شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

بیماری های دل


بیماری های دل
فرض کنید کریمی شما را به میهمانی دعوت کرده و سفره ای گسترده، حاوی انواع خوردنی ها و آشامیدنی های تازه و گوارا، اما شما به علت سرماخوردگی شدید، عفونت گلو و یا حتی یک دندان درد ساده از تمام و یا اکثر این پذیرایی بی بهره مانده و هیچ نخوردید مگر اندوه و حسرت و البته هیچ کس مقصر نیست جز خود شما. حال کدام سفره گسترده تر از نعمات الهی و چه کسی میهمان نوازتر از خداوند متعال و کدام بیماری بدتر از بیماری دل . پس به سراغ کتاب خدا رفته تا پس از شناخت نکات منفی و مثبت دل، با تقویت نقاط قوت و از آن مهمتر زدودن گرد و زنگار انواع بیماری از دل، محل درک فیض الهی و آئینه تجلی فضایل اخلاقی را پاک پاک کنیم.
در ابتدا با توجه به آیات قرآن کریم حالت های منفی دل را بیان کرده و با کمک تفاسیر و روایات معصومین (علیهم السلام) به شرح مختصر آن می پردازیم.
۱) شک و تردید:
«زیرا منافقان و آنهایی که در دلشان بیماری است می گفتند خدا و پیامبرش وعده ای جز فریب به ما نداده اند.»(۱) در جریان جنگ خندق عده ای از منافقان به قصد ایجاد رعب و وحشت به تبلیغ قدرت و عظمت سپاه دشمن پرداختند.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از قول خداوند متعال مؤمنان را دلداری داده و وعده نصرت الهی را یادآوری نمودند. ولی کسانی که خداوند آنان را «الذین فی قلوبهم مرض» خوانده است، به خاطر شک و تردیدی که در دل داشته اند وعده خدا و پیامبر او را دروغ و فریب پنداشته و به کمک منافقان در جهت تضعیف روحیه مؤمنان کوشیدند.(۲) آری خداوند متعال شک و تردید نسبت به وعده های الهی را از امراض قلب انسان دانسته و آن را نکوهش کرده است و همچنین در آیه دیگر(۳) عامل اصلی شک و تردید را روحیه لجاجت و سوءظن معرفی کرده و استمرار و باقی ماندن در شک را بدتر از شک و تردید قلمداد کرده است.(۴)
۲) کینه و کدورت:
«ای پروردگار ما، ما و برادران ما را که پیش از ما ایمان آورده اند بیامرز و کینه کسانی که ایمان آورده اند را در دل ما جای نده.»(۵) این که مؤمنان در بهشت و در کنار نعمت هایی همچون باغ، چشمه، آب روان، امنیت و سلامت، دل های بدون کینه و کدورت را از پروردگار مهربان شان طلب می کنند(۶) نشان از زشتی و پلیدی دلی است که همراه با کینه و کدورت باشد که جای چنین دلی در بهشت و در سینه های مؤمنان نیست.
۳) نفاق و دورویی:
«تو یکدل می پنداریشان و حال آن که دل هایشان از هم جداست. چرا که مردمی بی خردند» (۷) هر چند منافقان در ظاهر متحدند ولی دل هایشان متفرق و پراکنده است و علت آن پراکندگی هم این است که مردمی فاقد تعقلند(۸) پس می توانیم به کمک تفکر و تعقل هم نفاق و دورویی را از دل خودمان و هم پراکندگی و چنددستگی را از میان دل های مسلمانان محو کنیم.
۴) زنگار گناه:
«همانا به سبب کارهایی که کرده بودند زنگار گناه بر دل هایشان مسلط شده است.» (۹) در کتب تفسیری و در میان ویژگی های قلب مریض و همچنین مشخصات قلوب کافران ، اشاره به انسان هایی شده است که غبار و زنگار گناه بر دل های آنان نشسته و آنان را از خدا دور ساخته است. (۱۰) رسول گرامی اسلام (ص) در این باره می فرمایند:
« هرگاه فردی مرتکب گناهی گردد، نقطه سیاهی در قلب او پدیدار می شود، اگر توبه کند، آن سیاهی پاک می شود وگرنه در قلبش توسعه خواهد یافت. (۱۱)
۵) کژی و انحراف از حق:
«اما آنها که در دلشان میل به باطل است به سبب فتنه جویی و نیل به تأویل، از متشابهات پیروی می کنند.» (۱۲) به بیان این آیه شریفه دل های مریض دنبال فتنه و دست آویزی می گردند تا به خواسته درونی خود که میل و کژی از حق و حقیقت است جامه عمل پوشند.(۱۳) این بیماردلان از میان تمام حقایق ناب قرآنی، فقط به مثال ها و تعبیرات کنایی قرآن اشاره کرده و آن را مطابق میل خود تفسیر می کنند.
۶) بدخلقی و بی مهری:
«اگر تندخو و سخت دل می بودی، از گرد تو پراکنده می شدند.» (۱۴) این آیه در شأن نبی مکرم اسلام (ص) نازل شده و مهربانی ، نرم دلی و اخلاق خوش و سرشار ازمهر و عطوفت ایشان را موجب جذب مردم به اسلام و از الطاف الهی به آن حضرت دانسته (۱۵) و بدخلقی و رفتار بی مهر و عطوفت را جزو نقاط ضعف قلب انسان به شمار آورده است.
۷) غفلت:
«... و از آن کسی که قلبش را از یاد خود غافل ساخته ایم و از هوس خود پیروی کرده و [اساس ] کارش بر زیاده روی است ، اطاعت مکن.» (۱۶) وقتی دلی از یاد خدا، یادمرگ و از حساب و کتاب قیامت غافل شد، به پیروی از هوا و هوس پرداخته و به جای عقل و دل، شیطان بر قلب مریض او حکم می راند. به چند توصیه از امامان معصوم (ع) برای مبارزه با بیماری غفلت توجه کنید: یادمرگ ، کسب آمادگی برای سفر آخرت، استمرار یاد خدا، مراقبت به نمازهای واجب و ادای آنها در اول وقت و رسیدگی به حساب نفس. (۱۷)
۸) قساوت قلب (سنگدلی):
«پس وای بر سنگدلانی که یاد خدا در دلهایشان راه ندارد. آنان در گمراهی آشکار هستند.» (۱۸) امام باقر (علیه السلام) بالاترین کیفر بندگان را سنگدلی دانسته اند(۱۹) و به عقیده مفسران، قساوت قلب مانع تابش نور الهی بر دل انسان است. (۲۰)
۹) ترک وظیفه:
«و کسانی که ایمان آورده اند می گویند: چرا سوره ای [درباره جهاد] نازل نمی شود؟ اما چون سوره ای صریح نازل شد و در آن نام کارزار آمد می بینی آنان که در دل هایشان مرضی هست، مانند کسی که به حال بیهوشی مرگ افتاده به تو می نگرند.» (۲۱) علامه طباطبایی (ره) این آیه را در وصف مؤمنان می داند که از عمل به وظیفه قتال و جهاد سرباز می زنند. (۲۲)
۱۰) اشتغال به لهو و هوس بازی:
«هیچ اندرز تازه ای از سوی پروردگارشان برایشان نیامد مگر این که آن را شنیدند و سرگرم بازیچه بودند. دلهایشان به لهو خو گرفته است...» (۲۳) این آیات که در ابتدای سوره انبیاء آمده است، وصف انسان های غافلی است که روز به روز به مرگ و حساب و کتاب نزدیک تر می شوند ولی خود را آماده و مهیا نمی سازند و به علت سرگرم شدن به بازیچه های دنیا و مرض دلمشغولی به سرگرمی های دنیایی مورد توبیخ خداوند متعال قرار گرفته اند. ایشان از یاد خدا غافل بوده و آیات الهی را به بازی گرفته اند. (۲۴)
۱۱) کتمان حق:
«... و شهادت را کتمان نکنید و هرکه آن را کتمان کند قلبش گناهکار است و خدا ازکاری که می کنید آگاه است.» (۲۵) خداوند متعال با تأکید بر این که هیچ عملی از اعمال بندگان از دید او مخفی نمی ماند کتمان شهادت را از گناهان قلب دانسته است.
۱۲) عدم پذیرش معارف الهی:
«و چون قرآن بخوانی میان تو و کسانی که به آخرت ایمان ندارند پرده ای پوشیده قرار می دهیم و بر دلهاشان پوشش ها می نهیم تا آن را نفهمند...» (۲۶) به عقیده برخی مفسران روح بسته و دل مرده معارف ناب قرآن را نمی پذیرند. (۲۷)
۱۳) نفرت از یاد خدا:
«و چون خدا به تنهایی یاد شود، دلهای کسانی که به آخرت ایمان ندارند منزجر می گردد و چون کسانی غیر از او یاد شوند به ناگاه آنان شادمانی می کنند.» (۲۸) هرچند در قرآن کریم بیش از هزاربار ازتوحید و خدای یگانه یاد شده است ولی متأسفانه بیماردلانی بودند که از شنیدن آیات توحید و بهره گیری از آنها محروم و ناراحت بودند، اما از شنیدن سخنان ناحق و شرک آمیز و از یاوه سرایی خرسند و شاد می شدند(۲۹) و البته امروزه و در عصر ارتباطات و با پیشرفت های چشمگیر علم و تکنولوژی و حتی در میان به ظاهر مسلمانان و مؤمنان نیز افرادی هستند که هرگاه بحث از حق و حقیقت و توحید می شود، منزجر و متنفر می شوند ولی هنگامی که سخن از شرق و غرب و جدایی دین از عرصه زندگی بشر به گوششان برسد شادمان می گردند.
● نتیجه:
این که اگر دل و جان از جسم و جسد مهمتر است - که هست - و اگر دل نیز مانند جسم به ضعف و بیماری مبتلا می شود - که می شود- و اگر درمان آن واجب است - که هست- پس به سراغ داناترین و مهربان ترین طبیب رفته و علاوه بر گرفتن نسخه - آنچنان که بیان شد- او را به برکت ماه رمضانش قسمش می دهیم که خودش کمک کرده و توفیقمان دهد تا به مبارزه با بیماری های دلمان قیام کرده و آن را لایق درک فیض حضور نور کنیم.
پی نوشت:
۱- احزاب (۳۳) آیه ۱۲
۲- تفسیر روضهٔ الجنان ، ج،۱۵ ص ۳۵۲ و ۳۷۳
۳- توبه (۹) آیه ۴۵
۴- تفسیر نور، ج،۵ ص۷۱
۵- حشر (۵۹) آیه ۱۰
۶- ترجمه تفسیر مجمع البیان . ج،۲۴ ص۳۳۱
۷- حشر (۵۹) آیه ۱۴
۸- ترجمه تفسیر المیزان. ج،۱۹ ص۳۶۷
۹- مطففین (۸۳) آیه ۱۴
۱۰- تفسیر نور. ج۱. ص۵۰
۱۱- مبانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث، رضا فرهادیان، ص۷۱
۱۲- آل عمران (۳) آیه ۷
۱۳- روضهٔ الجنان، ج،۴ ص۱۷۹
۱۴- آل عمران (۳) ۱۷۹
۱۵- تفسیر مجمع البیان. ج،۴ ص۳۱۴
۱۶- کهف (۱۸) آیه ۲۸
۱۷- مبانی تعلیم و تربیت اسلامی، ص۷۶
۱۸- زمر (۳۹) آیه ۲۲
۱۹- بحار الانوار، ج،۷۸ ص۱۶۴
۲۰- تفسیر نور. ج،۱۰ ص۱۶۰
۲۱- محمد (۴۷) آیه ۲۰
۲۲- ترجمه تفسیر المیزان، ج،۱۸ ص۳۶۱
۲۳- انبیاء (۲۱) آیه ۲و۳
۲۴- تفسیر نور، ج،۷ ص۴۲۵
۲۵- بقره (۲) آیه ۲۸۳
۲۶- اسراء (۱۷) آیه ۴۵ و ۴۶
۲۷- تفسیر نور، ج،۷ ص۷
۲۸- زمر (۳۹) آیه ۴۵
۲۹ - تفسیر نور، ج۷. ص۷۰
عبدالرضا حدادیان
منبع : روزنامه ایران