سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


موسیقی الکترونیک: یک نگاه سریع


موسیقی الکترونیک: یک نگاه سریع
بیش از یک قرن است که موسیقی الکترونیک در فرم‌های گوناگونش به وجود آمده و پیشرفت کرده است. شاید بتوان زمانی که صدا ضبط شد را آغاز موسیقی الکترونیک تلقی کرد. در متن زیر به تفصیل گونه‌های مختلف الکترونیک و اشخاصی که در پیشبرد موسیقی الکترونیک نقش داشتند شرح داده شده است. (یکی از مشکلاتی که در باب تحقیق درباره موسیقی الکترونیک وجود دارد محدودیت بسیار زیاد متون ترجمه‌شده و منابع بسیار اندک است.)
● موسیقی الکترونیک و تاریخچه آن:
زمانی که تجهیزات الکتریکی به طور مستقیم وارد موسیقی شد، اشکالی از موسیقی به وجود آمد که آن‌ها را موسیقی الکترونیک می‌نامیم.
این تجهیزات جهت ساختن صداهایی با طول موج‌های مشخص و یا تغییر دادن صداها، ویرایش صدا، گذراندن آن از فیلترهای مخصوص و اضافه کردن جزئیاتی به آن و در ابتدا برای ساختن پس‌زمینه موسیقی و نهایتاً به وجود آمدن سبک و سیاق‌های خاص و نو توسط گروه‌ها و موسیقیدانان به کار گرفته شد.
با پیدایش کامپیوتر زندگی و تفکر بشر شکل و جهت تازه‌ای گرفته است. موسیقیدانان از تکنولوژی کامپیوتری در جهت رسیدن به اهداف و پژوهش‌هایشان استفاده می‌کنند. تجهیزات و تکنولوژی‌ای که مورد استفاده آنان می‌باشد همواره در حال گسترش است. کمپانی‌ها و کارخانه‌ها پیوسته در اندیشه راحت‌تر کردن بالا بردن سطح کیفیت فرآورده‌هایشان هستند.
استفاده از تکنولوژی با ضبط صدا آغاز شد. به تدریج سازهای الکتریکی ساخته شد:
سینتی سایزر۱، سمپلر۲، درام الکتریکی۳، کامپیوتر و کلیه سازهایی که توسط الکترونیک تقویت شده‌اند، مجموعه این سازها را تشکیل می‌دهند. لازم به ذکر است استودیوی صوتی نیز از ابزارهای اصلی آهنگسازان الکترونیک است.
● موسیقی الکترونیک:
از زمان توسعه و تکامل نوار استودیویی،‌ سینتی سایزر و کامپیوتر در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، آهنگسازان از امکانات بالقوه نامحدودی برای پدید ‌آوردن و مهار صدا برخوردار شدند. موسیقی الکترونیک از همان گستردگی و تنوع موسیقی غیر الکترونیک برخوردار است. طیف آثار الکترونیک، موسیقی راک، موسیقی تصادفی و آثار سریال را در خود گنجانده است.
سازها و ابزار الکترونیک این امکان را برای آهنگساز فراهم آورده‌اند تا رنگ صوتی،‌ کشش، دینامیک و زیر و بم صداها را با دقتی بی‌سابقه مهار کند. آهنگساز دیگر محدود به استفاده از اجراکننده نیست. نخستین بار است که آهنگسازان می‌توانند بی‌واسطه در مقوله ‌کارشان‌ـ صوت‌ـ ‌به کار پردازند. دیگر به میانجی‌ها، یعنی اجراکنندگان، نیازی نیست. نوار استودیویی یک اثر موسیقی، به خودی خود اثری موسیقایی است. به این ترتیب،‌ تنها و فقط آهنگساز است که مسئول تحقق دگرگونی‌های ظریف ریتم، رنگ‌آمیزی و دینامیک است؛ این کار زمانی به اجراکننده واگذار می‌شد.
بسیاری از آهنگسازان برای انسانی ساختن موسیقی الکترونیک، نیاز به در آمیختن آن را با موسیقی اجراکنندگان زنده حس می‌کنند. این کار، می‌تواند به روش‌های گوناگون انجام شود. برخی قطعه‌ها از یک یا چند نوازنده همراه با صداهای ضبط‌شده در استودیو بهره می‌گیرند. صداهای ضبط‌شده ممکن است صداهای الکترونیکی، ‌انواع سر و صدا و یا ضبط اجرای زنده نوازندگان باشد.
گاه نیز اجراکنندگان ممکن است با اجرای دوئت میان خود و یا هم‌نوازی با نسخه‌ای ضبط‌شده از اجرای خود که با روش‌های الکترونیکی پرورانده شده است سر و کار داشته باشند. آهنگسازان در ترکیب اجراهای زنده و صداهای ضبط‌شده با مسئله تطبیق زمانی صداهای اجرای زنده ـ که از اجرایی به اجرای دیگر تغییر می‌یابد ـ و صداهای تغییرناپذیر ضبط‌شده روبه‌رو هستند. در سال‌های اخیر، برخی از آهنگسازان با آفرینش آثاری تعاملی برای اجراکنندگان و کامپیوتر به این مسئله پرداخته‌اند. در این آثار، کامپیوتر توسط آهنگساز چنان برنامه‌ریزی می‌شود که بتواند به روش‌های موسیقایی خود را با اجرای زنده هم‌خوان کند.
گروه دیگر از آثار الکترونیک آثاری هستند که در آن‌ها سازهای رایج، سینتی سایزرهای دیجیتال و نمونه‌سازها در اجرای زنده به کار گرفته می‌شود. علاوه بر این، صدای سازهای معمول نیز ممکن است از راه شبیه‌سازی و تقویت به وسیله آمپلی‌فایر کیفیتی هیجان‌انگیز بیابد. استفاده آهنگسازان از پیانو و ویولون الکتریکی نمونه چنین کاری است.
موسیقی الکترونیک نه فقط به خودی خود که از نظر تأثیر بر تفکر موسیقایی نیز اهمیت دارد. سازهای الکترونیک تداعی‌کننده صداهایی نو و شکل‌هایی تازه از ساختار ریتمیک هستند. میلتن ببیت می‌گوید: «امکانات موسیقی الکترونیک، مرزها و محدودیت‌هایی را به ما نشان داده است که پیش از این درک نشده بود ـ محدودیت‌هایی رمزآمیز مانند محدوده شنوایی انسان، محدودیت او در اندیشیدن به مفاهیم و ادراک،‌ در بسیاری موارد کیفیت‌هایی خاص را در نظر داریم، اما پی می‌بریم که گوش انسان توانایی تشخیص آن را ندارد… دلیل به سادگی آن است که ارگانیسم انسان نمی‌تواند با سرعت کافی واکنش نشان دهد، نمی‌تواند صداها را با همان سرعت و دقتی که سینتی سایزر پدید می‌آورد یا بلندگو بازآفرینی می‌کند دریافته و از یکدیگر تفکیک کند.»
● سازهای الکترونیک:
ساز الکترونیک سازی است که صدا را به روش الکترونیک ایجاد یا تقویت می‌کند. اختراع اولین نمونه‌های این سازها به ۱۹۰۴ بر می‌گردد، اما از دهه ۱۹۵۰ به بعد تاثیری چشمگیر بر موسیقی داشته‌اند. امروزه تکنولوژی الکترونیک و تکنولوژی کامپیوتر به سرعت پیشرفت کرده، پیوسته متحول شده و به گونه‌ای فزاینده درهم آمیخته شده‌اند. سازهایی تقویت‌شده مانند پیانو، ارگ و گیتار الکتریکی نیز سینتی سایزر، کامپیوتر و یا ترکیب تمام آن‌ها از جمله سازهای الکتریکی هستند که برای اجرا و ساخت موسیقی به کار می‌روند.
استودیوی صوتی ابزار اصلی آهنگسازان موسیقی الکترونیک در دهه ۱۹۵۰ بود. مواد خام یک استودیوی صوتی از صداهایی ضبط‌شده ـ یا بدون زیر و بم معین ـ که ممکن است منشاء ‌الکترونیک داشته و یا از منابعی واقعی مانند صدای فلوت و آوای پرندگان فراهم آمده باشند تشکیل می‌شود.
آهنگساز این صداها را به شیوه‌هایی گوناگون می‌پروراند؛ شیوه‌هایی همچون تند و کند کردن، تغییر زیر و بم کردن یا کشش زمانی،‌ پژواک دادن، عبور از فیلترهای صوتی به منظور تغییر رنگ آن‌ها، میکس (آمیختن) و ویرایش نوار استودیویی (برش و چسباندن تکه‌های مختلف نوار) برای پخش آن‌ها به ترتیبی دلخواه. ریتم به طور کامل در مهار آهنگساز است،‌ زیرا مدت تداوم یک صدا به طور قسمتی از نوار که صدا بر روی آن ضبط شده بستگی دارد.
با این همه، ویرایش و ضبط نوار استودیویی روندی دشوار، غیر دقیق و وقت‌گیر بود و به همین سبب بسیاری از آهنگسازان دهه ۱۹۶۰ به سینتی سایزر که در حدود ۱۹۵۵ اختراع شد رو آوردند.
سینتی سایزر دستگاهی با اجزای الکترونیک است که می‌تواند صدا را ایجاد، تبدیل و مهار کند. سینتی سایزر قادر به پدید آوردن گسترده‌ای بسیار متنوع از صداهای موسیقایی و غیر موسیقایی است و مهار کامل زیر و بم، رنگ، شدت و کشش صداها را برای آهنگساز ممکن می‌کند. سینتی سایزرها را اغلب می‌توان با شستی‌هایی نواخت که این نیز امتیازی دیگر نسبت به مکانیسم‌های استودیویی صوتی است.
سینتی سایزرها از نظر ابعاد و توانایی با یکدیگر متفاوت‌اند.
برای نمونه، میلتن ببیت در خلق کمپوزیسیون برای سینتی سایزر،‌ سینتی سایزری عظیم و بی‌نظیر را به کار گرفت که در ساخت آن از لامپ خلاء استفاده شده است و سراسر یک دیوار از مرکز موسیقی الکترونیک کلمبیا ـ پرینستن در نیویورک را اشغال می‌کند. در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ سینتی سایزرهای کوچک‌تر و ارزانتر ترانزیستوری ساخته شدند که موگ۴ و باچلا۵ نمونه‌های آن هستند؛ چنین سینتی سایزرهایی در استودیوهای موسیقی الکترونیک، دانشگاه‌ها و بنگاه‌های تبلیغاتی نصب شد، در کنسرت‌های زنده راک و موسیقی الکترونیک نواخته شد و برای خلق موسیقی فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی به کار آمد. امروزه سینتی سایزرهای بسیار پیشرفته که از توانایی‌های کامپیوتر نیز بهره می‌گیرند ساخته شده است و چندین تکنولوژی گوناگون در آن‌ها به کار گرفته می‌شود.
سنتز آنالوگ ـ قدیمی‌ترین تکنولوژی به کار رفته در سینتی سایزرها که تا حدود ۱۹۸۰ بر موسیقی الکترونیک سیطره داشت ـ آمیزه‌ای از صداهای پیچیده را به کمک فیلترهای صوتی پرداخت شده است به کار می‌گیرد. این تکنولوژی نیز، مانند هر تکنولوژی آنالوگ،‌ مبتنی بر ارائه ‌داده‌ها به صورت مقادیر سنجش‌پذیر فیزیکی ـ در این مورد، مشخصه‌های فیزیکی امواج صوتی ـ است.
سنتز دیجیتال مدولاسیون فرکانس (اف ام ) توسط جان چاونینگ ابداع شد و امتیاز آن را کمپانی یاماها خریداری کرد و از آن پس در سازهای الکترونیک یاماها به کار رفته است. این تکنولوژی نیز مانند دیگر تکنولوژی‌های دیجیتال (رقمی) مبتنی بر ارائه مقادیر فیزیکی ـ در این مورد، مختصات نقاط منحنی‌های صوتی ـ به صورت عدد است.
جلوه‌سازها که معکوس‌کننده‌ها، پژواک‌سازها و نیز تفکیک‌کننده‌های استریو را شامل می‌شوند،‌ اغلب بخشی جداناشدنی از هر سینتی سایزر و روند سنتز صوتی به شمار می‌آیند. این ابزار کم و بیش در روند ضبط تمام انواع موسیقی (به ویژه موسیقی پاپ) و نیز در برخی از اجراهای زنده به کار می‌روند.
قرار گرفتن نمونه‌هایی کوچک از صداهای واقعی ضبط‌شده با روش دیجیتال در مهار شستی‌های سینتی سایزر، نمونه‌سازی را نیز به عنوان یکی از تکنولوژی‌های کاربردی در سینتی سایزر در آورده است؛ با آنکه چنین صداهایی را می‌توان هنگام پخش به دلخواه دچار تغییر و تبدیل ساخت،‌ اما در نمونه‌سازی،‌ سنتز به معنای حقیقی وجود ندارد. نمونه‌سازی را می‌توان شکلی پیشرفته از پیوند صداها بر نوار استودیویی دانست:‌ تکنیکی که به آهنگساز امکان می‌دهد تا به ضبط دیجیتال تکه‌های کوچک صوتی (یا همان نمونه‌ها) بپردازد و سپس آن‌ها را بپروراند. نمونه‌سازی بخشی جدایی‌ناپذیر از کار سینتی سایزرهای نه چندان گران‌قیمت متصل به کامپیوتر و نیز یکی از مهم‌ترین جنبه‌های ساخت موسیقی الکترونیک امروزی است.
یکی از پیشرفت‌های چشمگیر در تکنولوژی سنتز صدا با عنوان رابط دیجیتال سازهای موسیقی (میدی) شناخته می‌شود؛ استانداردی سخت‌افزاری که توسط سازندگان تجهیزات موسیقی الکترونیک برای اتصال وسایل الکترونیک اجرای موسیقی به سینتی سایزر اختیار شده است. میدی امکان آن را فراهم آورده تا مکانیسم نواختن و ایجاد موسیقی به واقع از یکدیگر جدا شوند؛ امروزه شستی‌هایی مشابه شستی‌های پیانو، مهارکننده‌های سازهای بادی چوبی و مهارکننده‌های زهی که هر سه مانند سازهای اصلی به کار می‌روند، از وسایلی هستند که برای نواختن موسیقی الکترونیک به سینتی سایزر متصل می‌شوند. همچنین با هر کدام از سازهای میدی که به کامپیوتر شخصی (pc) متصل باشند می‌توان سیگنال‌هایی را وارد کامپیوتر کرد یا به آن‌ها از کامپیوتر سیگنال‌هایی فرستاد و استفاده‌کننده می‌تواند به ذخیره و ویرایش موسیقی بپردازد. نت‌هایی را که نگاشته به موسیقی بدل می‌کند یا نت‌هایی را که نواخته است بر نمایشگر دیده یا از چاپگر دریافت کند.
کامپیوتر سومین و متأخرترین رده از وسایل الکترونیک است، که برای پدید آوردن و نیز ضبط موسیقی به کار گرفته شد؛ پس از استودیوی صوتی و سینتی سایزر بود که کامپیوتر برای خلق، اجرا و ضبط موسیقی تکامل یافت و به کار گرفته شد. از آنجا که امواج نوسانی سازنده صدا را می‌توان به صورت مجموعه‌ای از اعداد (مشخصه‌های فیزیکی) نشان داد، کامپیوتر را می‌توان چنان برنامه‌ریزی کرد که مشخصه‌های صوت را از آهنگساز دریافت کند و سپس آن‌ها را به اعداد متناظر با این مشخصه‌ها تبدیل نماید. سرانجام، اعداد از طریق یک مبدل کامپیوتری به صداهایی قابل شنیدن و قابل ضبط بر نوار صوتی بدل می‌شوند.
دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ دهه پیشرفت تکنولوژی در ساخت کامپیوترهای کوچک بود، کامپیوترهایی که آهنگساز را قادر می‌ساخت تا موسیقی برنامه‌نویسی‌شده را در همان لحظه بشنود؛ کامپیوترها از آن پس باز هم پیشرفته‌تر شده‌اند. سنتز موسیقی (به طور عمده، ایجاد صداهایی که با هیچ شیوه دیگری قابل دستیابی نیستند)، کمک به آهنگساز در نت‌نگاری (مطابق قواعد منتخب آهنگساز)، ذخیره‌سازی نمونه سیگنال‌های صوتی و مهار مکانیسم سنتز صدا، برخی از کاربردهای کامپیوتر در موسیقی است.
جداسازی کامل وسایل و روش‌های گوناگون مورد استفاده در موسیقی الکترونیک مدرن از یکدیگر آشکارا نه ممکن است و نه فایده‌ای دارد؛ تمایز میان تکنولوژی سینتی سایزر و تکنولوژی کامپیوتر تمایزی روشن و مشخص نیست.
استودیوهای موسیقی الکترونیک برای دسترسی به صداهایی هر چه متنوع‌تر و نیز مهار بیشتر آهنگساز بر آن‌ها، امروزه گسترده‌ای از دستگاه‌های هم‌بسته الکترونیک مانند دستگاه‌های ضبط، سینتی سایزر، کامپیوتر و دستگاه‌های میکس و فیلترهای صوتی را در خود جا داده‌اند.
تمام این دستگاه‌ها، امکان بهره‌برداری آهنگساز را از سراسر طیف صوتی به ‌گونه‌ای بی‌سابقه فراهم می‌آورند. با این همه،‌کیفیت موسیقی خلق‌شده هنوز نیز به تخیل و نیروی سازمان‌بخش ذهن انسان بستگی دارد.
● سال‌شمار موسیقی الکترونیک
▪ اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم:
اولین و خالص‌ترین ساز الکترونیکی تله هارمونیوم۶ بود که در سال ۱۸۹۷ توسط Thaddeus تکمیل شد. وزن آن در حدود هفت تن و ابعاد آن به اندازه یک واگن باری بود. تا سال ۱۹۲۰ افراد دیگری سعی کردند تله هارمونیوم‌های دیگری بسازند.
▪ سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰
در خلال جنگ جهانی دوم موسیقی الکترونیک توسط آهنگسازان پیشرفته به کار می‌رفت و آن‌ها را از محدودیت‌های سازی رهانیده بود.
اولین قطعه موسیقی کلاسیک توسط Pierre Shaeffer نوشته شد. او سعی کرد که استودیویی برای ساخت و ضبط قطعات ارکستری کلاسیک به سبک الکترونیک راه‌اندازی کند. در آمریکا برای اولین‌بار موسیقی الکترونیک روی نوار مغناطیسی توسط Louis And Bebe Barron ضبط شد.
▪ سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰
در اوایل ۱۹۵۰ Otto Lveningو Vladmir Ussachevsky روی ضبط بر نوار مغناطیسی کار می‌کردند و یک استودیو برای موسیقی الکترونیک و آزمایش‌های ضبط صدا ساختند که یک مهندس به نام Petter Mauzey در آنجا نتیجه آزمایش‌ها را بررسی می‌کرد. مرکز موسیقی الکترونیک کلمبیا در نیویورک ـ که امروز به آن، مرکز موسیقی کامپیوتری می‌گویند‌ـ در سال ۱۹۵۸ توسط آن‌ها ساخته شده است.
Robert Moog با افزایش ولتاژ برق دستگاه‌های ضبط صدا و کنترل نوسانات الکتریکی و استفاده از ژنراتور بنیان ساخت سینتی سایزر را گذاشت که امروزه آن را با نام سینتی سایزرموگ می‌شناسیم. در ۱۹۵۷ Max Mathews از کامپیوترهای ابتدایی برای ساخت صدا استفاده کرد. در مجموع در دهه ۵۰ موسیقی الکترونیک جای خود را در فرهنگ موسیقیدانان باز می‌کرد.
▪ ۱۹۶۰ ـ ۱۹۷۰
زمانی که Radio Phonic Workshor صدای جلوه‌های ویژه را توسط BBC معرفی کرد و در تلویزیون از این صداها استفاده شد و موسیقی فیلم Doctor Who به سال ۱۹۶۳ ساخته شد، قدم‌های اصلی برای پذیرفته‌شدن موسیقی الکترونیک طی شده بود.
گرچه موسیقی الکترونیک و پدیده‌ای که بعدها به نام هنر دیجیتال نامیده شد ابتدا با اجرای دوباره قطعات کلاسیک در فرهنگ مردم، رسوخ کرد و این گونه شناخته شد، اما زمانی که گروه‌های The Beach Boys و The Beatles از Melotron و پدال الکتریکی استفاده می‌کردند، این موسیقی با فرهنگ موسیقی مردم اجین شده بود.
استفاده از سینتی سایزرهای موگ اشکالاتی به همراه داشت:‌ آن‌ها فقط برای یک نت در یک زمان صدا می‌ساختند و برای اجرای یک قطعه موسیقی به لایه‌های بسیار زیاد صدا نیازمند بودند. با توسعه تکنولوژی، سینتی سایزر نیز توسعه یافت و گونه‌های مختلفی از آن ساخته شد. اغلب گروه‌های راک از سینتی سایزر استفاده می‌کردند. گروه‌های The United States of America و Pink Floyd و Silver Apple از این جمله‌اند. اگرچه تمام اجزای موسیقی آن‌ها الکترونیک نبود (به جز برخی از آهنگ‌های (Silver Apple اما صدای ساخته‌شده آن‌ها وابسته به سینتی سایزر بود.
مثلاً: شخصی به نام Wendy Carlos سعی کرد قطعاتی از باخ را با ابزار الکترونیکی بازنوازی کند.
▪ ۱۹۷۰ ـ ۱۹۸۰
در آلمان موسیقی الکترونیک هم‌پای موسیقی مردمی در جریان بوده است. موسیقی جز۷ نیز از این تکنولوژی بهره می‌گرفت. شنونده‌های این نوع موسیقی با سطح وسیع‌تری از صداها مواجه شدند.
پیانیستی به نام Herbic Hancock با گروه The Head Honter در دهه ۷۰ در این راه نقش به سزایی داشت. اوج فعالیت‌های او در مجموعه‌ای به نام Future Shock می‌توان دید. موسیقیدانانی نظیر: Tangerine Dream، Klavs Schulze،Brianneno ،Vangelis، Jianmichel، Ray Buttigieg و آهنگسازان ژاپنی مثل:‌ Kitaro و Isaotomita در مردمی کردن موسیقی الکترونیک سعی بسیار کردند.
به علاوه صنعت فیلمسازی آغاز به استفاده از صداهای الکترونیکی در موسیقی متن و جلوه‌های ویژه صدا کرد. فیلم‌های علمی و تخیلی استعداد زیادی برای استفاده از این نوع موسیقی داشتند. از پیشروان در این راه می‌توان از Stanly Kubrik نام برد که در فیلم معروف پرتغال کوکی(Clock Work Orange) که بر اساس رمانی از Anthony Burje ساخته شد، از موسیقی الکترونیک بهره فراوان برد. موسیقی این فیلم توسط Wend Carlos ساخته شد.
در اواخر ۱۹۷۰ و اوایل ۱۹۸۰ سینتی سایزرهای بزرگ و آنالوگ جایشان را به سینتی سایزرهای دیجیتالی و سمپلر دادند. سمپلرهای اولیه همانند سینتی سایزرهای اولیه بزرگ و گران بودند تا اینکه در اواخر ۱۹۸۰ از قیمت آن‌ها کاسته شد.
برخی از موسیقیدانان پیشرو فضاهای صوتی شلوغ و پ‍ُرهمهمه را مهار کرده و از آن در ریتمیک کردن موسیقی رقص و بعد برای گیتار متال استفاده کردند. عده‌ای از این صداهای جدید،‌ فضاهای صوتی خشن‌تری ساختند.
در ضمن برخی دیگر این صداهای خشن را به صداهای مهیج تبدیل کردند. هنوز نیز عده‌ای این فضاهای صوتی خشن و مهیج را با موسیقی‌های قدیمی می‌آمیزند و این صداها را مردمی‌تر می‌کنند. اجرای دوباره برخی قطعات موسیقی قدیمی به وسیله گیتار الکترونیک و افکت و… بیانگر همین امر است.
▪ ۱۹۹۰ ـ ۲۰۰۰
در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود با توسعه موسیقی Techno در دیترویت (Detroit) و Hovse Music در شیکاگو (Chicago) پایه جنبش Acid Hovse به وجود آمد که مبنای آن را موسیقی الکترونیک تشکیل می‌داد و در کلاب‌های شبانه۸ جریان داشت.
سرعت زیاد این موسیقی که به وسیله تکنولوژی جدید امکان‌پذیر شده بود میل شدیدی برای رقصیدن ایجاد می‌کرد.
در سال ۱۹۹۴ در کشور انگلستان، قوانینی در مورد ساختن ریو۹ تنظیم شده است. موسیقی ریو شامل تغییر دادن ضرب یک موسیقی و تبدیل آن به موسیقی تند و رقصی است.
قوانین مربوط به ساخت موسیقی ریو به این ترتیب بود که گرفتن مجوز استفاده از آهنگ اصلی را برای تبدیل آهنگ او به موسیقی Rave الزامی می‌ساخت.
همچنین در این سال‌ها پایین آمدن هزینه‌های مربوط به تجهیزات الکترونیکی و دیجیتالی باعث به وجود آمدن موسیقی‌ها سبک‌های بیشتری شد؛ به ویژه در مورد موسیقی پاپ و مردمی این امر پیشرفت چشمگیری داشته است.
زیاد شدن کامپیوتر خانگی از یک سو موسیقی الکترونیک را به مردم نزدیک کرد و از سوی دیگر باعث گردید که توان ساختن و ویرایش موسیقی الکترونیک از شکل حرف‌های خود خارج شود. امروزه هر کسی می‌تواند با خریداری یک نرم‌افزار و یادگیری استفاده از آن موسیقی الکترونیک تولید کند.
▪ گونه‌ها۱۰
موسیقی الکترونیک، به ویژه در اواخر دهه ۹۰، به سبک‌های مختلفی تقسیم شد و هر کدام از این سبک‌ها مولد سبک‌های دیگری شدند.
در واقع رابطه نزدیک این سبک‌ها باعث عدم وجود مرزهایی کاملاً مجزا شده است. همین امر امکان تشخیص دقیق و سبک‌شناسی را تا حدودی با مشکل روبه‌رو می‌کند. فرم‌های اولیه را می‌توان به دو دسته تجربی و کلاسیک تقسیم‌بندی کرد. نوع POP یا الکترونیک دنس۱۱ در اوایل ۱۹۸۰ به وجود آمد که سبک‌های آن عبارت‌اند از:Electro, Trance, Techno, Hovse. Break Beat, Drum and Bass
با افزایش استفاده از کامپیوترهای شخصی، نوع تازه‌های از موسیقی الکترونیک به وجود آمد که آن را Chipminic یا Beat pop می‌نامند.
● الکترونیک دنس و موسیقی نسل نو۱۲ :
اواخر سال‌های ۷۰ و بعد از آن موسیقی الکترونیک موسیقی دیسکویی را تحت تأثیر قرار داد و گونه‌هایی از موسیقی را به وجود آورد. بعضی دیسکوها به کلوپ تبدیل شدند.
شیکاگو از عمده‌ترین پایگاه‌ها به شمار می‌رفت. این شیوه استفاده از موسیقی الکترونیک، الکترونیک دنس نام گرفت. موسیقیدانان هاوس، تکنو، الکترونیک و هیپ هاپ که وجودشان مرهون پیش‌قدمان سینتی سایزرهای آنالوگ و سمپل‌هایی که اساس کیبوردی دارند است.
آهنگی از Donna Ummers به نام I Feel love در به وجود آمدن این سبک مؤثر بود. همین‌ طور پیشرفت و تغییرات در موسیقی Space Rock نیز بر آن تأثیر گذاشت.
یکی از کلاپ‌هایی که در زمینه الکترونیک دنس فعال بودن کلوپ Ware Hovse در شیکاگو بود. نام موسیقی Hovse برگرفته از نام این کلوپ است. DJ اصلی این کلوپ Franki Knvckles بوده، او نغمه‌های قدیمی رقص را با نغمه‌های جدید و آهنگ‌های گوناگون مخلوط۱۳ می‌کرد.
▪ Hovse Music:
موسیقی هاوس به مجموعه سبک‌های گوناگون موسیقی الکترونیک دنس تعلق دارد. شروع این گونه موسیقی به اوایل دهه هشتاد بر می‌گردد.
ضرب رایج در این موسیقی چهار چهارم است که توسط درام الکتریکی حفظ می‌شود.
اساس این موسیقی تلفیق موسیقی‌های رقص گوناگون است. در به کارگیری این نغمه‌ها محدودیت خاصی وجود ندارد و میت وانند از Blues و Jazz موسیقی ملل مختلف یا موسیقی دیگری تشکیل شوند و اصل بر ریتمیک بودن و تلفیق است.
همان طور که در بالا اشاره شد پایگاه موسیقی هاوس شیکاگو و نام آن برگرفته از کلوپی در همان شهر است.
▪ Techno Music:
هم‌زمان با هاوس در شیکاگو سبکی به نام تکنو در دیترویت به وجود آمد. این موسیقی از موسیقی الکترونیک اروپا نشئت گرفته است.
پیشگامان این موسیقی Kevin Saundebson, Deppick May, Juan Ak Tins بودند. Ak Tins این سبک را دنبال کرد و گروهی به نام Kms راه او را پی گرفتند.
کلمات روی موسیقی بیشتر درباره رقصیدن، حرکت کردن، دعوت به رقص و تکان دادن بدن است. اشاراتی هم به مواد مخدر رایج در کلوپ‌ها دارند. مواد انرژی‌زا و توهم‌زایی مانند Lsd.‌ شاید نام Trance برگرفته از واژه Trance به معنی نشئگی و تحرک باشد.
موسیقی تکنو به طور کامل از موسیقی الکترونیک بهره گرفته است.
▪ Electronic Dance در بریتانیا:
از اواخر قرن بیستم به بعد انگلستان تبدیل به یکی از مهم‌ترین قطب‌های موسیقی موج نو و مدرن گردید. لندن بزرگ‌ترین استودیوهای ضبط صدا و کلوپ‌ها و بی‌نظیرترین کنسرت‌ها را در خود جای داده است.
هر چند انگلستان بیشتر پایگاه موسیقی Heavy Metal, Hard Rock, Rock بوده،‌ اما به طور کلی همواره پایاپای دیگر پایگاه‌ها و گاه جلوتر از آن‌ها در حرکت بوده است.
موسیقی هاوس هم‌زمان با شیکاگو در لندن نیز به وجود آمد و راه خود را در پیش گرفت. این سبک بیشتر در شمال انگلیس رایج بوده است.
درجه علاقه مردم به موسیقی الکترونیک دنس به ترتیب؛ تکنو، هیپ هاپ و کلاسیک هاوس می‌باشد.
▪ New Age:
موضوع موسیقی نسل نو و گرایش آن‌ها به مسائل معنوی، تعمق، طبیعت، تفکر و ایستایی است. Easy Listening (یا آسان شنیده شدن/ گوش کردن) این موسیقی دلیل بر ضعف آن نیست.
موسیقی نسل نو فاقد صداها و ریتم‌های خشن است. هارمونی‌های جالب آن‌ها نشان از قریحه خوش آن دارد. آن‌ها سعی در خلاقیتی دارند که روح ما به آن نیازمند است.
▪ معرفی گروه‌ها‌:
موسیقیدانان Rock Jazz در ابتدا در مقابل موسیقی نسل نو در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ واکنش منفی نشان دادند،‌ اما کمی بعد خودشان جذب این موسیقی و امکانات آن شدند.
از هنرمندان اولیه نسل نو می‌توان به Stephan Halpren اشاره کرد. موسیقی او یک نوع موسیقی احساساتی بود، ولی نتوانست برای کارش کمپانی ضبط صدا پیدا کند و خودش مسئولیت ضبط و پخش کارش را عهده‌دار شد.
مکان‌هایی که او موسیقی‌اش را در آن‌ها پخش می‌کرد سالن‌های بدن‌سازی، یوگا، فروشگاه‌های مواد غذایی و لباس‌فروشی‌ها بودند.
از دیگر آیتم‌های معنوی موسیقی او: تپش‌های طولانی، به اندازه طول تنفس یک انسان بالغ است.
▪ Tangerine Dream:
این گروه آلمانی در سال ۱۹۶۷ شکل گرفت و در سبک الکترونیک دنس کار خود را ادامه داد. آن‌ها در ابتدا در زمره تجربه‌گراها و مینی‌مالیست‌ها قلمداد می‌شدند و در ادامه راه تحت تأثیر موج نوی موسیقی از سازهای الکترونیکی استفاده کردند. آن‌ها گرایشاتی فیلسوفانه به دادائیسم و سوررئالیسم داشتند و از این نگرش فلسفی الهام می‌گرفتند. کلوز شولتز نیز عضو این گروه بود. همچنین در زمینه ساخت موسیقی فیلم نیز این گروه فعالیت می‌کرد.
▪ Kius Schulze:
او را پدرخوانده موسیقی الکترونیک می‌دانند. او که دارای ملیت آلمانی است،‌ در اوایل دهه ۶۰ در گروه‌های مختلفی نوازنده گیتارباس و درام بود. سال ۶۹ در گروه Tangerine Dream شروع به کار کرد. سال ۱۹۷۳ اولین آلبوم مستقل خود به نام Black Dance را منتشر کرد.
موسیقی الکترونیک دنس از او تأثیر فراوانی گرفته است.
▪ Kitaro:
سال ۱۹۵۳ در ژاپن شکل گرفت. سبک Kitaro را می‌توان منحصراً موسیقی ملودیک با سینتی سایزر نامید. او در ژاپن به مدرسه گیتار الکترونیک رفت و در دهه هفتاد یک گروه Progressive Rock شکل داد.
در سفری به اروپا با شولز ملاقات کرد و بعد از آن مشغول به ساختن صداهای غیر معمول و جدید با کیبورد شد و توانست به سرعت پیشرفت کند. او کاندید و برنده جوایز بسیاری شد. موسیقی فیلم جاده ابریشم از کارهای اوست.
▪ Vangelis:
این گروه به سال ۱۹۴۳ در یونان شکل گرفت. VANGELIS را بیشتر با موسیقی‌هایی که برای فیلم‌ها ساخته‌اند می‌شناسند. در سال ۱۹۸۱ برنده جایزه برای موسیقی فیلم ارابه آتش شد.
او دوست نزدیک جان اندرسن (خواننده)‌ بود. آن‌ها با هم مجموعه کارهایی با نام جان و ونجلیس منتشر کردند. Vangelis یکی از پرکارترین موسیقیدانان الکترونیک بود و جوایز زیادی نیز نصیب خود کرد.
● نتیجه‌گیری:
اگرچه امروزه موسیقی و موسیقی الکترونیک از شکل‌های ابتدایی خود در آمده و تغییر کرده است، اما موسیقی همچنان به عنوان یک هنر از ارزش موسیقایی خودش برخوردار است. کلیه امکاناتی که در راه ساخت یا ضبط و یا ویرایش صدا و… به تدریج به وجود آمده است همه و همه برای آن است که شرایط استفاده‌کنندگان و مخاطبان راه ساده‌تر کند. آنچه که اهمیت دارد خود موسیقی است و نباید اجازه داد که درگیر شدن با امکانات حاشیه‌ای هر چند هم که اهمیت داشته باشد اصل موسیقی کم‌اهمیت‌تر جلوه کند. چنانچه در متن حاضر گفته شد پیشرفت تکنولوژی و کامپیوتری تغییرات زیادی در موسیقی به وجود آورده است، اما این تغییرات بنیادی نبوده‌اند.
هما امینی ابیانه
منبع : سورۀ مهر


همچنین مشاهده کنید