یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

روایت جالبی از رابطه مردم افغانستان با امام خمینی


روایت جالبی از رابطه مردم افغانستان با امام خمینی
جوانان مسلمان افغانستان در ۲۴ حوت شهر هرات را از لوث اشغالگران پاک کردند. رادیو کابل اعلام کرد که چهار هزار ایرانی شهر هرات را اشغال کردند، ولی آنها ایرانی نبودند... زمانی که امام جمعه قندهار مردم را به قیام علیه دولت کمونیستی فرا می‌خواند، در آخر با صدای بلند اعلام کرد: «مذهب من حنفی است؛ رهبر من خمینی است».
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) در سال ۱۳۵۷، موجی از شادی و خوشحالی کشورهای اسلامی را فرا گرفت. نهضت‌‌های اسلامی در لبنان، فلسطین، کشمیر، افغانستان و... در مبارزات خود مصمم‌تر شده بودند و با الهام از سخنان و پیام‌‌های امام خمینی (ره) و شیوه مبارزاتی ایشان به پیروزی‌‌های چشمگیری دست یافتند.
مردم مسلمان و انقلابی افغانستان که در کشور همسایه خود، شاهد پیروزی اسلام و ایجاد حکومت اسلامی بودند، این آرزو را از سال‌‌های پیش و زمانی که صدای پای کمونیسم و تجاوز را می‌شنیدند، در دل می‌پروراندند. و اینجا که انقلاب اسلامی به رهبری روحانیت به پیروزی رسید و این پیروزی خط بطلانی بود بر نظریه جدایی دین از سیاست. و علمای افغانستان نیز چه شیعه و چه سنّی در مساجد شروع به فعّالیت کردند. آنها جوانان را به مساجد می‌کشاندند و برای آنها نقشه شوم شوروی سابق را تشریح می‌کردند و مژده پیروزی و ایجاد جمهوری اسلامی دادند.
جوانان مسلمان افغانستان با الهام از مکتب نجات‌بخش اسلام و الهام از قیام جوانان ایرانی با صدای الله اکبر خمینی رهبر، در ۲۴ حوت شهر هرات را از لوث اشغالگران پاک کردند. رادیو کابل که در آن زمان به دست اشغالگران اداره می‌شد، اعلام کرد که چهار هزار ایرانی شهر هرات را اشغال کردند، ولی آنها ایرانی نبودند، بلکه پیروان مکتب خمینی بودند که با شعار الله اکبر، خمینی رهبر، شهر را آزاد کردند و نیروهای اشغالگر را از شهر بیرون راندند. و مزدوران کمونیستی حتی یک ایرانی را نتواستند پیدا کنند.
زمانی که شهر‌‌های افغانستان، یکی پس از دیگری از دست کمونیست‌‌ها آزاد می‌شد و پیام‌‌ها و بیانه‌‌های امام خمینی (ره) به مناسبت‌‌های گوناگون، پشتگرمی بسیار خوبی برای مردم افغانستان بود و در بالا بردن روحیه مردم نقشی بزرگ داشت و آنها را در تشکیل دولت اسلامی امیدوار می‌کرد؛ زمانی که امام جمعه شهر قندهار مردم را به قیام علیه دولت کمونیستی فرا می‌خواند و از قیام امام خمینی (ره) و تشکیل جمهوری اسلامی سخن می‌گفت، در آخر با صدای بلند اعلام کرد: «مذهب من حنفی است؛ رهبر من خمینی است».
یکی از جوانان اهل سنت در دانشگاه طبّ کابل تعریف می‌کرد که پدر بزرگ من هر شب پس از نماز برای پیروزی امام خمینی دعا می‌کند. پیروزی انقلاب ایشان را پیروزی و عزت تمام مسلمانان می‌داند.
نظریه‌‌های عمیق امام درباره جهان اسلام و مسلمانان جهان، سبب شده بود که شیعه و سنی به نیکی از امام خمینی (ره) یاد بکنند و از خدا بخواهند برای آنها نیز چنین رهبری با شهامت و با تقوا عنایت کند.
عکس‌‌های امام خمینی که در زمان جهاد اسلامی افغانستان توسط تنظیم‌‌های مختلف وارد افغانستان می‌شد، به عنوان تبرک و تیمن در بهترین نقطه خانه آویزان می‌‌شد و جای رساله ایشان در کنار قرآن و مفاتیح الجنان بود و گرانترین پوستر در آن زمان، پوستر امام خمینی (ره) بود که اصلا گیر نمی‌آمد.
هنگامی که نماینده امام خمینی، شور و احساسات مردم را در استقبال از خود می‌بیند، پس از صحبت با امام و بررسی می‌گوید: به نظر من، ایجاد حکومت اسلامی در افغانستان، زمینه‌اش از ایران فراهم‌تر است. جوانان مبارز افغانستانی که برخی از آنها حتی عکس امام را ندیده بودند، عشق و ارادت خاصی به امام داشتند؛ از کوه‌‌ها و سنگلاخ‌‌ها و دشت‌‌های افغانستان، هنوز طنین صدای الله‌اکبر و خمینی رهبر جهادگران اسلامی افغانستان به گوش می‌رسد. در شب‌‌های عملیات، زمانی که مردم مسلمان در هر منطقه‌ای، عملیات را آغاز می‌کردند، با صدای الله اکبر و خمینی رهبر بود که تا آخر عملیات قطع نمی‌شد. زمانی که مزدوران شوروی سابق نمی‌توانستند شدت حملات مجاهدین را تحمل کنند، با بلندگو شروع به فحاشی می‌کردند، آنها شعار می‌دادند: مزدوران خمینی؛ جوجه‌‌های خمینی و این زمانی بود که دشمن خیلی عصبانی می‌شد و هیچ کاری در جنگ پیش برده نمی‌توانست.
عشق و ارادت مردم مسلمان افغانستان به پیر جماران، منحصر در فرد و یا فکر و مذهبی خاص محدود نمی‌شد، بلکه پیر و جوان، زن و مرد، روشنفکران و بی‌سوادان و جامعه روحانیون، نهایت عشق و ارادت به امام خمینی رهبر آزادگان داشتند. هنگامی که نیروهای شوروی و مزدوران آنها به روستا‌‌ها می‌آمدند، آنهایی که دست و پا داشتند، فرار می‌کردند و پیرمردان و پیرزنان در روستا‌‌ها باقی می‌ماندند و مزدوران شوروی که از عشق آنها به امام خمینی (ره) آگاه بودند، آنها را مجبور می‌کردند به امام توهین کنند، ولی آنها از توهین خودداری می‌‌کردند و گاه که مزدوران کمونیست عصبانی می‌شدند، پیرمردان و پیرزنان را به رگبار می‌بستند و آنها مرگ را می‌پذیرفتند، ولی توهین به امام را هرگز!
اوج رابطه عاطفی مردم افغانستان با امام خمینی (ره) در زمان کسالت و بستری شدن امام بود که مردم با حضور در حسینیه‌‌ها و مساجد و یا در خانه‌‌ها جمع می‌شدند و برای سلامتی امام خمینی، مجلس روضه، نذر و دعا بر پای می‌کردند و زمانی که صبح چهاردهم خرداد، خبر رحلت امام خمینی از رادیو کابل پخش شد، موج عزاداران امام خمینی در شهرهای کابل، مزارشریف، هرات و مناطق مرکزی و... به راه افتاد.
هزاران نفر با حضور در خیابان‌‌های شهرهای تحت سلطه کمونیست‌‌ها، چنان عزاداری کردند که هیچ نیرویی نتوانست مانع آنان شود. رئیس‌جمهور وقت افغانستان که تا آن زمان، رابطه گرمی با امام خمینی نداشت، پس از انتشار خبر رحلت امام خمینی، خواهان حضور در تشییع جنازه امام (ره) شد و پیام تسلیتی برای آیت‌الله خامنه‌‌ای فرستاد و با حضور در سفارت جمهوری اسلامی ایران در کابل، دفتر یادبود امام را امضا کرد.
رادیو کابل نیز که در دست کمونیست‌‌ها بود، خبر رحلت امام را چنین انتشار داد: «رحلت آیت‌الله خمینی یک ضایعه جبران‌ناپذیر است؛ این ضایعه برای تمامی بشریت است».
اکنون با گذشت هفده سال از رحلت امام، هنوز قاب عکس امام در بهترین جاهای منازل جای دارد و هنوز مردم در حسرت دیدار خمینی (ره) هستند و به هر کس که عازم ایران باشد، می‌گویند جای من زیارت آقای خمینی را انجام دهید.
خمینی روح خدا بود در کالبد زمان و رهبر مظلومان جهان
یادش گرامی و راهش مستدام
عبدالقادر کمالی


همچنین مشاهده کنید