پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

این ۵۷ نفر در دوران سازندگی و اصلاحات چه کردند؟


این ۵۷ نفر در دوران سازندگی و اصلاحات چه کردند؟
اقتصاد سیاسی هر كشوری محصول عقلانیت نظری و اجرایی برنامه ریزان و تصمیم سازان اقتصادی در عرصه های عمران و آبادانی است.
هر آنچه كه امروزه در اقتصاد سیاسی كشورها مشاهده می شود و در معرض قضاوت نخبگان و دلسوزان و منتقدان و حتی دشمنان قرار می گیرد در واقع نشان دهنده توان اجرایی و هوشمندی و تعهد گذشتگان زمامداری است.
شاخص های اقتصاد ایران كه امروزه مشاهده می شود فقط در لایه بالایی به عملكرد دولت نهم به راهبری دكتر محمود احمدی نژاد مربوط می شود و لایه زیرین و بخش های بالادستی آن هنوز به عنوان دستاورد دولتهای گذشته می باشد.
اقتصاد ملی در خلا شكل نگرفته است بلكه نتیجه كار و تصمیم سازی مدیران گذشته است و به همین خاطر باید در تحلیل ها و ارزیابی های وضع موجود همواره به گذشته تاریخی دور و نزدیك هم توجه كنیم.
در همه موارد می توان ریشه برخی مسایل و موضوع های به ظاهر امروزی را در عملكرد ۱۶ سال پیش هم جستجو كرد كه نخستین برنامه پنجساله موسوم به برنامه اول توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متولد شد.
از طرف دیگر نشاط و شادابی اقتصادی و دانش اقتصاد این است كه همیشه آیینه پاك و تخت خود را در همه شرایط آماده نگه می دارد تا واقعیت های اقتصادی و چشم اندازها را با دقت علمی و صحیح نمایان و تبیین كند.
تعهد ملی و انسانی نخبگان هم ایجاب می كند وقتی تحلیل اقتصادی ارائه می كنند حداقل مردم و شهروندان با مطالعه و دسترسی به آنها اولا صداقت را دریابند و دوم اینكه به تحلیلی درست از واقعیتها دست پیدا كنند و گمراه نشوند.
نامه افرادی كه خود را ۵۷ اقتصاددان معرفی كرده اند و تعدادی از آنها سمت های اجرایی همچون دكتر ستاری فر مدتی ریاست سازمان مدیریت و برنامه ریزی كشور را بر عهده داشته اند، هم از این قاعده مسثنی نیست.
این گروه در نامه خود عمدتا مباحث دیرین و نوین اقتصاد توسعه را در حوزه اهداف و آرمانهای اقتصادی مورد توجه قرار داده اند كه می توان آنها را فارغ از زمان و مكان نقد و مطرح كرد.
اهداف آرمانی رشد و توسعه اقتصادی، عدالت اقتصادی و اجتماعی و توسعه انسانی و دانایی محور و تعامل با اقتصاد جهانی و جذب سرمایه گذاری خارجی مورد توجه و تاكید همه كشورهاست.
در این نامه مواردی از مشكلات مطرح و به نام دولت نهم ثبت شده است در حالی كه یك بررسی كوتاه تاریخی و علمی، غیراقتصادی بودن این ادعاها را به وضوح نشان می دهد كه در ادامه در دو بخش این نامه را نقد می كنیم:
الف) ایراد تاریخی:
ایراد تاریخی این تحلیل این است كه اولا از تاریخ اقتصاد سیاسی ایران فاصله گرفته و مطالب را طوری بررسی كرده است كه به نظر می رسد دولت نهم آنها را از خلأ و در خلأ خلق كرده است و هیچ گونه سابقه تاریخی در اقتصاد ایران ندارد.
درحالی كه نرخ تورم دو رقمی و نرخ سود بانكی دورقمی بالاتر از ۲۰ درصد و بی نظمی در بازارهای كار و سرمایه، محصول پایدار دولت های دوران موسوم به سازندگی و اصلاحات است.
دولت نهم در شرایطی اقتصاد سیاسی را در اختیار گرفت كه همه بازارهای اقتصادی پول و سرمایه و كار و كالا با شكست های جدی و چالشهای اساسی روبرو بودند و حتی خیلی از طرفداران نامزدهای دیگر انتخابات ریاست جمهوری در درون خود جشن می گرفتند و از شكست خود استقبال می كردند برای اینكه اطمینان داشتند دولت نهم هرگز نخواهد توانست با این همه مشكلات حتی یك نیم سال هم اقتصاد ایران را هدایت كند.
اما خوشبختانه دولت نهم در مدتی كه راهبری اقتصاد سیاسی ایران را در اختیار گرفت، هم هوشمندی سیاستگذاران اجرایی بیشتر شده است و هم بسیاری از تصمیم سازی ها بر اساس مبانی علمی و منطقی و واقعیت های اقتصادی كشور گرفته می شود.
ب) ایراد علمی:
این عده كه خود را از دلسوزان معرفی كرده اند ظاهرا این مختصات علم اقتصاد را فراموش كرده اند كه برای توسعه تولید و رشد پایدار و ارتقای نرخ رشد اقتصادی باید ابتدا هزینه تولید كاهش یابد و منطقی شود تا انگیزه تولید هم افزایش یابد.
این اقتصاددانان متاسفانه در حالی كه از نرخ بالای سود تسهیلات بانكی دفاع می كنند خواهان رشد بالای اقتصادی هم هستند و ادعا می كنند دولت از برنامه چهارم فاصله گرفته است.
از طرف دیگر تسریع در اجرای طرح های عمرانی نیمه تمام در حالی به انتقاد گرفته شده است كه ادامه خواب طرح های عمرانی و خواب سرمایه مردم هم هزینه تمام شده خدمات را به شدت افزایش می دهد و هم عمر مفید این طرح ها را به شدت كاهش می دهد.
هیچ اقتصاددانی در دنیا پیدا نمی شود كه طرفدار «خواب سرمایه» باشد مگر اینكه اهداف غیر اقتصادی داشته و یا در پی اهداف سیاسی باشد.
ج) تناقض در انتقادها
این اقتصاددانان در حالی عملكردهای اقتصادی دولت دكتر محمود احمدی نژاد را زیر سوال می برند كه واقعیت های خوب اقتصادی در دو سال اخیر به شدت این موارد را رد می كند.
در ادامه به طور خلاصه به این موارد اشاره می شود:
۱) آیا طرح سهام عدالت در جهت توسعه عدالت اقتصادی و اجتماعی و فقرزدایی نیست؟
۲) آیا نرخ رشد اقتصادی بالاتر از ۶ درصد نشان دهنده نشاط اقتصادی كشور نیست؟
نرخ رشد اقتصادی واقعی كشور با احتساب رشد اقتصاد روستایی كه بخش مهمی از آنها محاسبه نمی شود به مراتب بالاتر از ۸ درصد خواهد شد.
۳) آیا ارزش سهام مبادله شده در بورس و حجم خصوصی سازی به اندازه چند برابر سال های گذشته نشده است؟
۴) آیا صرفه جویی دولت نهم درهزینه های جاری نشان دهنده سیاست های انقباضی بودجه ای نیست كه خیلی از منتقدان هم آن را ارزشمند توصیف كرده اند؟
۵) حجم سرمایه گذاری های خارجی در دوسال اخیر خیلی افزایش یافته است چرا ارقام را نادیده می گیرند؟
۶) سفرهای استانی به شدت رویكرد ارزشمندی است كه به تمركززدایی و توسعه سرمایه های اجتماعی كمك كرده است آیا این اقدام موفقیت آمیز نبوده است؟
۷) تشكیل معاونت علمی در دولت نهم آیا به معنی تلاش برای توسعه اقتصاد دانایی محور نیست؟
۸) آیا توسعه صادرات غیرنفتی و جهش فوق العاده آن به معنی توسعه مبادلات با جهان خارج نیست؟
و...
ج) ایراد اجرایی
تنها هنر این نامه نگاران این است كه فقط به اهداف ارمانی و احساسی بسنده كرده اند و هیچ راهكار اجرایی پیشنهاد نكرده اند.
بررسی سوابق علمی این افراد هم نشان می دهد كه هیچ كدام مقاله علمی دارای مكتب فكری ندارند.
اقتصاد ایران به اندازه كافی در ۱۸سال اخیر از ادبیات غربی ها غنی شده است و آنچه امروزه اقتصاد ایران به آنها نیاز دارد ارائه راهكار اجرایی و با متغیرهای مشخص و همراه با تحلیل علمی است نه توده ای از واژه هایی كه به اندازه همه كشورها مصداق مفهومی دارد.
به نظر می رسد عملكرد ۱۶ سال دوران حكومت اجرایی هواداران ۵۷ اقتصاددان منتقد به خوبی با آنها مناظره مكتوب و عینی می كند و لازم نیست دوباره گذشته خود را درحافظه تاریخی ملت ایران بازیافت كنند.
خوشبختانه همزمان با انتشار این نامه كه در بخش عمده ای از مطبوعات با آب و تاب زیادی هم منعكس شد صندوق بین المللی پول درگزارشی عملكرد اقتصادی دولت نهم را حداقل با ۱۸ موفقیت اساسی معرفی كرد كه حتی یك مورد از آنها هم درنامه این ۵۷ اقتصاددان به آنها اشاره ای نشده است. عملكرد ۲ ساله اقتصادی دولت را در واقع می توان درعبارات تحقق یافته زیر دید:
۱) توسعه اقتصاد كشاورزی و روستایی
۲) توسعه طرح سهام عدالت
۳) توسعه شبكه توزیع
۴) مبارزه با اقتصاد زیرزمینی
۵) مبارزه با قاطع با قاچاق كالا و به ویژه دانه درشت ها
۶) افزایش قابل توجه سرمایه گذاری های خارجی در كنار دفاع همه جانبه از دانش وفناوری هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران
۷) توسعه فرصت های اشتغال و صنایع كوچك و متوسط
۸) مبارزه با پولشویی
۹) ساماندهی بازرگانی خارجی
۱۰) افزایش هوشمندی دراقتصاد سیاسی ایران
۱۱) خیز اجرایی به سوی رهایی از شر طرح های نیمه تمام
۱۲) پایدار سازی صادرات غیرنفتی
۱۳) فعال سازی همه متغیرهای اقتصادی كشور در سطح بین المللی.
۱۴) توسعه مردم محور خصوصی سازی و حمایت از توسعه بخش تعاونی.
۱۵) تمركززدایی از نظام تصمیم سازی و توزیع بی هدف تصمیم ها دركنار توسعه سفرهای استانی هیئت دولت.
۱۶) آغاز كوچك سازی دولت
۱۷) توزیع جغرافیایی تسهیلات بانكی
۱۸) تلاش در جهت استقرار نظام اداری و اجرایی ملی كارآمد و پاكدامن
۱۹) رئیس جمهوری كه برای تشكیل حزب یا تشكل و گروه حتی یك ریال خرج نكرده است.
۲۰) عدم اعتیاد به قدرت و...
اسماعیل محمدی
منبع : روزنامه کیهان