چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
متحد ماندن با نگاه شبکهای
من به مشتریان نیاز دارم، مشتریان هم به من. من به عرضهكنندگان و تولیدكنندگان نیاز دارم، آنها هم به من. من به بازار نیاز دارم و به رقبا و آنها هم متقابلا به من نیاز دارند. من به یك تیم خوب احتیاج دارم و تیم هم به من احتیاج دارد. آیا واقعا این نگاه یك تلقی درست است؟
●راههای تازه را دریاب
آیا واقعا صنعت چاپ در كوچهای بنبست گیر افتاده است؟ آیا دیگر هیچ راهحل چندجانبهای وجود ندارد؟ واقعا چه میشود كرد؟ اولین نكته این است كه همه باید از راههای همیشگی دست بشویند و این بزرگترین مانع در مسیر ایجاد تغییرات است و در عین حال عبور از این مرحله پیششرط رسیدن به هر نوع هدفی است.
همگان باید این نكته را بپذیرند كه به تغییراتی كه برای خودشان و دیگران مفید است، شكل بدهند. اجازه بدهید این نكته را صریحتر مطرح كنیم كه آنچه تاكنون تحت عنوان راهحلها یا اصلاحات برای صنعت چاپ مطرح شده است، چیزی جز جراحی پلاستیك جزئی نبوده است. مثلا همه دارند این روزها درباره شبكهها حرف میزنند و شبكه ورد زبان همه شده است.
اما واقعا چه كسی یا چه كسانی درگیر شبكه میشوند. هر كه در گیر چنین فرایندی میشود، این توقع را دارد كه دیگران همه تلاشهایشان را برای حل مشكل به كار بندند و در عین حال خودشان هم تغییر كنند، اما پرسش این است كه آیا آنها واقعا خودشان تغییر میكنند؟
به نظر میرسد كه افراد گرد هم میآیند و از ایدههای تازهای هم حرف میزنند، اما جلسه یا جلسات كه تمام میشود و به سر كارهایشان بازمیگردند، از همان راهها و روشهای قبلی استفاده میكنند. هیچ زمانی برای آزمایش نیست. ریسكها بسیار بالاست و از خلاقیت، شجاعت و انرژی اثری به چشم نمیخورد. واقعیت این است كه دلیران و شجاعان در پایان روز برنده میشوند، بخت همیشه یار شجاعان است و آنكه آخر میخندد... پس چه باید كرد؟
●گسترش ارزیابی از خودتان
صنعت چاپ و دستاندركارانش نیاز به حسی تازه از ارزیابی دارند و باید به چنین حسی دست یابند.هنوز بسیاری از عرصههای تعاملات روزانه از نوعی <دوجانبهگرایی> بین مشتری و عرضهكننده تبعیت میكند و بسیاری از محصولات عالی چاپی برای خریداران، برای بازار و برای مشتریان تولید میشود.
جهان بدون چاپ، جهانی كسلكننده و بیروح خواهد بود و هر نوع ارتباطات و خرید و فروش هم در همین چنبره گرفتار خواهد شد. صنعت چاپ چنین امری را متحقق میسازد، چرا كه چنین كاری از عهده نیروهای كیفی و تكنولوژی پیشرفته برمیآید.
چنین امری باید با اعتماد به نفس همراه شود. آیا این چنین است؟ یا اینكه كماكان متواضع ماندهایم و شكسته نفسی میكنیم؟ اعتماد به نفس پیششرط تمایل برای ایجاد تغییر و دگرگونی است، اعتماد به نفس همان قابلیت تغییر است. اما نیروهایی كه تغییرات را به صورت هماهنگ به پیش ببرند، كجا هستند؟ همه غرولند میكنند و هیچكس دست به اقدام نمیزند.
به تغییر نگرش احتیاج داریم. چاپخانهداران و سازندگان ماشینآلات باید بودجههایشان را یك كاسه كنند. باید كمك كرد تا صنعت تصویر تازهتری كسب كند؛ تصویری كه لیاقت آن را دارد. پرینت سیتی توانست یك پیششرط را از جنبه سازمانی برای سازندگان ماشینآلات ایجاد كند و از طرف دیگر EWA(اتحادیه اروپایی افست رول) هم جایگاه مشابهی را در میان جامعه افست رول كسب كرد.
اكنون این شبكهها باید با هم ادغام شوند. هر گاه تصمیمات مورد بازنگری قرار گیرند، خود به خود زمینههایی را برایاتخاذ تصمیمات تازه فراهم میآورند. معرفی تغییر و اصرار بر ایجاد تغییرات یك وظیفه مدیریتی است.
●توانایی و ارتباطات
خریداران چاپ به راهنمایی شدن و به كسب اطلاعات نیاز دارند. خریداران چاپ به این جمله باور دارند: <شما باید یك قدم از ما جلوتر باشید.>
اما در عین حال پیدا كردن یك فروشنده قابل و ماهر كماكان دشوار است. تردیدی نیست كه همه چاپكاران برای یافتن چنین گمشدهای تلاش میكنند، اما یافتن آن دشوار است.
آنچه مورد نیاز است، دانش و راههای تازه ارتباط با مشتریان است. این دانش به طور انحصاری نمیتواند در اختیار یك نفر باشد.
تیم فروش یك چاپخانه در كنار تیم سازندگان ماشینآلات میتوانند خریداران چاپ را راهنمایی كنند و آنها را متقاعد سازند.
این امر باید به یك رویه تبدیل شود كه سازندگان ماشینهای چاپ، تولیدكنندگان مركب و سازندگان كاغذ و لفاف در كنار یكدیگر با خریداران چاپ دور یك میز بنشینند و چنین تیمی از كارشناسان است كه میتواند كار راهنمایی و متقاعدسازی را به پیش ببرد.
برداشتن چنین گام مترقیانهای به پیشزمینههایی نیاز دارد. اكثر تولیدكنندگان صرفا با تكان دادن سرشان موافقت خود را با یك قرارداد اعلام میكنند. اما پرسش این است كه نگرش آنها واقعا درست است؟
فروشندگان قدیمی در ظاهر، پیشنهادها و ایدههای تازه را میپذیرند، اما همین كه در محل كارشان مستقر میشوند، همان شیوههای سنتی و قدیمی خودشان را به كار میگیرند.موضوع مهم اینجاست كه برای پیشروی در كار شبكهای، باید دسته جمعی پیش رفت.
●رهبری ناسازشكارانه
تعقیب چنین روندی نیاز به یك رهبری ناسازشكارانه دارد. رئیس شركت باید با تیم خودش در چنین مسیری كار كند. اما این واژه <كار> در این جا چه معنایی دارد؟
پاسخ دادن به این پرسش بسیار ساده است. كارها باید محك بخورند، نحوه پیشروی آنها زیر نظر باشد، تجارب گردآوری شود و سپس مورد جمعبندی قرار بگیرد. به تیم دلسرد باید امید و انگیزه بخشید و نگرشی تازه ایجاد كرد.
مرددان و شكاكان ابدی را باید خاموش كرد. تصمیمسازان باید تیم را به جلو ببرند و آنها را برای تغییرات، چالشهای تازه و اصلاحات آماده كنند. تیم فقط در تیم فروش خلاصه نمیشود، بلكه شامل دیگران هم میشود: چاپكاران، تولیدكنندگان و خریداران چاپ. تیم همان شبكه است، اینجا اتفاقا همان نقطهای است كه عدهای خواهند گفت: <یك لحظه صبر كنید، همه بهترینها را میخواهند، بهترین كیفیت و بهترین شرایط را.> خب، این حرفها همه درست هستند. ما هم همین را میگوییم.
●هماهنگكننده شبكه میخواهیم
هر تیمی یك رهبر میخواهد. این امر بدیهی است كه هیچ تیمی نمیتواند در نهایت بدون كاپیتان یا مربی به پیروزی برسد. پس باید یك هماهنگكننده برای شبكه داشت تا محصولات چاپی بتوانند به نفع خریداران چاپی به پیروزی برسند. پرسش این است كه چه كسی این شجاعت را دارد تا گام اول را بردارد؟
●شبكه در عمل
شبكه را میتوان به این صورت در نظر گرفت.گروههای ذینفع چاپ (مثلا اتحادیه اروپایی افست رول) كه استراتژیهای مشترك بازاریابی را شكل دهند و گروههایی را با مشاركت تولیدكنندگان تشكیل دهند (مثل پرینت سیتی)
●انتشارات و اهداف مشترك
- اطلاعات برای خریداران چاپی و ارتباطات با خریداران چاپ
- تقویت موضع صنعت چاپ
- ایجاد گروههای لابی مشترك برای صنعت چاپ
- ایجاد شبكه برای گسترش صنعت چاپ
- نشستهای تخصصی و برپایی كارگاههای آموزشی برای چاپكاران و تولیدكنندگان
- بازاریابی مشترك برای صنعت چاپ
- گروههای مشترك پژوهش و توسعه برای چاپخانهها و تولیدكنندگان
●برنامه تجاری PlanBusiness
اما در پایان بد نیست به یك طرح تجاری ۱۰ مادهای هم اشاره كنیم كه میتواند به كار بهینهسازی فعالیتها بیاید.
۱- تعریف موضع شركت و استنتاج یك طرح تجاری از آن
۲- ارتقای گزینشی حوزههای مختلف فروش بر حسب نیازهای شركت
- بهبود سرویسهای مشاوره در عرصههای روشهای تولید، مواد اولیه و روندها
- ارتقای هوش عاطفی
- ارتقای توان تجاری
۳- گسترش تیم فروش داخلی
- سمتگیری روند
- گسترش مهارتها و صلاحیتهای فنی پرسنل - تقویت تعامل و تبادل متقابل اطلاعات با تولیدكنندگان
- تقویت تعامل بین تیم فروش داخلی و تیم تولید
- گسترش راهحلها برای بازار و مشتری به جای سادهسازیهایی چون صدور فاكتور
۴- گروه هدف را سرسختانه در نظر بگیرید.
- تمایز دقیق بین خدمات و ارزش افزوده
- ارتباطات در بازارهای خاص
۵- توسعه اتوماسیون و بهینهسازی فرایند در چارچوب پروژه
۶- تعریف تغییرات رشد و راههای تقویت موضع شركت در بازار
- تحلیل فرصتها- مخاطرات
- تحلیل قدرتها- ضعفها
۷- ارزیابی گزینشی ارقام شاخصهای تجاری و پیامدهای آنها
- ملاكسازی و معیارسازی
۸- استفاده از دادههای مربوط به تولیدات به مثابه یك ابزار مدیریتی
۹- توسعه مفهوم نگهداری نظاممند به همراه سازندگان
- كنترل هزینهها و نظارت بر عمر تجهیزات
۱۰- افزایش و كنترل سرمایهگذاری در زمینه آموزش
منبع : مجله صنعت چاپ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست