یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


پادکست، رادیو ممنوعه


پادکست، رادیو ممنوعه
صبح از خواب برمی خیزید، دستگاه آی پاد خود را به کامپیوتر شخصی متصل می کنید و به طور خودکار آخرین نسخه پادکست های مورد علاقه شما بر روی آی پاد قرار می گیرد. صبحانه را که خوردید، هدفون ها را به گوش می زنید و وارد خیابان می شوید. در اتوبوس با انبوهی از افرادی طرف هستید که هر یک هدفون های سفید به گوش زده اند.
یکی آخرین وضعیت آب و هوا را گوش می دهد. دیگری یک گفت وگو درباره آخرین تحولات علمی و دیگری از تحلیل وضعیت سهام شرکتی که خریده است در ۲۴ ساعت گذشته مطلع می شود. ته اتوبوس هم یک پسربچه مدرسه ای درس دیروز کلاس اش را مرور می کند. اما وضعیت رسانه های شنیداری اینترنتی در ایران، امروز چقدر با این تصویر همخوانی دارد؟ پادکست، در باور عمومی مخاطبان رسانه ها در ایران، یک ممنوعه به شمار می رود.
حتی اگر تا این لحظه هیچ قانونی آن را منع نکرده باشد. شاهد این مدعا نیز این است که از میان ارائه دهندگان خدمات رایگان وبلاگ فارسی، تعداد بسیار کمی به سمت ارائه این خدمات رفته اند و حتی برخی از آنها به خاطر رعایت ملاحظات گوناگون راه رفته را بازگشته و پادکست را از خدمات خود حذف کرده اند. تاکنون کمتر از ۲۰ پادکست مرتب فارسی زبان داشته ایم که بسیاری تا امروز به تعطیلی خودخواسته دچار شده اند. همه این ملاحظات ناشی از استفاده از کلمه رادیو در عبارت رادیو اینترنتی است.
قانون اساسی ایران، به صراحت می گوید که رادیو ها تنها در انحصار دولت هستند و مالکیت خصوصی در این زمینه غیرممکن است. پادکست یک رسانه است و وظیفه انتقال پیام را از ذهن برنامه ساز به مخاطب دارد. اگر آن را با وبلاگ ها و رسانه های نوشتاری آن لاین مقایسه کنیم، روند انتشار و انتقال پیام در آن پردردسر به نظر می رسد. اما به نسبت رادیو ها، بسیار رسانه ارزان قیمتی به شمار می رود.
در مرحله پس از تولید پیام، این رسانه بسیار سریع عمل می کند چرا که در فاصله آپلود فایل توسط برنامه ساز و دانلود آن از سوی مخاطب و نیاز به رعایت بسیاری از کاغذبازی های معمول کار های رسمی، برخی دیوان سالاری های بیهوده و کسب مجوز ندارد.
پخش آن سریع است و کم هزینه. به همین دلیل است که پادکست ها اغلب از فضای کمتر رسمی برخوردارند. روزنامه ها و رسانه ها را رکن چهارم دموکراسی نامیده اند از آن روی که ناظر بر سه قوه دیگر هستند. اما پادکست ها در این میان چه نقشی دارند؟ آیا در جامعه ایرانی حاضر می توان به این برنامه های شنیداری، وظیفه نظارت بر دموکراسی را نیز محول کرد؟
در بهترین حالت نیز، پادکست های خبری ما متعلق به دولت خواهد بود و نمی توان امید چندانی به نظارت بر فعالیت دیگران توسط آنها داشت. اگر به دنبال توزیع برابر امکانات رسانه ای و در اختیار عموم قراردادن آن باشیم می توانیم بگوییم پادکست ها ما را چند گام به عدالت رسانه ای نزدیک می کند.
به نظر می رسد پادکست ها در آینده نزدیک، به سوی پوشش دادن مسائل مربوط به سرگرمی، موسیقی و تفریحات می روند یا آنکه معرفی بخش خصوصی را به عنوان پشتیبانی تبلیغاتی بر عهده می گیرند. ممکن است در کنار این کارکردها شاهد پادکست های بسیار شخصی یا گروهی کوچک نیز باشیم. اما لازمه گوش سپردن به رادیو های اینترنتی آن لاین بودن کاربر است و از این نظر، شباهت زیادی به رادیو های سنتی دارند. با این وجود آنچه پادکست می نامیم علاوه بر آنکه یک برند و مارک تجاری، متعلق به شرکت مکینتاش است، از یک امکان تازه و بدیع سخن می گوید.
● پادکست رسانه ای خبری است؟
به دلیل نبودن رسانه های خصوصی شنیداری در ایران، بسیار دور از ذهن است که فکر کنیم یک پادکست مستقل می تواند صرفاً بر اساس روش شنیداری تولید محتوای خبری و به روز موفقیت کسب کرده و راهی برای تداوم فعالیت خود بیابد. چرا که رسانه های مکتوب آن لاین فارسی نیز هنوز نتوانسته اند جایگاه خود را به عنوان یک رسانه قابل اتکا و منظم تثبیت کنند؛ مگر رسانه های حزبی یا دولتی.
از این رو به نظر می رسد که تنها در دو حالت می توان شاهد پادکست های مهم و معتبر خبری بود؛ نخست آنکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مانند بسیاری از رسانه های معتبر خبری دنیا، برنامه های خبری گوناگون رادیویی را به صورت پادکست عرضه کند و در برنامه های مختلف، این امکان تازه را برای مخاطبان سنتی خود تبلیغ کند.
این رخداد موجب می شود با توجه به ضریب نفوذ بالای سازمان صدا و سیما بر مخاطب برنامه ها افزوده شوند و در فاز بعدی، مدیران صدا و سیما در صورتی که با استقبال مواجه شوند، به تهیه برنامه های ویژه ای تنها برای عرضه آن لاین روی آورند. حالت دیگر این است که احزاب قوی و فعال کشور روی به انتشار اخبار عمومی و یا حزبی از این طریق کنند، به پوشش خبری برنامه های خود بپردازند و از این طریق، ضعف ارتباطی خود با بخشی از مخاطب را جبران کنند. تنها در یکی از این دو حالت است که می شود امیدوار بود این کار با نظم و در طول زمان بیشتری ادامه پیدا کند.
● پادکست وسیله کسب درآمد
پادکست یک برنامه اجباری نیست که مخاطب در ساعات خاصی و در شرایطی خاص، موظف به گوش دادن آن باشد. زمان و شرایط دریافت پیام از طریق این رسانه کاملاً در اختیار مخاطب است.
بزرگ ترین امتیاز آن نیز به دیگر رسانه های شنیداری در همین مورد است. شما نمی توانید برنامه صوتی تهیه شده خود را مثل پیک های تبلیغاتی، به زور به خانه های مردم بیندازید و نمی توانید مثل تلویزیون در میان برنامه ها، آگهی های بازرگانی را در این جا به خورد مخاطب بدهید. چراکه در این جا به راحتی می توان از روی بخش آگهی ها عبور کرد.
مهم هم نیست چند دقیقه باشد و چه چیزی را آگهی کند. درباره کارت سوخت سخن بگوید یا از طعم دلچسب ماکارونی برایمان داد سخن براند. در این وضعیت چه باید کرد؟ اگر می خواهیم از این رسانه برای معرفی محصولات و یا خدمات خود استفاده کنیم ابتکار عمل بیشتری نیاز داریم. مثل شرکت تولید کننده محصولات خانگی که در پادکستی که ارگان چند گروه غیررسمی رپ فارسی است، سفارش ساخت ترانه ای به سبک رپ را برای معرفی محصولات خود داده است. یا آنکه مثلاً پادکستی به شکل مسابقه طراحی کرده و بسازید که گوش سپردن به آن، منجر به دریافت جایزه شود. شاید در این صورت با تبلیغات و معرفی فراوان، بتوانید مخاطبانی را برای برنامه شنیداری خود دست وپا کنید که البته به نظر روش گرانی می آید.
اما اگر تصور کنید که با راه اندازی یک پادکست جدی و حرفه ای، با مالکیت شخصی، می توان حتی بخشی از هزینه تهیه برنامه را نیز تامین کرد، باید گفت؛ به هیچ وجه، اگر مشاور تبلیغاتی و یا روابط عمومی یک سازمان هستید، می توانید به پادکست ها به عنوان یک راه تازه انتقال پیام بیندیشید اما اگر مخاطبان شما، توانایی استفاده روزمره از اینترنت را ندارند یا آنکه زمینه کاری شما، نیازی به این گونه ارتباط برقرار کردن ندارد بهتر است از پادکست ها صرف نظر کنید. چرا که در این صورت، بیشتر یک پز مصنوعی تبلیغاتی به حساب می آید و نه یک خلاقیت در کار روابط عمومی.
● مخاطبان پادکست چه کسانی هستند
با توجه به ضریب نفوذ پایین اینترنت در ایران، به نظر نمی رسد بتوان روی نقش وسیعی از مخاطب ها برای رسانه ای کاملاً شخصی مثل پادکست ها حساب ویژه ای باز کرد. یک پادکست مربوط به تئاتر، که ۱۰ شماره از آن تولید شده در نهایت توانست حدود ۵۰۰ بار دانلود برای هر برنامه را شاهد باشد. بر فرض آنکه برنامه شما چنان اهمیتی داشته باشد و به صورت کاملاً حرفه ای تولید شود، شاید در بهترین حالت ممکن فقط ۵ هزار شنونده داشته باشید.
پیش از راه اندازی یک پادکست، بهتر است ابتدا پیش خودمان قضاوت کنیم که این تعداد مخاطب برای هر بسته صوتی، می تواند آن قدر هوس برانگیز باشد که در طولانی مدت نیز روند برنامه سازی استمرار یابد. در تولید برنامه پادکست نباید از یاد ببریم که مخاطبان ما، تنها درصد کمی از قشر متوسط به بالای شهر های بزرگ ایران هستند و هر برنامه ریزی برای آغاز به کار این رسانه، باید با این پیش فرض همراه باشد.
● پادکست کپی رایت
مساله مهمی که در این میان باید در نظر گرفت حق کپی رایت است. درست است که قوانین محلی محکمی برای رعایت کپی رایت در ایران وجود ندارد و بسیاری موارد به رعایت اخلاق موکول می شود، اما انتشار آثار به صورت قابل دانلود برای کاربران، فرآیندی است که در پادکست ها اتفاق می افتد، بر روی فضای عمومی اینترنتی صورت می گیرد و احتمال شکایت قانونی و پیگرد قضایی بین المللی وجود دارد.
از این روی است که رسانه بزرگ و ثروتمندی مثل بی بی سی، حتی در بخش فارسی اش نیز، برنامه های پادکست خود را با محتوایی متفاوت عرضه می کند. از موسیقی و مواد خامی سود می برد که پیش از آن اجازه انتشارش را به این شکل گرفته باشد. برنامه سازان ایرانی اگرچه از یک سو به دلیل نبود قانون مدون و ضمانت اجرایی کافی همواره در معرض دستبرد رسانه ای توسط رقبای مطرح یا ناشناس هستند، از سویی دیگر دست و بال خود را در استفاده از مواد خام دیگران بسته می بینند.
● پادکست ها، آموزش می دهند...
یکی از جنبه های مهم پادکست، ایفای نقش در فرآیند آموزشی کشور است. در وضعیت مطلوب کتب درسی، یار کمک آموزشی به نام پادکست را در کنار خود دارد که بخشی از وظایف آموزشی را بر عهده می گیرد. از سویی اطلاعات مورد نظر را به شکل تدوین شده در اختیار دانش آموزان قرار داده و از سویی دیگر، آنها می توانند استفاده از میکروفن جانبی را جایگزین بخشی از جزوه نویسی خود کنند.
در جامعه ای به شدت شفاهی مانند جامعه امروز ایران، می توان با برنامه ریزی گام های مطلوبی در این باره برداشت. اما از سویی دیگر، موانعی چند نیز در این میان وجود دارد که به سادگی قابل حل و فصل نیستند. هزینه بالای خریداری پاد و توزیع آن در مدارس به شدت دور از ذهن است. بر فرض نزدیک به محال تهیه بودجه چنین کاری، باید دید تا چه حد سیستم آموزشی ایران، قابلیت انطباق با متد های تازه را دارد.
از سویی دیگر باید به این نکته هم توجه کرد که وابستگی به دستگاه های آی پاد یا مشابه آن، در حالی که حتی یک نمایندگی فروش آی پاد در ایران به خاطر تحریم های موجود اقتصادی علیه ایران وجود ندارد. اگرچه به نظر نمی رسد در آینده نزدیک بتوان راهکار مناسبی برای اجرای این مساله در تحصیلات متوسطه یا ابتدایی یافت، اما می توان از آن در مقیاس های کوچک تر و تخصصی تر، مانند حوزه های علمیه، دانشجویان دوره دکترا و امثال آن استفاده کرد. آموزشگاه های کنکور یا هنری نیز می توانند از این فناوری بهره خوبی ببرند، مشروط بر آنکه احتمال سرقت و عرضه انبوه برخی از برنامه های خود را نیز به جان بخرند.
● پادکست تفریحی
از طریق صدا، می توان جنبه تفریحی و سرگرمی بیشتری به یک بسته رسانه ای داد. از این نظر، پادکست ها به نسبت رسانه های مکتوب آن لاین و غیرآن لاین این ویژگی را دارند که می توانند مخاطبان خود را سرگرم کنند. پخش موسیقی، مصاحبه با افرادی که محبوبیت دارند، امکان انتقال حس و حال مکان های مختلف در گزارش ها و همه و همه موجب می شود که بتوان به طور جدی بر روی کارکرد های این رسانه در این زمینه برنامه ریزی کرد.
● موانع فنی ساخت پادکست
ساخت پادکست نیز چندان راحت نیست. اگر شما با یک بار عضویت در یک سرویس رایگان وبلاگ نویسی، در عرض کمتر از ۵ دقیقه صاحب یک خانه مجازی می شوید و هویت رسانه ای می یابید، برای تهیه پادکست لازم است ابتدا محتوا را تهیه کرده، گویندگی را تجربه کنید، گاهی با ضبط صوت خود از خانه یا اداره بیرون زده و مواد خام را تهیه کنید.
حداقلی از فنون ویرایش صدا را بیاموزید، طرز کار با سیستم های آراس اس و ایکس ام ال را تا حدی یاد گرفته و سپس هویت رسانه ای خود را شکل دهید. در جامعه امروز ایران، شمار افرادی که پیچ و خم این کار را بلد باشند، چندان زیاد نیست. گذشته از این، مراکزی به طور خاص روش برنامه سازی شنیداری، قواعد و معیار های حرفه ای و اخلاقی آن را به افراد علاقه مند آموزش نمی دهند.
● روزنامه نگاری شهروندی و پادکست ها
افزایش صدا به روزنامه نگاری شهروندی که روز به روز در حال شدت گرفتن است، اعتبار می بخشد. اگر در زمان انجام یک سخنرانی، زدوخوردی صورت گیرد در صورتی که صدای نزاع را هم کسی پخش کند مسلماً به طرز وحشتناکی اثرگذاری بیشتری دارد و تعداد بیشتری از مخاطبان این خبر را باور می کنند.
یا مثلاً تصور کنید که کسی به شما خبر داغ و با اهمیتی را می دهد. مسلماً انتشار صدای او اگرچه اکثراً عملی خلاف اخلاق و شاید قانون باشد، اما برد بسیار بالایی خواهد داشت. حتی می توان از اثرگذاری یک محصول افشاگرانه یا خبررسانی شنیداری را بیشتر از نمونه های ویدئویی آن دانست. چرا که با سرعت بیشتر و توسط وسایل حداقل تری، قابل دسترسی است. اما چه ضرورتی وجود دارد کسی که قصد روزنامه نگاری شهروندی دارد از طریق پادکست ها به این کار مبادرت ورزد؟ احتمالاً چنین شخصی می کوشد به شیوه ای ناشناس به انتشار پیام خلاق در جهت جریان آب در فضای رسانه ای اقدام کند. با توجه به آن چه گفته شد، به نظر نمی رسد بتوان حساب ویژه ای در این زمینه برای پادکست ها در روزنامه نگاری شهروندی ایرانی باز کرد.
● پادکست و حریم خصوصی شهروندان
پادکست ها می توانند به راحتی حریم خصوصی افراد را زیر پا گذاشته و به محدوده خصوصی آنها تجاوز کنند. اما لزوماً این اتفاقی نیست که می افتد. هر چه بتوان رسانه های این چنینی را تقویت کرد و اجازه فعالیت آزادانه را به آنها داد، خیال مان از این بابت راحت تر خواهد بود. تدوین یک منشور اخلاقی غیراجباری و آموزش عمومی در زمینه اخلاق فعالیت رسانه ای برای افراد غیرروزنامه نگار، راهکار دیگری است که اگر قصد ساماندهی این فعالیت ها را داریم، برای امن شدن فضای مجازی از تجاوز به حریم خصوصی باید صورت گیرد.
نیما افشارنادری
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید