سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

<سیاست> در قاب <سیما>


<سیاست> در قاب <سیما>
نهاد صدا و سیما بارزترین نمای محتوایش گستره ملی بودن آن و ارتزاق از بودجه عمومی کشور است که برون‌داد عملکردش نیز در زیر سطح همین نمودار یعنی آحاد مردم ارزیابی می‌شود.
پس می‌توان از یک طرف میزان نزدیکی روند برنامه‌ها را با حوزه عملکرد ملی و از سوی دیگر چشم‌انداز هدف‌گیری شده را با آنچه نیاز جامعه، احزاب و گروه‌ها در فعالیت‌های انتخاب است سنجیده و نتیجه‌گیری کرد که آیا منشور اصولگرایی که رهبری معظم انقلا‌ب نیز یکی از مصادیق آن را عدالت‌طلبی مطرح فرمودند منطبق بر این گفتمان حاکم بر صدا و سیما هست یا خیر؟
چند ماه قبل از انتخابات شوراها با پخش برنامه‌های متنوع از فعالیت‌های گروه‌ها و احزاب سیاسی در برنامه ۲۰ شبکه خبر و ۳۰/۲۰ از شبکه دوم، ایجاد روزنه امید برای طرح رخدادها، برنامه‌ها و شعارهای هر دو طیف اصولگرا و اصلا‌ح‌طلب را شاهد بودیم، هرچند جان جهت‌گیری آن به مخاطبین القا می‌کرد که جناح محافظه‌کار با برنامه است و هیچگونه اختلا‌فی ندارد! در مقابل جناح چپ، بی‌برنامه است و ممکن است شورای اول تکرار شود! و جبهه مذکور محکوم به اختلا‌ف است! اما با نزدیک شدن به انتخابات مجلس هشتم که ۷ماه بیشتر به اخذ رای آن نمانده، این دو برنامه از این نظریه بهره گرفتند که دیدگاه‌های گرچه اختلا‌فی برخی اصولگرایان پخش شد چرا که هرچند دیدگاه‌های اختلا‌فی بیان شده اما انتشار این سخنان منجر به معرفی و شناخته‌تر شدن آنان می‌شود و حتی تکرار نام این طیف تبلیغی برای آن محسوب شده ،از این رو باید رویکرد جدیدی در این دو برنامه جلوه کرده و سایه روشن‌ها و ویژه‌های خبری خارج از گود سیاست سیر می‌کند!؟ در ۳ ماهه گذشته هیچ‌گونه اخباری نه از اصولگرایان و نه از اصلا‌ح‌طلبان پخش نمی‌شود مگر خبری که به تخریب جریان دوم خرداد منتهی شود. از عدم حضور حداقلی جریان خط امام در خارج از قدرت که عبور کنیم و وضعیت آن را در درون حاکمیت یعنی فراکسیون اقلیت مجلس هفتم مروری داشته باشیم با محاسبه میزان حضور در ارائه دیدگاه‌ها و مواضع در قالب نطق‌های قبل از دستور، در طرح‌ها و لوایح، تذکرات، سوالا‌ت، استیضاح و تحقیق و تفحص نشان از تکاپوی جدی دارد و هر شنونده از پخش مستقیم این نغمه گواهی می‌دهد که اصلا‌ح‌طلبان به نسبت عده و عده، پویا و پیوسته بر مواضع خود در جهت اصلا‌ح امور تاکید دارند. خوب است خروجی اختصاص‌یافته و سوگیری رسانه ملی را به این جریان از آمار و ارقام سایت اندیشه‌نو جویا شویم که متوسط سهم نمایندگان اصلا‌ح‌طلب ۱۵/۱ دقیقه و فراکسیون اکثریت ۲ ساعت ارزیابی شده است. حتی اگر کرسی‌های مجلس را معیار و ملا‌ک قرار دهند باید سه برابر مختص اصولگرایان باشد که البته این شاخص خوبی نخواهد بود.
انصاف این است که رسانه ملی با سنجش ساعت کاری جریان دوم خرداد در مجلس، عمل نماید نه کرسی‌های آن! حال پرسش اصلی اینجاست که با کدام معیار رسانه ملی سهم اختصاص‌یافته به جریان اکثریت را تقریبا ۱۲۰ برابر جریان اقلیت افزایش داده است؟ به طور حتم حاضر نیستیم از جلوه‌هایی جدید به مانند رادیو گفت‌وگو که در سطح تهران، بسیار محدود و یک موج کاملا‌ ناشناخته است و برنامه سه هفته‌ای رادیو جوان در بررسی عملکرد مجلس هفتم چشم‌پوشی کنیم، بلکه باید آن را ارج نهاد، پرواضح است حمله‌های گروه‌های تندرویحامی دولت را به ریاست محترم سازمان که تا حد منافق و... پیش رفته‌اند را نیز از دایره این تحلیل نمی‌توان خارج کرد اما در یک چنین شرایطی جریان دوم خرداد به دلیل فقدان برخورداری از اهرم‌های قدرت قادر به دفاع از مواضع اصولی خود در همان چند دقیقه ۳۰/۲۰ نیستند که آن هم حذف شد! اما از آن سو فشارهای خانوادگی دولت چنان مدیریت صداوسیما را به عقب گرد از موضعش وادار کرد که ۷ شبکه سراسری تبدیل به تصویر دائمی دولت از رئیس‌جمهور گرفته تا معاونان استاندار شده است.
و اینک سوال؛ این همه امکانات حکومتی از قوا گرفته تا صدا و سیما در اختیار یک جریان آیا توقع اختصاص یک شبکه به اصلا‌ح‌طلبان که یک طرف به میدان کشاندن مردم در انتخابات هستند، به دور از منطق مدیریتی است؟ این نشانه بی‌طرفی را در کجا باید یافت؟ و همچنین در مورد سخن‌های بازگونشده بی‌پایان در به کجاآباد رفتن دولت نهم، و روی هم انباشته شدن اشتباهات و انحرافات برنامه‌ای چه کسی مقصر خواهد بود؟ شاید اگر در تعطیلی دو روزنامه هم‌میهن و شرق قدری تامل شود، همان خواست حداقلی منتقدین نیز خارج از عرف اقتدارگرایی جریان راست باشد. فضای رسانه‌ای اصلا‌ح‌طلبان حداکثر ۲۰۰ هزار نسخه روزنامه است که همین میزان منهای صداوسیما در مقابل روزنامه‌های صرفا دولتی از جام‌جم گرفته تا همشهری، ایران و کیهان نیز بسیار ناچیز است و این اراده دولت مهرورز است که فضای مطبوعات، محدودتر برای جریان دوم خرداد و گسترده برای جریان مقابل را رقم زد.
یکی دیگر از محبت‌های مدیریت صدا و سیما در کنار فرارهای دوربین‌ها و خبرنگاران آنان از مواجه شدن با نمایندگان فراکسیون اقلیت است. گاهی شبکه العالم برای خارج از کشور و صدای آن سوی مرزها و رادیو گفت‌وگوست که البته تا به امروز حتی از سوی روابط عمومی صدا و سیما برای تبلیغ این موج اقدامی نگردیده. حال با این همه به حاشیه حصر کردن اصلا‌ح‌طلبان حتی در برنامه‌های ۳۰/۲۰ و ۲۰ ادامه دارد. برای یک انتخابات آزاد رقابتی عادلا‌نه جایگاه این رسانه ملی کجاست و سهم آن ۱۰ میلیون مخالف رئیس‌جمهور، آن ۱۵ میلیونی که رای ندادند، چیست؟ و اساسا دستگاه تحت مدیریت جناب آقای مهندس ضرغامی چه نقشی در برگزاری انتخابات عادلا‌نه خواهدداشت.
جریان دوم خرداد در مواجهه با یک مسیر یکطرفه اطلا‌ع‌رسانی صدا و سیما هرگز جز مکاتبه و بیان ناملا‌یمات به خود اجازه نداده که مدیریت این رسانه‌ها را به طور کلی ناتوان ارزیابی نماید اما سزا نیست در اثر فشار تک‌تازی، تهمت‌و افتراها از سوی حامیان خانوادگی دولت تا این حد عقب‌نشینی شود و از حداقل سهم یک جریان نیز به نفع جریان حاکم چشم‌پوشی شود. ‌
اسماعیل گرامی‌مقدم*
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید