دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
درآمدی بر واکاوی پسامدرنیسم
![درآمدی بر واکاوی پسامدرنیسم](/mag/i/2/w2zh8.jpg)
پیشوند Post به معنای «پسا» یا «پس از» یا «مابعد» است که یکی از نخستین موارد کاربرد آن در فلسفة امروزی، اصطلاح «پسا تاریخ» است که آرنولد گلن در کتابِ دنیایی شدن توسعه به سال ۱۹۶۷م مطرح کرد. او در این کتاب از جامعه مدرن یاد میکند، و میپرسد: «چرا حرکت و نو شدن مداوم، که قانون مدرنیته بود، اکنون در شاخههای زندگی فرهنگی فلسفی و فکری کند شده است؟» در سال ۱۹۶۹م آن تورن نیز پیشوند Post را به کار گرفت، اما در زمینهای متفاوت و در پیکر سخن جامعهشناسانه. او در کتاب جامعه پساصنعتی نشان داد که دو مرحله صنعتی در تکامل جامعه مدرن، یکی از لحظات تاریخی فراگیری صنعتی شدن است. دیگر، استفاده است که در دهه ۱۹۳۰م در بحث از ادبیات اسپانیایی پیش از جنگ جهانی به کار میرفت. در مواردی نیز این اصطلاح را دربارة ادبیات آمریکای لاتین، در فاصله دو جنگ جهانی به کار بردهاند و... اما کاربرد تازه این اصطلاح، از هنر معماری برخاسته است و به ایدة گسست از «شکل پیوسته و ارگانیک»، یعنی جدایی از «وحدت مفروض ارگانیک یک طرح و واقعیت فضایی» بازمیگردد. در این مورد، پسا مدرن آشکارا به معنای نپذیرفتن تداوم مدرنیسم به کار رفته است.[۱]
عصر پست مدرن از همین عدم پذیرش، آغاز میشود. ریشه اصلی این واژه، معنای خاصی است که از آن اراده میشود، و همانگونه که ذکر شد، به حوزه معماری و گسست معماران عصر پسامدرن از سنتهای مدرنیستی بازمیگردد این گسست بدان علت بود که با گذشت نزدیک به یک و نیم قرن از تسلط ادعاهای مدرنیستی بر زندگی افراد و سازماندهی ساحات گوناگون حیات آنها، کارایی و نقش داعیههای مدرنیستی هر روز کمرنگتر میشد و به تعبیری، از زمانه خود عقب میماند. مدرنیسم در این عقب ماندگی، کم کم تبدیل به عنصری سنتی شد و خود در دام چیزی افتاد که داعیه داشت علیه آن سر طغیان برداشته است، یعنی «گذر از هر سنت و انگارة سنتی». در همین چالش، به مرور زمان قداست و تسلط «کلان روایت عقل» از بین رفت و عصر گذار از آن فرا رسید. به زعم برخی تاریخ نویسان و متفکران معاصر، ثمرة نهایی مدرنیسم ایدهئالیستی و رمانتیک دورة نوزایی و روشنگری را باید در جنگ جهانی[۲] و نتایج تلخی که از آنها به بار آمده، مشاهده نمود. با این ادعا و پندار، دیگر نمیتوان مدرنیته را تقدیس کرد. از همین روست که زمانی که ما در آن به سر میبریم را باید عصر آگاهی از وضعیت خطرناک و حساس انسان و جهان در دورة مدرنیته دانست.
از ریشههای تاریخی مسئله که بگذریم، ذکر نکتهای در پیجویی و یافتن ریشههای متافیزیکی و فلسفی ـ معرفتی پست مدرنیستم لازم است. نیچه (۱۹۰۰ ـ ۱۸۴۴م)، نویسنده کتابهای فراسوی نیک و بد، چنین گفت زرتشت، تبارشناسی اخلاقی، ظهور جهان پسامدرن را پیشگویی کرده بود. او در کلام بزرگ خود، «خدا مرده است»[۳]، عمق روح انسان مدرن و مابعد آن را مینمایاند. او حتی روش پژوهش تاریخ پست مدرنیستی را هم پی افکنده است. نیچه در کتاب تبارشناسی اخلاق، آغازگر راه نویی با مبنا، نگرش و بینشی است که بعدها میشل فوکو , M. Foucault)۱۹۸۴-۱۹۲۶م) نویسنده کتاب مراقبت و تنبیه، و نظم اشیاء از آن بهره جست تا انتقادات اساسی خود را به ذهنیت سوبژکتیویته عصر مدرن وارد آورد.[۴]
نیچه در تمام دستگاه فلسفی خود بر انگارههای موجود، انتقاداتی اساسی وارد میکند. اساساً ابر انسان نیچه، انسان دگرگون کننده و شورشی است[۵]، ابر انسان او همواره در حال گذار از وضعیت موجود است. تقدس برای او در برنهادن خود است، در گذشتن از تمامی مرزها و استقرار خود نیهیلیسم نیچهای آغازگر چالش با انگارههای تقدیس شده مدرنیستی است و لذا او اولین منکر آرمانهای مدرنیست محسوب میشود.
اینک شاخصهها و اصول اساسی این جنبش را وارسی میکنیم تا به فهم درستی از آن برسیم. ریشة تمامی تحولات مدرنیستی دو مفهوم اساسی، بود: ۱ . تکیه بر منطق عقلی و خرد انسانی ۲ . بیرون راندن عناصر سنتی و اساطیر از قلمرو معرفت.[۶]
براساس انگاره اول، سوژه جای خدا را در زمین میگیرد و گویش نیچه تحقق مییابد، که خدا مرده است. براساس همین تحول، بشر دست به اسطوره زدایی و عقلانی کردن جهان میزند و جهان به مثابة عرصهای برای خدایی عقل ابزاری میشود[۷] و براساس دومین انگاره، تقدس و مذهب در کلیساها مدفون و به ساحت فردی رانده میشود.[۸] حیات آدمی به حیات دگرگون تبدیل میشود، و انگارههای پسامدرنیستی در دل این طوفانهای سهمگین عقل ابزاری، جای خود را باز میکنند و با پرسش از مدرنیته، راه نفوذ هرچه بیشتر عقل ابزاری را بر تمامی ساحتهای زندگی بشر سد میکنند و به ناگاه غول مدرنیته متلاشی میشود.
دانیل بل Daniel Bell)، ۱۹۱۹م) جامعه شناس آمریکایی و نویسندة کتاب پایان ایدئولوژی معتقد است: مسئله اساسی مدرنیته در همین ظهور بحران در مبانی اعتقادی و به طور کلی معنویات است و عصر پست مدرن عصر حاکمیت ارزشهای معنوی و مذهبی به شمار میاید.[۹]
تدقیق در آرای چند تن از بزرگان این جنبش معرفتی میتواند ما را با این مفهوم، بیشتر آشنا سازد.
ژان فرانسوالیوتار (J.Lyotard ،۱۹۲۶م) نویسندة کتاب مهم وضعیت پست مدرن یکی از بزرگترین و قابل اعتناترین کسانی است که راهیابی به افکار او میتواند ما را با جنبههای اساسی این گرایش و جنبش معرفتی آشنا سازد. اولین نکته اساسی برای پیجویی آرای او تذکری است بر یکی از ابتکارات ویتگنشتاین (L. Wittgenstein ،۱۹۵۱ ـ ۱۸۸۹م) در باب یقین. این فیلسوف معاصر اتریشی عقیده داشت ساحتهای گوناگون حیات بشری از «نظام زبانی» خاص خود بهره میبرند که قواعد نشانه شناختی خاصی را هم ناشی میشود. ویتگنشتاین به جای واژة «نظام زبانی» از اصطلاح آشناتر «بازی زبانی» بهره میبرد.[۱۰]
لیوتار با دست آویز قرار دادن این ابتکار ویتگنشتاین، یکی از تمایزات اساسی تفکر پست مدرنیستی از دیگر انحای روشهای اندیشه را پایهریزی میکند که همانا توجه به تمایزات و پذیرفتن آنها است. این انگاره، مشخصه اصلی تفکر پست مدرنیستی را رقم میزند. توجه به این تمایزات ناشی از بر نهاد بسیار مهمی است که در هستی شناسی تفکر پست مدرن طرح شده است و آن «عدم قطعیت هستی شناختی» میباشد.
لیوتار برای انتقاد از مدرنیته و قطعیت انگارههای آن، طرحی خاص را اجرا میکند. او تاریخ معرفت را منازعهای میان علم و روایت تلقی مینماید و پنج لحاظ برای تمایز این دو مطرح میکند.
۱) معرفت روایی به انواع بسیاری از بازیهای زبانی مجال میدهد، اما معرفت علمی تنها بیان دلالت کننده یا مصداق دار را میپذیرد.
۲) معرفت روایی پیوند اجتماعی مشترک را میان راوی و مخاطبان فرض میگیرد، ولی معرفت علمی وجود چنین پیوندی را مفروض نمیگیرد.
۳) در معرفت علمی، صلاحیت، تنها از آن فرستنده پیام است در حالی که در معرفت روایی فرستنده، گیرنده و مأخذ پیام همگی صلاحیت دارند.
۴) احکام و قضایای معرفت علمی، همواره موقتی هستند؛ به این معنی که بالقوه ابطالپذیرند، اما معرفت روایی ابطالپذیر نیست.
۵) معرفت علمی در طی تاریخ در ذهن تحول مییابد و با معرفت متراکم وپیشرفته سر وکار دارد، اما معرفت روایی دارای بعد زمانی مبتنی بر آهنگ مستمر و موزونی است.[۱۱]
او مشخصههای عصر مدرن را در پرتو معرفت علمی در این پنج ملاحظه تبیین و تحدید میکند و در نهایت به این نتیجه میرسد: «در دوران پس از جنگ جهانی دوم، روایت [به معنای معرفت علمی] دچار افول و شک و بیاعتقادی نسبت به کار ویژة آن در تأمین مشروعیتی برای معرفت، شد. همین فرایند مشروعیتزدایی و بیاعتقادی نسبت به کلانروایتها، شاخص وضعیت پستمدرن است».[۱۲]
به طور کلی شاخصة اصلی انتقادات لیوتار به مدرنیسم در همین بحران مشروعیت کلان روایتها خلاصه میشود. او وضعیت پستمدرن را محصول تشکیک و بیاعتقادی در مبادی همین کلان روایتها میداند.
شخصیت دیگری که میتوان در شاخهای دیگر دربارة آراء او در چارچوب شناسایی مؤلفههای پستمدرنیسم تذکری پیدا کرد، ژان بودریار (J. Baudrillard ،۱۹۲۹م) نویسندة آثاری چون مبادله نمادین و مرگ، ایینة تولید، و وانمایی است. بودریار توجه خود را به مسئله معنا و وانمودگی معنا معطوف نمود. او بر این امر توجه کرد، که چگونه معنا در عصر مدرن، مسخ و دچار دگرگونی شده است؛ و درست در همین توجه و التفات است که وارد عصر فرا مدرن میشود. رسانهها و فناوری رسانهای با گسترش روز افزون و سیطره خود، باعث تقلیل و مواجهه کمتر با معنا میشوند. این سیطره باعث شده تا انسان از تجربه معانی گوناگون بیبهره شود و نتواند به معانی اصلی آن تجربهها دسترسی پیدا کند و در برابر آنها موضع مقتضی را اتخاذ نماید.مثال او جالب است، جنگ خلیج فارس! او این جنگ را با تجارب کسانی مقایسه میکند که زمانی پیش از این، جنگ را با تمام وجود خود تجربه میکردند. جنگ برای آنها یک خبر، تصویر و... نبود، بلکه جزء زندگی آنها بود، با آن زندگی میکردند و در بطن آن به حیات خویش ادامه میدادند. این امر، نشانگر این مهم است که رسانهها جهانِ زیستها را محدود میکنند. در سایه همین محدود شدن است که واژهها معنای واقعی خود را از دست میدهند. تصویرها گویا نیستند و همچون شبحی دروغین و واقعهای پوشالی برای مخاطبان آگاه جلوه مینمایند. اساساً کسانی که این تصاویر را میپذیرند و واقعیت میپندارند، خود را در چنبره شرطهایی میاندازند که غولهای رسانهای القا میکنند.[۱۳]
وانمودگی معنا یکی از وجوه مختلفی است که انسان عصر پست مدرن نسبت به آن اشعار دارد و در سایه همین آگاهی است که نمیتواند به انگارههای کهنه مدرنیستی اذعان کند، چون این وانمودگی را نتیجه گسترش بیش از اندازه انگارههای مدرنیستی میداند. [۱۴]
در سایه گسترش چنین جنبش فرهنگی، جنبشی دیگر نیز به همراه آن، در فضای ایجاد شده از سوی انگارههای پست مدرنیستی رخ نمود که به «پساساختگرایی» معروف و نامبردار شد. پسا ساختگرایان هم، از انگارههای پسامدرنیستی بهره بردند و به طرح آراء و اندیشههایی پرداختند که در زیر مجموعه پسامدرنیسم معنا مییابند و گویی قسمتی از آن هستند.
متفکّران صاحب نامی چون فوکو دریدا (J.Derrida ،۱۹۳۰م) نویسنده کتابهایی چون: درباره گراماتولوژی، نوشتار و دیگر بودگی، گفتار و پدیدار نیز جزو این گروه ذکر شدهاند. به طور کلی، پساساختگرایان منکر وجود معنی نهایی برای متن و واژههای متن هستند. آنها معتقدند یک واژه در بستر و چارچوبی خاص، معنا و مفهوم دیگری مییابد، به عبارت دیگر، معنا در درون واژه نیست، بلکه در بیرون واژه و در جایی دیگر است و در نیتجه این درجای دیگر بودن متن معنای آن را با تکثر پیوند میزند.[۱۵] و در نهایت، به گسترش معنا در افقهای گوناگون منجر میشود. به اعتباری میتوان گفت: معنا در همه جا حضور دارد، در ذهن مخاطب، در جهانی که ذهن مخاطب در آن شکل گرفته، در ذهن نویسنده و افق او، در افق واژه، و افقی که در آن خوانده میشود و... بدین سان، معنا در بوته تعلیق قرار میگیرد که ریشه در همان عدم قطعیت هستی شناختیای دارد که پیش از این بدان اشاره شد.
در مجموع، میتوان گفت که اساس این بینش، نقد کلیت گرایی و حفظ تفاوتها و تمایزها است. آموزههای پست مدرنیسم به این سبب طرح ریزی شدند که اندیشههای حاکم بر مدرنیسم و وعدههای تحقق نیافته دوران روشنگری را نقد کنند.[۱۶]
انگارههای مدرنیستی، آن گونه که هابرماس اذعان میکند در سه ساحت مختلف ظهور مییابند که مستقل از همدیگر هستند:
۱) ساحت اخلاق و عمل،
۲) ساحت علم و معرفت،
۳) ساحت هنر[۱۷]. این استقلال، منجر به جدا شدن آنها از عرصه جامعه شد، ولی در دوران پسا مدرن، بار دیگر توجه متفکران به این جلب شد که باید این دیوار برداشته شود تا بتوان تجارب گوناگون را برای مردم قابل فهم ساخت و آنها را تربیت نمود تا بتوانند این حوزهها را تجربه کنند و در درک آنها گنگ و نابلد نباشند[۱۸]. از همین جاست که توجه به حیات مردم عادی و نیاز و دغدغههایشان از عناصر اصلی هنر پست مدرن به شمار میرود.
در نهایت باید گفت: که پست مدرنیسم در پی طرح پرسش است[۱۹] تا ارائه راه حل و جواب؛ و این پرسش زمانی طرح شد که ناگهان انسان از خواب مدرنیته بیدار و متوجه خطرهای بیشماری شد که در اطراف او در کمین نشسته بودند، خطرهایی چون: بحران محیط زیست، سلاحهای هستهای، تضییع حقوق بشر، تحدید و تهدید فضای خصوصی و هزاران مشکل دیگر. در پی این آگاهی و طرح سؤال بود که جهان او شکلی دیگر به خود گرفت و دوره گذار از مدرنیته آغاز شد.[۲۰]
کاربرد تازه این اصطلاح (پست) از هنر معماری برخاسته است و به ایده گسست از «شکل پیوسته و ارگانیک» یعنی جدایی از «وحدت مفروض ارگانیک یک طرح و واقعیت فضایی» باز میگردد در این مورد پسا مدرن آشکارا به معنای نپذیرفتن تداوم مدرنیسم به کار رفته است.
ریشه تمامی تحولات مدرنیستی، دو مفهوم اساسی بود:
۱) تکیه بر منطق عقلی و خرد انسانی
۲) بیرون راندن عناصر سنتی و اساطیر از قلمرو معرفت.
ساحتهای گوناگون حیات بشری از «نظام زبانی» خاص خود بهره میبرند که قواعد نشانه شناختی خاصی را هم ناشی میشود.
لیوتار برای انتقاد از مدرنیته و قطعیت انگارههای آن، طرحی خاص را اجرا میکند. او تاریخ معرفت را به عنوان منازعهای میان علم و روایت تلقی مینماید و پنج لحاظ را برای تمایز این دو مطرح میکند.
رسانهها و فنّاوری رسانهای، با گسترش روزافزون و سیطره خود باعث تقلیل و مواجهه کمتر با معنا میشوند. این سیطره باعث شده تا انسان از تجربه معانی گوناگون بیبهره شود و نتواند به معانی اصلی آن تجربهها دسترسی پیدا کند و در برابر آنها موضع مقتضی را اتخاذ نماید.
پساساختگرایان منکر وجود معنی نهایی برای متن و واژههای متن هستند. آنها معتقدند یک واژه در بستر و چارچوبی خاص معنا و مفهوم دیگری مییابد.
نویسنده: مصطفی مرشدلو
پی نوشتها
[۱] . بابک احمدی، مدرنیته و اندیشه انتقادی، (تهران: مرکز، ۱۳۷۳)، ص ۲۵۷ .منظور از این وحدت مفروض، ساده ساختن بیش از حد بنا تا حد بنایی بدون تزیین و ساده، اما دارای کارکرد بیشتر است، اما در معماری پسامدرن بر خلاف معماری مدرن، توجه به تزیین و زیباسازی بنا، بار دیگر مطرح شد و عناصر التقاطی داخل معماری شدند.
[۲] . بابک احمدی، خاطرات ظلمت، (تهران: مرکز، ۱۳۷۶)، ص ۲۳۶ .
[۳] . فردریش نیچه، چنین گفت زرتشت، ترجمه: داریوش آشوری، (تهران: آگاه، ۱۳۷۲)، ص ۷ . به این طریق او جهانی را پیشگویی میکند که ارزشهای متعالی و مذهبیای برای او وجود ندارد و این تنها خود اوست که ارزشهای خود را برمینهد و برای جهان خرد ارزشهای نو میسازد.
[۴] . این طرز نگرش فوکو (تبارشناسی) را در آثار دورة دوم کار فکری او که با مراقبت و تنبیه آغاز شد، میتوان سراغ گرفت. فوکو در این دوران از فعالیتش، به نسبت دانایی و سامانههای آن با نهاد قدرت میپردازد.
[۵] . محمد ضمیران، هنر زیبایی، (تهران: کانون، ۱۳۷۷)، ص ۳۸۸ .
[۶] . محمد ضمیران، همان، ص ۴۰۳؛ ریشههای لیبرالیسم موضوعه در غرب را به راحتی میتوان در همین قسم قرائات از عقل مواجه آن با جهان باز یافت.
[۷] . عقلانی کردن جهان و اسطوره زدایی تعابیری هستند که ماکس وبر برای اولین بار آنها را وارد چرخه گفتمان مدرنیستی کرد.
[۸] . جامعه فرانسه نمونه بارز این طرز نگاه به مذهب است، در قانون اساسی فرانسه مطرح شده که نظام سیاسی جدا از مذهب است. یعنی تفکیک کامل بین نهاد دین و دولت .
[۹] . محمد ضمیران، پیشین، ص ۴۰۱ .
[۱۰] . لودویگ ویتگنشتاین، ویلیام دانالدهادسون، مصطفی ملکیان، ج اول، (تهران: گروس، ۱۳۷۸)، ص ۹۵ .
[۱۱] . رابرت هولاب یورگن هابرماس، نقد در حوزه عمومی، حسین بشریه، (تهران: نشر نی، چ دوم)، ص ۱۹۴.
[۱۲] . همان، ص ۱۹۷.
[۱۳] . بابک احمدی، حقیقت و زیبایی، جلد اول، (تهران : نشر مرکز، ۱۳۷۴)، ص ۴۶۵.
[۱۴] . نکته قابل ملاحظه دیگری که در سایه این بر نهاد بودریار اشاعه یافت به سخره گرفتن آرمانهای مدرنیستی توسط رسانههای جمعی مختلفی از قبیل سینما و تئاتر و هنرهای تجسمی میباشد.
[۱۵] . تری ایگلتون، درآمدی بر نظریه ادبی، عباس مخبر، (تهران: مرکز، ۱۳۶۸)، ص ۱۷۵.
[۱۶] . محمد ضمیران، پیشین، ص ۴۰۰.
[۱۷] . همان، ص ۱۸۳.
[۱۸] . یورگن هابرماس، پیشین، ص ۱۸۵
[۱۹] . محمد ضمیران، همان، ص۴۱۳.
[۲۰] . رویکردهایی که تحت عنوان پاپ ارت و دیگر شیوههای هنری طرح میشوند را میتوان نمونههایی از هنر پست مدرن دانست.
پی نوشتها
[۱] . بابک احمدی، مدرنیته و اندیشه انتقادی، (تهران: مرکز، ۱۳۷۳)، ص ۲۵۷ .منظور از این وحدت مفروض، ساده ساختن بیش از حد بنا تا حد بنایی بدون تزیین و ساده، اما دارای کارکرد بیشتر است، اما در معماری پسامدرن بر خلاف معماری مدرن، توجه به تزیین و زیباسازی بنا، بار دیگر مطرح شد و عناصر التقاطی داخل معماری شدند.
[۲] . بابک احمدی، خاطرات ظلمت، (تهران: مرکز، ۱۳۷۶)، ص ۲۳۶ .
[۳] . فردریش نیچه، چنین گفت زرتشت، ترجمه: داریوش آشوری، (تهران: آگاه، ۱۳۷۲)، ص ۷ . به این طریق او جهانی را پیشگویی میکند که ارزشهای متعالی و مذهبیای برای او وجود ندارد و این تنها خود اوست که ارزشهای خود را برمینهد و برای جهان خرد ارزشهای نو میسازد.
[۴] . این طرز نگرش فوکو (تبارشناسی) را در آثار دورة دوم کار فکری او که با مراقبت و تنبیه آغاز شد، میتوان سراغ گرفت. فوکو در این دوران از فعالیتش، به نسبت دانایی و سامانههای آن با نهاد قدرت میپردازد.
[۵] . محمد ضمیران، هنر زیبایی، (تهران: کانون، ۱۳۷۷)، ص ۳۸۸ .
[۶] . محمد ضمیران، همان، ص ۴۰۳؛ ریشههای لیبرالیسم موضوعه در غرب را به راحتی میتوان در همین قسم قرائات از عقل مواجه آن با جهان باز یافت.
[۷] . عقلانی کردن جهان و اسطوره زدایی تعابیری هستند که ماکس وبر برای اولین بار آنها را وارد چرخه گفتمان مدرنیستی کرد.
[۸] . جامعه فرانسه نمونه بارز این طرز نگاه به مذهب است، در قانون اساسی فرانسه مطرح شده که نظام سیاسی جدا از مذهب است. یعنی تفکیک کامل بین نهاد دین و دولت .
[۹] . محمد ضمیران، پیشین، ص ۴۰۱ .
[۱۰] . لودویگ ویتگنشتاین، ویلیام دانالدهادسون، مصطفی ملکیان، ج اول، (تهران: گروس، ۱۳۷۸)، ص ۹۵ .
[۱۱] . رابرت هولاب یورگن هابرماس، نقد در حوزه عمومی، حسین بشریه، (تهران: نشر نی، چ دوم)، ص ۱۹۴.
[۱۲] . همان، ص ۱۹۷.
[۱۳] . بابک احمدی، حقیقت و زیبایی، جلد اول، (تهران : نشر مرکز، ۱۳۷۴)، ص ۴۶۵.
[۱۴] . نکته قابل ملاحظه دیگری که در سایه این بر نهاد بودریار اشاعه یافت به سخره گرفتن آرمانهای مدرنیستی توسط رسانههای جمعی مختلفی از قبیل سینما و تئاتر و هنرهای تجسمی میباشد.
[۱۵] . تری ایگلتون، درآمدی بر نظریه ادبی، عباس مخبر، (تهران: مرکز، ۱۳۶۸)، ص ۱۷۵.
[۱۶] . محمد ضمیران، پیشین، ص ۴۰۰.
[۱۷] . همان، ص ۱۸۳.
[۱۸] . یورگن هابرماس، پیشین، ص ۱۸۵
[۱۹] . محمد ضمیران، همان، ص۴۱۳.
[۲۰] . رویکردهایی که تحت عنوان پاپ ارت و دیگر شیوههای هنری طرح میشوند را میتوان نمونههایی از هنر پست مدرن دانست.
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست