پنجشنبه, ۱۹ مهر, ۱۴۰۳ / 10 October, 2024
مجله ویستا


عجین شده با نقش مادر


عجین شده با نقش مادر
پیش از این در صفحه تلویزیون روزنامه اعتماد به کارنامه بازیگران با سابقه و برجسته یی که در سریال های تلویزیونی ایفای نقش می کنند پرداختیم. به مناسبت پخش مجدد سریال پدرسالار از شبکه دوم سیما در مطلبی که می خوانید به کارنامه حمیده خیرآبادی پرداخته شد.
«مادر سینمای ایران»؛ شاید این جمله یکی از بهترین عناوینی باشد که می توان به حمیده خیرآبادی هنرپیشه باسابقه سینما و تلویزیون ایران نسبت داد. او که پیش از انقلاب به عنوان «نادره» شناخته می شد تا سال ۱۳۸۳ که خود را بازنشسته کرد با بازی در ۲۰۰ فیلم سینمایی و سریال در شمار پرکار ترین بازیگران سینما و تلویزیون قرار گرفته است. این آماری است که شاید تا سال ها قابل تکرار نباشد.
او متولد ۳۰ آذر ۱۳۰۲ در شهر رشت است. حضور این بازیگر پیشکسوت در عرصه بازیگری به سال ۱۳۲۶ و ایفای نقش های تئاتری اش بازمی گردد، حرکتی که تنها آغازی بر فعالیت های هنری او به حساب می آمد، چرا که پس از دورانی نزدیک به یک دهه قبل و بعد از اولین بازی سینمایی اش در فیلم «میهن پرست» به دلایل مختلف دیگر سراغی هم از آن نگرفت، به طوری که حاصل این دو دهه آثار تئاتری محدودی از جمله «چراغ گاز»، «زورق»، «بی صاحب»، «شاهزاده خانم تانیانا»، «قهوه خانه ماه اوت»، «محاکمه ماری دوگان» و «مزاحم زندگی» بود.
حمیده خیرآبادی با کمی فاصله هم دوره بازیگرانی چون «شهلاریاحی»، «ژاله علو»، «پروین سلیمانی» و «مهری ودادیان» بود. باید گفت که حمیده خیرآبادی و بازیگران هم دوره او که در اوایل دهه ۳۰ جذب سینما شدند جزء بازیگران زن نسل اول سینما به حساب می آیند.
او بازی در سینما را با فیلم «میهن پرست»، ساخته غلامحسین نقشینه در سال ۱۳۳۲ آغاز کرد. این فیلم اگرچه شروعی بر بازی های سینما بود شاید برای حمیده خیرآبادی تنها یک آزمون و تجربه در عرصه جدید و ناشناخته یی به نام سینما محسوب می شد، چرا که پس از این فیلم به مدت شش سال در هیچ فیلم دیگری حضور نیافت. این فاصله زمانی برای بسیاری از مخاطبان سینما به آن معنا بود که این بازیگر جوان قادر به کسب موفقیت و جایگاه مناسبی در این عرصه نبوده و مانند بسیاری از زنان و بازیگران نوظهور سینما نتوانسته حضورش را بر آن تحمیل کند. اما شش سال بعد که با فیلم های «هالو» و «دست تقدیر» به سینما بازگشت، این حضور را به شکلی گسترده و پیوسته تثبیت کرد، به طوری که گاهی تعداد آثاری که در یک سال موفق به ایفای نقش در آنها می شد، بسیار زیاد و حیرت انگیز بود.در دهه چهل این میزان به ۹ تا ۱۱ فیلم در سال رسید که این آمار برای بازیگری که به تازگی کارش را با فواصل طولانی آغاز کرده بود، بسیار خوب بود.
اگر چه خیرآبادی در آثار بی شمار به ایفای نقش پرداخته، هیچ گاه اجراهایش از قالب نقش هایی مانند مادر، دایه و نقش های مشابه دیگر خارج نشده است. اما علت اصلی اجراهای مشابه و ماندن او در قالب شخصیت های تکراری و شناخته شده، به خاطر ناتوانی خیرآبادی در اجرا و خلق نقش های جدید نیست، بلکه مشکل خیرآبادی و این دسته از بازیگران به زمان و ویژگی آثار تولیدی این دوره برمی گردد. دوران آغازین فعالیت های بازیگرانی مانند حمیده خیرآبادی با تولید آثار مشابه و داستان های نخ نما شده فیلم های فارسی همراه بود.
از آنجا که او تفاوت هایی با چهره ها و ستارگان فیلمفارسی داشت، هیچ گاه دچار درخشش و افول مانند برخی از ستارگان این دوران نشد. خیرآبادی در شمار گروهی از بازیگران قرار می گرفت که از پس تعالیم تئاتر برخاسته بودند، از این رو شاید بتوان گفت تنها دلیل حضور دائمی و گرفتار نیامدن او در گرداب بازیگران دسته اول به همین موضوع برگردد.
این جریان و حضور نسبتاً کم افت وخیز او در سینما و نقش های پیشنهادی اش، باعث شد تا هیچ گاه به ایفای نقش اول رغبت نداشته باشد و هنر خود را همواره در نقش های مکمل به منصه ظهور برساند، البته خیرآبادی در دوران قبل و بعد از انقلاب آثار متفاوتی را در پرونده کاری خود ثبت کرده که برای بازی در برخی از آنها نامزد دریافت جایزه از معتبرترین آوردگاه سینمای کشور شد. نقش های او در «سایه خیال»، «یک مرد و یک خرس»، «اجاره نشین ها» و فیلم «هی جو» همگی از آثاری هستند که در میان آثار فراوان این بازیگر با سابقه، جایگاه بهتری دارند و برای آنها نیز کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن در هفتمین (۱۳۶۷)، نهمین(۱۳۶۹) و یازدهمین (۱۳۷۱)دوره جشنواره فیلم فجر شده، اما هیچ گاه موفق به دریافت این جوایز نشده است. این موارد و برخی از بازی های برجسته دیگرش، امروز سبب ساز موقعیت های مناسب تری نسبت به هم دوره یی هایش شده که بی شک جایگاهی است که سزاوارش بوده است. این بازیگر باسابقه سینمای ایران در پاره یی موارد نیز موفق به اجراهای درخشان و تحسین برانگیزی شده که به دلایل مختلف هرگز به چشم اهالی سینما نیامده است. از این دست آثار می توان به فیلم «مادر» ساخته مرحوم علی حاتمی اشاره کرد که بی شک خیرآبادی یکی از نادر ترین بازی هایش را در آن به نمایش گذاشت. او در این فیلم نقش همسر پول دوست، جاه طلب، متمول و بی مسوولیت «محمد ابراهیم» (محمدعلی کشاورز) را بازی می کرد. زنی که شوهرش با وجود تمام ویژگی های مردسالارانه و زورگویانه اش در میان اعضای خانواده از او می ترسید و حرف شنوی داشت. از این رو می توان گفت این نقش خاکستری در قالب طنز اما با کارکرد های خاص منحصر به فرد آن است که اگر در قالبی دیگر می بود شکلی منفی به خود می گرفت. ولی متاسفانه این نقش که با صدای «نیکو خردمند» نیز دوبله شده بود در سایه سنگین بازی های زیبا و موفق دیگر بازیگران این فیلم کم رنگ شد.
تا سیزده سال پیش بسیاری از نقش های مشابه و گاه متفاوت او در گونه ملودرام، کودک، تاریخی و طنز با صداهایی متفاوت پخش و به نمایش گذاشته شده اند و دوبلورهایی مانند پروین دخت نویدی، آذر دانش، سیمین سرکوب، فهیمه راستکار، پری هاشمی و نیکو خردمند به جای او صحبت کرده اند، از این رو نباید سهم شان را در موفقیت های حمیده خیرآبادی کم اهمیت دانست چرا که حاصل تلاش های این بازیگر و صداپیشگانش، اجرای نقش های متعددی است که شامل بیش از نیمی از آثار اوست.
در دورانی که حمیده خیرآبادی و هم نسلانش جذب سینما شدند، جدا از فاکتورهای مرسوم آن دوران، بازیگران باید از حداقل فاکتورهای توانمندی و بازیگری بهره می بردند و حمیده خیرآبادی به جهت غریزی بودن بازی هایش با چنان مهارتی در قالب نقش ها فرو می رفت که گویی خود را فراموش می کرد تا نقش را به تمامی برای مخاطب باورپذیر کند و از آنجا که او بازیگری غریزی بود، رسیدن به این اجرا و ارائه نقش و باورپذیری آن برای مخاطبی که نمونه های عینی نقش را در جامعه خود می دید، کار چندان مشکلی برای او نبود، این ویژگی در تلویزیون که با مخاطب عام سرو کار دارد بیشتر نمود پیدا می کرد، برای نمونه بازی های موفق و زیبای این بازیگر در سریال هایی مانند «پدرسالار»، «خانه سبز» و برخی دیگر خود گواه این مدعا است.
او اولین سریال تلویزیونی اش را با نام «سرکار استوار» تجربه کرد. به فاصله کمی سریال های «قصه عشق» و «تلخ و شیرین» با بازی او ساخته و پخش شدند که در میان آنها سریال «تلخ و شیرین» با کارگردانی ثریا قاسمی، به دلیل این که مسوولیت کارگردانی آن را دخترش بر عهده داشت، جالب توجه بود.
خیرآبادی با نمایش توانمندی های خود و شناخت معیارها و سلایق تماشاگرپسند تلویزیونی در اجرای نقش ها، بر نوع و گونه یی از بازی و قالب تیپ های تلویزیونی تسلط پیدا کرد و با به کارگیری موفق، درست و به موقع تمام ابزارهای این عرصه در پاره یی موارد توانست در سریال های «پدرسالار» و «خانه سبز» در پی سال ها بازی در تلویزیون، به درخشش کم نظیری دست یابد. آثاری که هریک در شکل و گونه یی متفاوت از یکدیگر قرار داشتند، به طوری که یکی از آنها در گونه ملودرام و دیگری در گونه طنز یا کمیک قرار می گرفت.
این دو اثر متفاوت تلویزیونی که شباهت هایی نیز به برخی آثار سینمایی اش داشتند، به تمامی بازگوکننده این حقیقت بودند که اگر شرایط و فرصتی مناسب، نقش و اثری درخور، همراه با کارگردانی خوش فکر در کنار بازی های این بازیگر کهنه کار قرار گیرد، او قادر خواهد بود با استفاده از این لحظات، درخشان ترین بازی های خود را ثبت کند.
متاسفانه بسیاری از کارگردان های تلویزیونی به شکلی نسنجیده تلاش کردند تا گونه یی از بازی های موفق یا نیمه موفق سینمایی او را در ژانر کودک مانند «کلاه قرمزی و پسرخاله» و «علی و غول جنگل» و در قالب سریال هایی مانند «سمندون» و «علاءالدین و چراغ جادو» و... تکرار کنند.
البته قصد، تقبیح این گونه آثار نیست. این اتفاق و تکرار پیش آمده سبب شده آثار موفق و انگشت شمار او در میان خیل عظیم آثار ضعیف و معمولی سینمایی و تلویزیونی اش گم شود، از این رو تنها او را به خاطر کثرت آثارش تحسین می کنیم تا کیفیت این آثار.
اما با وجود تمام خصوصیات و موارد ذکر شده در نقش های او، اگر از بازی های خوب و ضعیف و تکراری این بازیگر با سابقه سینمای ایران بگذریم، متوجه گونه یی خاص از جنس بازی او می شویم که همواره در آثار او موج می زند و سبب می شود تا نقش کوتاه و خاکستری او در فیلم «مادر» نیز برایمان دوست داشتنی جلوه کند، حسی که هیچ گاه اجازه حضور در نقش منفی را به او نداده است. حس دلنشین، جذاب و دوست داشتنی که در چهره، میمیک، نگاه،یا صدایش به مخاطب منتقل می شود، حسی مادرانه است که برای مخاطب قابل درک است و به عبارت دیگر حسی است که از درون او می جوشد و با حمیده خیرآبادی عجین شده و نمی توان نادره را از این حس تهی کرد. از این رو باید گفت او به تمامی «مادر سینمای ایران» است و بی شک این لقب دربر گیرنده تمام صفات و افعالی است که از او در اکثر کارهای سینمایی و تلویزیونی اش سراغ داریم.
مهدی قنبر
منبع : روزنامه اعتماد