جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا


خوشامدگوئی به استعدادهای جدید


خوشامدگوئی به استعدادهای جدید
تحلیل‌گران سینمائی می‌گویند نامزدهای هفتاد و هشتمین دورهٔ مراسم اهداء اسکار که ۱۴ اسفند در سالن کداک تیه‌تر لس‌آنجلس برگزار می‌شود، چند ویژگی دارند که باعث شده مراسم اسکار ۲۰۰۶ تبدیل به پدیدهٔ خاصی بشود. امسال فیلم‌های هنری ـ ملقب به فیلم‌خانه‌ای ـ با مضمون‌های جدی و عمیق خود حرف اول را می‌زنند و اکثریت نامزدهای اسکاری را تشکیل می‌دهند. کوهستان بروکبک که با نامزدی در هشت رشته، پیشتاز رقابت‌هاست. این فیلم پیش از این هم جوایز اکثر انجمن‌های منتقدان و نیز گلدن گلوب را دریافت کرده است. آنگ لی، کارگردان آسیائی‌تبار فیلم، در واکنش به موفقیت انتقادی عظیم فیلم ـ که در سپتامبر گذشته نیز شیرطلائی جشنوارهٔ ونیز را گرفت ـ می‌گوید: ”هنگام ساختن فیلم فکر کردم دارم یک فیلم کوچک عاشقانه می‌سازم. اصلاً تصورش را هم نمی‌کردم که فیلم این‌قدر مورد توجه قرار بگیرد.“
بسیاری برای فیلم لی پیش‌بینی اسکار بهترین فیلم و کارگردان را می‌کنند. این‌روزها بحث اصلی تحلیل‌گران سینمائی در آمریکا این است که آکادمی اسکار تا پیش از این هیچ‌گاه به فیلمی با قصهٔ عاشقانهٔ هم‌جنس‌خواهانه تقدیر نداده است. به هر حال کوهستان بروکبک دو رقیب جدی دارد: تصادف پل هگیس ـ همان فیلم‌نامه‌نویسی که برای دختر میلیون‌دلاری اسکار گرفت و با فیلم پرفروش تصادف نشان داد که هنر کارگردانی را هم خیلی خوب می‌داند ـ و شب‌به‌خیر و موفق باشی جرج کلونی. فیلم پل هگیس یک درام پر تنش اجتماعی است با نگاهی به وضعیت اجتماعی و فرهنگی ملیت‌ەای گوناگون در جامعهٔ چند تراژدی آمریکا. کلونی بازیگر خوش‌سیما هم در فیلمش به سراغ موضوع مک‌کارتیسم و ایستادگی ادوارد آر. موروی روزنامه‌نگار در برابر فشارهای سیاسی و اجتماعی دوران مک‌کارتی رفته است. هر دو فیلم در شش رشته نامزد شده‌اند.
اما اسکار ۲۰۰۶ فقط به خاطر مضمون‌های تند سیاسی و اجتماعی فیلم‌ها مثال‌زدنی نیست و فهرست نامزدهای این دوره حکایت از این می‌کند که هالیوود قصد خوش‌آمدگوئی به چهره‌ها و استعدادهای جدید را دارد. به‌نظر می‌رسد که آکادمی اسکار قصد خداحافظی با چهره‌های مطرحی مثل راسل کرو و نیکول کیدمن را دارد. امسال در میان نامزدهای رشته‌های مختلف ـ به‌ویژه در رشتهٔ بازیگری ـ نام‌های تازه‌ای به‌چشم می‌خورد. آکادمی اسکار در دوره‌های قبلی کمتر به هنر جوانان و تازه‌واردها اهمیت می‌داد، اما دوران این طرز تفکر سپری شده است. چهارده نام در فهرست نامزدهای زن و مرد اسکار بازیگری از نام‌های جوان و تازه‌ای هستند که برای اولین‌بار نامزد اسکار شده‌اند. قرار گرفتن این نام‌ها در فهرست نامزدها به قیمت کنار گذاشته‌شدن نام‌های معتبر و قدیمی تمام شده است.
جوایز اسکار هم‌چنان مهمترین و بزرگ‌ترین نشان افتخار هالیوود است. مراسم اسکار همیشه بیشترین تعداد تماشاگر را در آمریکا و خارج از آن داشته است. به همین دلیل حضور نام‌های جدید در این مراسم می‌تواند معنی و مفهوم ویژه‌ای داشته باشد. تحلیل‌گران سینمائی که این نکته را از نظر پنهان نداشته‌اند، این‌روزها در این زمینه مباحث زیادی را مطرح می‌کنند. در همین حال برخی از تحلیل‌گران این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا عدم حضور نام‌های سرشناس و مطرح در بین نامزدها، باعث کاهش تعداد بینندگان تلویزیونی مراسم نخواهد شد؟ ایمی آدامز، بازیگر جوانی که برای Junebug نامزد جایزه شده، می‌گوید: ”برعکس، من فکر می‌کنم اسکار امسال نمایش خیلی خوبی باشد.“ او هم مثل بسیاری دیگر از هنرمندان، حاضر به پیش‌بینی نام برندگان نیست و ادامه می‌دهد: ”پیش‌بینی موفقیت یا شکست در این مورد خیلی مشکل است. این نمایش دیوانه‌کننده‌ای است که فقط باید با آن همراه شوی و ببینی که تو و بقیه را با خودش به کجا می‌برد.“
رویکرد هالیوود و آکادمی اسکار به مضمون‌های جدی را چگونه می‌توان توضیح داد؟ اگر در گذشته‌های دور اعضاء آکادمی به دنبال آمریکائی‌هائی بودند که در پاریس می‌رقصیدند و برای مشت‌زن گمنامی دست می‌زدند که یک‌شبه تبدیل به ستاره شد، این اواخر در جست‌وجوی هابیت‌ها و موجودات این‌چنینی بوده‌اند. البته هالیوود در سال‌های گذشته گاه به فیلم‌های جدی‌تر روی خوش نشان داده است. با این‌حال امسال را می‌توان اولین سال در تاریخ آکادمی اسکار دانست که هر پنج فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم، مضمون‌هائی جدی و عمیق دارند. حتی مونیخ استیون اسپیلبرگ که ماجرای گروگان‌گیری در جریان مسابقه‌های المپیک مونیخ ۱۹۷۲ را بازگو می‌کند هم مضمون سیاسی تند و تیزی دارد. موضوع مطرح شده در کاپوتی هم یکی از جنجالی‌ترین اخبار رسانه‌ای در دههٔ ۱۹۵۰ بود. آیا هیچ دقت کرده‌اید که قصهٔ اکثر فیلم‌های نامزد اسکار بهترین فیلم، مربوط به گذشته‌ای نه چندان نزدیک است و کاری با زمان حال ندارد؟
پل در گارابدیان، تحلیل‌گر اقتصادی سینما، در این‌باره می‌گوید: ”این مضمون‌ها را می‌توان به زمان حال هم تعمیم داد. چه کسی می‌تواند تضمین دهد که دوران مک‌کارتیسم دوباره تکرار نشود و نظام قضائی مرتکب اشتباه نشود؟ درگیری خاورمیانه هنوز هم ادامه دارد. در عین حال فراموش نکنیم که مباحثی که تصادف مطرح می‌کند، در دههٔ ۱۹۵۰ که قصهٔ دیگر فیلم‌های نامزد شده در آن رخ می‌دهد نیز مطرح بوده. همهٔ این زمان‌ها را می‌توان در هم ادغام کرد و به یک بی‌زمانی رسید. چنین مضمون‌هائی زمان‌بردار نیستند، همان‌طور که مکان خاصی را نیز در بر نمی‌گیرند.“
جفری کین که برای باغبان همیشگی نامزد اسکار بهترین فیلم‌‌نامهٔ اقتباسی شده، دربارهٔ توجه آکادمی به فیلم‌هائی با دست‌مایه‌های جدی، دست‌مایه‌های جدی، دیدگاه تازه‌ای را ارائه می‌کند: ”تصادفی نیست که دنیای امروز آماده است تا به فیلم‌ها نگاه دیگری داشته باشد و به آنها تنها به‌چشم سرگرمی نگاه نکند. یکی از دلایل مهم آن‌هم تغییر کلی دنیا و آدم‌هایش پس از حادثهٔ یازدهم سپتامبر و حملهٔ آمریکا به عراق است. به‌نظر می‌رسد که آمریکائی این روزها نسبت به‌خودش نوعی احساس عدم اطمینان دارد. آگاهی سیاسی مردم به‌واسطهٔ حوادث بی‌امان و عجیب و غریب دوسه سال اخیر بسیار افزایش یافته است.“
کیکاوس زیاری
منبع : ماهنامه فیلم