چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا


در پناه خیابان


اگر بخواهیم سیر حرکت فعالیتهای این کودکان را به روی یک منحنی انتزاعی ترسیم کنیم با کودکان گدا و هرجاگردی روبرو می شویم که کاسبی در حاشیه پیاده روها را دو دستی چسبیده اند.
گدایی برای این کودکان درواقع اعلام بی پناهی با صدای بلند در جامعه ای است که شتاب روزافزون ثانیه هایش مجال تفکر را از آدم بزرگها گرفته است.بهترین هنر آدم بزرگها در چنین جامعه ای این است که در خیابان لگدی نثار این کودکان نکنند. منحنی مورد نظر هر چه بالاتر می رود ، به وخامت اوضاع زندگی خیابانی کودکان افزوده می شود.
آنها در مراحل بالاتر به کارهای خطرناک تری روی می آورند از فروش مواد مخدر برای سوداگران مرگ گرفته تا دزدی و... اینجاست که وضعیت این کودکان بیچاره بهانه ای برای سودجویی بیشتر می شود.
کودکان خیابان در چنین وضعیتی تقاص بخت نامهربان خویش را با درد و مرگ نابهنگام می پردازند.
به عبارتی شبح سرگردان کودکانی که به حال خود رها شده اند از بی کسی ریشه داری در نزد آنها حکایت می کند که روزهای آتی بر وسعت آن افزوده خواهد شد.
تو اگر اندک علاقه ای برای فهمیدن وضعیت آنها داشته باشی به جستجو برمی خیزی. تو اگر اندک مایه ای برای گریستن داشته باشی ، گریه می کنی و نیز اگر اندک احساسی در تو مانده باشد، تلنگر می خوری سخت... همه احتمالات از دیدن کودکان خیابانی در نزد آدمهایی که هنوز درد از پریشانی رگهاشان بیرون نجسته چنین است و باید باشد.
اگر که نیست ، ما نیز در تقسیم بدبختی دستی به یاری گرفته ایم و یا بهتر آن است که بگوییم به پریشانی حواس دچار شده ایم.
این نکته از نتیجه های به دست آمده در لابلای تحقیقات اجتماعی به اشکال خاصی ثابت می شود.
آنجا که داده های هراس انگیز آماری در یک نگاه خوشبینانه به موضوع تنها در شهری چون تهران خبر از بی پناهی ۲۰هزار کودک بیچاره می دهد ، راه گریزی از این نتیجه گیری های بدبینانه باقی نمی ماند.
در چنین وضعیتی آنچه تبخیر می شود و به حالت معلق در هوا به چرخ درمی آید ، چیزی نیست جز سرنوشت ناگوار انسانهای کوچکی که به عنوان محکومان ابدی زندگی در حاشیه فقر و رنج به حیات خویش ادامه می دهند.
آنها چه سرنوشتی خواهند داشت؟ خیابان چه خوابی برای این معصومان کوچک دیده است؟ برای کسانی که علاقه مندی خاصی به پیگیری چنین موضوعاتی دارند توجه به این سوالات و پاسخ درست به آنها تنها از رهگذر توجه به مباحث کارشناسی امکانپذیر است.
آنان که با نگاه کارشناسی خود به کند و کاو ریشه ای در مسائل کودکان خیابانی می پردازند ، با نظرات متعددی در این زمینه برخورد می کنند. برخی بر این باورند که تعریف روشنی از کودکان خیابانی وجود ندارد.
فرض نهفته در این تلقی می گوید: همه کودکانی که در خیابان به سر می برند کودک بی خانمان نیستند.
محققان در بررسی های خود پیرامون وضعیت کودکان خیابانی در ایران به برداشتی نزدیک به برداشت جسمانی آن رسیده اند.
در تقسیم بندی های صورت گرفته دو دسته کودک خیابانی مورد مطالعه قرار می گیرد.
در دسته نخست کودکانی قرار می گیرند که دارای خانواده لقب گرفته اند ، به اعتقاد کارشناسان این عده بیشترین تعداد کودکان خیابانی را تشکیل می دهند.
شرایط اقتصادی بد در کنار تشویق خانواده ها ، پای این کودکان را به خیابان باز کرده تا از طریق ورود به جهانی اینگونه به جستجوی سهم گمشده خود برآیند.
در گروه دوم کودکانی قرار می گیرند که بی سرپرست یا بد سرپرستند. آنها به این دلیل راهی خیابان می شوند. بررسی ها نشان می دهد که بسیاری از کودکان بدسرپرست به خانواده های زن سرپرست تعلق دارند ، سپس در اینگونه خانواده ها به گونه ای جامعه پذیر می شوند که پیش از بزرگ شدن خانه را ترک می کند.
این در حالی است که در اینگونه خانواده ها ، دختران تشویق و ترغیب می شوند تا بیشتر از مدت زمانی که در جهان توسعه یافته ایده آل فرض می شود ، در خانه باقی بمانند.
آیا متولیان ساماندهی مسائل اجتماعی کشور برای رفع مشکلات این کودکان کار و اقدام مناسبی انجام داده اند؟


داوود پنهانی
منبع : روزنامه کیهان