شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
تفسیر جهان با روایت و شخصیت
آنچه امروزه برای بسیاری از منتقدین و نظریهپردازان اهمیت دارد، تمایز بین شیوه نقل روایت و محتوی داستان است؛ زیرا داستان مشخصی را میتوان با ترتیب زمانی مختلف و از دیدگاهها یعنی راویهای مختلف و برخودار از بینشهای متنوع بیان کرد. در اینجاست که اهمیت دیدگاه یا زاویه دید مشخص میشود. ژرار ژنت نظریهپرداز فرانسوی با گرایش ساختارگرایی و بوریس آسپنسکی نظریهپرداز روس با گرایش نشانهشناسی در این مقوله بسیار کار کردهاند. برای ژنت کانونیسازی (Foculization) که به «تمرکز دادن» هم ترجمه شده است، اهمیت زیادی دارد. نمونه میآورد و میگوید یک رمان را میتوان از دیدگاه اول شخص یا سوم شخص، اما با کانونی سازی همین شخصیت نقل کرد و رخدادهای داستان را در جریان روایت، از زاویه دید او به هم ارتباط و پیوند داد. نکته دیگر که ژنت در همین عرصه مطرح کرده است، جایگاه زمان در روایت است. او ترتیب زمانی داستان را با عناصر زبانشناختی و به روش قیاس تمثیلی دستهبندی میکند و به سه مولفه میرسد: نخست نظم رخدادها (Order Of Events) مشتمل بر شیوههای رجعت به گذشته و پیش نمایش (Preview). دوم استمرار؛ یعنی زمان وقوع رخدادها نسبت به طول داستان و زمان تقریبی قرائت آن. سوم تکرار در نقل رخدادها که عدهای آن را بسامد ترجمه کردهاند.
از همین نکات به اهمیت رابطه «راوی – زمان – زبان» پی میبریم و میفهمیم که چرا بعضی از راویها به دلیل ضعف نویسنده در انتخاب زبان، نتوانستهاند کارآیی کافی داشته باشند. خواننده حس میکند کمبودهایی وجود دارد، اما چون موضوع بسیار پیچیده است، دقیقا نمیتواند به این مورد مشخص اشاره کند.
بوریس آسپنسکی از منظر دیگری به موضوع دیدگاهها و زبان میپردازد. او در عرصه دیدگاهها به چهار سطح اعتقاد دارد: نخست جهانشناختی. دوم عبارتشناختی. سوم دو سطح مستقل فضایی و زمانی و چهارم روانشناختی. سطح جهانشناختی زاویه دید، انتقالدهنده ارزشها، معیارها و مجموعه اعتقادات به وسیله زبان متن است. جان اشتاین بک، ویلیام فاکنر، کریستوفر فرانک، توماس مان و سال بلو به ترتیب جهانشناختی جانبداری طبقاتی، جانبداری از سیاهپوستها، تقابل با خودکامگی، معنا کردن خود با دیگری، و پوچانگاری را در «خوشههای خشم»، «مزاحمیدر غبار»، «میرا»، «مرگ در ونیز» و «مرد سرگشته» شکل میدهند. از این منظر هر یک از این متنها مفسر جهانی میشود که نویسنده به ما معرفی میکند. اما به سرعت این پرسش برای ما مطرح میشود که در ساختار نگارشی متن، ابزار بیان جهانشناختی در اختیار چه کسی است؟ نویسنده یا راوی خاص یا یک و یا چند شخصیت از خود داستان در این صورت فقط یک جهانشناختی و نظام ارزشی وجود دارد یا شماری از جهانشناختیهای مختلف و متنوع؟ چون جهان تابع یک دیدگاه کلی و جهاننگری فلسفی نیست، لذا امروزه متنی که فقط با یک جهانشناسی برای ما روایت میشود، از کمترین جاذبه برخوردار است. در مقابل متنهایی که نظامهای ارزشی مختلف را با زاویه دیدهای گوناگون روایت میکنند و این دیدگاهها در تعامل با یکدیگر قرار میگیرند، و متون به قول میخائیل باختین «چند صدایی» میشوند، از جذابیت بیشتری برخودار میگردند؛ خصوصا زمانی که پای تقابل ارزشهای متضاد در میان است. «برادران کارامازوف» از داستایفسکی یا «روزگار سخت» از چارلز دیکنز از چنین خصلتی برخوردارند.
در طبقهبندی آسپنسکی سطح جهانشناختی با دو نوع رویکرد ارائه میشود: مستقیم ((Direct و ضمنی ((Less direct. در شیوه اول، راوی دانای کل یا راوی خاص یا یکی از شخصیتهای داستان بینش، اعتقاد و باورهای خود را با استفاده از ساختار وصفی وجهی التزامی( (Modal Structurel بیان میکند. در این حالت همان شیوهای به کار میرود که مردم برای نشان دادن میزان اعتقاد خود به کار میبرند. شکلهای این نوع بیان شامل موارد زیر است: افعال کمکی وجهی قوی مانند «باید» و «قطعا» که معنایی بیش از ضرورت و حتی اجبار را نشان میدهند. در چنین شرایطی نظر راوی قطعی است و این با «ممکن است» فرق دارد. از دیگر شکلهای این رویکرد باید از قیدهای وجهی یا قیدهای جمله مانند احتمالا، مطمئنا، به طور یقین و شاید نام برد. صفتها و قیدهای ارزشی مانند خوشبختانه و بدبختانه، هم مانند حالت فوق عمل میکنند. افعال آگاهی، ارزشیابی و پیشبینی هم میتوانند چنین نقشهایی را به عهده گیرند. مانند حدس زدن، به نظر رسیدن، اعتقاد داشتن، علاقه نداشتن، پیشبینی کردن، و تایید کردن. جملههایی که در مقوله گویی Generic Sentences) ) هم در این رویکرد نقش مهمی ایفا میکنند. برای نمونه «او مثل بیشتر پولدارها غروری تحقیرکننده داشت که گاه طرف مقابل را مشمئز میکرد.» یا اگر کنایه و آیرونی در کار نباشد، چه بسا نویسنده ساختار نحوی (Syntax) راوی را به گونهای به کار گیرد که از شکل ضربالمثلی Proverbial) ) خارج شود. نمونهاش را میتوان در داستانهای پرشماری آورد: «او خوب بود، بد بود، مهربان بود، بیعاطفه بود، خسیس بود، دستو دلباز بود. احتمال داشت تا ریال آخر پولش را به دیگران بدهد و در عین حال چند روز بعد سرکیسهشان کند.»
در رویکرد ضمنی از صراحت رویکرد اول خبری نیست، اما راوی (یا نویسنده) به طرز قانعکنندهای جهانبینی خود را به خواننده انتقال میدهد. حتی «تحول» این جهانبینی هم میتواند مشمول این رویکرد شود؛ مثل بیان احساسات دورههای مختلف زندگی استفان ددالوس در رمان «چهره هنرمند در جوانی» یا رمان «خشم و هیاهو» نوشته فاکنر؛ به ویژه شروع داستان – همان پاراگراف اول. خواننده با خواندن این پاراگراف و کاردبرد وسیع افعال متعدی بدون مفعول و افعال لازم فاقد اصول دستوری، به وضعیت ذهنی راوی پی میبرد؛ که ثمره همان سطح جهانشناسی زاویه دید است.
سطح روانشناختی زاویه دید، در حقیقت به ادراک راوی مربوط میشود. شماری از نظریهپردازان، از جمله راجر فالر معتقداند که سطح روانشناختی آسپنسکی سطحی بسیار جامع و فراگیر است و سطوح مختلفی از جمله نظریه کانونیسازی یا تمرکز ژنت را هم در بر میگیرد. مشاهدهگر رخدادهای داستان، چه راوی و چه یکی از شخصیتهای داستان، و نیز شیوههای مختلف گفتار بین رابطه راوی یا شخصیت داستان در همین مقوله میگنجند. از این منظر دو گروه قابل تشخیص است که هر گروه خود دو نوع دیدگاه را در بر میگیرد. طبعا تنش و تضاد بین شیوههای متنوع مشاهده و جابهجایی آنها به روایت جذابیت میبخشد. در هر حال تضاد اصلی بین دیدگاه بیرونی و درونی است و آسپنسکی خود بر این امر وقوف دارد، اما در ترازبندی آنها تا حدی پیچیدهنویسی میکند. اگر بخواهیم جان کلام را در این عرصه بیان کنیم به مطالبی میرسیم که پیشتر به آنها پرداختیم، ولی گفتن مجدد آنها از زبان یک نظریهپرداز نه تنها ضرر ندارد، بلکه یادآوری مطلوبی است. بنابر گفتههای آسپنسکی در این سطح دیدگاه، ما دو گونه روایت داریم. اول روایت درونی؛ یعنی آن روایتی که از زاویه دید خودآگاه شخص و از طریق درک، افکار، احساسات و قضاوت او درباره شخصیتها و رخدادهای داستان گفته میشود؛ مانند راوی رمان «گتسبی بزرگ» نوشته اسکات فیتز جرالد. نوع دیگر همین زاویه دید درونی، دیدگاه شخصی است که خودش جزو شخصیتهای داستان نیست و در رخدادهای نقلی و نمایشی روایت حضور ندارد، اما از افکار، تمایلات، خواستهها، انگیزهها و احساسات شخصیتها به خوبی آگاه است – همان راوی دانای کل که در داستان بسیار زیادی دیدهاید.
در این حالت مقولات وجهی- التزامی و مشخصههایی که با استفاده از آنها میتوان جهانبینی و موقعیت زمانی – مکانی راوی را، مستقل از شخصیتها، ویژگی اصلی راوی دانای کل دانست. او روی شخصیتها تاکید میکند نه موقعیتی که شرح داده میشود. در این رویکرد، نویسنده باید درباره ذهنیت شخصیتها، احساسات و ادراکهای آنها به قدر کافی توضیح دهد. وجود واژههای حسی یعنی آن کلمههایی که احساسات، افکار، تمایلات و اهداف شخصیتها را بیان میکند، حاکی از نشانههای زبانشناختی این نوع روایت درونی است. دومین پلاتفرم (Platform) به زاویه دید بیرونی مربوط میشود. در این حالت رخدادهای داستان خارج از حیطه ذهن خودآگاه شخصیتهای اصلی و بدون آگاهی از افکار، انگیزهها و احساساتشان بیان میگردد. نمونهاش بیشتر داستانهای همینگوی. حالت دوم از این پلاتفرم آن دیدگاهی است که در مواردی خاص از اطلاع نویسنده (راوی) از افکار و احساسات شخصیتهای داستان حکایت میکند. از این چهار نوع که دو تای اول در یک پلاتفرم و دو تای دیگر در پلاتفرم دوم قرار میگیرند، نوع اول ذهنیترین دیدگاه است که معمولا با ضمیر اول شخص ( حاضر در روایت ) یا ضمیر سوم شخص (که قویا تحتتاثیر جهاننگری شخص است) روایت میشود و میتواند حتی در قالب گفتار غیرمستقیم آزاد (Discours Free Indirect ) یا گفتوگوی درونی تکنفره (Internal Monologue) صورت گیرد. زمانی که نویسنده ضمیر اول شخص را به کار میبرد، میشود متن را با کاربرد ضمایر اول شخص مفرد و زمان حال برای بیان رخدادها در زمان حال پیش برد بدون این که پیوسته به زمان گذشته اشاره کرد. در این حالت حضور راوی در داستان (یا همان شخصیت- راوی) و کاربست وجههای التزامی و واژههای حسی؛ یعنی همان ذهنیت محض؛ احساسات، آرا و عقاید او را پررنگتر میکند. انتخاب کلمه در اینگونه متنها بسیار مهم است؛ چون از طریق آنها است که ابعاد جامعهشناختی و روانشناختی راوی کامل میشود. رمان «شکار انسان» یا «گتسبی بزرگ» به خوبی این رویکرد را نشان میدهند.
زاویه دید درونی با آنچه در فوق آمد از نظر سطح روانشناسی تفاوت دارد. همانطور که پیشتر گفته شد، راوی شخص دیگری است که در داستان حضور ندارد، اما فرآیندهای ذهنی شخصیتها را به دقت پیگیری و بازنمایی میکند و هیچ انگیزهای را نادیده نمیگیرد. آثاری را در این مورد میتوان مثال زد: «جنایت و مکافات» داستایفسکی، «زنان عاشق» دیوید هربرت لارنس، «تصویر یک زن» هنری جیمز، «رانده جزایر» جوزف کنراد و «روشنائی ماه اوت» فاکنر.
راجر فالر بر این عقیده است که تفاوت بین رویکرد اول یعنی درونی و کاملا ذهنی و رویکرد دوم یعنی درونی برخوردار از بیان صریح احساسات و افکار شخصیتها را میتوان به مثابه یک سبک به کار گرفت و آن را «ارتباط مکالمهای ضمنی» (Implicity Dialoge Relationship) نامید؛ چیزی که در واقع همان گفتار غیرمستقیم آزاد (Discours Free Indirect ) است که در بخش روایتشناسی آن را در طبقهبندی گفتارها برایان مک هیل نظریهپرداز آمریکایی آوردهام. در این حالت، زاویه دیدی به کار میرود که بر مبنای آن احساسات ذهنی شخصیت به سوم شخص تبدیل میشود و با توضیحهای نویسنده درباره حالات درونی شخصیت در هم میآمیزد. از این رو حاوی دو ارزش میشود و داستان بدون داوری سرراست و مستقیم در زاویه دید بیرونی، روایت میشود. طبعا نظریات شخصیت در اینجا نقش مهم و اول را به عهده دارد. استفاده از سبکهای محاورهای از جمله شاخصههای زبانشناختی این رویکرد است. داستان کوتاه «اولین» اثر جیمز جویس چنین خصلتی دارد.
حال از نظر زبانشناسی سراغ دیدگاه بیرونی طبقهبندی آسپنسکی میرویم. این دیدگاه به ذهینت شخصیتها نظر ندارد، لذا احساسات و افکار آنها را بازنمایی نمیکند. از این منظر غیرشخصیترین شکل روایت از زاویه دید سوم شخص است. به همین دلیل از نظر زبانشناسی کلمههایی که بیانگر احساسات باشد، حذف میشوند. به دیگر سخن فرآیندهایی که ناظر معمولی نمیتواند آنها را ببیند، شرح داده نمیشوند. جنبه دیگر غیرشخصی بودن این دیدگاه عدم قضاوت درباره رفتار و کردار و کنش شخصیتهاست؛ یا چنین چیزی به حداقل میرسد. عدم کاربرد مقولات وجهی- التزامی به همین علت است. به اصطلاح، چنین متنی برای راوی سوم شخص، خنثی و غیرشخصی است. آثار فلوبر، بسیاری از داستانهای کوتاه و نوولتهای چخوف و بیشتر آثار همینگوی از این حیث شاخصاند. به ویژه همینگوی از این جنبه بسیار مطرح است. در آثار او عینیت نه با حذف واژههای حسی و مقولات وجهی- التزامی، بلکه با کمرنگ کردن توضیح حالات شخصیتها شکل میگیرد.
اما در دیدگاه بیرونی، راوی با کاربرد ضمایر اول شخص و مقولات وجهی - التزامی حضور خود را پررنگتر میکند و داستانی شکل میگیرد که راوی بر آن تسلط دارد و با کاربرد صفات ارزشی درباره شخصیتها و بیان عقاید کلی درباره جهان و رخدادها و کنشها، نظر خود را در روایت میگنجاند. این دیدگاه آنگاه در مورد شخصیتها بهتر نمود پیدا میکند که جملههای وجهی- التزامی راوی با واژههایی چون « گویی»، «شاید» ، «آشکارا» و «به نظر میرسد» در متن جلوهگر میشوند. آسپنسکی این کلمهها را «کلمههای بیگانگی» مینامد.
به این ترتیب خواننده متوجه میشود که چرا منتقدین برجسته جهان در نقد بهترین رمانها هم روی این نکات انگشت میگذارند و کمترین انحراف را از اصول ترازبندی دیدگاهها و زبانشناختی آنها مطرح مکنند.
این نکته را هم باید ذکر کرد که شماری از نظریهپردازان سطح دیگر یعنی عبارت شناختی را مستقل نمیشمرند. آنها معتقدند به رغم اینکه این سطح، دربرگیرنده چند و چون گزینش نام شخصیتها و ارائه گفتار آنها است، اما یک سطح مستقل شمرده نمیشود و جزو زیر مجموعه سطح روان شناختی است.
به هر حال آسپنسکی در هر چهار سطح، به ویژه سطوح زمانی و فضایی به رابطه زبان داستان با زاویه دید میپردازد، روی کلمهها؛ حتی ماضی نقلی یا بعید یا استمراری بودن فعلها و توصیفهایی مانند بلند و کوتاه و حاشیه و لبه و زیر و رو و استعارههای مربوطه تمرکز میکند تا نشان دهد که راوی توانسته است فضاهای مورد نظر و پیوندهای آنها را نشان دهد یا نه. کنکاش در همین مقولهها است که منتقدین برجسته جهان را موافق یا مخالف متن خاصی میسازد. زاویه دید داستانهای فاکنر و کنراد و حتی هنری جیمز و دقت روی سطوح مورد نظر آسپنسکی یا نظریه ژنت، نشان میدهد که چرا رمانهایی چون «خشم وهیاهو»، «گور به گور»، «محراب»، «ابسالم ابسالم»، «نوسترومو» و «چرخش پیچ» تا این حد از دید نظریهپردازان مقبول واقع شدهاند. متاسفانه این امر برای بسیاری از نویسندگان جوان کماهمیت تلقی میشود. فکر میکنند با یکی دو بار رجعت به گذشته یا آوردن چند واژه اضافی به داستانشان اعتبار بیشتری میبخشند، در صورتی که از منظر نقد تکتک این افزودهها و نوآوریها تحلیل میشوند و جایگاه آنها در سطوح مختلف «زاویه دید و زبان و زمان» بررسی میگردند.
فتحالله بینیاز
مقاله کوتاه شدهای از کتاب «درآمدی بر داستاننویسی و روایتشناسی» که به زودی از سوی نشر «افراز» منتشر خواهد شد.
مقاله کوتاه شدهای از کتاب «درآمدی بر داستاننویسی و روایتشناسی» که به زودی از سوی نشر «افراز» منتشر خواهد شد.
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست