شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا
توسعه ذغالسنگ در ایران و ارائه سه راهکار
ارزش این ماده معدنی خصوصاً در انقلاب صنعتی که از اروپا آغاز گردیده بیشتر نمایان شد و مصرف آن بهعنوان سوخت لوکوموتیوها (۱۸۳۹ میلادی)، احیا کننده اکسیدآهن (سنگ آهن) در کوره بلند تولید فولاد (۱۸۶۰ میلادی) و نیروگاههای تولید برق (۱۸۸۰ میلادی) روز به روز افزایش یافت. در جنگ جهانی دوم که نیاز به فولاد برای ماشینآلات جنگی به اوج خود رسید این بخش معدنکاری باز هم اهمیت بیشتری یافت.
ذغالسنگ به غیر از سوخت نیروگاههای برق و کک برای مصرف کارخانجات فولادسازی، همچنین در مصارف داروئی، غذائی، رنگ پارچه و محافظ چوب مورد استفاده قرار میگیرد. گازهای متال و دیاکسیدکربن متصاعد شده در برخی کارخانجات ککسازی برای تولید گازها و پخت مواد بهکار میروند. هنگام جنگ جهانی دوم در آلمان و در حال حاضر در آفریقای جنوبی از ذغالسنگ، گازولین (بنزین) و روغنهای گرمازا استحصال شده است. خاکستر همراه ذغالسنگ بهعنوان مواد افزودنی در بتون و نیز در زیرسازی جادهها استفاده میگردد.
با تغییر نوع سوخت در وسائط نقلیه (لوکوموتیو) و کارخانجات و سپس تسلط بیشتر بر انرژی اتمی و ساخت نیروگاههای تولید برق با سوخت هستهای و از طرفی مباحث مطرح شده درباره اثرات مخرب زیستمحیطی استفاده از سوختهای فسیلی و همچنین ابداع روش احیای مستقیم در تولید فولاد، روند نزولی ذغالسنگ خصوصاً در کشورهای اروپای غربی آغاز گردید.
سختی کار در معادن ذغالسنگ زیرزمینی و خطراتی که بیش از همه انواع معادن و صنایع در کمین کارکنان آنها است، شاید نقش بهسزائی در ایجاد فضائی متفاوت و خشنتر از کارخانجات و حتی انواع دیگر معدنکاری داشته و معادن ذغالسنگ زیرزمینی در همه کشورها مسائل پرسنلی بیشتری را تجربه نموده است.
اما دولتهای آیندهگر بهدلیل انگاشتن ذغالسنگ بهعنوان یک ماده معدنی استراتژیک، تعطیلی کلیه معادن زیرزمینی ذغالسنگ راه به صلاح کشورهای خود نداستند و با قبول تخصیص یارانه به ادامه کار معادن بزرگ ذغالسنگ کمک نمودند. اما دهه اخیر شاهد اتفاقاتی نظیر گران شدن نفت، تحول عظیم اقتصادی در چین، حرکت سریعتر سیاست اقتصادی کشورهای بلوک شرق بهعلت سرمایهداری پس از فروپاشی شوروی سابق و نظایر آنها بود که تأثیر زیادی بر تغییر روند نزولی قیمتهای مواد معدنی داشتند و لذا به رغم نظر برخی تحلیلگران، معادن و از جمله معادن ذغالسنگ مسیر جدیدی در پیش گرفتند.
پس از بهرهبرداری معادن ذغالسنگ در محدوده کوههای البرز مرکزی در زمان جنگ جهانی دوم، اولین تلاش گسترده در اکتشاف سیستماتیک و بهرهبرداری از معادن ذغالسنگ ایران در برنامه تولید فولاد کشور مدنظر قرار گرفت. تحولات اقتصادی و اجتماعی سالهای اخیر در جهان، تأثیر خود را بر کشور ایران نیز نهاده و در راستای اجراء سیاستهای نظیر حذف یارانهها، خصوصیسازی و بازار رقابتی، صنایع ناتوان دولتی نظیر معادن ذغالسنگ را که از ابتدا هم فارغ از رقابت مشغول فعالیت بودند، بیشتر دچار تنش نمود. خصوصیسازی این بخش نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان مشکلات خاص و حادتر از بقیه صنایع داشته است. حتی در برخی از کشورهای توانمند در تولید ذغالسنگ، مقاومت در برابر حذف یارانهها و تعطیلی معادن عرصه را بر مجریان سیاستهای اقتصادی تنگ نمود.
در حالی که سازمان توسعه معادن قدمهای مؤثرتری را در امر خصوصیسازی برداشته اما واگذاری معادن خصوصاً ذغالسنگ در این میان مشکلات خاص خود را داشته است. ترغیب سرمایهگذاران برای ورود به معادن ذغالسنگ موفقیت چندانی نداشت. لذا مسئولین ذیربط بر آن شدند که روشهای دیگری را انتخاب نماید که مهمترین آنها تشویق پرسنل معادل ذغالسنگ به جدا شدن از سیستم دولتی و ادامه فعالیت به شکل خصوصی میباشد. این اقدام با موفقیت تقریبی همراه بود اما مشکلات معادن ذغالسنگ همراه با این واگذاری از بین نرفتند بلکه با بهرهبرداری جدید همراه گردیدند. لذا در جهت ایجاد زمینههای کمک به ایشان اقداماتی انجام گرفت که از جمله ارائه تسهیلات برای تجهیز معادن و نیز اکتشاف میباشد.
اگر صادقانه پذیرفته شود که بهعلت نیاز کارخانجات فولادسازی کشور به ذغالسنگ و نیز وضعیت اقتصادی نامناسب کارگران این بخش ضروری است که همانند سایر کشورهای دارای ذخایر ذغالسنگ میبایست از این بخش حمایت شود، دولت ناچار به اتخاذ سیاستهای جدیتری در این زمینه است، ضمن آنکه رشد قیمت ذغالسنگ و مشکلات خرید جهانی آن اهمیت ویژهای برای اقدامات عاجل در این زمینه بهوجود آورده است.
اولین و مهمترین مشکل معادن ذغالسنگ ایران، نگرش منفی مسئولین رده بالای معدنی است که اگر سختی کار و خطرات حرفهای، همچنین وضعیت معادن ذغالسنگ در جهان مدنظر باشد مطمئناً نگرشی این چنین منفی بهدنبال نخواهد داشت. دوم مشتری انحصاری آن است که همواره تعیین کننده قیمت بوده. اغلب ارزش افزوده حاصل به سمت کارخانجات سوق داده شده است و اختلافات طبقاتی موجود در جامعه در این بخش کوچک معدنی و صنایع معدنی نمود واضحتری یافته است. سوم عدم سرمایهگذاری مناسب برای نوسازی معادن ذغالسنگ و لذا واگذاری معادن به همراه مشکلات آنها بوده است.
اگر مشکلات فوقالذکر با وضعیت فنی نامناسب ذخایر ذغالسنگ موجود در کشور یکجا در نظر گرفته شود، واگذاری به بخش خصوصی در چنین شرایطی راهحل مناسبی نبوده و قادر به حل مسائل این بخش نخواهد بود. بنابراین ضمن آنکه دولت هزینه اکتشاف ذخایر ذغالسنگ را تقبل مینماید. باید در تجهیز معادن جدید، نوسازی معادن موجود، آموزش پرسنل بخش خصوصی، ارتقای ایمنی و... از طریق مختلف یاری نموده تا بتوان طی برنامه تنظیم بخشی از نیاز صنایع فولاد به ذغالسنگ را در کشور و توسط بخش خصوصی تأمین نمود، چرا که وضعیت اخیر بازار ذغالسنگ در جهان نشان داد که این ماده معدنی آنقدر اهمیت دارد که مسئولین توجه خاص به آن داشته باشند.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
سیدجواد میرمعینی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست