).
۱۱ـ ((نهج البلاغه)), خ ۲۱۳, ص ۷۰۴.
۱۲ ((تفسیر نور الثقلین)), ج ۳, ۵۵۳. ((بحار)), ج ۶, ص ۲۱۸.
۱۳ـ ((تفسیر نور الثقلین)), ج ۳, ص ۵۵۳ ((بحار)), ج ۶, ص ۲۱۴.
۱۴ـ موئمنون (۲۳)آیه ۹۹ ـ ۱۰۰.
۱۵ـ در برخی از آیات دیگر نیز آمده است: وقتی انسانها بدكردار, خود را در عذاب و وعده الهی را حق می بینند; اظهار می دارند:
الف ـ ((ربنا ابصرنا و سمعنافار جعنا نعمل صالحاً انا موقنون))
پروردگارا! ما اینك چشمهایمان بینا و گوشهایمان شنوا گشته و به حقایق این عالم, یقین آوردیم; پس ما را به دنیا باز گردان تا كارهای شایسته انجام دهیم.|^|سجده (۲۳)آیه ۱۲
ب ـ ((یا لیتنا نرد و لانكذب بآیات ربنا))
ای كاش, ما را به دنیا باز می گرداندند; و دگر بار نشانه های الهی را دروغ نمی پنداشتیم.|^|انعام (۶) آیه ۲۷
۱۶ـ ((بحارالانوار)), ج ۶, ص ۲۱۴.
۱۷ـ ((مدرك پیشین)). ص ۲۱۸.
۱۸ـ بقره (۲) آیه ۱۵۴.
۱۹ـ آل عمران (۳) آیه ۱۶۹ ـ ۱۷۰.
۲۰ـ نحل (۱۶) آیه ۳۲.
۲۱ـ مریم (۱۹) آیه ۶۲.
۲۲ـ یس (۳۶) آیه ۲۶ـ۲۷.
۲۳ـ طه (۳۰) آیه ۱۲۴.
۲۴ـ موئمن (۴۰) آیه ۱۱.
۲۵ـ موئمن (۴۰) آیه ۴۵ ـ ۴۶.
۲۶ـ موئمن (۴۰) آیه ۷۱ ـ ۷۲.
۲۷ـ بقره (۲) آیه ۱۵۴.
۲۸ـ ((المحجه البیضا)), ج ۸, ص ۲۴۳. ((بحار)), ج ۶, ص ۱۳۳.
۲۹ـ ((الكافی)), ج ۳, ص ۲۴۲. ((بحار)), ج ۶, ص ۲۶۷. ((سفینه البحار)), الشیخ عباس القمی, ص ۷۱, انتشارات سنایی.
۳۰ـ ((تفسیر القمی)), ج ۲, ص ۳۵۰. ((بحار)), ج ۶, ص ۲۶۷.
۳۱ـ ((الكافی)), ج ۳, ص ۲۳۳. ((بحار)), ج ۱, ص ۲۲۶.
۳۲ـ ((الكافی)), ج ۳, ص ۲۴۵. ((بحار)), ج ۶, ص ۲۶۹. ((المحجه البیضا)), ج ۸, ص ۳۰۰.
۳۳ـ ((بحار الانوار)), ج ۶, ص ۲۴۳.
۳۴ـ بهشت برزخی در وادی السلام, و وادی السلام نیز از توابع نجف اشرف است .
۳۵ـ ((كتاب الخصال)), الشیخ الصدوق, ج ۱, ص ۱۱۴, منشورات جماعه المدرسین. ((معانی الاخبار)), ص ۲۳۲.
۳۶ـ ((بحارالانوار)), ج ۶, ص ۲۳۳.
۳۷ـ ((امالی)), الشیخ المفید, ص ۱۵۴ ـ ۱۵۵, مكتبه بصیرتی. بحار, ج, ص ۲۱۸ المحجه البیضا ج ۸, ص ۳۰۱.
۳۸ـ كنایه از این است كه: با سمه و فراخی مصادف شدی ; پس انس و الفت بگیر و وحشت مدار,(فرهنگ عمید, ص ۹۴۱).
۳۹ـ ((احتجاج الطبرسی)), الشیخ الطبرسی, ج ۲, ص ۳۵۰, موئسسه الاعلمی للمطبوعات.
۴۰ـ ((المحجه البیضا)), ج ۸, ص :۲۹۹
قال رسول الله (ص): ((ان مثل الموئمن فی الدنیا كمثل البجنین من بطن امه; اذا خرج من بطنها, بكی علی مخرجه; حتی اذا رای الضو یحب ان یرجع الی بطن امه; فكذلك الموئمن یجزع من الموت; فاذا افضی الی ربه, لم یحب ان یرجع الی الدنیا, كما لا یحب الجنین ان یرج الی مكانه)).
۴۱ـ برای توضیح بیشتر, به گفتار دوم, مبحث ((اصالت روح)) مراجعه شود.
۴۲ـ ((بحار)), ج ۶۱, ص ۴۳. ((میزان الحكمه)), ج ۴, ص :۳۰
روی عن ابی الحسن (ع) یقول: ((ان المر اذا نام, فان روح الحیوان باقیه فی البدن ; والذی یخرج منه روح العقل...)).
۴۳ـ ((المحجه البیضا)), ج ۸, ص :۳۱۱
((و هذا نص صریح فی ان العقل لایتغیر بالموت; انما یتغیر البدن والا عضا فیكون المیت عاقلاً مدركاً عالماً بالالام و اللذات كما كن فی حیاته ریتغیر من عقله شی, و لیس العقل المدرك هذه الاعضا بل هوشی باطن لیس له طول و لاعرض...)).
۴۴ـ ((بحار)), ج ۶, ص :۲۱۷
((ثم تتعلق الروح بالاجساد المثالیه اللطیفه الشبیهه باجسام الجن و الملائكه)).
۴۵ـ ((الكافی)), ج ۳, ص ۲۴۴. ((بحار)), ج ۶, ص ۲۶۸. ((المحجه البیضا)), ج ۸, ص :۳۰۰
((عن ابی ولادالحناظ, عن ابی عبدالله (ع), قلت له: جعلت فداك یروون ان ارواح الموئمنین فی حواصل طیور خضر حول العرش!
فقال (ع): ((لا, الموئمنین اكرم علی الله من ان یجعل روحه فی حوصله طیر; لكن فی ابدان كابدانهم)).
۴۶ـ ((لئالی الاخبار)), الشیخ محمد نبی التویسركانی, ج ۴, ص ۲۵۶, مكتبه المحمدیه:
((فاذا قبضه الله (عزوجل), صیر تلك الروح فی قالب كقالبه فی الدنیا, فیاكلون و یشربون ; فاذا قدم علیهم القادم ; عرفوه بتلك الصوره التی كانت فی الدنیا)).
۴۷ـ ((الكافی)), ج ۳, ص ۲۴۴. ((بحار)) ج ۶, ص :۲۶۹
((ان ارواح الموئمنین فی صفه الاجساد فی شجره فی الجنه ; تعارف و تسائل. فاذا قدمت الروح علی الارواح, تقول: دعوها, فانها قد افلتت من هول عظیم. ثم یسالونها: ما فعل فلان؟ و ما فعل فلان ؟
فان قالت لهم: تركتته حیاً ; ارتجوه, و ان قالت لهم: قد هلك ; قالوا: قد هوی, هوی!)).
۴۸ـ برگرفته از: ((حیات پس از مرگ)) ص ۲۹ ـ ۳۰, علامه طباطبایی (دفتر انتشارات اسلامی).
۴۹ـ ((كافی)), ج ۳, ص ۲۴۴. ((بحار)) ج ۶, ص :۲۶۹
((ان ارواح الموئمنین) لفی حجرات فی الجنه. یاكلون من طعامها و یشربون من شرابها)).
۵۰ـ ((امالی الصدوق, ص ۲۲۹. ((بحار)), ج ۶, ص :۲۲۳
((... یفتحان له باباً الی النار و وینزلان الیه الحمیم من جهنم)).
۵۱ـ ((الكافی)), ج ۳, ص ۲۴۵ ـ ((بحار)), ج ۶ ص :۲۷۰
((عن ابی بصیر, عن ابی عبدالله (ع), قال: سالته عن ارواح المشركین. فقال (ع): ((فی النار یعذبون,...)).
۵۲ـ ((بحار الانوار)), ج ۶, ص ۲۵۴ ـ ۲۵۵.
((سخن گفتن پیامبر گرامی با سران كفار قریش, از مسلمات تاریخ و حدیث است; از میان محدثان گروهی آن را نقل كرده اند كه به برخی اشاره می كنیم:
الف: ((صحیح بخاری)), ج ۵, ص ۹۷, ۹۸ و ۱۱۰(در سرگذشت جنگ بدر).
ب: ((صحیح مسلم)) ج ۴, ص ۷۷ (كتاب جنت).
ج: ((سنن نسایی)), ج ۴, ص ۹۸ و ۹۰.
د: ((مسند امام احمد)), ج ۲, ص ۱۳۱.
ه&#۰۳۹;: ((سیره ابن هشام)), ج ۱, ص ۶۳۹.
و: ((مغزی واحدی)), ج ۱, (غزوه بدر).
ز: ((بحار الانوار)), ج ۱۹, ص ۳۴۶.
و...(نقل از: ((اصالت روح از نظر قرآن)), ص ۱۵۸).
۵۳ـ ((الكافی)), ج ۳, ص ۲۳۰.((بحار)), ج ۶, ص :۲۵۷
((یاتی المیت) فی صوره طائر لطیف; یسقط علی جدرهم, و یشرف علیهم; فان رآهم بخیر; فرح, و ان رآهم بشر و حاجه حزن و اغتم)).
۵۴ـ ((الكافی)), ج ۳, ص ۲۳۰. ((بحار)), ج ۶, ص ۲۵۶. ((الثالی الاخبار)), ج ۴, ص :۲۵۶
((ان الموئمن لیزوراهله; فیری ما یحب و یستر عنه مایكره. و ان الكافر لیزور اهله; فیری مایكره و یستر عنه ما یحب...)).
۵۵ـ ((الكافی)), ج ۳, ص ۲۳۱. ((بحار)), ج ۶, ص :۲۵۷
ـ یزور الموئمن اهله؟ قال (ع): ((نعم)).
ـ فی كم؟ قال: ((علی قدر فضائلهم منهم من یزور فی یوم و...)).
ـ فی ای ساعه؟ قال: ((عند زوال الشمس)).
ـ فی ای صوره؟ قال: فی صوره العصفور, او اصغر من ذلك!)).
۵۶ـ ((الكافی)), ج ۳, ص ۲۴۷. ((بحار)), ج ۶, ص :۲۸۴
سئل عن ابی عبدالله (ع): من جنه آدم؟
فقال: ((جنه من جنان الدنیا; تطلع فیها الشمس و القمر; ولو كانت من جنان الخلد, ما خرج منها ابداً)).
۵۷ـ مریم (۱۹) آیه ۶۲.
۵۸ـ موئمن (۴۰) آیه ۴۶.
۵۹ـ ((بحارالانوار)), ج ۶, ص :۲۲۳
((من انكر ثلاثه اشیا, فلیس من شیعتنا: المعراج, و المساله فی القبر, و الشفاعه)).
۶۰ـ ((مدرك پیشین)), ص :۲۴۶
((ان الله تعالی ملكین; یفال لهما: منكر و نكیر; ینزلان علی المیت, فیسالانه...)).
۶۱ـ ((مدرك پیشین)), ص ۲۱۵ ـ :۲۱۶
((ملكان فظان غلیظان ; اصواتهما كالرعد القاصف, و ابصارهم كالبرق الخاطف! یطئان فی اشعارهما, و یحفران بانیابهما. فیسالانك)).
۶۲ـ ((مدرك پیشین)), ص :۲۲۲
((فاذا ادخل (الموئمن) قبره, اتاه منكر و نكیر ; فیقعدانه و یقولان له:... فیفحسان له فی قبره مد بصره; و یاتیانه بالطعام من الجنه...)).
۶۳ـ ((اقبال)), ص ۶۴۵, ((بحار)), ج ۹۸, ص :۲۹۱
(به نقل ((مصباح المنیر)), آیه الله علی مشكینی, ص ۱۹۰, انتشارات یاسر):
((و امتنی مسرورا و مغفورا, و تول انت نجاتی من البرزخ, و ادرعنی منكراً و نكیرا و ارعینی مبشرا و بشیرا; واجعل لی الی رضوانك و جنانك مصیرا, و عیشا قریرا, و ملك كبیرا; وصل علی محمد و آل كثیرا)).
بارالها! مرا شاد و آمرزیده بمیران; رهایی مرا از گفت و گوی برزخ عهده دار شو; منكر و نكیر را از من باز گردان ; بشیر و مبشر را به من بنمایان; مرا به سوی خشنودی و بهشت خود راهی بگشای; حیاتی با كمال مطلوب كه مایه روشنی چشم باشد, عطا كن; و بر محمد و خاندانش درود بی اندازه نثار فرمای. (خواندن این دعا, در هر روز او ماه رجب, بسیار سفارش شده است).
۶۴ـ ((بحار الانوار)), ج ۶, ص ;۲۴۵
((... یسالانه: عن ربه و نبیه و دینه و امامه)).
۶۵ـ ((امالی الصدوق)), ص ۴۰۷, ج ۶, ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴. ((لثانی الاخبار)), ج ۴, ص :۲۵۰
((ابن آدم! ان اجلك اسرع شی الیك... اول ما یسالانك عن ربك الذی كنت تعبده, و عن نبیك الذی ارسل الیك, و عن دینك الذی كنت تدین به, و عن كتابك الذی كنت تتلوه, و عن امامك الذی كنت تتولاه; ثم عن عمرك فیما افنیته؟ و مالك من این اكتسبته و فیما اتلفته؟)).
۶۶ـ ((الكافی)), چ ۳, ص ۲۴۱. ((بحار)), ج ۶, ص ۲۶۵ ـ ۲۶۶.
((یسال المیت فی قبره عن خمس: عن صلاته و زكاته و حجه و صیامه و ولایته و ایانا اهل البیت)).
۶۷ـ ((بحار الانوار, ج ۶, ص ۲۶۰.
۶۸ـ ((الكافی)), ج ۳, ص ۲۳۵. (نقل از ((بحار)), ج ۶, ص ۲۶۰):
((انمان یسال فی قبره من محض الایمان محضاً; او محض الكفر محضاً...))
۶۹ـ ((مدرك پیشین)).((المحجه البیضا)), ج ۸, ص :۳۱۰
((لا یسال فی القبر الا من محض الایمان محضاً ; او محض الكفر محضاً و الاخرون یلهون عنهم)).
۷۰ـ ((بحار الانوار)), ج ۶, ص :۲۶۰
((انه لایساله عن المستضعفین و المتوسطین بین الایمان و الكفر)).
۷۱ـ نسا (۴) آیه ۹۷.
۷۲ـ نسا (۴) آیه ۹۸ـ ۹۹.
۷۳ـ ((المحجه البیضا)), ج ۱, ص ۱۴. ((میزان الحكمه)), ج ۶, ص ۴۵۶.
۷۴ـ ((كنز العمال)), ج ۱۰, ص ۱۳۴, الهندی, موئسسه الرساله.((میزان الحكمه)), ج ۶, ص :۴۵۷
((العلما مصابیح الارض, و خلفا الانبیا و ورثه الانبیا)).
كتاب حیات برزخی - اسدی
منبع : بلاغ