پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


جغرافیای تاریخی استان ، استان آذربایجان غربی


آذربایجان در فارسی میانه «آتورپاتكان» در آثار كهن فارس «آذربادگان» یا «آذربایگان»، در فارسی كنونی «آذربایجان»، در یونانی «آتروپاتنه» در بیزانسی «آذربیگانون» در ارمنی «آتراپاتاكان»، در سریانی «آذربایغان» و در عربی «آذربیجان» نامیده شده است.
تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد درآمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمت‌های غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف كرد. مقارن این ایام دولت‌هایی در اطراف آذربایجان وجود داشت كه از آن جمله می‌توان به دولت آشور در شمال بین‌النهرین، دولت هیتی در آسیای صغیر، دولت اورارتو در نواحی شمال و شمال غرب، اقوام كادوسی در شرق و كاسی‌ها در حوالی كوه‌های زاگرس اشاره كرد. بعد از تأسیس دولت ماد، آذربایجان به ماد كوچك (در مقابل ماد بزرگ) معروف شد و مشتمل بر شهرهای قدیمی همدان، ری، اصفهان و كرمانشاه بود. به عبارت دیگر ولایاتی كه در قرون اولیه اسلامی به ناحیه جبال و بعدها به عراق عجم معروف بودند را در بر می‌گرفت.
بعد از غلبه اسكندر مقدونی به ایران، سرداری به نام آتورپات در آذربایگان ظهور كرد و از اشغال آن توسط یونانیان ممانعت به عمل آورد. از آن به بعد این سرزمین به نام آتورپاتكان معروف شد. آتورپات به پادشاهی رسید و آن ناحیه را مستقل اعلام نمود.
در طول دوره‌ حكومت سلوكی‌ها، ناحیه‌ آتورپاتكان همچنان مستقل ماند و یونانیان و جانشینان اسكندر نتوانستند آداب و رسوم و تمدن یونانی را در آن محل اشاعه دهند. آذربایجان در این زمان پناهگاه زردشتیان و تكیه‌گاه ایرانیت در مقابل یونانیت شد.
حكومت جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشكانیان نیز ادامه یافت و این منطقه توانست كماكان استقلال خود را حفظ كند. سرانجام اردشیر بابكان مؤسس سلسله ساسانی بر حكمرانان آذربایجان استیلا یافت. از این تاریخ این منطقه استقلال خود را از دست داد.
در دوره ساسانی معمولاً یكی از مرزبانان را به حكومت آذربایجان می‌‌گماردند. در اواخر آن دوره حكومت آذربایجان در دست خاندان «فرخ هرمزد» بود و پایتخت آن «شیز» یا «گنزب» نام داشت كه مطابق با ویرانه‌های لیلان در جنوب شرقی دریاچه ارومیه گزارش شده است.
پس از فتح آذربایجان به دست اعراب، قبایل عرب از بصره و كوفه و شام و یمن برای سكونت به آنجا روی آوردند و با خرید زمین‌‌های وسیع، كشاورزی را گسترش داده و افراد بومی را رعیت خود ساختند. امرای عرب برای حفظ زمین‌های خود و احتمالاً برای حفظ رعایای مسلمان خود از حملات دیگر مردم آذربایجان كه به اسلام نگرویده بودند، باروهایی در اطراف املاك وسیع خود می‌كشیدند كه به تدریج داخل این باروها به صورت شهرهای نسبتاً مهم درآمد.
در سال 198 هجری كه مأمون هنوز در خراسان بود و «حسن بن سهل» را به عراق فرستاده بود، عده‌ای از امرای عرب در آذربایجان دعوی استقلال داشتند. بابك خرمدین از ضعف خلافت مركزی و دوری مأمون از بغداد استفاده كرد و قسمت‌های مهمی از شمال شرقی آذربایجان را در اختیار گرفت. پس از قیام بابك، سلطه دستگاه خلافت بر آذربایجان ضعیف شد.
سلسله‌های ایرانی بعد از اسلام مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان كه از شرق ایران برخاستند و حكومت‌‌های مستقلی تشكیل دادند هیچگاه نتوانستند قلمرو خود را به آذربایجان برسانند. در این مدت كه از سال 205 هجری قمری (تأسیس سلسله‌ طاهریان) شروع و تا سال 429 هـ.ق (آغار حكومت سلجوقیان) ادامه می‌یابد، حكومت‌های محلی متعددی قدرت را در آذربایجان به دست گرفتند. آخرین حكام مقتدر این ایالت، ساجیان (317-276 هـ.ق) بودند كه آنها نیز خود عاقبت بر ضد خلفا قیام كردند. پس از سقوط ساجیان، سلسله‌های محلی دیگری در آذربایجان به قدرت رسیدند كه روادیان از آن جمله بودند. در دوران حكومت ساجیان (بنی‌ساج) و حكومت بعد از آن حكمرانانی در قسمت شمالی رود ارس به حكام آذربایجان خراج می‌دادند كه از معروف‌ترین آنها شیروانشاهان، خداوندان شكی، حكام گرجستان، روادیان و حكام ارمنستان بودند.
در آغاز قرن پنج هجری (یازدهم میلادی) تركان غز به فرماندهی سلجوقیان‌، نخست با دسته‌های كوچك و سپس به تعداد بیشتر، آذربایجان را به تصرف در آوردند. در نتیجه اهالی ایرانی و نواحی مجاور ماوراء قفقاز، حكومت تركان را گردن گذاشتند.
در 531 هجری (1136 میلادی)‌ آذربایجان به دست «اتابك ایلدگز» (الدگوز) افتاد كه تا حمله كم دوام جلال‌‌الدین خوارزمشاه (31-1225 م، 28-622 هـ.ق) وی و اولادش بر آذربایجان حكومت كردند.
با حمله‌ مغولان و ورود هلاكوخان ایلخان (1256 م، 654 هـ.ق)،‌ آذربایجان مركز شاهنشاهی بزرگی شد كه از آموی تا شام امتداد داشت.
پس از ضعف ایلخانان مغول، در آذربایجان امرای مستقل حكومت یافتند. از آن جمله می‌توان به جلایریان، چوپانیان و تركمانان اشاره كرد كه در قسمتی از این منطقه حكامی مستقل شدند.
پس از تصرف آذربایجان به دست شاه اسماعیل اول صفوی (1502م، 907 هـ.ق) آذربایجان سنگرگاه اصلی و مركز عمده گردآوری قوای نظامی برای شاهان صفوی شد. در زمان صفویه آذربایجان محل جنگ‌های خونین میان سپاهیان ایران و عثمانی شد و عثمانیان بارها تبریز را به تصرف خود در آوردند.
پس از سقوط دولت صفویه، در دوره‌ای كه ایران عملاً میان روس و عثمانی و اشرف افغان تقسیم شده بود، آذربایجان در دست دولت عثمانی ماند، ولی دیری نپایید كه نادرشاه آن را از تصرف دولت عثمانی بیرون آورد و در صحرای مغان تاجگذاری كرد.
كریم‌خان زند در سال 1175 هجری (1755 میلادی) آذربایجان را از دست خانهای محلی كه پس از مرگ پادشاه قیام كرده بودند، بازپس گرفت، اما پس از مرگ او باز خوانین محلی سر برآوردند، تا اینكه آغامحمدخان قاجار در سال 1205 هجری (1785 میلادی) موفق شد كه آذربایجان را كاملاً مطیع خود كند.
پس از 1284 شمسی (1905 م - 1325 هـ) مردم آذربایجان سهم مؤثری در انقلاب مشروطیت ایران داشتند. پس از تهران، تبریز دارای مهم‌ترین نقش در پیروزی انقلاب مشروطیت بود كه قسمت غربی آذربایجان را نیز به نوعی تحت تأثیر قرار داده بود. با اشغال آذربایجان از طرف روسها، آثار انقلاب مشروطیت در آن موقتاً از میان رفت. این هجوم با هم‌پیمانی دولت انگلیس به بهانه حفاظت از اقلیت‌های خارجی مقیم آذربایجان (به ویژه تبریز) در سال 1908 میلادی (1287 ش - 1328 هـ) انجام گرفت.
با ‎آغاز جنگ اول جهانی آذربایجان مورد تهاجم نیروهای روسیه و عثمانی قرار گرفت. پس از انقلاب اكتبر روسیه (1917 میلادی) روس‌ها آذربایجان را تخلیه كردند و تركان عثمانی در تبریز حكومتی دست‌‌‌نشانده مستقر ساختند. پس از شكست آلمان و متحدش عثمانی (در جنگ اول جهانی) آذربایجان و سراسر ایران به دست انگلیسی‌ها افتاد.
رضاخان در سال 1300 شمسی دوباره حكومت ایران را برقرار كرد. به دنبال شروع جنگ دوم جهانی در سال 1320 شمسی نیروهای شوروی وارد ولایات شمالی ایران از جمله آذربایجان شدند. این نیروها در آغاز ماه مه 1946 میلادی، ‌(اردیبهشت 1325) به دنبال طرح مسئله آذربایجان (حكومت داخلی آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه‌وری) در سازمان ملل متحد كه به نخستین شكاف رسمی بین متفقین منجر شد، آذربایجان را تخلیه كردند.
با شروع انقلاب اسلامی، مردم قهرمان آذربایجان فداكاری‌ها و دلاوری‌های بی‌نظیری در راه پیروزی از خود نشان دادند.
جهت روشن شدن سیمای تاریخی این خطه از سرزمین ایران، ذیلاً جغرافیای تاریخی مناطق مهم استان به تفكیك مورد اشاره قرار می‌گیرند :