جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا
بایستههای حل مسایل و مشکلات زنان
از سالهای آغازین دههی ۷۰ به این سو، کشور ما شاهد رشد و گسترش مباحث زنان و توجه بیشتر جامعه به مسایل و مشکلات این نیمهی دیگر اجتماع بوده است. در این سالها اقدامات فراوانی نیز در هدف احقاق حقوق زنان و حل مسایل و مشکلات آنان صورت گرفته که از جملهی آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: تاسیس نهادها، مراکز و دستگاههای مختلف دولتی; نظیر شورای فرهنگی و اجتماعی زنان، دفتر امور مشارکت زنان ریاست جمهوری، دفاتر امور زنان وزارتخانهها، کمیسیونهای امور بانوان استانداریها; ایجاد دهها سازمان، جمعیت و گروه غیر دولتی زنان; تدوین دهها لایحه و طرح مصوب و غیر مصوب در زمینهی مسایل و مشکلات زنان; برگزاری دهها همایش، کنگره و نشست تخصصی با موضوع زن; انتشار دهها جلد کتاب در زمینهی حقوق و شخصیت زن و بالاخره انتشار مجلات و روزنامههای متعدد ویژهی مباحث زنان.
اما در این میان همواره این پرسش مطرح بوده که این اقدامات تا چه حد با واقعیتهای موجود در جامعهی ما هماهنگ بوده و تا چه میزان توانسته است از بار مسایل و مشکلات زنان بکاهد؟ بدیهی است که سنجش میزان موفقیت و یا عدم موفقیت اقدامات انجام گرفته در دههی گذشته و تعیین سطح انطباق آنها با واقعیتهای جامعهی ما در یک مقاله امکانپذیر نیست و مجالی گستردهتر میطلبد، از این رو در این مقاله تنها به بازشناسی نکاتی میپردازیم که در اصلاح وضعیت زنان و حل مسایل و مشکلات آنها باید مورد توجه قرار گیرد.
۱) همه جانبه نگری در مسایل زنان
حکایت معروف «اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل» (۱) که مولانا آن را به زیبایی به تصویر کشیده، حکایت وضع و حال مطالعات اجتماعی در جامعهی ما است. هر یک از کارشناسان علوم اجتماعی در رشتههای مختلف جامعهشناسی، حقوق، اقتصاد و... صرفا با توجه به حوزهی کارشناسی خود، به تحلیل و تبیین پدیدههای مختلف اجتماعی میپردازند و از ابعاد دیگر آن پدیده در حوزههای دیگر، غفلت میورزند. مسالهی زنان نیز از این قاعدهی کلی مستثنا نیست. تاکنون در جامعهی ما کمتر اتفاق افتاده است که به هنگام تصمیمگیری و برنامهریزی برای تشخیص و چارهجویی مشکلات و مسایل زنان، گروهی از کارشناسان زبده و کارآمد در حوزههای مختلف علوم دینی، علوم اجتماعی، علوم تربیتی، علوم اقتصادی و... گرد هم آیند و به تبادل نظر بپردازند و به همین دلیل بیشتر دیدگاهها و راه حلهایی که در زمینهی مسایل و مشکلات زنان ارایه میشود، تک بعدی، بخشی نگر و ناقص است. بنابراین قدم اول در شناسایی و حل مسایل و مشکلات زنان، پی بردن به ضرورت مطالعات و تحقیقات کلان گر، همه جانبه و گسترده در این زمینه است; تحقیقات و مطالعاتی که همهی کارشناسان علوم انسانی در آن مشارکت فعال داشته باشند.
۲) انجام تحقیقات و مطالعات بنیادی
باید پذیرفت که در کشور ما نه در زمینهی شناخت ابعاد مختلف شخصیت انسانی زن - اعم از ابعاد روانی، رفتاری، جسمانی، فیزیولوژیک و... - مطالعات و تحقیقات عمیق و ریشه داری صورت گرفته و نه در زمینهی شناخت جایگاه و منزلت فردی و اجتماعی او به مبادی و مبانی دینی توجه کافی مبذول شده است، بلکه بسیاری از پرسشها هم چنان بی پاسخ مانده و یا پاسخهای جامع و مانعی به آنها داده نشده است. آیا زن و مرد از نظر تکوینی با هم متفاوتاند؟ اگر تفاوتهایی وجود دارد، این تفاوتها در چه زمینههایی است؟ آیا زن و مرد به صورت دو موجود مستقل خلق شدهاند، یا مکمل و وابسته به هم؟ آیا تفاوت در تکوین، موجب تفاوت در نقشها و کارکردهای فردی و اجتماعی میشود، یا خیر؟ آیا نقشهای زن و مرد در خانواده، نقشهایی طبیعیاند، یا تاریخی؟ آیا معیار ارزش گذاری رفتار زن و مرد متفاوت است؟ آیا راههای وصول به کمال، در زن و مرد یکسان است؟ آیا حقوق و تکالیف زن و مرد با هم متفاوت است؟ آیا میان حقوق و تکالیف زن و مرد تناسب وجود دارد؟ و... اینها و بسیاری پرسشهای دیگر از جمله پرسشهای مبنایی و کلیدی هستند که باید اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی به آنها پاسخ مناسب بدهند، در غیر این صورت نمیتوان برای ارتقای جایگاه و شخصیت فردی و اجتماعی زنان برنامه ریزی مناسبی ارایه داد.
۳) پیوند حوزههای کارشناسی و اجرایی
درگیری نهادها و دستگاههای اجرایی با حوزهی عمل و ارتباط نزدیک آنها با مسایل، مشکلات و آسیبها، اگر چه در جای خود نقطهی قوت محسوب و موجب میشود دیدگاهها و نظرات آنها با واقعیتهای موجود همخوانی بیشتری داشته باشد، اما یک آفت هم در بردارد و آن این که چه بسا ممکن است این نهادها و دستگاهها در طول زمان، خواسته یا ناخواسته گرفتار عمل زدگی، سطحی نگری، روزمرگی، انفعال و غفلت از مباحثبنیادی و نظری شوند.
از سوی دیگر، حوزههای علمی و مراکز پژوهشی نیز اگر از مسایل و مشکلات عینی و واقعی فاصله بگیرند و صرفا به مطالعات بنیادی و پژوهشهای کتابخانهای بپردازند، چه بسا گرفتار انتزاعینگری و آرمانگرایی غیر واقع بینانه شوند.
بر این اساس، لازم است که نهادها و دستگاههای اجرایی از یک سو و حوزههای علمی و مراکز پژوهشی از سوی دیگر، با نهادینه کردن ارتباط و پیوند خود، آرمانگرایی همراه با واقعبینی را بر فضای مباحث زنان حاکم کنند و زمینهی برنامهریزی برای تحقیق و پژوهش را فراهم سازند.
۴) ایجاد نظام سنجش، آمار و اطلاع رسانی دقیق
ضعف و نارسایی آمار و نداشتن اطلاعات جامع و فراگیر از تواناییها و امکانات جامعه از یک سو و کمبودها و نارساییها از سوی دیگر، مشکل تاریخی کشور ماست. هنوز از نیازمندیهای بسیاری از اقشار جامعه اطلاعات دقیقی در دست نداریم و نمیتوانیم با قاطعیت از میزان ناهنجاریها و نابسامانیهای موجود در جامعه سخن بگوییم.
در زمینهی مسایل و مشکلات زنان نیز همین معضل وجود دارد و دیدگاه کارشناسان غالبا بر سنجش و اندازهگیری علمی و مستند، مبتنی نیست. در نتیجه، نه تنها از امکانات و تواناییهای جامعه چنان که باید در جهتحل مسایل و مشکلات زنان استفاده نمیشود، بلکه غفلت و بی توجهی جامعه نسبتبه مسایل و مشکلات مهمتر و زیر بناییتر را در پی دارد و مسؤولان اجرایی را از تصمیمگیری سریع و به موقع در مورد آسیبهای اجتماعی باز میدارد.
بنابر این لازم است که دستگاه، یا نهادی خاص، متولی جمع آوری و سازماندهی اطلاعات و آمار در زمینهی مسایل و مشکلات زنان شود تا سایر مراکز و بخشهای پژوهشی و اجرایی بتوانند با آسودگی خیال از آمار و اطلاعات موجود در جهتبرنامه ریزی و حل مسایل و مشکلات زنان استفاده کنند.
۵) بهرهگیری از همه دیدگاهها و نظرات
یکی از شرایط اساسی دور ماندن از افراط و تفریط و رسیدن به نقطهی تعادل در پاسخ گویی به مسایل و مشکلات زنان، بهره برداری درست از دیدگاهها و نظرات مختلف موجود در جامعه است. به بیان دیگر، ما میتوانیم از برآیند دیدگاههای مختلف به یک دیدگاه متعادل برسیم.
بر این اساس بر متولیان مسایل زنان در جامعهی ما لازم است که با پرهیز از حب و بغضهای سیاسی و جناحی و به دور از پیش فرضهای احتمالی، ابتدا دیدگاه همهی کسانی را که به نحوی در حل مسایل زنان دخیلاند، مورد توجه قرار دهند و آن گاه با جرح و تعدیل این دیدگاهها و مبنا قرار دادن نقاط مشترک، به برنامهریزی برای حل مسایل و مشکلات زنان اقدام نمایند.
۶) ارتباط نهادها و دستگاههای مختلف
مسایل و مشکلات زنان در حوزهها و بخشهای مختلف اجتماعی ظهور و بروز دارد و بی شک در صورتی میتوان به حل این مسایل و مشکلات نایل آمد که همه نهادها و دستگاههایی که به نوعی با مسایل زنان درگیراند - اعم از نهادها و دستگاههای اجرایی، تقنینی و قضایی - پیوند و ارتباطی سازمان یافته با یکدیگر داشته باشند و در صورت امکان، یک ستاد عالی، فعالیت همهی آنها را هماهنگ سازد. در غیر این صورت هر سازمان و نهادی، بدون توجه تاثیراتی که ممکن است تصمیمات آنها در حوزهی فعالیت دیگر نهادها و سازمانها داشته باشد، به برنامهریزی، قانون گذاری و اجرا اقدام میکند و در نهایت هم مشکلی از مسایل زنان حل نخواهد کرد یا اگر مشکلی حل شود، مشکلی دیگر به آن افزوده میگردد.
۷) توجه به مباحث فرهنگی
بسیاری از کارشناسان مسایل زنان بر این باوراند که مسایل و مشکلات زنان در حوزهی مباحث فرهنگی از دیگر حوزهها بیشتر است; هر چند که همهی این کارشناسان، در تفسیر و تبیین مسایل و مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد با یکدیگر اتفاق نظر ندارند. اگر این برداشت درستباشد، لازم است که همهی دست اندرکاران مباحث زنان، با عزمی جدی به شناسایی دقیق مسایل و مشکلات فرهنگی زنان و چاره جویی برای حل آنها بپردازند.
البته در این میان، دو نکته را باید در نظر داشت: اول این که کار در حوزهی مباحث فرهنگی بسیار مشکلتر و پیچیدهتر بوده و زمان زیادی برای حل مسایل و مشکلات فرهنگی لازم است. دوم این که اگر ما واقعا به این نتیجه رسیدهایم که مهمترین مسایل زنان در حوزهی مباحث فرهنگی است، باید همهی تلاشها در جهت تبیین، تفسیر و چارهجویی برای حل مسایل و مشکلات فرهنگی زنان باشد و عدهای مجاز نباشند تا با طرح مسایل و مشکلات غیر واقعی، غیر مهم و غیر اولویت دار، توجهها را از مسایل و مشکلات مهم و اساسی منصرف کنند.
۸) تبیین، تنفیح و پالایش معارف دین در ارتباط با زنان
قطعا نمیتوان همهی آن چه را که به عنوان گزارههای دینی در ارتباط با جایگاه و شخصیت زنان مطرح شده، به عنوان نظر قطعی اسلام تلقی کرد، بلکه برخی از این گزارهها نیازمند تحقیق و تدبر جدی برای تعیین صدق و کذب، پارهای نیازمند تبیین مفهومی و مصداقی و گروهی هم نیازمند تحدید زمانی و مکانی هستند و تا زمانی هم که این تلاشها صورت نگیرد، نمیتوان به ترسیم چهرهی واقعی زن در اسلام توفیق یافت.
از این رو، لازم است مجتهدان و صاحب نظران علوم حوزوی با تتبع و بررسی دقیق متون اسلامی و تدبیر در روایتهای گاه متعارضی که در زمینهی آفرینش، شخصیت انسانی، جایگاه اجتماعی و هم چنین حقوق و تکالیف زنان وارد شده، نظر قطعی اسلام را در هر یک از زمینههای یاد شده مشخص کنند و چهرهی زن مسلمان را از پیرایههای جهل، خرافه و تعصبهای جاهلی بزدایند.
۹) قانون گذاری دقیق و سنجیده برای اصلاح و بهبود وضعیت زنان
مهمترین هدف حقوق، تامین نظم، ایجاد عدالت و فراهم آوردن زمینهی رشد و اعتلای جامعه است و همهی این اهداف در قانون گذاری تجلی مییابد. هر چه قانون سنجیدهتر تدوین شود و حدود حقوق و تکالیف افراد اجتماع دقیقتر تعیین گردد، اهداف حقوق بهتر تامین میشود. اگر چه قانون به تنهایی نمیتواند ضامن حفظ حقوق و اعتلای شخصیت انسانی زنان باشد، اما تا حدود زیادی میتواند در اصلاح وضعیت زنان مؤثر باشد، البته به شرطی که در تدوین آن، شرایط مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه مورد توجه قرار گیرد.
۱۰) نگاه به مسایل زنان در پیوند با مسایل همه جامعه
اگر چه معتقدیم که به دلیل ظلم تاریخیای که نسبتبه زنان شده، مسالهی احقاق حقوق آنان باید به طور خاص مورد توجه قرار گیرد، اما این که برخی دیدگاههای افراطی، زنان را به عنوان پارهای جدا شده از کل اجتماع مورد توجه قرار داده و مصالح آنان را نه در پیوند با مصالح کل جامعه، بلکه به عنوان تافتهای جدا بافته از پیکر اجتماع مورد بررسی قرار میدهند، این امر نه تنها به مصلحت زنان نیست، بلکه مصالح کلان جامعه را نیز دستخوش آسیب میسازد.
به نظر میرسد زنان ما آن گاه به جایگاه واقعی خود خواهند رسید که حقوق آنان در چارچوب یک طرح کلان و در ارتباط با کل جامعه مورد توجه قرار گیرد; چون در هر حال جامعه یک مجموعهی به هم پیوسته است که هر یک از اجزای آن در ارتباط با یکدیگر معنا و مفهوم مییابند و اگر ما جزیی از این مجموعه را خارج ساخته و به طور مستقل از دیگر اجزا مورد توجه قرار دهیم، آن جزء نیز به هدف مورد نظر خود نخواهد رسید.
۱۱) پرهیز از افراط و تفریط
اغلب کارشناسان و دست اندرکاران مسایل زنان بر این نکته اتفاق نظر دارند که در دو دههی گذشته، افراط و تفریطهای فراوانی در برخورد با مسایل و مشکلات زنان صورت گرفته و در بسیاری موارد، میانه روی و تعادل، یکسره به فراموشی سپرده شده است. گاه در برخورد با موضوعات و مسایل زنان بسیار سختگیر و انعطاف ناپذیر بودهایم; از جمله در موضوع حجاب و پوشش دختران و بانوان، در یک مقطع زمانی تا آن جا پیش رفتیم که چادر را در برخی مدارس و دانشگاهها اجباری کردیم و پوشیدن لباسهای با رنگ روشن را خلاف شرع دانستیم. در موضوع ارتباط دختران و پسران نیز در همین مقطع به شدت محدودیت قایل شدیم، تا آن جا که هر گونه ارتباط و گفتوگوی دو جنس مخالف را حتی در محیطهای علمی و دانشگاهی ممنوع اعلام کردیم و از هر مرد و زن جوانی که در خیابانها و یا پارکها قدم میزدند، درخواست ارایهی سند ازدواج نمودیم، در موضوعات دیگری چون حقوق زنان در خانواده نیز گاه همین تنگ نظریها و سختگیریها وجود داشته است. اما در مقطع زمانی دیگری همه چیز را رها کرده و حتی اصل وجوب پوشش و حجاب را به فراموشی سپردیم; دختران و پسران جوان را بی محابا به محافل مختلف کشاندیم و هرگونه برخورد انذاری و ارشادی را خلاف حقوق شهروندی تلقی کردیم. در مسالهی حقوق زنان نیز زیاده روی پیشه کردیم و آن قدر حقوق مالی و غیر مالی برای آنها قایل شدیم که فضای عاطفی و معنوی خانوادهها دستخوش تلاطم و دگرگونی شد و مردان احساس کردند که در آینده باید برای احقاق حقوق از دست رفتهی خود تلاش کنند.
برای رسیدن به یک برنامه و طرح معتدل جهت اصلاح وضعیت زنان باید ابتدا سیاستهای فرهنگی، اجتماعی و کلیهی طرحها و برنامههایی که در دو دههی گذشته در ارتباط با زنان به اجرا گذاشته شده را مورد بازبینی قرار دهیم و موارد افراط و تفریط را در آنها مشخص کنیم و بعد بر اساس اصول مسلم و قطعی شرع و با توجه به واقعیتهای موجود به برنامه ریزی برای حل مسایل و مشکلات زنان بپردازیم.
۱۲) دوری گزیدن از انفعال و توجه به ساز و کارهای بومی
زنان هر جامعه نمایندهی فرهنگ و ارزشهای حاکم بر آن جامعه هستند و هر قدمی برای اصلاح وضعیت آنان باید مبتنی بر ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده در آن جامعه باشد.
فرهنگ حاکم بر زنان این سرزمین، مجموعهای جداییناپذیر از سنتهای ایرانی و ارزشهای اسلامی است و وارد کردن عناصر فرهنگ بیگانه به این فرهنگ، به انسجام آن لطمه زده و کلیت آن را دستخوش بحران میسازد. از این رو باید با پرهیز از انفعال و خود باختگی در برابر طرحها و برنامههایی که غربیان در صدد تحمیل آنها بر زنان جهان هستند، توجه خود را صرفا متوجه ارایهی راه کارهایی کنیم که ریشه در فرهنگ و تمدن ایران اسلامی داشته و با پیشینهی قانون گذاری در این کشور هماهنگ باشد.
در پایان آرزو میکنیم که زنان کشور ما بتوانند با بهرهگیری از تعالیم ارزشمند دین مبین اسلام، جایگاه شایستهی فردی و اجتماعی خود را دریابند و به همهی حقوقی که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای آنها شناخته، دستیابند.
پینوشت:
۱) ر. ک: محمد بن محمد، مولوی، مثنوی معنوی، به سعی و اهتمام رینولد الین نیکلسون، دفتر سوم، ص ۴۴۵.
ابراهیم شفیعی سردستانی
۱) ر. ک: محمد بن محمد، مولوی، مثنوی معنوی، به سعی و اهتمام رینولد الین نیکلسون، دفتر سوم، ص ۴۴۵.
ابراهیم شفیعی سردستانی
منبع : بنياد انديشه اسلامي
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست