پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

کجا خراب شویم؟!


کجا خراب شویم؟!
یک زمانی بود که آدم ها دلشان خواست دور هم جمع بشوند! اما کسی نمی داند اولین جایی که دور هم جمع شدند کجا بود و اصلا چه شکلی بود؟ راستش کسی هم نمی داند پاتوق را چه کسی کشف کرد. اما معمولا آدم ها اول با هم دوست می شوند بعد به سراغ پاتوق می روند. می دانم که همه تان جایی را برای پاتوق (تلپ شدن) دارید و هر از چند گاهی گذرتان به آن جا می افتد!نمی دانیم چرا وقتی اسم «پاتوق» می آید همه یاد رستوران و کافی شاپ و ... می افتند البته شاید به این دلیل باشد که در زمان های دور کافه ها و قهوه خانه ها پاتوق محسوب می شد و این یک ریشه تاریخی برای جمع شدن چند تا آدم دور هم در جای مخصوص است. اصولا برای پاتوق کردن باید چند علت وجود داشته باشد و به قولی نخی در آن وسط باشد که آدم های پاتوق را به هم وصل کند.پاتوق ها انواع مختلفی دارد با آدم های مخصوص به خودش!
▪ یک:
این دسته مخصوص آن هایی است که قرار است کارها و معامله های بزرگ انجام دهند. رستوران های شیک و دهن پرکن با غذاهای فرهنگی و ... بهترین پاتوق برای بده بستان های پیچیده تجاری است!
▪ دو:
دوستی و رفاقت هم دلیل مهمی برای دور هم جمع شدن است و آن هم در هر جایی که بتوان دور هم جمع شد از بوفه و تریاهای دانشگاه بگیر تا سینما و کنار دکه روزنامه فروشی و پارک ها و ... اصولا همیشه که نمی شود در کافی شاپ ها پاتوق کرد و پایه خوردن بود! بالاخره باید کمی هم به فکر روح و روان بود و آن را صفا داد. اگر اوضاع و احوال یاران پاتوق نشین روبه راه بود و دل و دماغ داشتند، رفتن به دل طبیعت و به خصوص کوه توصیه می شود.
▪ سه
این دسته مخصوص آدم های اهل ذوق و هنر است. گالری ها، نمایشگاه های هنری، کانون های هنری و حتی ایستادن در صف سینما و تئاتر هم خودش پاتوق این افراد به حساب می آید.
▪ چهار:
زاغ سیاه این و آن را چوب زدن مخصوص آن هایی است که جایی جز ایستادن سرکوچه و محله و ... را ندارند و کارشان متر کردن دسته جمعی خیابان ها و پیاده روهای شهر از صبح تا آخر شب است.
▪ پنج:
آن هایی که اهل ورزش هستند هم برای خودشان پاتوقی دارند، سرصبح در پارک سرکوچه، باشگاه ها، استخر و ... حتی آن هایی که چندان اهل ورزش نیستند، می توانند در این جا با رفیق شان گپی بزنند.
▪ شش:
کبابی سرکوچه، دیزی سرا، طباخی، قهوه خانه و ... هم پاتوقی است برای آن هایی که می خواهند دلی از عزا دربیاورند. البته این پاتوق ها هم انواع متفاوتی دارد: سنتی و مدرن! سنتی همان دیزی سرا و قهوه خانه ها و جگرکی خودمان است، مدرن آن هم مثل فست فودهاست.
▪ هفت:
برای انجام دادن کارهای خیر آن هم از نوع بزرگش نیاز به همکاری چند نفر آدم خیر است. هیئت های مذهبی، خیریه ها و ... هم مکانی است برای جمع شدن آدم های خیر.
▪ هشت:
رفتن به پاتوق های قدیمی که در آن جا کلی خاطره برایمان زنده می شود هم خودش دلیلی برای دیداری دوباره دارد. پارک ها، ساندویچ فروشی ها و .... قدیمی و حتی کوچه های قدیمی هم خودش جایی است برای جمع شدن دوباره آدم های قدیمی!
▪ نه:
نمی شود کاری اش کرد بالاخره در بین همه نوع پاتوق، یک پاتوق هم پیدا می شود که محل انجام دادن کارهای خلاف است و آدم های مخصوص خودش را دارد با انواع مختلفش! (منتظر نباشید که بیشتر از این برایتان توضیح دهیم!)
▪ ده:
پاتوق، جایی برای جمع شدن آدم هایی باعلاقه های مشترک، شخصیت ها و دغدغه ها و مشکلات مشترک است.برپایی دوره های ثابت هفتگی و ماهانه و جمع شدن آدم های مشابه سبب گسترش روابط اجتماعی می شود. شاید پاتوق ها تنها جایی باشد که کسی به طرز فکر و حتی لباس پوشیدنت ایراد نمی گیرد و آن طور که می خواهی، هستی نه آن طوری که دیگران می خواهند!
▪ پرانتز باز
پاتوق ها بسته به نوع شهری که در آن زندگی می کنید، فرق می کند. در شهرهای بزرگ با امکانات بیشتر تعداد جاهایی که می توانید در آن جا دور هم جمع شوید، بیشتر است. شاید برای رفتن به جایی دعوایتان بشود! اما در شهرهای کوچک این طور نیست و با یکی دو بار رفتن به جایی، همه شما را می شناسند. پس لطف کنید و مراقب رفتارتان باشید.
منبع : روزنامه خراسان