چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
ما فقط سطح یک راز بزرگ را خراش دادیم
این نوشته را با این شروع میکنم که من دربارهٔ هیچ چیز، چیزی نمیدانم.آهنگهای این آلبوم از ۱۳ سال پیش به این طرف هستند و منتخب خوبی است. چیز جالب دربارهٔ آنها این است که همهشان hit هستند (بهجزء ”ترانهٔ جدید“ ولی چه میدانیم).وقتی این گروه را در سال ۸۳ راه انداختیم همچنین موفقیتی را برای یک دسته آدم مثل خودمان تصور نمیکردم. در LA سالن تئاتری وجود دارد بهنام Perkins palace. وقتی بچه بودم میرفتم آنجا و کنسرت نگاه میکردم فکر کنم حدود ۱۵۰۰ نفر جا میگرفت. آنجا اجراهای خوبی دیدم، Echo، The English Beat و Bunnymen. با خودم فکر میکردم، پسر اگر روزی بتونم جائی به این اندازه بزنم و برای تماشاچیان همین قدر که این گروهها برای من مهماند، مهم باشم، دیگه چیزی نمیخوام، منظورم اینه که برایم اوج موفقیت بود. حالا بیست سال از اون زمان گذشته و ما در سالنهای بزرگ و استودیومها در سرتاسر جهان اجرا کردهایم. حدود ده ساله که تو چنین جاهائی اجراء میکنیم. معمولاً بعد از اجراء توی استودیوم خالی راه میرفتم تا زانو توی لیوانهای پلاستیکی خالی کفشهای لنگه به لنگه، به پنجاه نفری نگاه میکنم که ماشینهای عجیب و غریب نورپردازی فلزی عظیم رو جابهجا میکنند و به ۸ و ۹ کامیون نظری میاندازم و فکر میکنم چقدر برای من عجیب است. همه این دنگ و فنگ برای چهار تا آدم که آهنگهاشون رو میزنند. کی فکرشو میکرد؟ علت این اتفاق، بهجزء ۲۰ سال خون عرق کردن روی صحنه، این hitهای رادیوئی است.
علتهای زیادی وجود داره که ما این ”هیت“هارو داریم. از اول، گروه ما نگاه تازهای به موزیک راک داشت و حاضر بودیم هر کاری بکنیم تا سرگرمکننده باشیم. از اشتباهاتمون درس گرفتیم (سعی کردیم بهتر بشیم و درک شفافتر و عمیقتری از کارمون داشته باشیم. دنیارو توی یک وَن گشتیم. توی لونه موشها خوابیدیم و به حد Perkins Palace رسیدیم. نمیدانم که آنقدر که Echo و Bunnymen برای من اهمیت داشتند برای مردم مهم بودیم یا نه، ولی به هر حال راک زدیم و مردم آمدند.
سال ۱۹۸۸ بعد از مرگ Hillel Slorak دوست خوبمون و یکی از تشکیل دهندگان گروه (که نقش زیادی در بهوجود آمدن صدای گروه داشت)، Frusciante, Chad Smith John آمدند. چَد که بسیار محکم و دینامیک میزد و جان با نوازندگی فوقالعادهاش که دانش موسیقی، عمق احساسی و زمینی بودنی که تا ابد میرود را نیز با خود آورد. با این افراد، ما به چهار عنصرِ چیزی تبدیل شدیم که با همدیگر کاملاً فرق داشتیم ولی خواستی یکسان داشتیم. اگر چهار قطب مختلف در این جهان بود ما هر کدام از یکی میبودیم. به این علت، به صحت موسیقیای توافق کردیم. آن موسیقی باید همه گروههای خونی، همه فصلها و همه چهارگوشه جهان را پوشش دهد. آسان نیست ولی باعث میشود موسیقیمان برای افراد مختلفی خوشایند باشد. در هر کدام از آهنگها هر کداممان چیزی متفاوت میآوریم، کیمیای ناآشکاری وجود دارد که مردم با آن ارتباط میگیرند. و ما تا جای ممکن براش جون میکنیم و این علت این است که چیزها اینطور اتفاق میافتادهاند.
وقتی جان از گروه جدا شد ۱۹۹۷-۱۹۹۲ جایش را Dave Navarro پر کرد، کار با دیو بسیار لذتبخش بود و افتخاری بزرگ بود. او انسانی زیبا و گیتاریستی عالی است. با هم بسیار خوش گذراندیم. وقتی او در گروه بود چیز کاملاً متفاوتی بودیم و میتوانی با گوش دادن یک آهنگ از آن زمان My Friends بفهمی. مردم معمولاً از من میپرسند ”شماها چطور این کار را میکنین؟ از کجا انرژیاش را میآورین؟ چطور با این همه افرادی که در دوران کاریتان آمدند و رفتند هنوز گروه مطرحی هستید؟“ جواب این سؤال دو بخش دارد. اول اینکه ما چیزی نیستیم جز چند تکیهگَه بیارزش، مهرههای بیارزش در حیطه الهی بسیار عظیمی که کهکشان ما در آن چیزی نیست جز یک تکه لجن. دوم اینکه ما کار میکنیم. ما مدت زیادی است که روی این کار تمرکز کردهایم. وقتی میتونیم علاف بچرخیم و پولمون رو خرج کنیم، توی یک اتاق مینشینیم و دربارهٔ سیبِمُل و دو دیِز و تمپوها و ریتمها و بافتها فکر میکنیم، عقب میشینیم و هُل میدهیم و راههای جدیدی برای هماهنگی با هم پیدا میکنیم. موسیقیمان برایمان مهم است. نه نصفه نیمه، ما موسیقی را دوست داریم، برایمان اهمیت دارد. ما هنوز به سختی حتی سطح این راز عظیم را خراش دادهایم. احساس میکنیم کاری که میکنیم اهمیت دارد. ما اینجا هستیم تا به مردم خدمت کنیم، کاری را انجام دهیم که فکر میکنیم کمکی است به جهان، به آن باور داریم؛ راک. وقتی کسی در موقعیت بخشیدن میماند در بهترین وضعیت است. و این جائی است که ما سعی میکنیم بمانیم.
یک چیز دیگر. میخواهم از نوازندگان گیتار باس نام ببرم که تأثیری شدیدی روی من داشتند و من مدام از آنها دزدیدهام...Wobble ,James Jemerson, John Paul Jones, jah Boostsy Collin ,Sr، در آگوست ۲۰۰۳ در یک وقفه در تور به هم رسیدیم و یک جلسه ضبط و ترانهنویسی پربار داشتیم. یکی از ثمربخشترینها در مدت زمانی کوتاه. دو تا از آهنگهائی که ضبط کردیم در این CD هستند و مطمئن نیستم کدام آهنگها هستند. در هتلی در شیکاگو نشستهام و باید سوار اتوبوسی به کلیولند شوم، یک روز دیگر در تور. روز دیگری برای تمرکز بر آنچه انجام میدهیم و سعی برای بهتر شدن.
علتهای زیادی وجود داره که ما این ”هیت“هارو داریم. از اول، گروه ما نگاه تازهای به موزیک راک داشت و حاضر بودیم هر کاری بکنیم تا سرگرمکننده باشیم. از اشتباهاتمون درس گرفتیم (سعی کردیم بهتر بشیم و درک شفافتر و عمیقتری از کارمون داشته باشیم. دنیارو توی یک وَن گشتیم. توی لونه موشها خوابیدیم و به حد Perkins Palace رسیدیم. نمیدانم که آنقدر که Echo و Bunnymen برای من اهمیت داشتند برای مردم مهم بودیم یا نه، ولی به هر حال راک زدیم و مردم آمدند.
سال ۱۹۸۸ بعد از مرگ Hillel Slorak دوست خوبمون و یکی از تشکیل دهندگان گروه (که نقش زیادی در بهوجود آمدن صدای گروه داشت)، Frusciante, Chad Smith John آمدند. چَد که بسیار محکم و دینامیک میزد و جان با نوازندگی فوقالعادهاش که دانش موسیقی، عمق احساسی و زمینی بودنی که تا ابد میرود را نیز با خود آورد. با این افراد، ما به چهار عنصرِ چیزی تبدیل شدیم که با همدیگر کاملاً فرق داشتیم ولی خواستی یکسان داشتیم. اگر چهار قطب مختلف در این جهان بود ما هر کدام از یکی میبودیم. به این علت، به صحت موسیقیای توافق کردیم. آن موسیقی باید همه گروههای خونی، همه فصلها و همه چهارگوشه جهان را پوشش دهد. آسان نیست ولی باعث میشود موسیقیمان برای افراد مختلفی خوشایند باشد. در هر کدام از آهنگها هر کداممان چیزی متفاوت میآوریم، کیمیای ناآشکاری وجود دارد که مردم با آن ارتباط میگیرند. و ما تا جای ممکن براش جون میکنیم و این علت این است که چیزها اینطور اتفاق میافتادهاند.
وقتی جان از گروه جدا شد ۱۹۹۷-۱۹۹۲ جایش را Dave Navarro پر کرد، کار با دیو بسیار لذتبخش بود و افتخاری بزرگ بود. او انسانی زیبا و گیتاریستی عالی است. با هم بسیار خوش گذراندیم. وقتی او در گروه بود چیز کاملاً متفاوتی بودیم و میتوانی با گوش دادن یک آهنگ از آن زمان My Friends بفهمی. مردم معمولاً از من میپرسند ”شماها چطور این کار را میکنین؟ از کجا انرژیاش را میآورین؟ چطور با این همه افرادی که در دوران کاریتان آمدند و رفتند هنوز گروه مطرحی هستید؟“ جواب این سؤال دو بخش دارد. اول اینکه ما چیزی نیستیم جز چند تکیهگَه بیارزش، مهرههای بیارزش در حیطه الهی بسیار عظیمی که کهکشان ما در آن چیزی نیست جز یک تکه لجن. دوم اینکه ما کار میکنیم. ما مدت زیادی است که روی این کار تمرکز کردهایم. وقتی میتونیم علاف بچرخیم و پولمون رو خرج کنیم، توی یک اتاق مینشینیم و دربارهٔ سیبِمُل و دو دیِز و تمپوها و ریتمها و بافتها فکر میکنیم، عقب میشینیم و هُل میدهیم و راههای جدیدی برای هماهنگی با هم پیدا میکنیم. موسیقیمان برایمان مهم است. نه نصفه نیمه، ما موسیقی را دوست داریم، برایمان اهمیت دارد. ما هنوز به سختی حتی سطح این راز عظیم را خراش دادهایم. احساس میکنیم کاری که میکنیم اهمیت دارد. ما اینجا هستیم تا به مردم خدمت کنیم، کاری را انجام دهیم که فکر میکنیم کمکی است به جهان، به آن باور داریم؛ راک. وقتی کسی در موقعیت بخشیدن میماند در بهترین وضعیت است. و این جائی است که ما سعی میکنیم بمانیم.
یک چیز دیگر. میخواهم از نوازندگان گیتار باس نام ببرم که تأثیری شدیدی روی من داشتند و من مدام از آنها دزدیدهام...Wobble ,James Jemerson, John Paul Jones, jah Boostsy Collin ,Sr، در آگوست ۲۰۰۳ در یک وقفه در تور به هم رسیدیم و یک جلسه ضبط و ترانهنویسی پربار داشتیم. یکی از ثمربخشترینها در مدت زمانی کوتاه. دو تا از آهنگهائی که ضبط کردیم در این CD هستند و مطمئن نیستم کدام آهنگها هستند. در هتلی در شیکاگو نشستهام و باید سوار اتوبوسی به کلیولند شوم، یک روز دیگر در تور. روز دیگری برای تمرکز بر آنچه انجام میدهیم و سعی برای بهتر شدن.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست